close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.

سوالات حقوقی

سوالات خود را از کارشناس ما بپرسید

در برخی از شهرستان های استان کرمانشاه هموطنان اهل سنت اکثریت جمعیت را تشکیل می دهند. با این وجود در ساخت مسجد با موانع بسیاری روبرو هستند. همچنین مقامهای اصلی محلی نیز از بین غیر سنیان انتخاب می شوند. ایا این نوع برخورد با اهل تسنن قانونی است؟

بر طبق قانون اساسی ایران هموطنان اهل تسنن حق دارند که آزادانه بر اساس مذهب خود عبادت کنند و هیچ مقامی نمی تواند آنها را از حقوق مذهبی خود منع کند. بر طبق اصل دوازدهم قانون اساسی: « ...مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل هستند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاه‏ها رسمیت دارند و در هر منطقه‏ای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب.» همچنین تبعیض در استخدام نیز به هیچ وجه قانونی نبوده و برخلاف اصول حقوق شهروندی می باشد.

در استان کرمانشاه تعداد زیادی از هموطنان اهل حق سکونت دارند. متاسفانه تبعیضهای بسیاری نسبت به این هموطنان انجام می گیرد. اهل حق استان کرمانشاه معمولا اجازه حضور در پستهای دولتی را نیافته و به سختی می توانند در ادارات دولتی استخدام شوند. همچنین اهل حق مرتبا مورد آزار و اذیت سیستماتیک قرار می گیرند. آیا اهل حق بر اساس قوانین حقوق کمتری نسبت به بقیه شهروندان دارند.

مطلقا خیر. تمامی شهروندان ایرانی از حیث حقوق کاملا برابر بوده و هیچ مقامی نمی تواند نسبت به آنها تبعیض گذاری کند. گرچه بر طبق قانون اساسی ایران مذهب رسمی کشور شیعه است اما معتقدان به دیگر مذاهب نیز از حیث حقوق شهروندی با شیعیان برابرند. حتی بر اساس اصل 14 قانون اساسی ایران مذاهب و ادیان غیر اسلامی نیز مورد حمایت واقع شده اند. بر طبق این اصل: « به حکم آیه شریفه «لا ینهاکم الله عن الدین لم یقاتلوکم فی الدین و لم‏ یخرجوکم‏ من دیارکم‏ ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان‏ الله یحب المقسطین» دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطیه و اقدام نکنند» همچنین بر اساس اصل 19 قانون اساسی مردم ایران از هر قوم و قبیله ای که باشند برابر و دارای حقوق یکسان هستند. بنابراین هرگونه تبعیض گذاری نسبت به اهل حق بر خلاف قوانین و اصول حقوق بشر است. مضافا بر اینکه توهین و آزار و اذیت در قوانین جرم بوده و اگر افرادی اهل حق را مورد اهانت قرار دهند مجرم هستند.

در استان کرمان مانند بسیاری دیگر از مناطق کشور، فرصت اشتغال و شرکت در امور اجتماعی برای زنان بسیار کم بوده و نوعی تبعیض جنسیتی وجود داد. زنان در استان کرمان با مشکلات بسیاری مواجه اند خصوصا زنان سرپرست خانواده. آیا قوانین تدابیری برای رفع این معضل پیش بینی نموده است؟

گرچه در حقوق ایران قوانین تبعیض آمیز قابل توجهی نسبت به زنان وجود دارد اما دولت موظف است برای رفع مشکل زنان و تبعیض جنسیتی اقدامات لازم را انجام دهد. بر طبق اصل بیستم قانون اساسی: « همه‏ افراد ملت‏ اعم‏ از زن‏ و مرد يكسان‏ در حمايت‏ قانون‏ قرار دارند و از همه‏ حقوق‏ انساني‏، سياسي‏، اقتصادي‏، اجتماعي‏ و فرهنگي‏ با رعايت‏ موازين‏ اسلام‏ برخوردارند.» اما متاسفانه فرهنگ و سیاست حاکم بر جامعه فرصت را از زنان برای مشارکت در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی گرفته است. در مورد زنانی که مسئول تامین مخارج خانواده هستند و یا زنان ناتوان از امرار معاش، دولت موظف است خدمات اجتماعی را به این زنان ارائه دهد. بر اساس اصل بیست و نهم قانون اساسی: «برخورداري‏ از تأمين‏ اجتماعي‏ از نظر بازنشستگي‏، بيكاري‏، پيري‏، ازكارافتادگي‏، بي‏ سرپرستي‏، در راه‏ ماندگي‏، حوادث‏ و سوانح‏، نياز به‏ خدمات‏ بهداشتي‏ و درماني‏ و مراقبتهاي‏ پزشكي‏ به‏ صورت‏ بيمه‏ و غيره‏، حقي‏ است‏ همگاني‏. دولت‏ موظف‏ است‏ طبق‏ قوانين‏ از محل‏ درآمدهاي‏ عمومي‏ و درآمدهاي‏ حاصل‏ از مشاركت‏ مردم‏، خدمات‏ و حمايتهاي‏ مالي‏ فوق‏ را براي‏ يك‏ يك‏ افراد كشور تأمين‏ كند.»

وضعیت زندانهای استان کرمان بسیار وخیم است. اکثریت جمعیت زندانیان در این استان، زندانیان مربوط به مواد مخدر است. در زندانهای استان کرمان امکانات بهداشتی و غذایی بسیار ضعیف است. زندانیان در شرایط غیر انسانی نگهداری می شوند. آیا استانداردهایی برای زندان در ایران تعریف شده است؟

بر طبق مقرراتی همچون آیین نامه اجرایی سازمان زندانها، استانداردهایی برای زندان تعریف شده است. بر اساس این استانداردها زندانها باید فضای کافی برای زندانیان داشته و همچنین دارای امکانات بهداشتی باشند. رعایت حقوق زندانیان از طرف مسئولین امر الزامی است. اما متاسفانه اکثر زندانهای کشور بسیار بیشتر از ظرفیت خود زندانی دارند. همین امر باعث به حداقل رسیدن امکانات زندان شده است. متاسفانه حقوق زندانیان در ایران رعایت نشده و رفتارهای مقامات مربوطه با زندانیان ناپسند است. این عوامل باعث شده است که زندان قابلیت اصلاح گری خود را از دست دهد. وجود بیماریهای خطرناک در بند زندانیان مواد مخدر نیز مطلقا مورد توجه مسئولان قرار نمی گیرد. تمامی این موارد برخلاف قوانین و در تعارض با حقوق شهروندی است.

در استان اصفهان مرتبا مشاهده می شود که نیروهای بسیج اقدام به گشت زنی و سد راه کرده و برای مردم مزاحمت ایجاد می کنند. در مناسبتهای مختلف در جاده ها و خیابانها و همچنین در مکانهای تفریحی مردم را مورد تفتیش و بازرسی قرار می دهند. این اقدام بسیج تا چه حد با قوانین سازگار است؟

بر اساس قوانین ایران از جمله قانون آیین دادرسی کیفری فقط ماموران نیروی انتظامی ضابط دادگستری عام محسوب شده و می توانند در رابطه با جرایم انجام وظیفه کنند. دیگر نیروها از جمله بسیج و سپاه فقط در مواردی که قانون آنها را ضابط شناخته است می توانند به عنوان ضابط فعالیت کنند. در قانون حمایت قضایی از بسیج، این نیروها در برخی موارد ضابط دانسته شده اند اما هیچ یک از قوانین به نیروهای بسیج اجازه گشت زنی و تفتیش شهروندان را نداده است. نیروهای بسیج معمولا به بهانه امر به معروف و نهی از منکر، به این نوع فعالیتها اقدام می کنند. وظیفه گشت زنی و برخورد با جرایم از وظایف نیروی انتظامی است نه ارگانهای دیگر.برای تفتیش و بازرسی نیز نیاز به حکم خاص قضایی وجود دارد که اجرای این حکم فقط از طریق ماموران نیروی انتظامی امکان پذیر است. بنابراین اقدامات بسیج در این مورد کاملا در تعارض با قوانین و حقوق شهروندی می باشد.

یکی از اقدامات نیروی انتظامی که شدیدا مردم اصفهان را آزار داده و امنیت روانی آنها را مختل کرده است، گشتهای ارشاد می باشد. گشتهای ارشاد به بهانه های مختلف شهروندان را دستگیر و مورد آزاز و اذیت قرار می دهد. این اقدام نیروی انتظامی تا چه حد با قوانین سازگار است؟

پدیده گشت ارشاد در ایران با بسیاری از قوانین و مقررات و همچنین مبانی حقوق شهروندی در تعارض است. در قانون مجازات اسلامی عدم رعایت حجاب جرم انگاری شده و برای آن مجازات در نظر گرفته شده است. با این وجود تعریفی از حجاب ارائه نشده است بنابراین نمی توان با تفاسیر سلیقه ای از این ماده پوشش عده ای از شهروندان را برخلاف حجاب اسلامی دانست. از طرف دیگر گشت ارشاد که در راستای طرح ارتقای امنیت اجتماعی تشکیل شده و فعالیت می کند بر اساس طرح مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی شکل گرفته است. بر طبق قوانین ایران تنها مرجع قانونگذاری مجلس بوده و شورای انقلاب فرهنگی نمی تواند وارد قانونگذاری شده و رفتارهایی را ممنوع کند. مضافا بر اینکه اصل احترام به حریم خصوصی شهروندان که از مهم ترین اصول حقوق شهروندی است، اجازه نمی دهد که ماموران نیروی انتظامی این حریم را نقض کرده و برای مردم مزاحمت ایجاد کنند. گشتهای ارشاد در ایران در عوض ارتقای امنیت اجتماعی، خود به عامل برهم زننده امنیت مردم شده اند. فعالیت گشت ارشاد در ایران هیچ گونه مبنای حقوقی ندارد.

در شهرستانهای استان ایلام بسیار اتفاق افتاده است که حکمی علیه فردی صادر شده و این حکم در مراجع تجدیدنظر نقض شده و متهم بی گناه شناخته می شود در حالی که مدتی را در بازداشت گذرانده است. چگونه می توان نسبت به حکم اشتباه شکایت کرد؟

این مشکلی است که در بسیاری از استانها دیده می شود اما در حوزه های قضایی کوچکتر تعداد احکام اشتباه بیشتر است. بر اساس اصل ۱۷۱ قانون اساسی: «هر گاه در اثر تفسیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در حکم یا در تطبیق حکم بر مورد خاص، ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد، در صورت تقصیر، مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیله دولت جبران می‌شود، و در هر حال از متهم اعاده حیثیت می‌گردد.» با توجه به این اصل می توان گفت در فرض ما، باید به هر طریقی که شده خسارت بازداشت شده جبران شود. در قانون قبلی مجازات اسلامی این حکم روشنتر بیان شده بود ولی در قانون جدید حذف شد. با این وصف ابهام  در مورد مسئولیت قاضی در موارد اشتباه بیشتر شده است. اما آنچه مشخص است تقصیر و اشتباه قاضی در صدور حکم که موجب بازذاشت بی مورد فردی شود، مستوجب مسئولیت قاضی است. قابل ذکر است مسئولیت ذکر شده در قانون اساسی مسئولیت مدنی است و ناظر به مسئولیت کیفری نیست. برای احراز تقصیر قاضی باید دادگاه انتظامی قضات نظر دهد و پس از آن می توان دعوای مطالبه خسارت یا اعاده حیثیت مطرح نمود. بر طبق ماده ۳۰  قانون نظارت بر رفتار قضات «رسیدگی به دعوای جبران خسارت ناشی از اشتباه یا تقصیر قاضی موضوع اصل یکصد و هفتاد و یکم (۱۷۱) قانون اساسی جمهوری اسلامی‌ایران در صلاحیت دادگاه عمومی‌ تهران است. رسیدگی به دعوای مذکور در دادگاه عمومی منوط به احراز تقصیر یا اشتباه قاضی در دادگاه عالی است.» با این وجود علی رغم پیش بینی هرچند مبهم جبران خسارت نسبت به فردی که بی مورد مدتی را در بازداشت گذرانده است، در عمل دادگاه انتظامی قضات و دیگر مراجع مربوطه تمایلی به محکومیت قاضی و جبران خسارت مادی و معنوی زیان دیده نشان نمی دهند. به طوری که در مورد خسارتهای معنوی مطلقا دادگاهها از قبول این نوع خسارتها از جمله اعاده حیثیت سرباز می زنند.

آیا شما هم سوالی برای مشاور ما دارید؟ آیا شما هم سوالی حقوقی دارید؟

تیم ما آماده کمک است، سوال خود را اینجا ارسال کنید.

بپرس