در آغاز جنگ ایران و عراق، سپاه پاسداران بیش از آن که یک نیروی نظامی باشد، نیرویی امنیتی سیاسی محسوب میشد که وظیفه اصلی آن، سرکوب «ضدانقلاب» بود.
سپاه پاسداران از همان ابتدا روابط سیاسی نزدیکی با روحانیون حاکم داشت و درشرایطی که بعد از انقلاب، ساواک دیگر وجود نداشت و هنوز وزارت اطلاعات تاسیس نشده بود (قانون تاسیس این وزراتخانه در سال ۱۳۶۲ از تصویب مجلس گذشت)، بخش مهمی از مسوولیتهای اطلاعاتی حکومت جدید را برعهده داشت.
یکی از برجستهترین نمودهای دخالت سپاه در مسایل سیاسی در اوایل جنگ، درگیری با رییس جمهوری وقت، «ابوالحسن بنی صدر» بود. بنی صدر از ۳۰ بهمن ۱۳۵۸، به حکم «روحالله خمینی»، به سمت فرماندهی کل قوا منصوب شده بود و به طور رسمی، حق تعیین تکلیف برای سپاه و فرماندهان آن را داشت. ولی اغلب فرماندهان سپاه عملا زیر بار دستورات ریس جمهوری نمیرفتند.
یک نمونه قابل توجه از موضع گیری سپاه در مقابل بنی صدر، زمانی بود که او دو ماه مانده به جنگ، در ۲۲ تیر ۱۳۵۹، «مرتضی رضایی» را به فرماندهی سپاه منصوب کرد. برخلاف تصور رایج، فرمانده سپاه در زمان شروع جنگ، محسن رضایی نبود.
مرتضی رضایی اما حکم فرماندهی سپاه را که از سوی فرمانده کل قوا صادر شده بود، بدون اعتبار دانست و سمت خود را قبول نکرد تا این که این حکم در ۲۸ تیر، به تأیید آیتالله خمینی رسید.
درحقیقت، تا زمان برکناری بنی صدر از ریاست جمهوری در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰، بخش مهمی از توان سپاه در پشت جبههها به تضعیف رییس جمهوری وقت و مقابله با حامیان او سپری شد. حدود سه ماه بعد از برکناری بنی صدر بود که نخستین عملیات مشترک و بزرگ سپاه و ارتش در جبههها رخ داد و به اولین پیروزی زمینی بزرگ ایران، یعنی شکست حصر آبادان انجامید.
محسن رضایی، فرمانده بعدی سپاه در حالی در شهریور ۱۳۶۰ و در آستانه عملیات شکست حصر آبادان به این سمت منصوب شد که نخستین فرمانده واحد اطلاعات سپاه بود. او در این مقام، از ارتباطات سیاسی اطلاعاتی موثری بهره میبرد که از زمان انتصاب خود به فرماندهی سپاه تا پایان جنگ، آنها را حفظ و تقویت کرد.
محسن رضایی قبل و بعد از پیروزی انقلاب ایران، از چهرههای موثر «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» بود که اعضای جناح راست این سازمان، در ردههای مختلف سپاه نفوذ شدیدی داشتند. این اعضا بعد از فرماندهی رضایی، نفوذ سیاسی و اطلاعاتی خود را در سپاه پاسداران شدت بخشیدند.
چنین نفوذی، در داخل سپاه مخالفان زیادی داشت و اغلب آنها به جناح چپ جمهوری اسلامی ایران نزدیک بودند. مخالفان، محسن رضایی و نزدیکان او را به سیاسی کاری متهم میکردند و درگیری در سیاست را موجب تضعیف کارآمدی نظامی سپاه در جبهههای جنگ میدانستند.
انتقادات داخلی به فرماندهی سپاه و خط مشی سیاسی آن، به دنبال عملیات «خیبر» در پایان ۱۳۶۲ اوج گرفتند. در پاییز سال ۱۳۶۳، حدود ۹۰ نفر از فرماندهان ارشد و میانی سپاه تهران نامهای را در نقد عملکرد فرماندهان ارشد و به ويژه محسن رضایی و وزیر وقت سپاه که «محسن رفیقدوست» بود، تهیه کردند. در آن زمان، علاوه بر وزارت دفاع، وزارت سپاه پاسداران هم وجود داشت که وظیفه آن، تهیه تدارکات لازم برای سپاه بود.
معترضان سپس این نامه را به مسوولان ارشد حکومتی و مجلس شورای اسلامی فرستادند و در جلساتی آتشین با حضور رضایی، به طرح انتقادات خود به او پرداختند. با وجود این، اعتراضات آنها به جایی نرسید و آیتالله خمینی که نگران بود تضعیف فرماندهی سپاه بر وضعیت جبههها تاثیر منفی بگذارد، در نامهای شدیداللحن، از منتقدان فرماندهی سپاه خواست انتقادات خود را متوقف کنند.
تعدادی از این منتقدان که از معروفترین چهرههای سپاه تهران بودند، با کنارهگیری از سمتهای خود، در عملیات بعدی (بدر) به عنوان بسیجی ساده به جبهه رفتند و در همان عملیات کشته شدند.
حدود یک سال بعد از اعتراضات ۱۳۶۳، سپاه یک بار دیگر در معادلات سیاسی کشور نقشی تعیین کننده بازی کرد. هنگامی که «سیدعلی خامنهای» برای بار دوم به سمت ریاست جمهوری انتخاب شد، تصمیم گرفت نخست وزیر وقت، «میرحسین موسوی» را برکنار کند. این تصمیم با مخالفت جمعی از فرماندهان سپاه مواجه شد که نسبت به موسوی و نقش او در پشتیبانی از سپاه پاسداران در جنگ نظر مثبت داشتند. درنتیجه، محسن رضایی به آیتالله خمینی اطلاع داد که مطابق نظر فرماندهان، برکناری موسوی بر وضعیت جنگ تاثیر منفی خواهد گذاشت.
این دخالت فرمانده سپاه در شرایطی که شخص آیتالله خمینی هم نسبت به تغییر نخست وزیر نظر چندان مثبتی نداشت، مخالفت رهبر با تصمیم سیدعلی خامنهای را تقویت کرد. در نتیجه، رییس جمهوری وقت ناچار شد علی رغم میل شخصی، میرحسین موسوی را در جایگاه خود ابقا کند.
تمایل سپاه به دخالت در سیاست در زمان جنگ تا به آن جا گسترش یافت که حتی در آستانه انتخابات مجلس سوم شورای اسلامی (۱۳۶۷)، فرماندهان ارشد سپاه تصمیم گرفتند با افزایش فعالیت سیاسی، زمینه ورود کاندیداهای همسو با خود را به مجلس فراهم کنند. این فرماندهان معتقد بودند ورود چنین نمایندگانی، به سپاه کمک خواهد کرد تا در سطح حکومت از حمایت بیشتری برخوردار باشد و دیدگاه های خود را در مورد جنگ راحتتر به پیش ببرد.
چنین رویکردی، بعدها به علتی خاص خبرساز شد؛ میان دو مرحله اول و دوم انتخابات - ۲۸ فروردین ۱۳۶۷- عراق شبه جزیره «فاو» را از ایران پس گرفت در حالی که فرماندهان ارشد سپاه و از جمله محسن رضایی، به جای حضور در خوزستان، در یک سمینار سیاسی در کرمانشاه بودند.
به روایت «حسن روحانی»، وقتی خبرِ در حال سقوط بودن فاو به محسن رضایی رسیده، گفته بود: «فاو سقوط نخواهد کرد مگر این که عراق بمب اتمی به کار ببرد.»
به گفته «اکبر هاشمی رفسنجانی»، در پی سقوط فاو، «یحیی (رحیم) صفوی»، فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه مورد انتقاد شدید قرار گرفت و حتی «صادق خلخالی»، حاکم شرع دادگاههای انقلاب ر آن زمان و نماینده وقت مجلس شورای اسلامی نزد هاشمی رفته و درخواست اعدام او را مطرح کرده بود. این درخواست البته با مخالفت اکبر هاشمی رفسنجانی مواجه شد.
درخواست اعدام فرماندهان مقصر در شکستهای نظامی در پی پیشرویهای عراق در خاک ایران، پس از پذیرش «قطعنامه ۵۹۸» شورای امنیت هم یک دفعه دیگر در قالب دستوری مکتوب از جانب آیتالله خمینی مطرح شد. اما این بار هم فرمان رهبر وقت به قوه قضاییه، با پا درمیانی کسانی چون هاشمی رفسنجانی به مرحله اجرا در نیامد.
به طور کلی، تردیدی وجود ندارد که تجربههای تلخ دوران جنگ باعث شده بود تا نگرانی از تاثیر فعالیتهای سیاسی سپاه پاسداران بر عملکرد نظامی آن، موضوع یکی از دغدغههای مهم آیتالله خمینی باشد. او در طول جنگ بارها در سخنرانیهای مختلف خواستار برکنار ماندن سپاه و اصولا نظامیان از فعالیتهای سیاسی شد و حتی در وصیتنامه خود مجددا بر این موضوع تاکید کرد.
نخستین رهبر جمهوری اسلامی در بخشی از این وصیتنامه، به سپاه و سایر نیروهای مسلح وصیت اکید کرد که خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند تا بتوانند قدرت نظامی خود را حفظ کنند و از اختلافات درون گروهی مصون باشند.
او همچنین به رهبر بعدی توصیه کرد که با قاطعیت از دخالت نیروهای مسلح در سیاست جلوگیری کند؛ توصیهای که البته با توجه به نیاز سیدعلی خامنهای به حمایت سیاسی سپاه پاسداران، درعمل به کلی نادیده گرفته شد.
***
هادی راستگو، تاریخدان و استاد دانشگاه در ایران
مطالب مرتبط:
سپاه در جنگ هشت ساله (بخش اول): رویارویی با ارتش
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر