close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.

سوالات حقوقی

سوالات خود را از کارشناس ما بپرسید

سلام و وقت بخیر؛ من در ایران هستم و همسرم در ارمنستان زندگی می‌کند. به دلیل بسته شدن مرزها، من نتوانستم به ایروان برگردم. پاسپورت من منقضی شده بود و همسرم در سفارت ایران در ایروان به من وکالت داد تا من بتوانم در ایران برای گرفتن پاسپورت جدید اقدام کنم. من در ایران از طریق همین وکالت‌نامه، پاسپورت خود را تمدید کردم. همسرم اقامت یک‌ساله دارد اما برای اقامت همسری برای من اقدام نکرده است. الان او ادعا می‌کند که می‌تواند از طریق سفارت ایران در ایروان من را ممنوع‌الخروج کند و به این وسیله از من می‌خواهد سریع برای طلاق توافقی اقدام کنم و مهریه‌ام را ببخشم. او تهدید می‌کند اگر توافقی جدا نشوم، من را ممنوع‌الخروج می‌کند. آیا او می‌تواند مرا ممنوع‌الخروج کند با این که پاسپورت دارم؟

با سلام؛ خدمت شما عرض شود بستگی به متن وکالت‌نامه تنظیمی در سفارت ایران دارد. اگر در وکالت‌نامه فقط به اخذ پاسپورت اشاره شده باشد، شوهرتان می‌تواند شما را ممنوع‌الخروج کند. اگر به نوعی وکالت در خروج از کشور به صورت بلاعزل داده یا حق اجازه خود را ساقط کرده باشد، امکان این‌که شما را ممنوع‌الخروج کند وجود ندارد. ممکن است در متن وکالت‌نامه تنظیمی در کنسول‌گری، علاوه بر اخذ پاسپورت، به نوعی وکالت در اذن خروج از کشور به صورت بلاعزل نیز به شما داده باشد. موفق باشید!

با سلام؛ به دلیل اختلافی که با مدیر اداره داشتم یک پرونده رشوه علیه من تشکیل شد و با یک ارباب رجوع هم هماهنگ شده بودند که بگوید به من رشوه داده است. با نفوذی که این‌ افراد داشتند من محکوم شدم و دادگاه تجدیدنظر هم حکم را تایید کرد. الان به تازگی یکی از همکاران دیگرمان حاضر است شهادت دهد که رشوه‌ای در کار نبوده و علیه من پرونده‌سازی شده است. من با یک شخصی که حقوق خوانده بود مشورت کردم گفت چون حکم تایید شده راهی ندارد که ابطال شود. می‌خواستم بپرسم آیا این صحت دارد؟ چه راه حلی به من پیشنهاد می‌کنید تا بتوانم احقاق حق کنم؟

سلام! خدمتتان عرض شود که اصولا بعد از تایید در تجدید نظر حکم قطعی شده و قابلیت اجرا را دارد مگر اینکه در قالب اعاده دادرسی که یک روش برای تجدید نظر است اقدام شود. به موجب ماده ۴۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری اگر ثابت شود که اسناد جعلی یا شهادت خلاف واقع گواهان، مبنای حکم بوده است و یا اینکه پس از صدور حکم قطعی، واقعه جدیدی حادث و یا ظاهر یا ادله جدیدی ارائه شود که موجب اثبات بی‌گناهی محکومٌ‌علیه یا عدم تقصیر وی باشد، امکان اعاده دادرسی وجود دارد. اگر شهادت همکار شما به نوعی بتواند بیگناهی شما را اثبات کند امکان نقض حکم و بررسی مجدد وجود دارد. توجه کنید شهادت صرف بدون قرائن و شواهد یا مدارک دیگر بعید است که مورد توجه قرار گیرد. به هر حال بهتر است این همکارتان را به دفترخانه اسناد رسمی برده و اظهارات او را در قالب یک اقرارنامه تنظیم و ثبت کنید. سپس بلافاصله یک لایحه خطاب به دیوان عالی کشور بنویسید و با پیوست اقرارنامه توضیح دهید که دلیل جدید کشف شده و تقاضای تجویز اعاده دادرسی را بکنید. اگر دیوان قبول کند ابتدا دستور توقف اجرای حکم را داده سپس پرونده را برای بررسی مجدد به دادگاه هم عرض ارجاع میدهد. بهتر است ابتدا این راه را طی کنید و اگر به نتیجه نرسیدید میتوانید در قالب ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری از رئیس دادگستری استان یا دادستان کل یا رئیس دیوان عالی بخواهید که به دلیل خلاف شرع یا خلاف قانون بودن محکومیت شما پیشنهاد اعاده دادرسی بدهند. این راه کمی دشوار است و احتمال اینکه مقامات فوق به عرایض شما توجه کنند کم است. موفق باشید!

سلام؛ یک مشکلی برای یکی از اقوام ما پیش آمده است. آقا و خانمی که پسرعمه و دختردایی بوده‌، ازدواج کرده‌اند. بعد از عقد، متوجه شده‌اند که عموی دختر با داماد از یک مادر شير خورده‌اند و از این جهت زوج و زوجه رابطه عمو و برادرزاده را پیدا کرده‌اند. به همین دلیل کار آن‌ها به طلاق کشیده شده است. حالا خانواده داماد می‌گوید طلاق نمی‌دهیم اما خانواده عروس مصر به طلاق است. من می‌خواستم بپرسم چه‌طور می‌شود طلاق عروس را گرفت؟ آیا مساله شیرخوردن دلیلی برای طلاق می‌شود؟ از کجا باید شروع کرد؟ در صورتی‌که داماد حاضر به طلاق نیست ولی شاهدان عينی وجود دارند که می‌گویند عموی دختر با داماد از یک مادر شیر خورده‌اند. در این مورد آیا بدون رضایت داماد می‌شود طلاق گرفت؟

با سلام؛ مطابق ماده ۱۰۴۶ «قانون مدنی»، قرابت رضاعی از حیث حرمت نکاح، در حکم قرابت نسبی است؛ یعنی اگر دو شخص به واسطه شیرخوردن از یک زن، «اقربا» شناخته شوند همانند اقربای خونی هستند. اما توجه کنید اثبات قرابت رضاعی سخت است چون شیرخوردن شرایط خاص خود را دارد؛ از جمله این که شیر مستقیما از پستان مکیده شده باشد و طفل دست کم یک شبانه‌روز و یا ۱۵دفعه متوالی شیر کامل خورده باشد بدون این که در بین، غذای دیگر یا شیر زن دیگر را بخورد و یا شیر خوردن طفل قبل از تمام شدن دو سال از تولد او باشد یا این که مقدار شیری که طفل خورده است، از یک زن و از یک شوهر باشد. بنابراین، اگر طفل در شبانه‌روز مقداری از شیر یک زن و مقداری از شیر‌ زن دیگر را بخورد، موجب حرمت نمی‌شود. به هر حال، با توجه به این که قانون مدنی فقط یک ماده را به این امر اختصاص داده است، در جزییات مساله دادگاه‌ها با توجه به فقه رسیدگی می‌کنند. البته اثبات مسایل فوق کمی دشوار است. اما اگر زوج حاضر به طلاق نباشد، خانم می‌تواند از طریق «عسر حرج»، یعنی مشقت و سختی غیرقابل تحمل با استناد به ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی تقاضای طلاق بدهد. به طور کلی دادگاه‌ها در مورد تقاضای طلاق از ناحیه زن بسیار سخت‌گیری می‌کنند. موفق باشید.

با سلام؛ چند وقت پیش من و یکی از اقوامم به نام «کاظم»، در یک کار ساختمانی کار می‌کردیم. کاظم به عنوان پیمان‌کار قرار داد بسته بود. متاسفانه طی یک حادثه، او از ساختمان سقوط کرد و فوت شد. کارفرما پیش من آمد و گفت شما بیا به جای کاظم خود را پیمان‌کار معرفی کن چون او خودش پیمان‌کار بود و نیروی متخصص محسوب می‌شد، برای همین فقط ۵۰ درصد دیه به او تعلق می‌گیرد اما اگر کارگر شما باشد، دیه بیشتری نصیب خانواده او می‌شود. خواستم بدانم چنین چیزی صحت دارد؟ در قرارداد راجع به بیمه یک بند وجود دارد که نوشته بیمه کارگران برعهده کارفرما است. کارفرما حتی بیمه‌نامه را نشان من داد و گفت اگر شما مقصر شناخته شوید، بیمه ما آن را به شما باز خواهد گرداند. آیا چنین چیزی صحت دارد؟ در صورت بر عهده گرفتن مسوولیت پیمان‌کاری، چه عواقبی در انتظار من خواهد بود؟

با سلام؛ به احتمال زیاد، کارفرما و مرحوم کاظم فقط بین خودشان قرارداد پیمان‌کاری تنظیم کرده و این امر را به اداره کار یا بیمه منعکس نکرده بودند. اگر منعکس می‌کردند، کاظم به عنوان پیمان‌کار در بیمه ثبت می‌شد. احتمال داده می‌شود کاظم و شما به عنوان کارگر در اداره بیمه ثبت شده‌اید؛ یعنی کارفرما در لیستی که داده، شما را به عنوان کارگر معرفی کرده است. به همین دلیل قرارداد پیمان‌کاری که مابین خودشان وجود داشته است را بیمه قبول نخواهد کرد چون قبلا خود کارفرما اعلام کرده که مرحوم کاظم کارگرش بوده است. به نظر نمی‌رسد هم اکنون بشود ادعا کرد که شما پیمان‌کار بوده‌اید و کاظم کارگر شما. در مورد میزان دیه، عرض شود دیه مقدار ثابتی است که ارتباطی با میزان تخصص فرد ندارد. در حادثه ناشی از فوت، دیه بر اساس میزان تقصیر کارفرما و کارگر تعیین می‌شود. میزان تقصیر را کارشناسان تعیین می‌کنند. در مورد عواقب قبول پیمان‌کاری، به هر حال به احتمال زیاد، فوت ناشی از عدم رعایت نظامات ایمنی محل کار بوده است. گرچه کارفرما مسوول برقراری امنیت محل کار است اما پیمان‌کار نیز ممکن است در نظریه کارشناسی، مسوول شناخته شود. به همین دلیل اگر فوت ناشی از ناایمن بودن محل کار باشد، فوت قتل شبه عمد محسوب می‌شود و مسوولیت کیفری هم خواهد داشت. موفق باشید.

ﺳﻼﻡ و ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺒﺎﺷید؛ ﻣﻦ ﺩﺭ فرانسه ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺧﺎﻧﻢ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮﮐﯽ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺩﺍﺩﯾﻢ. در کشور محل اقامت، ازدواج را ثبت کردیم و فقط توسط یک آخوند، بدون ثبت در سفارت ایران خطبه عقد خواندیم. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ چهار ﺳﺎﻝ ﺯﻧﺪﮔﯽ مشترک، ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺑﻌﻀﯽ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﯾﻢ ﻭ ﺗﻮﺳﻂ ﻫﻤﺎﻥ آخوند ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﭼﻨﺪ ﺷﺎﻫﺪ، خانم ﺍﺯ ﻣﺎ ﻃﻼﻕ ﮔﺮﻓﺖ و در فرانسه هم ثبت شد. ﺣﺎﺻﻞ ﺍﯾﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﺎ ﯾﮏ ﺑﭽﻪ ﺳﻪ ﺳﺎﻟﻪ است. ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﭘﺎﺳﭙﻮﺭﺕ فرانسوی است ﻭ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺍﻗﺎﻣﺖ ﺩﺍیمی هستم. ﻣﻦ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ در ﺍین ‌ﺠﺎ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ‌ﺍﻡ ﻭ ﻗﺼﺪ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ فرانسه ﺭﺍ ﺗﺮﮎ کرده ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻢ. ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺑﺎ ﺁﺩﺍﺏ ﻭ ﺭﺳﻮﻡ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺒﺮﻡ تا ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﮕﯿﺮم. ﺳﻮﺍﻝ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻥ ﺑﭽﻪ ﺑﻪ فرانسه ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺩﻭﻟﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﭼﻪ ﺗﺼﻤﯿﻤﯽ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﺩ؟ ﺁﯾﺎ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎ فرانسه ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﺧﻮﺍﻫﺪ کرد؟ ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ چه کار کنم ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﺑﭽﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻡ؟

با سلام! در ابتدا بهتر است این مساله را با توافق مادر بچه حل کنید چون به هر حال محروم کردن کودک از مادر می‌تواند آسیب جدی به فرزندتان وارد کند. اما از لحاظ حقوقی، عرض شود گرچه ازدواج شما بر اساس قوانین ایران ثبت نشده است اما مانعی در گرفتن شناسنامه برای فرزند شما وجود ندارد. برای گرفتن شناسنامه می‌توانید از طریق کنسول‌گری ایران در فرانسه اقدام کنید.در مورد خارج کردن بچه از فرانسه، عرض شود از لحاظ قوانین ایران، شما می‌توانید این کار را بکنید ولی با توجه به این که فرزندتان تابعیت فرانسوی دارد، به نظر نمی‌رسد دولت فرانسه بدون رضایت مادرش این اجازه را به شما بدهد که او را برای همیشه به ایران ببرید. افزون بر این که به احتمال زیاد هم اکنون حضانت فرزند به مادرش واگذار شده است. به هر حال، اگر فرزندتان را به ایران ببرید، دولت فرانسه نمی‌تواند تقاضای بازگرداندن او را بدهد و اگر این کار را انجام دهد، دولت ایران کودک را مسترد نخواهد کرد چون قوانین ایران فرزند شما را تبعه ایران می‌داند و تابعیت فرانسوی او را نمی پذیرد. موفق باشید!

سلام؛ پسر من چند ماه پیش در خیابان با یک عده‌ای درگیر شده بود و آن‌ها چند نفری ریخته بودند روی سرش و کتکش زده بودند. این درگیری منجر به شکستگی دماغ و پیشانی او شد و به چشمش هم آسیب رسید. این ضاربان بعد از درگیری، فرار کرده بودند. بعد از فرار آن‌ها، نیروی انتظامی به محل درگیری رسیده بود. بعد هم ما مطلع شدیم و پسرم را بردیم بیمارستان. ما شکایت کردیم و رفتیم خودمان فیلم دوربین مداربسته یک سوپرمارکت را گرفتیم و به بازپرس دادیم. در فیلم چهره دو نفر از ضاربان مشخص است. بازپرس هم نامه نوشت به آگاهی و آن‌ها هم گفتند پرونده در حال بررسی است. چند وقت پیش رفتم اداره آگاهی و یک مامور به من گفت که با این فیلم نمی‌شود ‌آن‌ها را پیدا کرد، بی‌خودی وقت‌خود را تلف نکنید و از این حرف‌ها. بعد گفت اگر هم پیدا بشوند و اعتراف نکنند، فیلم نمی‌تواند ثابت کننده باشد. می‌خواستم بدانم آیا آگاهی موظف نیست دنبال ضاربان بگردد و آیا آن مامور راست گفته است که اگر پیدا هم بشود، مدرک محسوب نمی‌شود؟

با سلام؛ خدمت شما عرض شود که ضابطان قضایی موظف هستند دستورات مقامات قضایی را انجام دهند. به همین دلیل، ماموران آگاهی باید تمام تلاش خود را برای پیدا کردن مجرمان انجام دهند. اما گرچه کشف ضاربان برای دستگاه انتظامی امکان‌پذیر است اما معمولا با توجه به درجه اهمیت جرم انجام شده، گستردگی تحقیقات مشخص می‌شود. به عبارتی، خیلی سخت است که بشود اثبات کرد اداره آگاهی در این مورد تلاشی انجام نداده است. در مورد سوال دوم، عرض شود که حرف مامور آگاهی درست نبوده است. بازپرس می‌تواند بر اساس فیلم موجود و دریافت گزارش کارشناسان مبنی بر صحت فیلم، چهره‌نگاری و تحقیقات محلی، قرار مجرمیت صادر کند؛ یعنی فیلم هم می‌تواند اثبات کننده ضرب و جرح باشد. موفق باشید.

موارد زیادی دیده شده است گاهی بازپرس پرونده به بهانه‌های مختلف، وکیل متهم را نمی‌پذیرد و یا به نحوی اجازه حضور وکیل در پرونده را نمی‌دهد. آیا بازپرس می‌تواند چنین اقدامی انجام دهد؟

پاسخ: خیر؛ در ماده ۱۹۰ قانون آیین دادرسی کیفری آمده است: «متهم می‌تواند در مرحله تحقیقات مقدماتی، یک نفر وکیل دادگستری همراه خود داشته باشد. این حق باید پیش از شروع تحقیق توسط بازپرس به متهم ابلاغ و تفهیم شود. چنان‌چه متهم احضار شود، این حق در برگه احضاریه قید و به او ابلاغ می‌شود. وکیل متهم می‌تواند با کسب اطلاع از اتهام و دلایل آن، مطالبی را که برای کشف حقیقت و دفاع از متهم یا اجرای قانون لازم بداند، اظهار کند. اظهارات وکیل در صورت‌مجلس نوشته می‌شود.» در ادامه، این قانون مقرر کرده است که سلب حق همراه داشتن وکیل و عدم تفهیم این حق به متهم، به ترتیب موجب مجازات انتظامی درجه هشت و سه است. بنابراین، اگر مقام قضایی در مرحله تحقیقات مقدماتی او را از داشتن وکیل محروم کند، وی یا وکیلش می‌توانند از مقام قضایی متخلف به دادسرای انتظامی قضات شکایت کنند.

سلام و خسته نباشید؛ پدر من در اوایل انقلاب به ضرب گلوله کشته شد. ماجرا این طور بود که نصف شب جلوی منزل به او گلوله می‌زنند و به بيمارستان انتقال داده می‌شود. بيمارستان در آن زمان توسط سپاه اداره می‌شد. او را عمل نکرده و گفته بودند بايد بدانيم «ضد انقلاب» نيست! همین مساله چند ساعت طول می‌کشد و بعد هم می‌گویند ضدانقلاب نبوده است. اما پدرم در اثر خون‌ریزی زیاد فوت می‌کند. ما آن موقع بچه بوديم و مادرم جوان. برای همین دنبال کارهایش نرفتيم. خلاصه وقتی برادر کوچکم می‌خواست سربازی برود، مادرم افتاد دنبال کارهایش که جزو «بنیاد شهید و امور ایثارگران» بشویم تا معاف شود. مادرم یک پرونده تشکیل داد و رفت بیمارستان که مدارک پدرم را در بیاورد که گفتند معدوم شده است. فقط توانستیم یک برگه که نشان می‌دهد گلوله به کمر پدرم خورده است، پیدا کنیم. در نهایت پرونده ما توسط بنیاد شهید و فرمانداری رد شد. الان خودم افتاده‌ام دنبال کارش و حتی پرونده را به ديوان عدالت اداری ارجاع دادم. ديوان عدالت اداری پرونده را به فرمانداری انتقال داد و فرمانداری جواب داده که پرونده شما ناقص است وتوسط ارگان‌های ديگر تاييد نشده است. می‌گويند دير دنبالش افتاده‌ايد و پروندهای آن زمان باقی نمانده‌اند. من می‌خواهم مسببان اين کار که عامل شليک بودند و پاسدارانی که نگذاشتند پدرم را عمل کنند، دادگاهی شوند. لطفا مرا راهنمایی کنید.

 با سلام؛ در مورد اینکه شما حق شکایت و پی‌گیری دارید، شکی نیست ولی با توجه به گذشت ۴۰ سال از موضوع، امکان این‌که کشف شود چه کسانی اقدام به تیراندازی کرده‌اند، خیلی بعید است. با این وجود، بهتر است با ملاک قرار دادن کاغذی که نشان می‌دهد پدرتان تیر خورده است، یک شکواییه تنظیم و در قالب «قتل عمد» شکایت کنید. در این صورت، بازپرس مجبور خواهد شد خود استعلامات لازم را انجام دهد. اگر افرادی در آن زمان اطلاعاتی از قضیه مرگ پدرتان داشته‌اند، می‌توانید به عنوان مطلع به دادسرا معرفی کنید. به هر حال، این وظیفه بازپرس است که تمامی تحقیقات را انجام دهد. موفق باشید.

سلام. من و شوهرم چند سال بود که در خارج زندگی می‌کردیم. قبل از شیوع کرونا من به ایران آمدم و بعد مرزها بسته شد و نتوانستم برگردم. در این میان شوهرم از نبود من سوء استفاده کرده و به من گفت برنگرد اینجا و برو طلاق بگیر. یعنی قبلا هم اختلافاتی داشتیم باهم. تهدیدم کرد که می‌رود سفارتخانه و من را ممنوع الخروج می‌کند. شوهرم اینجا یک آپارتمان دارد که پدر و مادرش در آنجا ساکن هستند. من مهریه خودم را به اجرا گذاشتم و آن آپارتمان را توقیف کردم اما پدرشوهرم رفته اعتراض کرده که پول آپارتمان را ما دادیم و به صورت صوری به اسم پسرمان بوده است. می خواستم بدانم اولا آیا شوهرم می تواند از طریق سفارتخانه من را طلاق بدهد؟ دوما آیا حرف و ادعای پدرشوهرم را قبول می‌کنند؟

با سلام! خدمتتان عرض شود که سفارتخانه اختیاری در مورد طلاق ندارد. همسر شما اگر قصد طلاق دادن دارد یا باید در کشو محل اقامتش اقدام کند و بعد حکم دادگاه خارجی را در ایران تنفیذ کند و یا اینکه خودش یا وکیلش در دادگاه‌های ایران تقاضای طلاق بدهند. در هر حال شما حق مطالبه مهریه و دیگر حقوق مالی را دارید. به احتمال زیاد شما از طریق اداره ثبت مهریه را به اجرا گذاشته و آپارتمان را توقیف کردید. همین که سند به نام شوهرتان هست کافی است و پدرش نمی تواند ادعایی داشته باشد اما توجه کنید یک آپارتمان معمولی از جمله مستثنیات دین بوده و قابل توقیف نیست. یعنی برخی اموال که برای زندگی حداقلی لازم است قابل توقیف در برابر مهریه و دیگر دیون نمی باشند به همین دلیل اگر شوهرتان تقاضا بدهد آپارتمان رفع توقیف شده و شما نمی توانید آن را بابت مهریه تان توقیف کنید. موفق باشید!

با سلام؛ من درگیر یک پرونده کلاه‌برداری هستم. چند ماه قبل یک شخصی از من مبلغ ۱۲۰ میلیون تومان کلاه‌برداری کرد. دو شاهد داشتم که گفتند حاضرند در دادگاه شهادت بدهند اما روز جلسه بازپرسی نیامدند. بازپرس برای آن‌ها احضاریه فرستاد اما باز نیامدند. در این وضعیت، پرونده به ضرر من تمام می‌شود. می‌خواستم بدانم الان تکلیف چیست؟

با سلام؛ بر اساس مقررات مربوط به شهادت، از جمله ماده ۲۰۴ «قانون آیین دادرسی کیفری»، اگر بازپرس شهادت اشخاص معرفی شده را در کشف حقیقت لازم بداند، می‌تواند آن‌ها را جلب کند؛ یعنی اگر آن‌ها عذر موجهی مثل بیماری نداشته باشند، از طرف بازپرس جلب می‌شوند و باید در جلسه شرکت کنند. اما مساله این است که اگر نخواهند شهادت بدهند، هیچ کس نمی‌تواند آن‌ها را به این کار مجبور کند؛ یعنی آن‌ها می‌توانند سکوت کنند و یا بگویند تمایلی به شهادت دادن ندارند. در این صورت، اجبار آن‌ها غیرممکن است. بنابراین بهتر است شاهدان را برای ادای شهادت قانع کنید. به هر حال، از بازپرس بخواهید دستور جلب شاهدان را صادر کند. موفق باشید.

سلام و وقت بخیر؛ من چند وقت پیش لباسی را از سایت «دیوار» خریدم و بعد از این ‌که پول آن را واریز کردم، در گوشی تلفن همراه و واتس‌اپ بلاک شدم و کالایی هم ارسال نشد. رفتم دادسرا اعلام کردم اما گفتند باید بروید دفترخدمات الکترونیکی قضایی و درخواست اعاده مبلغ پرداختی را بدهید. می‌خواستم بدانم آیا این راه درست است؟

با سلام؛ آیا مطمئن هستید که از سایت دیوار خرید کرده‌اید؟ ممکن است یک سایت مشابه سایت دیوار بوده باشد. برخی از افراد سودجو با شبیه‌سازی سایت‌های معتبر و با نام مشابه اقدام به کلاه‌برداری می‌کنند. احتمالا مورد شما نیز همین‌طور بوده است. بنابراین ابتدا مطمئن شوید که از سایت دیوار خرید کرده‌اید یا نه. اگر سایت دیوار نباشد، شما می‌توانید شکایت کیفری به اتهام کلاه‌برداری را مطرح کنید. برای این کار باید شکواییه بنویسید و از طریق دفاتر خدمات قضایی الکترونیکی ثبت کنید. اگر خود سایت دیوار باشد، ابتدا با دست اندرکاران سایت مکاتبه کنید و ببینید مشکل از کجا بوده است. به هر حال، قطعا می‌توانید مبلغ پرداختی را مطالبه کنید. برای این کار نیز باید از طریق دفاتر خدمات قضایی الکترونیکی اقدام و دادخواست مطالبه وجه خود را مطرح کنید. موفق باشید!  

سلام؛ در یک شهرستان کوچک ساکن هستیم. در همسایگی ما خانواده‌ای زندگی می کنند که یک فرزند معلول ذهنی دارند. او حدود ۲۰ سال دارد. دو برادر به همراه خانواده و با پدر و مادر پیرشان در یک ساختمان دو طبقه زندگی می‌کنند. همه اعضای خانواده مرتب این فرزند معلول را اذیت می‌کنند و کتک می‌زنند. من خودم چند بار شاهد بودم که عمو و پدرش ریختند سرش و او را زدند. متاسفانه چون شهر کوچکی است، هیچ کس هم دخالت نمی‌کند و مردم این‌جا معتقدند خب بچه‌شان است و به ما چه ربطی دارد؟ بعضی‌ها هم می‌گویند اگر این طور نکنند، این فرد معلول مشکل ایجاد می‌کند. در حالی که من دقت کرده‌ام، این جوان خیلی هم آرام است. فقط به برخی مسایل حساس است که باید توجه شود. خلاصه من می‌خواستم بدانم چه طور می‌شود شکایت کرد؟ یک فردی به من گفت چون پدرش است، شکایت قبول نمی‌شود. آیا این درست است؟

با سلام؛ خدمت شما عرض شود که ضرب و جرح علاوه بر این که دارای جنبه خصوصی است، در برخی موارد جنبه عمومی هم دارد. علاوه بر این، در «قانون آیین دادرسی کیفری» پیش‌بینی شده است که اگر قربانی «محجور» باشد و مرتکب جرم ولی او است، در این جا احتیاجی نیست که حتما خود پدرش اقدام به شکایت کند بلکه دادستان نیز موظف است وارد عمل شود و به عنوان شاکی، از ولی قهری شکایت کند. به هر حال، بهتر است هنگام ضرب و شتم یک فیلم بگیرید و یا این که اگر عده‌ای حاضر به شهادت هستند، از آن‌ها استشهادیه گرفته شود. سپس به دادستانی بروید و کتبا اعلام جرم کنید و خواستار پی‌گیری شوید. بهتر است قبل از اقدام، شواهد و مدارکی که بتوانند ضرب و جرح را اثبات کنند، جمع‌آوری کنید. دادستان خود موظف است مساله را پی‌گیری و خود اقدام به شکایت کند. موفق باشید.

سلام؛ من چند ماهی است که با یک پسری آشنا شده‌ام و قصد ازدواج‌مان جدی است. حتی خانواده‌ها نیز خبر دارند. می‌خواستم بدانم آیا مجبور هستم گذشته خودم را به این پسر بگویم؟ به هر حال، هر کسی در زندگی خود مسایلی داشته است؛ مثل ارتباطات عاطفی و غیره. آیا لازم است به او بگویم قبلا رابطه داشته‌ام؟ می‌خواستم بدانم اگر نگویم، بعدها از لحاظ قانونی مشکلی پیش می‌آید و یا این که حقی برای او ایجاد می‌شود؟

با سلام؛ در این مورد بهتر است با یک مشاور خانواده هم مشورت کنید اما از لحاظ حقوقی، شما مجبور نیستید مسایل گذشته خود را به شخصی که می‌خواهید با او ازدواج کنید، بگویید؛ مثلا در مورد دوستی‌های سابق خود یا وضعیت و گذشته خانواده‌تان و غیره الزامی برای گفتن آن وجود ندارد. اما اگر مسایلی باشند که عرفا مهم هستند و شما مخفی کنید یا در مورد آن‌ها دروغ بگویید و آقا با این حساب با شما ازدواج کند، مشکل ایجاد خواهد شد. ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی می‌گوید: «هرگاه دريكی از طرفين صفت خاصی شرط و بعد از عقد معلوم شود كه طرف مذكوره فاقد وصف مقصود بوده، برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود؛ خواه وصف مذكور در عقد تصريح شده يا عقد متبانيا بر آن واقع شده باشد.» گرچه در این ماده، مصادیق ذکر نشده‌اند اما در رویه قضایی، به عنوان مثال مساله «باکره» بودن مورد توجه قرار می‌گیرد و بعد از عقد اگر آقا اثبات کند که خانم باکره نبوده، ممکن است برای خانم مشکل حقوقی پیش آید و یا برای مرد حق فسخ ایجاد شود. دروغ گفتن در مورد سن یا وضعیت شغلی و اجتماعی و وضعیت تاهل نیز از موارد شایعی است که دادگاه‌ها آن را شامل «تدلیس در ازدواج» می‌دانند. موفق باشید.

سلام و خسته نباشید؛ چند وقت قبل یک فایل صوتی در برخی از کانال‌های تلگرام و جاهای دیگر از پدر من پخش شد. ظاهرا فردی که ما را می‌شناسد، به پدرم زنگ زده و شروع کرده بود با او در مورد مسایل جنسی و غیره حرف زدن. معلوم نیست آقا است یا خانم اما صدای زنانه دارد. خلاصه پدر من هم بر اساس سادگی فریب خورده و به هر حال، مکالمه‌ای در چند نوبت رد و بدل شده است. آن فرد در این مکالمه از پدر من می‌خواهد زنش را طلاق بدهد و با او ازدواج کند و در این میان حرف‌های جنسیتی هم رد و بدل می‌شود. این شخص که ما فکر می‌کنیم از فامیل‌ها باشد، صدای پدرم را ضبط و در چند جا پخش کرده و به آشنایان و فامیل‌ها هم رسانده است. او با این کارش زندگی ما را به هم زده است. مادرم هنوز خبردار نشده است اما دیر یا زود می‌فهمد. آبروی ما در شهرستان‌مان رفته است. پدرم خیلی ناراحت است و اصلا نمی‌تواند از خانه بیرون برود. می‌خواستم بدانم آیا راهی برای شکایت هست؟ اگر شکایت کنیم، پدرم با دردسر مواجه نمی‌شود؟

با سلام؛ از مشکل پیش آمده متاسفیم. پدر شما حق شکایت و تقاضای پی‌گرد قانونی دارد. ماده ۱۷ «قانون جرایم رایانه‌ای» می‌گوید: «هرکس به وسیله سامانه‎های رایانه‎ای یا مخابراتی، صوت یا تصویر یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او جز در موارد قانونی منتشر کند یا در دسترس دیگران قرار دهد، به نحوی که منجر به ضرر یا عرفاً موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از ۹۱ روز تا دو سال یا جزای نقدی و از پنج میلیون ریال تا ۴۰ میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.» بنابراین بهتر است پدر شما یک شکواییه تنظیم کند و از طریق دفاتر خدمات الکترونیکی قضایی، خواستار تعقیب و مجازات فردی که صوت را پخش کرده است، بشود. دادسرا مساله را به پلیس فتا ارجاع می‌دهد و آن‌ها تحقیقات لازم برای یافتن شخص مزبور را انجام خواهند داد. با توجه به این که صوت به صورت غیرقانونی ضبط و پخش شده است، احتمال این که پدر شما هم مثلا به رابطه نامشروع و امثال آن متهم شود، وجود ندارد. چون مشخص است طرف مقابل قصد رابطه و غیره نداشته و هدفش به دام انداختن پدرتان بوده است. موفق باشید.

با سلام؛ در قرارداد با کارفرما مبلغی که همان حقوق قانون کار باشد ذکرشده اما در پرداخت کمتر از میزان ذکرشده دریافت می‌شود و بررسی واریزی به حساب این ادعا را تایید می کند. کارفرما دست به حیله کثیفی زده و با گرفتن امضا و اثرانگشت اینطوری وانمود می‌کند که ما تمام حق حقوق این خانم یا آقا را پرداخت کرده‌ایم و این‌هم امضای اوست. آیا با شکایت کردن از کارفرما چیزی عاید شاکی می‌شود؟ نکته این است که امضاها از سر اجبار زده شده‌اند.

با سلام!  اصولا هر چه در قرارداد ذکر شده است باید پرداخت شود و توافق بر پرداخت حقوق کمتر از حداقل تعیین شده در هر سال اعتبار ندارد.  در این مورد اینکه می‌فرمایید به اجبار امضا گرفته یعنی چه؟ توجه کنید اجبار و فریب فرق دارد. در حقوق اجبار یعنی سلب اراده شخص از طریق تهدید و به کاربردن زور. به هر حال با توجه به امضا و تایید دریافت تمام حقوق این کارگر است که باید اثبات کند که تمام حقوق خود را دریافت نکرده و امضاها در اثر حیله و فریب بوده است. اگر حقوق ماهیانه به حساب ایشان واریز شده گردش حساب می تواند اثبات کننده باشد همچنین اگر شاهدانی وجود دارند که بتوانند شهادت دهند این کارفرما مبلغ کمتری از قرارداد را پرداخت کرده است. این کارگر برای دریافت حقوق خود باید در اداره کار و تعاون محلی که کارگاه قرار دارد طرح دعوی کند. موفق باشید!

با سلام؛ من ساکن یکی از شهرستان‌های شرقی کشور هستم. چند ماه پیش در آرایشگاهی که داشتم، انجام تتو یا همان خال‌کوبی راه انداختم. لازم است بگویم که ما دو آرایشگاه، یکی مردانه و یکی زنانه داریم. تعداد مشتری‌های ما هم بد نبود که به دلیل کرونا کمی کار کساد شد. حالا چند روز پیش از نیروی انتظامی آمدند به آرایشگاه و گفتند که خال‌کوبی را جمع کنید وگرنه آرایشگاه را پلمپ می‌کنیم. وسایل خال‌کوبی را هم با خودشان بردند. سوال من این است که آیا خال‌کوبی ممنوع است؟ این وسایلم را چه‌طور پس بگیرم؟

با سلام؛ در قوانین ایران هیچ مبنایی برای ممنوعیت خال‌کوبی وجود ندارد. به همین دلیل، این کار کاملا آزاد است. اما متاسفانه در برخی نقاط، نیروی انتظامی بدون داشتن دستور قضایی و برخلاف قوانین، با مراکزی که خال‌کوبی انجام می‌دهند، برخورد می‌کند. به طور کلی، نیروی انتظامی حق ضبط و توقیف وسایل شما را ندارد و به احتمال بسیار، این مساله بدون دستور قضایی رخ داده است. اگر خال‌کوبی جرم بود، قطعا شما را در آن‌جا دستگیر می‌کردند و به ضبط وسایل اکتفا نمی‌کردند. اگر نمی‌خواهید مساله به شکایت بکشد، بهتر است ابتدا با رییس همان کلانتری که مامورها را اعزام کرده بود، صحبت کنید و اگر جواب نداد، به دادستانی بروید و کتبا تقاضا کنید وسایلی را که ضابطان توقیف کرده‌اند، بازگردانده شود. توجه کنید ماموران یک عمل غیرقانونی انجام داده‌اند و شما حق شکایت خواهید داشت. موفق باشید.

با سلام! من ترخیص کار گمرک هستم. دو سال قبل در یک پرونده ناعادلانه و از روی خصومت بعضی همکاران متهم به قاچاق کالا شدم و در نهایت قاضی ۲ سال حبس تعلیقی به مدت ۳ سال برایم در نظر گرفت. اعتراض کردم اما مورد قبول واقع نشد. می‌خواستم بدانم که آیا این محکومیت تعلیقی من از سوء پیشینه حذف می شود؟ آیا مانع کارکردن من به عنوان ترخیص کار یا غیره خواهد شد؟

با سلام! اگر صرفا مجازات اصلی در نظر گرفته شده است این مجازات به خودی خود چه تعلیق شود و چه نشود شما را از حقوقتان محروم نخواهد کرد مگر در برخی پستهای حساس امنیتی و سیاسی که به هر حال به سوء پیشینه شما توجه میشود. اصولا مطابق ماده ۵۲ قانون مجازات اسلامی: «هرگاه محکوم از تاریخ صدور قرار تا پایان مدت تعلیق، مرتکب جرم عمدی موجب حد، قصاص، دیه یا تعزیر تا درجه هفت نشود، محکومیت تعلیقی بی اثر می شود.» بنابراین بعد از گذشت سه سال از صدور حکم قطعی محکومیت دو ساله شما هم کان لم یکن خواهد بود. در مدت این سه سال هم محکومیت شما مانعی برای اشتغال به ترخیص کاری نخواهد بود. موفق باشید!

آیا شما هم سوالی برای مشاور ما دارید؟ آیا شما هم سوالی حقوقی دارید؟

تیم ما آماده کمک است، سوال خود را اینجا ارسال کنید.

بپرس