در هفت سال گذشته که مدام از کمآبی و خشکسالی میشنیدیم و میخواندییم و حتی با چشمان خود میدیدیم که خیلی جاها خشک شده و از آب خبری نیست٬ سیل این پدیده طبیعی مبتنی بر آب بیسابقهترین خسارتها در ایران را رقم زده است.
یک تحقیق مرکز پژوهشهای مجلس که از نگاهها دور و مغفول مانده٬ نشان میدهد طی سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵ سیلها قدرتمندتر و دامنه خرابی آنهاگستردهتر شده است. نتایج این تحقیق را میتوان به سیلهای ویرانگر اخیر هم تعمیم داد.
سیلهای اواخر سال ۱۳۹۷ و دو هفته اول سال ۱۳۹۸ مصداق روشنی در تائید نتایج این تحقیق است که میگوید قدرت تخریب سیل در ایران افزایش یافته است.
چرا در ایرانی که مدام از خشکسالی و کمآبی حرف زده میشود،سیل که پدیدهای کاملا متضاد این مساله است،هر از چند گاهی از یک جایی سر در میآورد و خرابی به باور میآورد؟
چطور میشود ایران هم دچار کمآبی مفرط باشد و هم با پدیده سیل دست و پنجه نرم کند؟
چرا و چگونه سیل همه ایران را درگیر و تمام توجهها را به خود جلب کرده است؟ اصلا چرا سیل میآید و زمینههای آن چیست؟
این پرسشها در دو هفته اخیر ذهن بسیاری را درگیر کرده و کارشناسان نیز هر یک پاسخهای متفاوتی به آن میدهند
مرکز پژوهشهی مجلس پاسخ برخی از این پرسشها را داده است. این مرکز در گزارش خود مهمترین دلایل تشدید خسارات سیل در ایران را به تفصیل توضیح داده است.
«دخل و تصرف غیرمجاز در بستر و حریم رودخانه و مسیلها» و «تخریب منابع طبیعی و پوشش گیاهی» در تحقیق مرکز پژوهشها به عنوان عوامل افزایش قدرت تخریب سیل در ایران شناخته شدهاند.
مرکز پژوهشها اعلام کرده «احداث سازههای تقاطعی مانند پلها و جادهها بدون در نظر گرفتن شرایط و مسیر طبیعی رودخانهها» و «نادیده گرفتن و عدم واكنش صحیح نسبت به هشدارها و پیشبینیهای صورت گرفته در رابطه با وقوع سیلاب» از دیگر دلایل عوامل در افزایش دامنه خسارتهای سیل است.
این مرکز در عین حال اعتراف کرده که «در برخی موارد تصمیمات دیرهنگام و یا نامناسب از سوی دستگاههای اجرایی ذیربط» در مقابله و مدیریت سیل منجر به افزایش خسارتها شده است.
به پدیده سیل میتوان منطقهای هم نگاه کرد و دید که دستکم در پنج سال گذشته کدام نواحی و استانهای ایران را در نوردیده و چه میزان خسارت بر جا گذاشته است.
بررسیها نشان میدهد طی سالهای ۹۰ تا ۹۵ مناطق مختلفی در ایران سیل را تجربه کردهاند٬ اما استانهای مازندران، گیلان و بوشهر با اختلاف زیادی در صدر استانهای سیلخیز قرار داشتهاند.
به این جدول که مرکز پژوهشهای مجلس منتشر کرده٬ نگاه کنید:
این جدول میگوید طی سالهای ۹۰ تا ۹۵ تنها در استان مازندران ۵۶ مرتبه سیل روی داده و گیلان با ۲۲ مورد و بوشهر با ۱۶ مورد در ردههای بعدی قرار دارند.
اجازه بدید کمی به عقبتر برویم٬ یعنی دهه ۷۰ و ۸۰ و البته ۹۰ که تحقیقات نشان میدهد بیشترین سیلها در ایران مربوط به دهه ۷۰ با دو هزار و ۱۰۱ مورد بوده است.
در دهه ۸۰ هم حدود هزار و ۴۸۱ مورد سیل رخ داده و در دهه ۹۰ تعداد این سیل ها به ۹۱۱ مورد رسیده است.
تعداد سیلهای دهه ۸۰ و ۹۰ همانطور که میبینید نسبت به دهه ۷۰ کاهش چشمگیری داشته٬ اما نکته اینجاست که شدت و قدرت این سیلها در سالهای اخیر افزایش کمسابقهای یافته است.
مشخصات برخی از سیلهای مهم و مخرب كشور و خسارات ناشی از آنها را میتوانید در جدول زیر ببینید.
در این جدول به ۲۱ سیل مخرب اشاره شده که طی سالهای ۶۶ تا ۹۵ در استانهای مختلف رخ داده است.
به ردیف ۱۹ این جدول نگاه کنید که مربوط به سیل سال ۱۳۹۵ در استان خوزستان است. این سیل در آن سال دستکم هزار و ۵۳۰ میلیارد ریال خسارت بر جا گذاشته که طی ۳۰ سال اخیر خسارتبارترین سیل بوده است.
خوزستان همین حالا هم یکی از استانهایی است که با پدیده سیل دست و پنجه نرم میکند و این پدیده طبیعی میلیاردها ریال به تاسیسات آن خسارت زده است.
بررسی جداگانه آمار سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ هم نشان میدهد كه تعداد و شدت سیلهای به وقوع پیوسته نسبت به سالهای قبل از آن به صورت چشمگیری افزایش داشته و طی این سالها، ایران متحمل تلفات و خسارات زیادی شده است.
این آمار منهی سیل خسارتبار تاریخی ابتدای سال ۹۸ در استانهای خوزستان٬ گلستان٬ لرستان٬ مازندران٬ ایلام و کرمانشاه است که هنوز برآورد دقیقی از میزان خسارت این سیل اعلام نشده است.
ایران و استانهای آن با این تجربههای تلخ متعدد ناشی از سیل همچنان از ناحیه این پدیده طبیعی صدمه میخورند و بنا بر اعتراف بسیاری هنوز راهکار کارآمد وموثری برای مقابله با آن پیدا نکردهاند.
در ایران عمده راههای مدیریت و مقابله با سیلاب مبتنی بر راهكارهای سازهای بوده و در بسیاری از موارد عملكرد این روش نیز دچار نقصان و ضعف است.
نمونهای از این موارد میتوان به سیل فروردین ۱۳۹۵ دزفول اشاره كرد كه با وجود سد عظیمی مانند «دز» كه یكی از اهداف آن نیز كنترل سیلابهای منطقه است، در اثر عدم اتخاذ تصمیم صحیح و به موقع در رابطه با مدیریت بهرهبرداری از سد، خسارات و تلفات زیادی را بر جا گذاشت.
مرکز پژوهشهای مجلس پیشنهاد کرده که «با برخی اقدامات غیرسازهای و كمهزینه میتوان اقدامات مفید و مؤثرتری در جهت كنترل سیلاب در ایران انجام داد»
این مرکز همچنین پیشنهاد کرده «اقدامات آبخیزداری و مدیریت حوضه از جمله روشهای مفیدی است كه در برخی از مناطق خسارات ناشی از سیل را به حداقل رسانده است.»
این پژوهش همچنین میگوید در حال حاضر در اكثر كشورهای پیشرفته دنیا و در برخی از كشورهای جنوب شرق آسیا استفاده از سیستمهای هشدار سریع سیل به عنوان روشی بسیار مؤثر در جهت پیشبینی و مدیریت سیلاب كاربرد داشته و در حال توسعه است٬ اما در ایران، علیرغم وجود پتانسیل سیلخیزی در اكثر حوضههای آبریز، تنها دو سامانه هشدار سریع سیل عملیاتی شده و برای بقیه مناطق كشور چنین امكاناتی وجود ندارد.
این مرکز در عین حال اعتراف کرده که «عملكرد و كیفیت پیشبینی این سیستمها نیز تا سطح مطلوب، فاصله زیادی دارد.»
مرکز پژوهشها در پایان گزارش خود آورده که امروزه روشهای كاهش خسارت سیلاب با توجه به تجارب به دست آمده در سالهای اخیر،باید از نگرش «مهار سیلاب» به «مدیریت بهم پیوسته سیلاب» و «همزیستی با سیلاب» تغییر یابد.
در مدیریت به هم پیوسته سیلاب، توسعه بهم پیوسته اراضی و منابع آب در یك حوضه آبریز در قالب مدیریت به هم پیوسته آب مدنظر است و در دیدگاه همزیستی با سیلاب توسعه روشهای غیرسازهای همراه با ارایٔه آموزشهای لازم به مردم جهت بهكار بستن روشهای زندگی با سیلاب بهنحوی كه كمترین خسارت به آنها وارد شود، مدنظر است.
اصلاح ساختار مدیریتی سیلاب در كشور، اولین گام در جهت كاهش این خسارات است. موضوع مدیریت سیلاب، مبحثی فراسازمانی و ملی است كه مسئولیت آن متوجه نهادها و سازمانهای مختلف است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر