پیش از پیروزی انقلاب، ارتش ایران انواع موشکهای پیشرفته زمین به هوا، هوا به هوا، هوا به زمین و هوا به دریا را در اختیار داشت. اما موشکهای زمین به زمین در دکترین دفاعی ایران جایی نداشتند و وظیفه نابودی تاسیسات دشمن، مشخصا به نیروی هوایی محول شده بود. در نتیجه، از زمان آغاز جنگ هشت ساله، ایران برخلاف عراق که زرادخانه عظیمی از موشکهای زمین به زمین ساخت شوروی داشت، از چنین موشکهایی برخوردار نبود.
در چنین شرایطی بود که با آغاز جنگ ایران و عراق، مناطق مسکونی شهرهای مرزی ایران هدف راکتهای ۹ متری «فراگ ۷» قرار گرفتند. این موشکها حدود ۷۰ کیلومتر برد داشتند.
عراقیها در ادامه جنگ، از موشکهای ۱۱ متری «اسکاد بی» با برد ۳۰۰ کیلومتر برای حمله به شهرهای بزرگتر ایران استفاده کردند. این موشکها هرچند بر خلاف راکتهای فراگ، به طور نسبی قابل نشانهگیری بودند اما دقت ناچیزی داشتند. درنتیجه، کاربرد واقعی آنها نیز مانند راکتهای فراگ-۷، حمله به مناطق مسکونی بود.
در مقابل حملات موشکی (و هوایی) عراق به مناطق مسکونی، ایران به مدت سه سال و نیم اقدام خاصی به عنوان مقابله به مثل انجام نداد. این رویه تا اواخر بهمن ۱۳۶۲ ادامه یافت تا این که نخستین دور از جنگ شهرها آغاز شد.
در جریان جنگ شهرها، عراقیها غیر از اهداف نظامی و اقتصادی یا شهرهای مرزی، مناطق مسکونی شهرهای عمقیتر ایران را هم هدف موشکهای اسکاد بی و بمباران هوایی قرار دادند.
در واکنش به حملات عراق، ابتدا توپخانه ارتش و سپاه مناطق مسکونی شهرهای نزدیک به مرز همچون بصره و خانقین را هدف گرفتند. همچنین نیروی هوایی ایران، برخی از شهرهای عراق را بمباران کرد. با وجود این، تاثیر چنین حملاتی بسیار محدودتر از حملات هوایی و موشکی انبوه عراق به شهرهای ایران بود.
در نتیجه، شورای عالی دفاع به سپاه پاسداران ماموریت داد تا به هر وسیله ممکن، برای زدن شهرهای عراق، به موشکهای زمین به زمین دسترسی پیدا کند. به همین منظور، در تیر ۱۳۶۳، «محسن رفیقدوست»، وزیر وقت سپاه پاسداران در راس هیاتی که یکی از اعضای آن «حسن طهرانی مقدم»، فرمانده وقت واحد توپخانه سپاه بود، عازم سوریه و لیبی شدند. طهرانی مقدم بعدها به فرماندهی یگان موشکی سپاه رسید.
این هیات ابتدا به دمشق رفت و با رییس جمهوری سوریه ملاقات کرد. «حافظ اسد» به هیات ایرانی گفته بود که سوریه طبق قرارداد خود با شوروی، نمیتواند موشکهای روسی را در اختیار کشور دیگری بگذارد ولی سوریها میتوانند نیروهای ایرانی را در زمینه آماده سازی و شلیک موشکهای زمین به زمین آموزش بدهند. در پی این مذاکرات، در آبان ۱۳۶۳، تیمی ۱۳ نفره از نیروهای سپاه به سرپرستی حسن طهرانی مقدم به سوریه اعزام شدند.
در سفر هیات ایرانی به طرابلس اما «معمر قذافی»، رییس وقت کشور لیبی اعلام آمادگی کرد که تعدادی موشک ساخت شوروی و چند افسر لیبیایی متخصص که نحوه کار با این موشکها را میدانند، به ایران اعزام کند. قذافی در مقابل، از ایران خواست تا یک سایت موشکهای زمین به هوای «هاوک» امریکایی که پیش از انقلاب خریده شده بود را در اختیار لیبی قرار دهد. این درخواست مورد موافقت تهران قرار گرفت.
لیبی پس از این توافق، طی سه مرحله، ۳۰ موشک اسکاد بی و سه سکوی پرتاب موشک را در اختیار سپاه گذاشت. سپاه پاسداران بعد از دریافت اولین محموله از موشکها، در میانه دومین دور از جنگ شهرها و با استفاده از افسران لیبیایی، نخستین موشکهای اسکاد بی را به ترتیب در ۲۱ و ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ به سمت کرکوک و سپس بغداد شلیک کرد.
تعداد موشکهایی که از سوی لیبی در اختیار سپاه قرار گرفت، البته قابل مقایسه با موشکهایی که عراقی در اختیار داشت، نبود ولی ایران در جنگ شهرها از یک مزیت جغرافیایی به بهترین نحو ممکن استفاده کرد. اغلب شهرهای اصلی عراق، ازجمله مهمترین شهر استراتژیک این کشور یعنی بغداد، برخلاف اکثر شهرهای اصلی ایران و به ویژه تهران، فاصله چندانی تا مرز نداشتند. به این ترتیب، شهرهای عراق در تیررس موشکهای زمین به زمین ایران قرار داشتند.
با این حال، با آغاز سومین مرحله از جنگ شهرها در اوایل دی سال ۱۳۶۵، معمر قذافی از افسران لیبیایی مقیم ایران خواست تا به سفارت لیبی در تهران بروند و دیگر در پرتاب موشک به شهرهای عراق همکاری نکنند.
این تصمیم قذافی در شرایطی گرفته شد که ایران تا آن روز ۲۱ موشک از ۳۰ موشکی که از لیبی گرفته بود را به سوی عراق پرتاب کرده بود. به گفته مقامهای سپاه، این افسران به همراه خود تعدادی از قطعات حساس سامانههای پرتاب موشک را هم به داخل سفارتخانه برده بودند تا امکان شلیک موشک در غیاب آنها و توسط فرماندهان سپاه وجود نداشته باشد.
«علیرضا افشار»، فرمانده وقت سپاه پاسداران در نامهای به تاریخ هفتم بهمن ۱۳۶۵ خطاب به «روحالله خمینی»، رهبر وقت جمهوری اسلامی، قطع همکاری موشکی لیبی را نتیجه فشار شوروی عنوان کرده بود. ولی به گفته وزیر وقت سپاه، موضع لیبی ریشه در درخواست مصرانه قذافی برای پرتاب یکی از موشکها به سمت عربستان داشت. ایران اما نگران تبعات چنین اقدامی بود و زیر بار درخواست قذافی نرفت.
میان این دو روایت، هر چه بود و هرکدام صحت داشت، تصمیم لیبی در میانه موشکباران شهرهای ایران، فشار شدیدی را بر سپاه پاسداران وارد کرد.
در چنین شرایطی، نیروهای سپاه با توجه به آموزشهایی که در سوریه دیده بودند و آموختههای پراکنده خود از شلیکهای قبلی افسران لیبیایی، تلاش کردند موشکهای باقیمانده را آماده شلیک کنند. تلاش آنها سرانجام در ۲۱ دی ۱۳۶۵ به شلیک اولین موشک اسکاد بی به سوی بغداد بدون دخالت افسران لیبیایی منجر شد.
این شلیک البته در زمانی رخ داد که اقدامات سپاه برای تهیه موشک از منابع جایگزین هم شدت گرفته بود. مهمترین محور این اقدامات، تلاش برای خرید موشک زمین به زمین از کره شمالی بود. سفرهای وزیر وقت سپاه به «پیونگ یانگ»، پایتخت کرهشمالی برای پیگیری و جلب رضایت رهبر کرهشمالی در ارسال چند موشک زمین به زمین انجام میشد.
با به نتیجه رسیدن این مذاکرات بود که روز هشتم دیماه ۱۳۶۵، اولین محموله موشکهای کره شمالی به ایران ارسال شد. این محموله متشکل از چهار سکوی پرتاب موشک و هشت فروند موشک «هواسانگ- ۵» بود که نسخه کرهای اسکاد بی محسوب میشد.
تخمین زده میشود که تا پایان جنگ، نزدیک به ۱۰۰ موشک زمین به زمین کرهای به ایران صادر شده باشد. در خاطرات محسن رفیقدوست ذکر شده است که ایران در زمان جنگ، تعدادی موشک نیز از بلغارستان وارد کرد. ولی جزییات بیشتری در مورد تعداد این موشکها و زمان ورودشان به ایران ذکر نشده است.
دهم اسفند ۱۳۶۶، عراق با حمله موشکی به تهران، جنگ شهرها را وارد مرحل جدیدی کرد. عراق برای حمله به تهران، از موشکهای بومی «الحسین» استفاده کرده بود. این موشک، همان اسکاد بی بود که برای افزایش برد آن از ۳۰۰ کیلومتر به بیش از ۶۰۰ کیلومتر، مخزن سوختش بزرگتر و وزن مواد منفجره آن از ۷۸۰ به ۲۸۰ کیلوگرم کاهش یافته بود. در عین حال، این تغییرات باعث بالا رفتن ضریب خطای موشک نسبت به اسکاد بی شد.
از دهم اسفند ۱۳۶۶ تا ۳۱ فروردین ۱۳۶۷، یعنی آخرین مرحله از جنگ شهرها، عراق ۱۸۲ موشک به سمت تهران و سایر شهرهای دور دست، از جمله اصفهان، کرج، قم و شیراز شلیک کرد. بیش از ۱۳۰ فروند از این موشکها در مناطق شهری منفجر شدند. اما برخی از این موشکها به خاطر مشکلات فنی ناشی از تغییرات در موشکهای اسکاد بی، یا به هدف نرسیدند یا پس از برخورد، عمل نکردند.
در همین مدت، سپاه پاسداران نیز ۵۱ موشک به بغداد و سایر شهرهای عراق زد. اگرچه تعداد موشکهای شلیک شده از سوی سپاه در این مقطع بسیار کمتر از موشکهای عراق بود اما به خاطر وزن حدود سه برابری سرِجنگی خود، خسارتهای به مراتب بیشتری به بار میآوردند.
تا پیش از آغاز موج جدید حملات سپاه در آخرین مرحله از جنگ شهرها، سپاه ۳۷ موشک به سوی شهرهای عراق پرتاب کرده بود. اما در آخرین مرحله از این جنگ، اقدام به پرتاب ۵۱ موشک دیگر به سوی شهرهای مسکونی عراق کرد که تعداد حملات موشکی ایران را به عدد ۸۸ رساند.
سپاه پاسداران در طول جنگ علاوه بر تهیه و شلیک این موشکها، تلاشهای مشخصی برای تولید موشک داشت. درحقیقت، در پی دریافت نخستین موشکها از لیبی، سپاه دو فروند از آنها را اوراق کرد تا از روی آنها نمونهسازی کند.
در سالهای بعد اما در زمینه ساخت بخشهای مختلف موشک اسکاد پیشرفتهایی به دست آمد ولی این فرایند تا پایان جنگ به نتیجه نرسید.
ساخت نخستین موشک نمونه تولید داخل اسکاد با نام «شهاب یک»، عملا با انتقال تکنولوژی از کره شمالی و در سال ۱۳۷۰ انجام شد. هرچند خط تولید صنعتی این موشک در سال ۱۳۷۲ به راه افتاد.
سپاه پاسداران همچنین از سال ۱۳۶۵، پروژهای را برای ساخت سکوی پرتاب موشک اسکاد آغاز کرد که یک سال بعد از جنگ، در پاییز ۱۳۶۸ به نتیجه رسید.
نهایت آن که همزمان با تلاش برای تولید موشکهای اسکاد بی با سوخت مایع سپاه در طول جنگ، به صورت موازی نمونهسازی راکتهای سوخت جامد فراگ۷ با برد حدود ۷۰ کیلومتر را هم آغاز کرد. این راکتها در هیچ مرحله از پرواز قابل هدایت نبودند. هرچند به خاطر بینیازی از سوختگیری مایع قبل از پرتاب، زمان آماده سازی آنها برای پرتاب بسیار کوتاهتر از اسکاد بی بود.
در همین راستا، سپاه پاسداران در اوایل سال ۱۳۶۶ موفق به آزمایش راکت «نازعات» با سوخت جامد شد که در واقع، همان موشک فراگ۷ با موتور بزرگتر و بُرد اندکی بیشتر بود.
این راکت البته در طول جنگ به تولید صنعتی نرسید و در عمل، نقشی را در معادلات جنگ هشت ساله بازی نکرد. ولی نازعات (نازعات ۱) در کنار شهاب ۱ که بعدها ساخته شد، آغازگر خط تولید موشکهای سوخت جامد و مایع در ایران بودند که در سالهای بعد، با تولید انواع موشکهای پیشرفتهتر توسعه یافت.
مطالب مرتبط:
سپاه در جنگ هشت ساله (بخش اول): رویارویی با ارتش
سپاه در جنگ هشت ساله (بخش دوم):هزینه درگیری پاسداران در سیاست
سپاه در جنگ هشت ساله (بخش سوم): بیرون راندن عراق از ایران و رویای فتح فلسطین
سپاه در جنگ هشت ساله (بخش چهارم): شکست در خاک عراق
محسن رضایی؛ بازنده جنگ و اقتصاد و سیاست
علی شمخانی؛ طراح تغییرات ساختاری در سپاه
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر