«مادر محیط زیست ایران» لقباش است، سالها از جان و دل برای محیط زیست تلاش کرده تا فرهنگ محیط زیست را در بین مردمانش جا بیاندازد. مه لقا ملاح نام دارد ، زنی که یک عمر برای آگاه سازی جامعه درباره محیط زیست کار کرد، زنان زیادی را آموزش داد و خودش بیشتر از هرکسی برای محیط زیست وقت گذاشت.
او زنان را شمشیر دو لبهای میداند که به راحتی میتوانند به حفاظت یا نابودی محیط زیست کمک کنند و با همین باور پیش از انقلاب اسلامی در ایران تاسیس وزارتخانه محیط زیست را پیشنهاد داد و گرچه با پیشنهادش مخالفت شد اما او با سازمان تازه تاسیس حفاظت از محیط زیست همکاری کرد و پس از انقلاب هم گامهای موثری در آگاه سازی زیست محیطی جامعه به وسیله زنان برداشت.
مه لقا ملاح برای اینکه بتواند به نقش بانوان در حفاظت از محیط زیست در ایران انسجام بیشتری ببخشد در سال ۱۳۷۲ دست به تاسیس «جمعیت زنان مبارز با آلودگی محیط زیست» زد. انجمنی که توانست ۵۶۰ مربی مدرسه، مهدکودک و بهزیستی را آموزش دهد، تمامی محدوده قرچک، جاجرود تا تهران و کویر ساوه را درخت بکارد، طرحی با عنوان «دوست زمین» را اجرایی کند و در کنار بسیاری فعالیتهای زیست محیطی دیگر گردهماییهایی را برگزار کند تا نقش زنان در حفاظت از محیط زیست روز به روز پررنگتر شود.
با این وجود مادر محیط زیست ایران اکنون بازنشسته شده و انجمنی که موسساش بود هم دیگر همانند قبل فعال نیست. عرصه هم برای فعالیتهای زیست محیطی زنان به تنگ آمده است. یکی از بانوانی که عضویت در انجمنهای مختلف زیست محیطی را در پرونده کاری خود دارد با تاکید بر اینکه زنان ایرانی نقش انکارناپذیری برای انتقال آموزهها و دانش محلی و زیست محیطی به نسلهای کنونی داشتهاند در این باره به «ایران وایر» میگوید: «متاسفانه نقش زنان در حفاظت از محیط زیست در سالهای اخیر در ایران تا حدودی کاهش یافته و فضای امنیتی موجود اجازه فعالیتهای گسترده را به ما نمیدهد».
او یادآور میشود: «این در حالی است که تجربه نشان داده در جوامع محلی که بخش زیادی از دانش بومی و حس تعلق خود به طبیعت را از دست داده است، احیای صنایع دستی یا تامین منابع معیشت جایگزین به وسیله زنان توانسته به حفاظت از طبیعت کمک کند و در گذشته نیز انجمن جمعیت زنان مبارز با آلودگی محیط زیست در ایران اقدامات بسیار خوبی برای حفاظت از ایران انجام داده است».
این فعال محیط زیست معتقد است که زنان باید دوباره جایگاه خود را در حفاظت و احیای طبیعت ایران پیدا و آن را برای نسلهای جدید نیز نهادینه کنند. اقدامی که تا حدودی با عضویت در کمپینها و انجمنهای محیط زیستی یا آموزش در منازل میسر خواهد شد.
به گفته او در شرایط فعلی ایران، به دلیل اهمیت اطلاع رسانی و آگاهی سازی عمومی درباره معضلات محیط زیست، زنان حتی اگر نمیتوانند در کمپینها و انجمنهای زیست محیطی حضور یابند باید حفاظت از محیط زیست را از خانههای خود شروع کنند. زیرا با این کار فرزندان اکنون و جوانان فردای ما نیز حافظ طبیعت خواهند بود.
«اعظم بهرامی»، کارشناس و پژوهشگر حوزه زنان و محیط زیست به «ایران وایر» میگوید: «به طور کلی اگر بخواهیم نقش زنان را در حوزههای مدیریتی یا سازمانهای مردم نهاد بسنجیم دو نتیجه متفاوت میتواند داشته باشد. در رده مدیریتی متاسفانه ما عملکرد در خور توجهی از زنان ندیده ایم. چرا که سالها خانم معصومه ابتکار را به عنوان رییس سازمان حفاظت از محیط زیست داشتیم اما عملا هیچ اقدام ویژهای از سوی ایشان انجام نگرفت».
به گفته بهرامی معصومه ابتکار به عنوان زنی که سالها معاون رییس جمهوری و رییس سازمان حفاظت از محیط زیست بود نتوانست تعاملاتی بین وزارتخانهها برقرار کرده یا در برابر اقدامات ضد زیست محیطی وزارتخانههای نیرو، جهاد کشاورزی و نفت ایستادگی کند و در کل مدیریت در زمان او ناقص و بینتیجه بود.
از سویی دیگر معصومه ابتکار به باور این محقق حتی به عنوان یک زن هم نتوانست در دوره صدارت خود راه را برای فعالیت و حضور زنان در عرصههای مدیریتی، مشاوره و عرصههایی که در ارتباط با سازمان محیط زیست بود باز کند و شاهد این بودیم که در دوره صدارت او حتی در میان روءسای ادارات کل محیط زیست استانها هم زنان به کار گرفته نشدند.
او با اشاره به توافق نامهای که در دوره اول ریاست جمهوری حسن روحانی میان سازمان محیط زیست و معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به امضا رسید، یادآور میشود: «در این تفاهم نامه هم تنها نقشی سنتی و به عنوان کسی که میتواند الگوی مصرف را تغییر دهد و نسل آینده را تربیت کند برای زن تعریف شد که به نقش سنتی زن در آشپزخانه و نقش مادری او محدود میشد».
به گفته این پژوهشگر در این تفاهم نامه هیچ برنامهای برای پرداخت وام به زنان کشاورز و روستایی یا اختصاص بورسیههای تحصیلی و پژوهشی برای زنان تا بتوانند تحصیلات مرتبط با حوزههای انرژی، مدیریت آب و کشاورزی خارج از ایران داشته باشند وجود نداشت. حتی برنامه ریزی برای ارائه دروس زیست محیطی در مدارس یا دانشگاهها در آن لحاظ نشده بود: «در واقع یک توافق نامه بسیار ضعیف بود و گزارشی هم منتشر نشد تا نشان دهد چند بند این توافق نامه که یکی از آنها پرداخت وامهای اشتغال زایی به زنان بود عملی شد».
ااز سویی دیگر بهرامی بر این باور است که در سالهای اخیر فعالیت زنان در کمپینها و سازمانهای مردم نهاد در ایران با محدودیتهای بسیاری همراه بوده است: «سازمانهای مردم نهاد ما به هیچ عنوان مستقل از دولت نیستند. نشانه آن هم مسیری است که این سازمانها برای اخذ مجوز فعالیت طی میکنند. بنابراین با توجه به محدودیتهایی که برای فعالیتهای اجتماعی و آزادیهای فردی و گروهی در ایران وجود دارد و در یک سال اخیر هم فضایی بسته و امنیتی برای فعالان محیط زیست فراهم شده، عملا زنان نتوانستهاند حضور جدی و پررنگی در فعالیتهای زیست محیطی در ایران داشته باشند».
او معتقد است نتیجه محدود کردن زنان در ایران و امنیتی بودن فضای زیست محیطی هم روی آوردن آنان به فعالیتهای خدماتی و خیریه بوده است: «فعالیتهایی که بیشتر گروهی بوده و فرهنگی هیئتی-سنتی است که از مسجدها شروع شده و در الگویی مشابه در حال ادامه یافتن است. در حالی که زنان حتی در کشورهایی همچون آفریقا یا ترکیه و هند حضور بسیار پررنگی در فعالیتهای زیست محیطی دارند اما در شرایط فعلی ایران به هیچ نمیتوانیم چنین نقشی را برای زنان در کشور متصور شویم».
اکوفمینسم یعنی جنبشها و فلسفههایی که میان محیط زیست و فمینیسم، رابطه برقرار میکنند امروزه در دنیا به شدت مطرح شدهاند و نمونههای موفق بسیاری از آن در جهان وجود دارد اما به گفته این محقق حوزه زنان و محیط زیست در سالهای اخیر تنها چند طرح کوچک مرتبط با محیط زیست در ایران از سوی زنان اجرایی شده و محدود به گروههای کوچک بوده است.
بهرامی با اشاره به حضور زنان در اعتراضهایی همچون انتقال آب کارون یا اعتراضهای کارگران زن کارخانه نیشکر، کارگران فصلی برنجکار در اصفهان، اعتراض همسران کشاورزها و اعتراض به وضعیت زاینده رود میگوید: «گرچه این زنان اکوفمینیسم یا فعالان رسمی محیط زیست نبودهاند اما حضور بسیار موثری در این عرصه داشته اند. با این حال زمینه برای فعالیت جدی زنان هنوز در ایران فراهم نیست».
او حضور گسترده زنان در فضاهای مجازی، رسانهها و روزنامههای ایران و نوشتن در حوزه محیط زیست در سالهای اخیر را البته بستری مناسب میداند که زمینه را برای تغییر نقش زنان در عرصه فعالیتهای زیست محیطی از نوع سنتی به حوزهای موثر و منتقدانه فراهم کرده است،: «با این حال همچنان نیازمند برداشتن گامهای بزرگ و موثرتری برای حضور زنان در عرصههای زیست محیطی در ایران هستیم».
مطالب دیگر این پرونده:
دختران کلپورگان مدرسهای از سفال میسازند
مصائب دختران ورزشینویس ایران؛ تو که چیزی از فوتبال نمیفهمی!
گردآفریدهای زنده تاریخ؛ زنانی که صدای اعتراضشان شنیده شد!
۴ روایت معتبر از زنانی که قصه مبارزهشان نوشته نمیشود
کتایون خسرویار: دخترهای من باید رییس جمهوری، وزیر و نماینده مجلس شوند
یک گروه فوتبالی دخترانه؛ تو گل بزن، من شادی میکنم
بساط زنانه؛یک روز در جمع زنان دستفروش
به حجاب اعتراض کردم، اخراجم کردند، حضانت بچه را گرفتند، طلاقم برگشت
جمهوری اسلامی از سر صدقه، حقوق زنان را قطرهچکانی تجویز میکند
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر