تصویر تختخوابی که در یک اتاق زیر گلولای مدفون شده، یک عکس تزیینی و سورئال نیست، یک تصویر واقعی است از آن چه بعد از فروکش کردن سیلاب بر سر اهالی معمولان، پلدختر و روستاهای اطراف آمده است.
تصاویر و ویدیوهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی نشان میدهند که خانه و زندگی بسیاری از ساکنان این شهرها در زیر گل دفن شده و ارتفاع گل گاهی به طبقه دوم خانهها رسیده است. این حجم گل بعد از سیلاب از کجا آمده و بر زندگی مردم آوار شده است؟
«مژگان جمشیدی»، روزنامه نگار حوزه محیط زیست در شبکه توییتر به این موضوع اشاره کرده و نوشته است: «سیلاب اخیر بیش از آن که سیلآب باشه، سیلخاک بود! اما هیچ کس نپرسید در این ۴۰ سال چه بلایی به سر حوضه آبخیز بالادست آوردیم که نه تنها آبی جذب زمین نشد که هزاران تن خاک هم از جا شسته و بر سر و روی شهر و روستا ریخت و مخزن سدها را پر کرد.»
یک استاد دانشگاه در رشته خاک شناسی نیز با تاکید بر این که سیلاب اخیر آزمون جامعی از مدیریت آب و خاک و منابع طبیعی در ۴۰سال پس از انقلاب بود، در اینباره به «ایرانوایر» میگوید: «متاسفانه در این سالها ما نتوانستیم آب و خاک را مدیریت کنیم و در نتیجه، سیلی گلآلود با حجم وسیع را شاهد بودیم. زیرا توجهی به آبخیزداری نداشتیم و نتیجه هم همین میشود که سیل حاصلخیزی خاک کشور را از بین ببرد.»
آبخیزداری شامل مدیریت اکوسیستمهای طبیعی و منابع آبهای زیرزمینی و سطحی است. کارشناسان معتقدند با اجرای پروژههای آبخیزداری، علاوهبر افزایش سطح سفرههای زیرزمینی، میتوان فرسایش خاک را کنترل کرد. فرسایش خاک فرایندی منفی و غیرطبیعی است که در مناطق خشک، نیمه خشک و مناطق سیلاب زده رخ میدهد و منجر به از دست رفتن حاصلخیزی خاک میشود. کارشناسان معتقدند که فرسایش و از بین رفتن بیش از حد خاک در ایران باعث ایجاد گل و لای شدید بعد از سیلاب شده است.
این استاد خاکشناسی با اشاره به آمار فرسایش خاک در ایران و جهان میگوید: «سالانه در حدود ۲۴ میلیارد تن خاک در جهان فرسایش مییابد و در کشور ما این رقم حدود دو میلیارد تن در سال است. بنابراین، هشت درصد از فرسایش خاک در جهان از آن کشور ما است، در صورتی که یک درصد از وسعت جهان را داریم.»
به گفته او، در زاگرس مرکزی و زاگرس مرتفع این فرسایش بسیار حاد و فراتر از بحران است: «یعنی در هر هکتار بین ۲۴ تا ۴۰ تن خاک سالانه در این مناطق فرسایش پیدا میکند که زنگ خطری جدی به شمار میرود. این در حالی است که اگر ما مدیریت صحیحی در زمینه آبخیزداری و حفاظت از خاک داشتیم، چنین سیلی نمیتوانست این حجم از خاک را با خودش جابهجا کند و از بین ببرد. خاکی که در کشور ما ۸۰۰ سال طول میکشد تا یک سانتی متر از آن ساخته شود، به رسوباتی که حاصلخیز نیستند و در عوض پشت سدها جمع شده و باعث کاهش عمر مفید آنها میشوند، تبدیل شدند.»
این استاد دانشگاه معتقد است که اکنون دیگر برای اختصاص ۱۰۰ هزار میلیارد به خسارت زدگان که «حسن روحانی»، رییس جمهوری ایران از آن خبر داده، دیر است و اگر پیشتر یک صدم این مبلغ را برای آبخیزداری هزینه کرده بودند، این مشکل پیش نمیآمد.
یک کارشناس محیط زیست نیز با بیان این که با توجه به حجم زیاد بارشهایی که در مدت کم در زاگرس مرکزی اتفاق افتاد، وقوع سیل محتمل بود، به «ایرانوایر» میگوید: «متاسفانه در زمینه بهره برداری و حفاظت از خاک قوانینی وجود دارد اما عمل به آن را شاهد نبودهایم؛ مثلا قوانین حفاظت از خاک مشخص میکند چه تعداد دام باید وارد مراتع شوند یا چه ممیزی انجام شود. برخی گونهها حتی نباید وارد مراتع شوند.»
به گفته این کارشناس محیط زیست، هم در شمال کشور و هم در اراضی زاگرس مرکزی و حتی در کویر دام مازاد به شکل گستردهای در مراتع دیده میشود و هیچ توجهی به قوانین حفاظت از خاک نمیشود: «دام در اغلب مراتع از گاو و گوسفند به بز تبدیل شده است. این در حالی است که در قوانین مربوط چرای دام، هر بُز برابر با چهار واحد چرای دام دیگراست؛ یعنی این حیوان چهار برابر یک گوسفند مرتع را تخریب میکند و همین موضوع هم سبب شده تا مراتع ما آسیب جدی ببینند.»
کوچ زودهنگام عشایر نیز به باور او سبب از بین رفتن خاک در کشور شده است: «در گذشته عشایر مسیرها را پیاده طی میکردند و تقریبا دو ماه در مسیر بودند تا به مقصد برسند. در مسیر نیز از مراتع میان بند استفاده میکردند و زمانی که به ییلاق میرسیدند، دیگر علوفهای که نیاز داشتند، از مرز گلدهی گذشته بودند و به دانه دهی میرسیدند. بنابراین، زمانی که احشام از علوفه استفاده میکردند که به باردهی رسیده بودند و چرای احشام با جابهجایی دانهها باعث افزایش پوشش گیاهی میشد. اما امروزه با کوچ زودهنگام و حذف مراتع میان بند به واسطه جادهسازیها و سدسازیها، عملا فرصتی به گیاه برای طی فرآیند رشد داده نمیشود. این خود باعث فقر مرتع شده و زمینه فرسایش خاک را ایجاد کرده است.»
موضوع دیگری که این محقق به آن اشاره میکند، بهره برداریهای ناپایدار از جنگلهای کشور است: «به طور نمونه، در زاگرس بهرهبرداری از درختان به شکل زغالگیری، کتیرا یا گرفتن صمغ و شیره از درختان انجام میشود که به شدت پوشش گیاهی جنگل را تحت تاثیر قرار داده است.»
سیل اخیر سبب شد تا برخی نوک پیکان انتقاد خود را به سمت سدسازیها بگیرند و این سازههای عظیم را از دلایل افزایش تبعات سیل بدانند. این کارشناس محیط زیست معتقد است: «سدسازیهای مهارگسیختهای که در سالهای گذشته اتفاق افتاد، از دیگر عوامل از بین برنده خاک و دلایل سیلاب اخیر بوده است. سدسازی در کشور ما و به ویژه در مناطقی که ضریب فرسایش خاک بالا بوده، از سویی تعادل اکوسیستم منطقه را به هم زده و از سویی دیگر زمینه انتقال رسوبات به اراضی پایین دست را کاهش داده و با اختلالی که در چرخه اکوسیستم ایجاد کرده، مشکلات بسیاری را به بار آورده است.»
او انتقال آب بین حوزهای را هم در از بین رفتن خاک کشور موثر میداند: «انتقال آب بین حوزهای نه تنها باعث خشک شدن آب چشمهها و رودخانهها میشود بلکه زمینه نابودی خاک را نیز رقم میزند. آبخیزداری غیراصولی و ساخت سدهای کارشناسی نشده باعث شده است تا ما تالابهای خود را از دست بدهیم و کانونهای فرسایش بادی ایجاد شوند. بنابراین، از سویی در ارتفافاعات شیبدار، مراتع را از بین بردهایم و از سوی دیگر با سدسازیهای غیراصولی، باعث فرسایش خاک شدهایم.»
این محقق تجاوز به حریم رودخانهها و تصرفاتی همچون ویلاسازی و گسترش زمینهای کشاورزی را نیز سبب کاهش عرض بستر رودخانهها و موثر در سیلاب اخیر و فرسایش خاک میداند: «این اتفاق هم سرعت و شدت آب و هم فرسایش شدید خاک و دیوارههای رودخانه را افزایش میدهد. این در حالی است که ساخت و ساز در شهرهایی که دچار سیل اخیر بودند، همگی مجوز سازمان نظام مهندسی ساختمان داشتند. این نشان میدهد مدیران ما نتوانستهاند حریم و بستر رودخانهها را حفاظت کنند.»
او عدم لایروبی رودخانهها را از دلایل دیگر موثر در سیل اخیر میداند: «در شمال کشور ما به این نتیجه رسیدیم که اگر رودخانه لایروبی میشد، میتوانست به خروج بهتر آب از منطقه کمک کند.»
به گفته این کارشناس محیط زیست، در «آق قلا» و «گمیشان» مسیر عبور آب از منطقه توسط جاده و راه آهن مسدود شده بود: «این موضوع نشان میدهد که پروژههای عمرانی که معمولا توسط سپاه و قرارگاه "خاتمالانبیا" ساخته میشوند، مطالعات ارزیابی زیست محیطی ندارند. آنها بیشتر به جنبههای اقتصادی طرح اهمیت میدهند و در مقابل، تبعات آن دامن مردم را میگیرد؛ یعنی همیشه به کام آنها است و به ضرر مردم.»
مطالب مرتبط:
آیا سیل در دیگر کشورها هم بیخبر میآید و همه جا را ویران میکند؟
سیل در خوزستان؛ از هدایت آب به شهرها برای جلوگیری از آسیب به دکلهای نفتی تا دوربین و مسئولان
سیل در ایران چه بر سر مردم آورده است؟
نوروز آخرالزمانی؛ سیلاب ایران را در برگرفت
سیل در ایران؛ از انتقاد ظریف تا پاسخ پمپئو
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر