هولوکاست فاجعهای تاریخی است که در آن شش میلیون یهودی و صدها هزار رومایی (کولی)، همجنسگرا، اسلاو، سوسیالیست، کمونیست، افراد معلول و میلیونها فرد بیگناه دیگر کشته شدند. حکومت ایران همواره این جنایت تاریخی را افسانه خوانده و آن را انکار کرده است. این مقاله بخشی از «پروژه سرداری» است که در ایرانوایر با همکاری موزه بزرگداشت هولوکاست ایالات متحده منتشر میشود. «پروژه سرداری» شامل سلسله مقالات و ویدئوهایی است که در آن به جوانب مختلف هولوکاست میپردازیم. خوشحال میشویم نظر شما را درباره این سری بشنویم. لطفا با این ایمیل یا از طریق شبکههای اجتماعی با ما در تماس باشید: info@iranwire.com
«این پسران و دختران در ده سالگی وارد سازمانهای ما میشوند و اغلب برای نخستین بار اندکی هوای تازه تنفس میکنند. آنها پس از چهارسال حضور در سازمان «نوجوانان هیتلر» به «جوانان هیتلر» میپیوندند؛ یعنی جایی که ما آنها را برای چهار سال دیگر نیز در اختیار داریم و حتی اگر هنوز هم به یک ناسیونال-سوسیالیست کامل تبدیل نشده باشند، به اداره خدمات کارگری فرستاده شده و به مدت شش،هفت ماه دیگر در آنجا صیقل میخورند. ورماخت [نیروهای مسلح آلمان] آنجا به حساب هرگونه آگاهی طبقاتی یا موقعیت اجتماعی که ممکن است باقی مانده باشد، خواهد رسید.»
- آدولف هیتلر (۱۹۳۸)
پوستری حاوی شعار «دانشآموزان، عامل پروپاگاندای پیشوا باشید»
از دهه ۱۹۲۰ به بعد، جوانان آلمانی هدف اصلی و مخاطب ویژه پیامهای پروپاگاندای حزب نازی بودند. این پیامها بر این نکته تاکید داشتند که حزب نازی، جنبشی از جنس جوانان است: پویا، مقاوم، آیندهنگر و امیدوار. میلیونها جوان آلمانی در کلاسهای درس و از طریق فعالیتهای فوق برنامه جذب ایده نازیسم شدند. جنبش «جوانان هیتلر» در ژانویه ۱۹۳۳، تقریبا ۱۰۰هزار عضو داشت. این تعداد در پایان همین سال به بیش از ۲ میلیون نفر افزایش یافت. شمار اعضای سازمان جوانان هیتلر در سال ۱۹۳۷ به ۵.۴ میلیون نفر رسید تا اینکه در سال ۱۹۳۹، عضویت در این گروه اجباری شد. پس از آن، مقامات آلمانی جنبشها و سازمانهای رقیب را منحل کردند.
آموزش در دولت نازی
نهاد آموزش و پرورش در رایش سوم، جهانبینی ناسیونال-سوسیالیستی را به دانشآموزان تلقین میکرد. پژوهشگران و آموزگاران نازی، نژادهای نوردیک و دیگر نژادهای «آریایی» را ستایش میکردند و در عین حال نیز یهودیان و دیگر مردمان به اصطلاح نژادِ پست را به عنوان «نژادهای حرامزاده» انگلی معرفی میکردند و معتقد بودند که قادر به ایجاد هیچ فرهنگ یا تمدنی نیستند.
پس از سال ۱۹۳۳، رژیم نازی مدارس دولتی را از معلمانی که یهودی و یا «از نظر سیاسی غیرقابل اعتماد» میدانست، پاکسازی کرد. با این حال اما بیشتر معلمان در پستهای خود باقی ماندند و به اتحادیه معلمان ناسیونال-سوسیالیست پیوستند. ۹۷ درصد از تمام معلمان مدارس دولتی، یعنی حدود ۳۰۰هزار نفر، تا سال ۱۹۳۶ به این اتحادیه ملحق شدند. در واقع، معلمان بیشتر از دیگر حرفهها و مشاغل به حزب نازی پیوستند.
برنامههای آموزشی، چه در کلاسهای مدرسه و چه در کلاسهای جوانان هیتلر، با هدف ساختن آلمانیهایی نژادآگاه، مطیع و فداکار تنظیم شده بود؛ پرورش جوانانی که مایل بودند، جانِ خود را در راه پیشوا و میهن فدا کنند. ارادت به آدولف هیتلر، مولفه اصلی برنامههای آموزشی در جنبش جوانان هیتلر به شمار میرفت. جوانان آلمانی روز بیستم آوریل را که به مناسبت تولد هیتلر جزء تعطیلات ملی محسوب میشد، روزی فرخنده برای عضویت در این جنبش میدانستند. نوجوانان آلمانی هم با هیتلر بیعت کرده و متعهد میشدند که به عنوان سربازان آینده، به ملت و رهبر آن خدمت کنند.
مدارس نیز نقش مهمی در گسترش ایدههای نازیسم در میان جوانان آلمانی داشتند. برخی از کتابها به طور کل سانسور شده و از کلاس درس حذف شدند. در عین حال نیز معلمان آلمانی کتابهای درسی جدیدی را معرفی کردند که به دانشآموزان، عشق به هیتلر، اطاعت از قدرت دولتی، نظامیگری، نژادپرستی و یهودستیزی را آموزش میداد.
در این میان کودکان آلمانی هم از اولین روزهای تحصیل با فرقه و مسلک آدولف هیتلر مواجه میشدند؛ به طور معمول پرترهای از او در کلاسهای درس آویزان بود و کتابهای درسی نیز اغلب هیجان کودکی را که برای نخستین بار رهبر آلمان را میبیند، به تصویر میکشیدند.
بازیهای رومیزی و اسباببازیهای مختلف، راه دیگری برای گسترش تبلیغات نژادی و سیاسی به کودکان و نوجوانان آلمانی بود. همچنین از برخی اسباببازیها بهعنوان وسیلهای تبلیغاتی برای تلقین نظامیگری به کودکان استفاده میشد.
سازمانهای جوانان
دو جنبش «جوانان هیتلر» و «اتحادیه دختران آلمانی» ابزارهای اصلی نازیها برای شکل دادن به باورها، تفکرات و رفتار جوانان آلمانی بودند. رهبران این جنبشها با استفاده از فعالیتهای گروهیِ به شدت کنترلشده و البته برپایی رویدادهایی تبلیغاتی همچون راهپیماییهای مملو از جمعیت با تشریفات و نمایش فراوان، میخواستند تا توهم یک جامعه ملی را ایجاد کنند که فرای شکافهای طبقاتی و مذهبی آلمانِ پیش از سال ۱۹۳۳ بود.
جنبش جوانان هیتلر در سال ۱۹۲۶ تاسیس شد و هدف اصلی آن نیز آموزش پسران برای ورود به اسآ (نیروی طوفان) یا همان تشکیلات شبهنظامی حزب نازی بود. با این حال رهبران جنبش پس از سال ۱۹۳۳، به دنبال ادغام شاخه پسران در حزب اصلی نازی و آمادهسازی آنها برای خدمت سربازی در نیروهای مسلح یا بعدها در اساس بودند.
در سال ۱۹۳۶، عضویت در گروههای جوانان نازی برای همه پسران و دختران بین ده تا هفده سال اجباری شد. فعالیتهای فوق برنامه و سفرهای تفریحی آخر هفته که توسط سازمان جوانان هیتلر و اتحادیه دختران آلمانی برگزار میشد، وفاداری به حزب نازی و رهبران آینده دولت ناسیونال-سوسیالیست را به کودکان آموزش میداد. تا سپتامبر ۱۹۳۹، بیش از ۷۶۵هزار جوان در سطوح مختلف رهبری در سازمانهای جوانان نازی خدمت میکردند و همین امر نیز آنها را برای چنین نقشهایی در ارتش و بوروکراسیهای اشغالگری آلمان آماده میکرد.
تمرین گروهی اتحادیه دختران آلمانی. درسدن، آلمان، دسامبر ۱۹۳۶
در برنامههای گروه جوانان هیتلر، ورزش و فعالیتهای فضای باز با ایدئولوژی ترکیب شده بود. اتحادیه دختران آلمانی نیز بر ورزشهای دستهجمعی مانند ژیمناستیک موزون تاکید داشت. مقامات بهداشتی آلمان معتقد بودند که این ورزش برای بدن زنان آسانتر است و باعث میشود تا آنها برای مادر شدن آماده شوند. در حقیقت نمایش عمومی این ارزشها، مردان و زنان جوان را به کنار گذاشتن فردیت خود به نفع اهداف جمعی آریاییها تشویق میکرد.
خدمت سربازی
پسرها بلافاصله پس از رسیدن به سن هجده سالگی، باید در نیروهای مسلح یا اداره کار رایش ثبتنام میکردند. در واقع فعالیتهای پسران در گروه جوانان هیتلر، مقدمهای برای این کار بود. حتی در شرایطی که ارتش آلمان پشت سر هم متحمل شکست میشد، باز هم پروپاگاندای نازی ارادتی متعصبانهتر از قبل را به ایدئولوژی نازیسم از سربازان طلب میکرد.
در پاییز ۱۹۴۴ و درست در زمانی که ارتش متفقین از مرزهای آلمان عبور کرده بود، رژیم نازی برای دفاع از رایش، جوانان آلمانی زیر شانزده سال را به همراه سالمندان بالای ۶۰ سال در واحدهای «فولکساشتورم» یا «حمله مردمی» به خدمت گرفت.
پس از تسلیم بیقیدوشرط نیروهای مسلح آلمان در ماه مه ۱۹۴۵، برخی از پسران آلمانی به مبارزه خود در گروههای چریکی موسوم به «گرگینهها» ادامه دادند. در طول سال بعد، مقامات نیروهای متفقین از جوانان آلمانی خواستند که تحت یک فرآیند «نازیزدایی» و آموزش دموکراسی قرار گیرند. این دوره آموزشی برای مقابله با اثرات دوازده سال پروپاگاندای نازیها طراحی شده بود.
مطالب مرتبط:
عاملان و قربانیان هولوکاست چه کسانی بودند؟
آن فرانک؛ فاجعه هولوکاست و دفترچه خاطرات دختری نوجوان
نازیها و متحدانشان حتی به کودکان رحم نکردند
چه شرایط و افکاری وقوع هولوکاست را ممکن ساخت؟
یهودیان تنها قربانیان هولوکاست نبودند
پیش از هولوکاست حدود نه میلیون یهودی در اروپا زندگی میکردند
چرا و چگونه مردم عادی در سراسر اروپا، در کشتار همسایگان یهودی خود سهیم شدند؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر