زندگی زنان مذهبی و سنتی نیز در ایران دستخوش برخی تغییرات قابل توجه در ساختار و محتوا شده است؛ تغییراتی نهچندان عمیق و درخور اما قابل اعتنا.
یک تحقیق دانشگاهی این تغییرات محسوس را تایید میکند و میگوید زنان مذهبی در ایران آهسته و تدریجی در زندگی «عاملیت» پیدا میکنند.
برخی از این زنان از سالها پیش از حق طلاق حرف میزنند، برخی خواستار حق «حضانت» از فرزندانشان هستند، تعداد قابل توجهی از آنها هم هرچند همچنان حجاب اسلامی دارند اما با پوشش و آرایشهای بسیار متفاوتتری از گذشته در عرصه عمومی ظاهر میشوند. این تغییرات از سالها پیش و به تدریج آغاز شدهاند و مابهازای بیرونی آنها را میتوان در تغییر دیدگاه بخش قابل توجهی از زنان مذهبی در مورد مدیریت بر بدن، مصرف، اوقات فراغت، کافهنشینی و برندبازی دید.
گروهی از این زنان که از تمکن مالی خوبی برخوردارند، مد برایشان مهم شده است و لباسهای مارکدار میپوشند، کافه میروند، وسایل خانه خارجی میخرند، به بدنهای خود میرسند، سفر خارجی میروند، و شب و روز در شبکههای اجتماعی به نوعی زندگی خود را به نمایش میگذارند.
گروهی از تندروهای مذهبی این سبک نوین زندگی «حزبالله» را «نسخه تازهای از مسلمانی» میدانند که به اعتقاد آنها، نه زیر سقف حوزه و مساجد که پشت دیوار کافهها و استادیومها در حال شکلگیری است.
دختران و زنان مذهبی نیز که همچنان چادر پوشش اصلی آنها است، امروزه دهها مدل چادر برای انتخاب دارند که به اعتقاد برخی، بعضی از این چادرها نماد «تبرج» و «خودنمایی» شدهاند.
جزییات تغییرات ظاهری در سبک زندگی دختران و پسران مذهبی بسیار فراتر از چیزی است که در نگاه اول در باور بگنجد اما آنها در جامعهای زندگی میکنند که از بیخ و بن در حال پوستاندازی است و بهتدریج بسیاری از ارزشهای مسلط برآمده از باورهای دینی را کنار میگذارد.
داشتن حق طلاق یکی از مهمترین تغییراتی است که در میان زنان مذهبی رخ داده است و هر روز به تعداد دخترانی که پیش از ازدواج خواستار دریافت حق طلاق از همسر آینده خود هستند، افزوده میشود.
یک تحقیق دانشگاهی که به تازگی از سوی دانشگاه مازندران منتشر شده است نیز این تغییرات محسوس را تایید میکند و میگوید زنان مذهبی در ایران آهسته و تدریجی در زندگی عاملیت پیدا میکنند.
این تحقیق با عنوان «دیوارهایی که ترک میخورند: پیشروی آرام عاملیت زنان» در تازهترین شماره فصلنامه «جامعهشناسی نهادهای اجتماعی» این دانشگاه منتشر شده است.
عاملیت ظرفیتی برای کنش مستقل در رویارویی با اغلب تحریمهای طاقت فرسای فرهنگی و نابرابریهای ساختار مردسالارانه در هر جامعهای است.
این تحقیق هم به منظور تبیین بخشی از عاملیت زنان در دو جامعه سنتی و مذهبی ایران و ترکیه، به سراغ ۵۰ زن در این دو کشور رفته است که متعلق به طبقه فرودست اقتصادی و فرهنگی هستند تا نشان دهد زنان این طبقه هم به تدریج سقفهای شیشهای را شکستهاند و برخی مناسبات سنتی، عرفی و مذهبی درباره نقشهای مردان و زنان در ابعاد مختلف زندگی را میخواهند تغییر بدهند.
این تحقیق میگوید ماحصل مصاحبه با این زنان نشان میدهد که آنها توانستهاند با وجود همه محدودیتها، براساس خواست و تصمیم خود بخشی از آرزوهایان را در مسیر زندگی پیش ببرند.
این زنان گفتهاند چندان به نسبتهای جنسیتی باور ندارند و نقش خود را فقط در خانه به عنوان یک زن خانهدار یا مادر تعریف نمیکنند.
آنها همچنان از آزادی عمل خود در خارج از خانه دفاع کرده و گفتهاند میخواهند استقلال مالی داشته باشند تا بتوانند به اقتصاد خانواده کمک کنند.
برخی از این زنان اضافه کردهاند در جریان فرزندآوری، حق انتخاب، قدرت تصمیمگیری و از همه مهمتر، آمادگی روحی و جسمی را برای خود قائل هستند.
این تحقیق چنین نتیجه گرفته است که زنان مسلمان سنتی که متعلق به طبقه فرودست فرهنگی و اقتصادی هستند، مناسبات زناشویی و خانوادگی را دستخوش تغییر کردهاند و دنبال ایجاد هویتهای جدید برای خود هستند.
زنان مسلمان سنتی که متعلق به طبقه فرودست جامعهاند، به طور معمول سهم اندکی از تغییر و تحولات بنیادین در تغییر مناسبات جنسیتی در جوامع مردسالار به نفع زنان دارند. اما این تحقیق تا حدوی میگوید این دسته از زنان به اندازه خود، به آگاهیهایی در مورد حق و حقوق خود رسیدهاند و تلاش میکنند نقش بیشتری در تصمیمگیریهای فردی و خانوادگی و جامعه داشته باشند.
تقویت این عاملیت در میان زنان طبقه متوسط جامعه ایران بیشتر از سایر زنان این جامعه رو به توسعه است؛ جامعهای که روز به روز تلاش میکند خود را با ارزشهای جهانی همسو و همساز کند. اما روحانیون حاکم بر ایران هم در مقابل تلاش میکنند مانع به ثمر رسیدن این تلاشها شوند.
این روحانیون سعی دارند کلیت وجودی زن ایرانی را به جنسیت و تعامل با او بهعنوان شی جنسی از سوی اجتماع مردانه و از طریق نگاه، کلام، روابط عاطفی، معاشرتهای اجتماعی و روابط جنسی و خانوادگی محدود کند.
خودابژهسازی گروهی از زنان سنتی و مذهبی در ۴۰ سال اخیر از این وضعیت، کمک شایانی به تحقق قرائت مردسالارانه جمهوری اسلامی از جایگاه زن داشته است. اما این تحقیق میگوید این دسته از زنان برخلاف قرائتها و تفاسیر موجود، به تدریج به صف زنانی میپیوندند که خواستار برخی حقوق اولیه انسانی هستند.
آنها با وجود هراس، فشار و محدودیتهای فراوان در زمینه تغییر وضعیت منفعل مطلق خود، همزمان به تلاش برای رهایی از این وضعیت به شیوههای جدیدی که شاید در نظر مخاطب، هنجارشکنانه و خلاف عرف هم نیست، روی میآورند.
سر بر آوردن علیه قوائد، ساختارها و کلیشههای نهادینه شده منجر به تبدیل بغض فرو خورده زنان به شکل جدید دیگری از زیست زنانه میشود. تمامی این فرایند میتواند بهمنزله شورشی آرام علیه کلیشههای مسلط در زندگی آنها شود.
مطالب مرتبط:
همسران و دختران سیاستمدارهای جمهوری اسلامی در روز جهانی زن
حکایت فراز و فرود؛ راه پُر پیچ و خم فوتبال زنان ایران
ما هم زن هستیم اما کسی به فکر زنان غسال نیست
زنان پرستار در لباس ایزوله: حراست دیگر نمیتواند به ظاهرمان گیر بدهد
فروغ عباسی، اشکهای نابغه اسکی ایران در آستانه روز جهانی زن
نازنین، سارا و آناهیتا، سه ستاره ایرانی فوتبال زنان در اروپا
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر