سخنان رهبر جمهوری اسلامی درباره پذیرش «قطعنامه ۵۹۸» در سال ۱۳۶۶، هر چند متفاوت با گفتههای سابق او نبود اما شرایط بیان این اظهارات، دستمایه تفسیرهای متفاوتی شده است. در زمانی که نیروهای حامی آیتالله «علی خامنهای» در گرماگرم رویارویی با امریکا، از او انتظار مبارزهطلبی دارند، یادآوری قطعنامه و صلح میتواند خلاف انتظار آنها باشد.
***
رهبر جمهوری اسلامی روز ۳۱ شهریور ۱۳۹۹، در یک سخنرانی به مناسبت سالروز آغاز جنگ ایران و عراق، قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد و آتشبس با عراق را «مدبرانه» خواند.
رهبر پیشین جمهوری اسلامی پذیرش قطعنامه را به نوشیدن «جام زهر» تعبیر کرده بود اما علی خامنهای گفت: «اگر [این کار] عاقلانه نبود، امام انجام نمیداد.»
در حدود ۱۵ سال گذشته بارها نزدیکان خامنهای و فرماندهان سپاه پاسداران به «اکبر هاشمی رفسنجانی» حمله کرده و او را مسوول تحمیل قطعنامه به «روحالله خمینی» خواندهاند.
خامنهای اما در این سالها در مقابل حملات به هاشمی رفسنجانی سکوت کرده بود. اینک پنج سال پس از مرگ او، سخنانی مشابه با اظهارات هاشمی را در دفاع از این قطعنامه بیان کرده است.
آتشبس با صدام و تشبیه آن به امضای برجام
رمز مخالفت برخی از حامیان رهبر جمهوری اسلامی با قطعنامه ۵۹۸ و برجسته کردن نقش اکبر هاشمی رفسنجانی در آن این بود که آنها توصیه بعضی مقامات جمهوری اسلامی به سازش با امریکا را شکل دیگری از این قطعنامه میخواندند. در کتاب «راز قطعنامه»، نوشته «کامران غضنفری» بر این موضوع تاکید شده است.
«حسن روحانی» نیز که به دلیل پذیرش توافق «برجام» مورد حملات نزدیکان علی خامنهای است، در پذیرش قطعنامه نقش داشته و حتی سه سال پیش از آن نیز گروهی با عنوان «مجمع عقلا» را در مجلس برای پایان دادن به جنگ تشکیل داده بود.
نزدیکان خامنهای بارها القا کردهاند که حسن روحانی همان نقش هاشمی رفسنجانی در پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را دارد و برجام را به رهبر جمهوری اسلامی تحمیل کرده است. نگرانی آنها البته پذیرش برجام نهایی، یعنی عادی سازی روابط با امریکا و یا برجامهای دو و سه به معنای کاهش تنشها است.
تاکنون در گزارشهای رسمی مربوط به پذیرش قطعنامه، تنها به نقش هاشمی رفسنجانی اشاره شده و از نقش خامنهای کمتر سخن گفته شده است. هر چند بخشی از این اتفاق، طبیعی است، چرا که هاشمی رفسنجانی فرمانده جنگ بوده است اما نشانهای نیز از مخالفت خامنهای با پذیرش قطعنامه وجود ندارد.
قطعنامه ۵۹۸، صلح حدیبیه
علی خامنهای اندکی پس از پذیرش قطعنامه، برای توجیه نیروهای نظامی به جبههها رفت. چهار روز پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ نیز خامنهای در اولین نماز جمعه پس از این حادثه سخنرانی کرد و پذیرش قطعنامه را با صلح پیامبر اسلام با «کفار»، با نام «صلح حدیبیه» مقایسه کرد.
او در ۱۴ خرداد ۱۳۷۵ نیز گفته بود: «قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسوولین آن روزِ امورِ اقتصادی کشور مقابلِ رویِ او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمیکِشد و نمیتواند جنگ را با این همه هزینه ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت.»
در آن دوره، هاشمی رفسنجانی و خامنهای در بسیاری از موضوعات با یکدیگر هماهنگ بوده و به تعبیری، خود را برای دوره بعد از آیتالله خمینی آماده میکردند. با این حال، نزدیکان خامنهای تنها به نقش هاشمی رفسنجانی اشاره میکنند.
«یحیی رحیم صفوی» درباره دلایل تلاش اکبر هاشمی رفسنجانی برای پایان جنگ گفته است: «آقای هاشمی به فکر قدرت بعد از امام بود و میخواست بعد از امام کشور را اداره کند. لذا میخواست قدرت را در دست داشته باشد و شاید پیش خود فکر میکرد در این جنگ نباید همه چیز از بین برود. این برای حفظ قدرت خود و ادامه حکومت خودش بود که نمیخواست همه منابع کشور از بین برود.»
سخنان دو رهبر در دو موقعیت مشابه
رهبر جمهوری اسلامی در حالی از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ دفاع میکند که خود هنوز مسوولیت توافق اتمی با قدرتهای جهانی را نپذیرفته است و با وجود پذیرش آن، کماکان به برجام حمله میکند.
سخنان آیتالله خمینی پیش از پذیرش قطعنامه را نیز میتوان با سخنان این روزهای خامنهای درباره امریکا و برجام مقایسه کرد.
بر اساس برخی روایتها، آیتالله خمینی ابتدا با قطعنامه مخالفت کرده و در جلسه پذیرش قطعنامه نیز به هاشمی رفسنجانی و دیگر مقامات گفته بود من را برکنار و خودتان قطعنامه را قبول کنید.
بر اساس روایت هاشمی نیز آیتالله خمینی پیشنهاد پذیرش قطعنامه را نپذیرفته و پیشنهادی داده بود که سران قوا آن را نپذیرفته بودند. سپس هاشمی پیشنهاد داده بود خودش قطعنامه را قبول و سپس آیتالله خمینی دستور محاکمه او را صادر کند. در نهایت اما آیتالله خمینی خود مسوولیت پذیرش قطعنامه را پذیرفت.
پذیرش قطعنامه برای آیتالله خمینی همانگونه که خود او گفته بود، جام زهر بود. او پس از پذیرش قطعنامه، دیگر در جمع عمومی سخنرانی نکرد.
اینک هر سخن خامنهای درباره قطعنامه ۵۹۸ و موضوعات مشابه میتواند به چراغ سبزی برای مذاکره با امریکا تعبیر شود. همانگونه که سخنانش با عنوان «نرمش قهرمانانه»، مجوز برجام شد؛ به ویژه وقتی که فشارهای اقتصادی شبیه فشارهای نظامی بر ایران در سالهای پایانی جنگ شدند.
رهبر جمهوری اسلامی گفته است که تصمیمها و سخنان آیتالله خمینی درباره جنگ با عراق متناسب با شرایط بوده و هر تصمیمی که او میگرفته، درست بوده است.
خامنهای اگر بخواهد بر اساس منطق آیتالله خمینی درباره پذیرش قطعنامه که او آن را صلح حدیبیه خوانده بود رفتار کند، باید به کاهش تنش با امریکا تن دهد. با این حال، مشکل علی خامنهای برای نوشیدن جام زهر این است که تا کنون از خود اعتماد به نفسی مشابه روحالله خمینی برای پذیرش مسوولیت تصمیمهایی که میگیرد، نشان نداده است.
مطالب مرتبط:
آتشبس غیرحرفهای؛ پایان وحشتناک جنگ ایران و عراق
سهم تهران در شروع جنگ ایران و عراق(بخش اول)؛ سخنرانیهای آیتالله خمینی علیه صدام
سهم تهران در شروع جنگ ایران و عراق (بخش دوم)؛ حمایت رسمی از حزب الدعوه
سپاه در جنگ هشت ساله (بخش سوم): بیرون راندن عراق از ایران و رویای فتح فلسطین
قطعنامه های مربوط به ایران، از کاغذ پاره تا طنز تاریخی
سپاه در جنگ هشت ساله (بخش اول): رویارویی با ارتش
سپاه در جنگ هشت ساله (بخش دوم):هزینه درگیری پاسداران در سیاست
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر