close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.

سوالات حقوقی

سوالات خود را از کارشناس ما بپرسید

سلام و خسته نباشید. من سیتیزن استرالیا هستم و با پناهندگی سیاسی در درگیریهای ۸۸ به اینجا آمدم. پدرم اخیرا فوت کرده و می‌خواهم بدانم از نظر قانونی اگر من با پاسپورت ایرانی به ایران برگردم و بتوانم دو باره از ایران خارج بشوم آیا دولت استرالیا میتواند سیتیزنی من را لغو کند؟

مخاطب محترم سلام . دولت استرالیا نمی تواند به بهانه سفرشما به ایران شهروندی شما را باطل کند زیرا مطابق بند " ج " ماده 1  کنوانسیون 1951 ژنو مربوط به وضعیت پناهندگان،  اشخاصی که کنوانسیون درمورد انها  اجرا نخواهد گردید عبارتند از 1- شخصی‌ که‌ داوطلبانه‌ خود را مجدداً تحت‌ حمایت‌ کشور متبوع‌ خویش‌ قرار دهد 2- شخصی که داوطلبانه‌ برای‌ سکونت‌ به‌ کشوری‌ بازگردد که‌ به‌ علت‌ ترس‌ از شکنجه‌ قبلاً آن‌جا را ترک‌ گفته‌ یا در خارج‌ از آن‌ بسر می‌برده‌. بنابراین اگر شما در مرحله پناهندگی بودید و صرفا اقامت موقت یا دائم کشور استرالیا داشتید با سفر به ایران مفاد کنوانسیون  1951 ژنو مربوط به پناهندگان درمورد  شما اجرا نمی گردید و دولت استرالیا می توانست  پناهندگی و اقامت شما را به استناد  بند " ج " ماده 1  کنوانسیون ژنو باطل کند اما از انجا که شما دیگر پناهنده نیستید و شهروند کشور استرالیا محسوب می شوید و دارای پاسپورت استرالیایی هستید بنابراین سفر شما به ایران مانند سفر یک شهروند استرالیایی به ایران محسوب می شود که نمی تواند مورد ایراد دولت استرالیا قرار بگیرد . با این حال بهتر است در این مورد با یک وکیل مهاجرت در استرالیا نیز مشورت کنید . موفق باشید .

سلام و خسته نباشید! بنده یک واحد تجاری در تهران دارم. این واحد را سه سال است که به یک شخصی اجاره داده ام . دو هفته دیگر قراردادمان به پایان می رسد و مستاجر مایل است قرارداد را تمدید کنیم. در قراردادهای سالیانه بر روی این موضوع که مستاجر حق ادعای سرقفلی ندارد، تاکید کرده بودم. اگر امسال اقدام به تمدید قرارداد بنمایم، سال چهارم خواهد بود. برخی همسایگان و آشنایان می گویند باید مستاجر را عوض نموده و یا با بستگانش قرارداد ببندم. سوال من این است که آیا از نظر حقوقی و علیرغم اینکه در قرارداد قید نماییم که موجر حق ادعای سرقفلی ندارد، می‌تواند با اظهار آنکه بیش از 3 سال مستاجر مغازه بوده است، ادعای سرقفلی نماید؟ با سپاس از توجه شما.

سلام. با توجه به اینکه قرارداد اجاره مذکور مشمول قانون روابط موجر و مستاجر 1376 می باشد مطابق این قانون تنها درصورتی که در حین انعقاد اجاره مالک از مستاجر مبلعی به عنوان سرقفلی گرفته باشد، مستاجر حق سرقفلی خواهد داشت در غیر این صورت مستاجر به هیچ وجه حق سرقفلی نخواهد داشت و در این مورد نیز تمدید اجاره برای سال چهارم نیز منجر به ایجاد سرقفلی نخواهد شد لذا اگر مایل باشید می توانید با مستاجر فعلی قراردادتان را تمدید کنید.  مساله مطرح شده از جانب آشنایانتان از نظر قانون به هیچ وجه صحیح نیست. موفق باشید!

با سلام. من یک دختر ایرانی ساکن لندن هستم. برای تحصیلات به این شهر آمده بودم و حین تحصیل با یکی از هم دانشگاهیانم که پسری اسرائیلی است، آشنا شدم و پس از دو سال ایشان از من تقاضای ازدواج کرد. میدانستم که اگر بخواهم طبق قانون ایران با ایشان ازدواج کنم، نامزدم باید - ولو به طور صوری -اعلام کند که مسلمان شده. این موضوع را با او مطرح کردم و با وجود این که خانوادهاش کاملا مخالف بودند ولی به خاطر من قبول کرد. چند روز پیش یکی از دوستانم بهم گفت علاوه بر این که لازمه نامزدم مسلمان بشه، باید یک اجازه مخصوص هم از دولت بگیرم. راستش از آن موقع واقعا ترسیدهام. همین شرط در ظاهر مسلمان شدن را هم نامزدم به زور قبول کرده. نمیدانم برای گرفتن اجازه باید چه کار کنه و چه شرایطی باشد داشته باشه تا مطمين شوبم که دولت اجازه می دهد؟ به طور خاص میخواستم بدانم ممکنه به این خاطر که نامزدم اسرائیلی هست، دولت اجازه نده؟

با سلام. در مورد مسلمان شدن نامزدتان کاملا درست گفتید. اگر شما مسلمان هستید، طبق قانون ایران تنها با مرد مسلمان میتوانید ازدواج کنید. اما در مورد ازدواج زن ایرانی با مرد غیر ایرانی، در این خصوص طبق قانون مدنی شما نیازمند اجازه از دولت نیز هستید. طبق «آئیننامه زناشوئی بانوان ایرانی با اتباع بیگانه غیرایرانی» شما و نامزدتان برای گرفتن اجازه باید مدارک زیر را از ماموران سياسي و كنسولي كشور همسرتان (اسرائیل) گرفته و به سفارت تحویل دهید: ۱) درخواستنامه مبني بر تقاضاي صدور پروانه اجازه زناشوئي طبق نمونه وزارت كشور۲)  گواهينامه از مرجع رسمي كشور نامزدتان (اسرائیل) مبني بر بلامانع بودن ازدواج با زن ايراني و به رسميت شناختن ازدواج در كشور ایشان؛ ۳)  گواهي يا استشهاد گرویدن نامزدتان به اسلام. البته طبق آییننامه در صورت تقاضاي زن، وزارت کشور میتواند علاوه بر مدارك مذكور، گواهينامه مبني بر اينكه مرد مجرد است یا متاهل و هم چنین گواهی مبنی بر عدم سوپیشینه و محکومیت کیفری و گواهی مبنی بر داشتن توانایی مالی برای پرداختن خرح و مخارج همسر و فرزندان را هم از مرد بخواهد. البته از آن جا که به هر حال دادن اجازه الزامی نیست و در اختیار دولت است و  نامزدتان هم  تابعیت اسرائیلی دارد، با قطعیت نمیتوان گفت که دولت حتما اجازه خواهد داد.   

با سلام. اگر من را راهنمایی کنید که چگونه می‌توانم از دست یکی از زن‌های حقه باز و خانواده خراب کن محله‌امان شکایت کنم، بسیار ممنون می‌شوم. زنی در محله‌امان است که ادعا می‌کند که فال می‌گیرد. خانم‌های محل هم گاهی پیشش می‌روند و فال قهوه و ورق و ... می‌گیرند. متاسفانه مادر من هم یکی از افرادی است که گه گاهی پیش این خانم می رود. تا این جای کار مشکلی نبود اما یک روز مادرم از زن به اصلاح فالگیر خواست که در مورد عروسمان به او بگوید و او هم به مادرم گفته بود که مردی به شدت ذهن عروسمان را به خودش مشغول کرده است هر چند که باعث نشده که عروسمان به پسرمان خیانت کند و بعد هم به مادرم گفته بود که اگر عروسمان خیانت کند، حتما در فالش منعکس می‌شود. مادرم هم از آن موقع تقریبا هر هفته به این خانم سر می‌زند و مبلغ زیادی هم بابت گرفتن فالش به این خانم می‌دهد اما مساله فقط جنبه اقتصادی قضیه هم نیست. مادرم از روزی که ابن خانم این حرف را زده به شدت با عروسمان بد شده و دائما به برادرم سفارش می‌کند مواظب رفت و آمدهای زنش باشد و نگذارد با دوستان قدیمی‌اش معاشرت کند. می‌ترسم زندگی برادرم هم به هم بخوره و مخصوصا از روزی می‌ترسم که این خانم هوس کند و به مادرم بگوید در فال قهوه‌اش  دیده که عروسش به پسرش خیانت کرده. برای همین می خواهم تا دیر نشده از این خانم شکایت کنم.اگر در این مورد من را راهنمایی کنید، بسیار ممنون می‌شوم.

با سلام. از مشکل پیش آمده برای شما بسیار متاسفم. فالگیری به طور مشخص در قانون مجازات اسلامی به عنوان جرم عنوان نشده است اما اگر این عمل باعث فریب و سوء استفاده دیگران شود، می شود تحت عنوان «کلاهبرداری» و هم چنین «تحصیل مال نامشروع» از فرد شکایت کرد. علاوه بر آن امکان اقامه شکایت کیفری تحت ماده ۷۱۲ قانون مجازات اسلامی که عنوان می کند «هر کس تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش یا ولگردی کند، به حبس از یک تا سه ماه محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود علاوه‌ بر مجازات مذکور کلیه اموالی که از طریق تکدی و کلاشی به‌دست آورده است، مصادره خواهد شد» نیز وجود دارد. پیشنهاد من این است که با گزارش به نیروی انتظامی شکایت خود را در دادسرای محل تحت عنوان هر سه جرم از این خانم مطرح کنید و حتما آدرس این خانم را هم در شکوائیه قید کنید. هم چنین اگر افراد دیگری را می شناسید که قربانی این فالگیر شده اند، بهتر است به همراه آنها شکایت کنید. موفق باشید.  

سلام و خسته نباشید. چند سوال حقوقی دارم!  من در یک مدرسه ی غیرانتفاعی پشتیبان آموزشی بودم و بعد از چهار ماه کار در مسابقه ی فوتبالی که مدرسه تدارک دیده بود یکی از دانش آموزا  با یک خطا باعث شد پام بشکنه. کار به جراحی کشید و چند میلیونی خرج کردم و از کار هم بی کار شدم. میخواستم ببینم آیا میتونم از اون دانش آموز یا از مدرسه ادعای خسارت و یا حتی دیه بکنم؟ و دیگه اینکه همون روز که پام شکست قرار بود برم کارای بیمه رو انجام بدم، که متاسفانه پام شکست و نشد؛ یعنی اینکه من با اینکه نشد برم فرم بیمه رو پر کنم اما چهار ماه از حقوقم کسر و به بیمه واریز شده. آیا حقوق مرخصی استعلاجی از طرف مدرسه یا بیمه باید بهم تعلق بگیره؟ ممنون از پاسخگوییتون . البته بگم از شکستن پام دو نیم ماه میگذره و چون هنوز نمیتونم راه برم هنوز نرفتم پیگیری بکنم ولی یک ماه دیگه که سرپا شدم میرم پیگیری، آیا بعد از سه ماه دیر نیست برای پیگیری حق و حقوقم؟

سلام و آرزوی بهبودی برای شما. در مورد سوال اولتان عرض شود که شما می توانید با شکایت از دانش آموز دیه خود را مطالبه کنبد. توجه داشته باشید که هر چه زودتر باید این کار انجام شود و منتظرر بهبودی نباشید چون شما برای میزان آسیب وارده باید از طرف دادگاه به پزشکی قانونی بروید. در صورت بهبودی امکان تشخیص دقیق صدمه وارده کمتر می شود. در مورد سوال دومتان عرض شود که بیمه موظف به پرداخت غرامت دستمزدتان است. یعنی بیمه باید حقوقتان را پرداخت کند. برای این کار باید مدیر مدرسه تایید کند که شما در حال انجام کارتان مجروح شده اید و در آن موقع در مدرسه مشغول به کار بودید. ضمنا لازم است پزشک مربوطه میزان جراحت و اینکه به چه مقدار استراحت نیاز دارید را گزارش کند. برای انجام این کار از بیمه اقدام کنید. موفق باشید!  

با سلام و خسته نباشيد خدمت شما. يك سؤال و يك مشكل حقوقي دارم كه اميدوارم چندين ساله باهاش درگير هستم. خواستم از شما راهنمایی بگیرم. پدر و مادر من وقتي كه من كلاس پنجم ابتدايي يعني حدود ١١ ساله بودم از هم جدا شدند. من الان ٣١ سال سن دارم. چند ماه بعد از جدايي پدر و مادرم، پدر بزرگم فوت كرد ولي مادربزرگم هنوز زنده بود و به همين دليل خانواده ي پدريم چيزي رو از ارث و ميراث پدربزرگم تقسيم نكردند تا بعد از مادر بزرگم تكليفش رو روشن كنند. پدر من ، چند ماه بعد از فوت پدر بزرگم به جنوب كشور رفت تا كار بكنه اما به كل ديگه تا امروز هيچ خبري ازش نشده، زن دوم يا فرزند ديگه اي، انجوري كه ثبت احوال گفته، هم نداره. اگر زنده باشه الان حدود ٥٥ سال داره. مادربزرگ من حدود پنج سال پيش فوت كرد و ما قصد داشتيم كه اموال رو كه البته زياد هم نيست تقسيم كنيم . ورثه هم من هستم يك عموم و يك عمه. حالا اين وسط من هيچ مدركي از پدرم ندارم، نه وكالت نه وصيت نامه نه مدرك فوت هيچي و عمه ام مخصوصا سهمش رو ميخواد. من خودم آلمان هستم و مادرم از من وكالت تام الختيار داره. لطف ميكنيد اگر راهي هست بگيد تا ما امتحان بكنيم؟

با سلام! شما می توانید از دادگاه تقاضای صدور حکم موت فرضی پدر را بکند. با توجه به اینکه پدر شما در صورت حیات 55 ساله می باشد و قانون شرط 75 ساله را برای صدور حکم فرضی گذاشته است شم باید با استناد به ماده 1025 قانون مدنی تقاضا کنید که اموال پدرتان یعنی سهم الارث ایشان را در اختیار شما که وارثش هستید بگذارد. بر اساس اسن ماده:« وراث غایب مفقودالاثر می‌توانند قبل از صدور حكم موت فرضی او نیز از محكمه تقاضا کنند كه دارایی او را به تصرف آنها بدهد؛ مشروط بر اینكه اولا غایب مزبور كسی را برای اداره كردن اموال خود معین نكرده باشد و ثانیا دو سال تمام از آخرین خبر غایب گذشته باشد؛ بدون اینكه حیات یا ممات او معلوم باشد. در این مورد رعایت ماده‌ 1023 قانون مدنی، راجع به اعلان مدت یک سال حتمی است» دادگاه مساله را سه دفعه در روزنامه آگهی می کند و پس از گذشت یک سال از اولین آگهی شما می توانید مطابق ماده 5 تقاضای تصرف ماترک یعنی اموال به ارث رسیده به پدرتان را بکنید. در این صورت دادگاه یک تضمینی از شما گرفته و اموال را به شما می دهد تا صدور حکم موت فرضی. همچنین شما می توانید با مراجعه به دادستانی تقاضای تعیین امین برای اداره اموال پدرتان کنید و خودتان متقاضی امین شدن شوید. لازم به ذکر است که برای این اقدامات یا باید خودتان به ایران بروید و یا از طریق یک وکیل دادگستری اقدام کنید. موفق باشید!

با سلام! من سی سال قبل ازدواج کرده ام. خانمم از چند سال پیش به خارج از کشور رفت و آمد داشته و توانسته در یک کشور اقامت هم بگیرد. یک برادر و یک خواهرش هم در همان کشور هستند. البته اوایل قرار بود من و بچه ها نیز به خارج برویم اما به دلایلی منصرف شدم و خانمم بدون رضایت من در خارج ماند.  الان من در ایران و ایشان در خارج است به همین دلیل مشکلاتی داریم.  هر چند كه ما (بيشتر اينجانب) بخاطر فرزندان اقدام به طلاق ننموده ايم، ليكن اكنون كه آنها بزرگ و مستقل شده اند ديگر وضع موجود برايم قابل تحمل نيست. از او خواسته ام به ایران بیاید  تا به این وضع نا بسامان پايان دهيم كه تا بحال بر نگشته و با وقت تلف کردن مسأله را بلاتكليف رها كرده.  آيا من مي توانم رأسا بدون حضور او اقدام به طلاق كنم. لازم بذكر است كه او از بابت مهريه كه قبلا دريافت  كرده هيچ گونه حق و حقوق قانونى ديگرى از من ندارد و در طول زندگى همه چيز از جمله لوازم زندگى را خود من از ابتدا تهيه كردم بطورى كه او حتى در شروع هيچ جهيزيه اى به خانه نياورد. لازم به يادآورى است كه عقد نامه در اختيار او مي باشد و من به آن دسترسى ندارم.  ممنون می شوم اگر شرایط قانونی را برایم توضیح دهید.

سلام! بر اساس قوانین ایران مرد هر وقت بخواهد می تواند زن خود را طلاق بدهد. بنابراین شما نیازی ندارید که رضایت یا توافقی از ایشان داشته باشید. اما مساله مهم اقامتگاه ایشان است. شما باید در دادخواست آدرسی از ایشان را قید کنید. اگر آدرس خارج از کشور را قید کنید امکان دارد اما ممکن است ابلاغها خیلی به طول انجامد و دادرسی طولانی شود. همچنین می توانید آدرس خودتان را نیز به عنوان اقامتگاه ایشان بدهید چون اقامتگاه زن منزل شوهر او محسوب می شود. به هر حال به دادگاه خانواده بروید و با تنظیم دادخواستی تقاضای طلاق کنید. دادگاه خانواده محل عقد یا دادگاه خانواده محلی که زندگی مشترک داشتید صالح به رسیدگی به دعوای طلاق است. حتما در دادخواست ذکر کنید که همسرتان مدتها است که خانه را ترک کرده و به خارج از کشور رفته و تمکین نکرده است. ضمنا اگر رسیدی مبنی بر اینکه مهریه را دریافت کرده است در اختیار دارید، آن را هم ضمیمه دادخواست کنید. در مورد عقدنامه، با در دست داشتن مدرک شناسایی به دفترخانه ای که عقدتان در آنجا انجام شده بروید و یک رونوشت بگیرید. اگر دفترخانه تعصیل شده باشد به اداره ثبت احوال محل اقامتتان بروید. اقدامات گفته شده را انجام دهید. اگر با مشکلی برخوردید دوباره تماس بگیرید. موفق باشید!  

با سلام. من پدر یک پسر ده ساله هستم. پسرم، پسر مهربون و درس‌خوانیه ولی خیلی شیطانه. متاسفانه معلم مدرسه‌چند بار پسرم را امسال تنبیه بدنی کرده بود به این صورت که با خط‌کش روی دستش زده بود. من هر بار که این بچه در مدرسه تنبیه شده به مدرسه آمده‌ام و گفته‌ام که نه معلم، نه ناظم، نه مدیر و نه هیچ کس دیگری تحت هیچ شرایطی حق ندارد دست روی بچه من بلند کند ولی این معلم هر بار با پررویی می‌گوید کمی تنبیه بدنی برای پسر من لازمه! این بار من می‌خواهم از معلمش تحت عنوان «کودک‌آزاری» شکایت کنم. می‌خواستم بپرسم آیا در این خصوص قانون از من حمایتی می‌کند؟ البته اگه نخواهم از انصاف خارج شوم، باید بگویم که تنبیه معلم از یکی دو ضربه خط کش بر روی دست بیشتر نبوده ولی من با اصل چنین کاری مشکل دارم و تحت هیچ شرایطی تنبیه بدنی را برای بچه‌ام نمی‌پذیرم. اگر من را در این خصوص راهنمایی کنید، بسیار ممنون می‌شوم.

با سلام. هر چند در قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان «هرگونه صدمه و اذیت و آزار و شکنجه جسمی و روحی کودکان و نادیده‌گرفتن عمدی سلامت و بهداشت روانی و جسمی و ممانعت از تحصیل آنان»، جرم شناخته شده و مطابق ماده ۶ همین قانون «کلیه افراد و موسسات و مراکزی که به نحوی مسئولیت نگهداری و سرپرستی کودکان را به عهده دارند، مکلفند به محض مشاهده موارد کودک آزاری مراتب را جهت پیگرد قانونی مرتکب و اتخاذ تصمیم مقتضی به مقامات صالح قضایی اعلام کنند.» اما، متاسفانه تنبیه بدنی در سیستم حقوقی ایران، همیشه جرم محسوب نمی‌شود. ماده ۱۵۸ قانون مجازات اسلامی در این خصوص می‌گوید «اقدامات والدین، اولیاء قانونی، سرپرستان صغار و هم چنین محجورین که به منظور تادیب و یا محافظت آنها انجام شود، مشروط به این که اقدامات مذکور در حد متعارف تادیب و محافظت باشد، جرم محسوب نمی‌شود.» این «میزان متعارف» البته مشخص نشده و در نتیجه تشخیص آن کاملا به قاضی واگذار شده است اما با توجه به رویه قضايی بعید میدانم در این مورد که تنبیه شدید نبوده، قاضی حکم به محکومیت معلم بدهد اما شاید طرح شکایت از این جهت که باعث شود معلم از ترس این که علیه وی دوباره شکایت کیفری نشود دیگر این کار را انجام ندهد، خوب باشد. هم چنین از آن جا که در آیین نامه‌های مربوطه تنبیه بدنی ممنوع است و تخلف می باشد بنابراین می توانید مساله را به آموزش و پرورش نیز گزارش کنید و گزارشتان می تواند برای معلم مجازات انتظامی در پی داشته باشد  

سلام! در مورد مشکل یک خانواده افغان سوا لاتی داشتم.. دختر خانواده به همراه پدر و مادر و پسر خانواده به همراه عمو می‌خواستند از ایران خارج شوند و بعد در سوئیس به هم ملحق شوند ولی عمو و پسر خانواده در مرز گرفتار می‌شوند و نمی‌توانند از ایران خارج شوند. بنابراین پسر این خانواده که ۹ ساله است هم‌اکنون پیش پدربزرگ و مادربزرگ مادری در ایران است. در حالت عادی خانواده می‌توانند برای پسر خود اقدام کنند و بتواند فرزند به خانواده خود ملحق شود. مشکل سر این است که اینجا نمی‌توانند اقدامی کنند چون بچه در شناسنامه پدربزرگ بچه ثبت‌شده است چون پدر بچه در ایران از والدین افغانی به دنیا آمده و به همین دلیل برای او شناسنامه صادر نشده است و برای اینکه بتوانند برای بچه‌اش شناسنامه بگیرند پدربزرگ مادری بچه را به‌عنوان پدر معرفی کرده‌اند. اینجا با وکیل صحبت کردیم که چه راهی می‌تواند باشد برای اینکه اثبات کنند که بچه مال آنهاست و این کار فقط برای این بوده که بچه حق تحصیل و شناسنامه داشته باشد. همه گفتند که هیچ راهی نیست مگر اینکه در ایران اثبات کنید که این بچه مال شماست. وکیلی گفت که اگر یک وکیل در ایران بتواند اثبات کند که خانواده چاره‌ای جز این نداشته‌اند که پدربزرگ را پدر بچه‌ها معرفی کنند و گواهی قانونی‌ای ارائه داده شود که بچه مال آنهاست، شاید بشود کاری کرد و درخواست داد که پسر به خانوادهٔ خود در سوییس ملحق شود. آیا در صورت اقدام قانونی برای پدربزرگ مشکلی پیش می‌آید؟ چطور باید اقدام شود؟ آیا وکیل نیاز است؟

سلام! برای اینکه پدر واقعی فرزند ثابت شود باید دعوای اثبات نسب مطرح شود. این دعوی در دادگاه‌های خانواده رسیدگی می‌شود. پدر باید یا خود به ایران برود و یا از طریق یک وکیل دادگستری اقدام کند. اگر خود نتواند برود لازم است به کنسولگری ایران رفته و یک اقرارنامه مبنی بر اینکه آن پسر فرزند ایشان است تنظیم کرده و به وکیلش ارسال کند. اما مشکل اینجاست اگر پدر نتواند به ایران برود و دادگاه آزمایش دیان ای را لازم بداند مشکل ایجاد خواهد شد. به‌هرحال این مسئله با مراجعه به دادگاه خانواده و طرح دعوای اثبات نسب حل خواهد شد. بر اساس قانون تخلفات، جرائم و مجازات‌های مربوط به اسناد سجلی و شناسنامه مصوب ۱۳۷۰ اشخاصی که در اعلام ولادت یا وفات یا هویت برخلاف واقع اظهاری نمایند، به 91 روز تا یک سال یا جزای نقدی محکوم می‌شوند. در فرض شمول این ماده بر عمل پدربزرگ، با توجه به گذشت 9 سال، مرور زمان شامل شده و دیگر پدربزرگ قابل‌تعقیب نیست بنابراین مشکلی برای پدربزرگ فرزند پیش نخواهد آمد. در مورد وکیل قطعاً اگر توانایی مالی دارند بهتر است از طریق وکیل اقدام شود.  

با سلام. من مادر دو نوجوان هستم:‌یک دختر و یک پسر. هر دوتاشون دانشجو هستند. یک نگرانی از بابت بچه هایم داشتم که می‌خواهم از شما مشورت بگیرم. دخترم عکس‌های بی‌حجابش را در فیس‌بوک به اشتراک می‌گذارد. می‌ترسم برایش مشکلی ایجاد شود. پسرم هم گه گاه مطالب انتقادی از حکومت به اشتراک می‌گذارد. متاسفانه هیچ کدامشان هم به حرف من گوش نمی‌دهند. سوال من این است که ممکن است به خاطر عکس‌ها و مطالبی که در فضای مجازی منتشر می‌کنند برایشان از نظر حقوقی مشکلی به وجود بیاید؟

با سلام. در مورد دخترتان باید بگویم که این احتمال وجود دارد که ایشان مطابق ماده 638  قانون مجازات اسلامی، تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد. مطابق این ماده «هر کس علنا در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید، علاوه بر کیفر عمل به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا (۷۴) ‌ضربه شلاق محکوم می‌گردد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نمی‌باشد ولی عفت عمومی را جریحه‌دار نماید فقط به‌ حبس از ده روز تا دو ماه یا تا (۷۴) ضربه شلاق محکوم خواهد شد.زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از پنجاه هزار تا پانصد هزار ریال جزای‌ نقدی محکوم خواهند شد». در مورد مطالب انتقادی که پسرتان به اشتراک می گذارد هم هر چند که طبق قانون صرف انتقاد جرم نیست، اما متاسفانه در بسیاری از موارد افراد صرفا به خاطر انتشار مطالبی در نقد سیاست های حکومت با اتهاماتی هم چون نشر اکاذیب، توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام مواجه شده‌‌اند. هر چند اگر فرزندانتان فعالیت اجتماعی خاصی ندارند (شناخته شده نیستند) وصفحات فیس‌بوکشان هم محدود به دوستانشان است، بعید می‌دانم در عمل مشکلی برایشان به وجود آید اما با این حال متاسفانه با قطعیت نمی‌توان نظر داد.

سلام! سه سال پیش ازدواج کرده ام. خانه پدرم تقریبا در بالای شهر است با این وجود چون شوهرم امکان کرایه کردن خانه در آن محل را نداشت تصمیم گرفتیم به یک محله ارزان برویم. پس از یک سال از اردواجمان کار شوهرم خوب شد و درآمد خوبی دارد به طوری که می توانیم در محله بهتری خانه بگیریم اما شوهرم مخالفت می کند. می گوید مگر اینجا چه ایرادی دارد. چرا باید بیخودی کرایه خانه زیاد بدهیم. حتی می گوید قصد دارد وام بگیرد و در این محله خانه بخرد و تا آخر هم در اینجا زندگی کند. واقعیتش این محله ای که الان داریم زندگی می کنیم محله خوبی نیست و معتاد زیاد دارد من نگران آینده فرزندم هستم. ما در اول توافق کرده بودیم که تا درست شدن وضع مالی در اینجا زندگی کنیم اما الان شوهرم زیر قولش زده است. می گوید شوهر هرجا که خانه بگیرد زن باید قبول کند و حرفی نزند.  می خواستم بپرسم که آیا من هیچ حقی در این مورد ندارم؟

سلام خانم محترم! اختیار تعیین مسکن از لحاظ قانونی با شوهر است مگر اینکه این اختیار به زن واگذار شده باشد. اما باید توجه شود حق مرد در تعیین مسکن به این معنا نیست که مرد می تواند در هر جایی که بخواهد خانه تهیه کند بلکه باید این خانه متناسب با شان زن و وضعیت اجتماعی او باشد. قانون مدنی ایران در ماده 1107 مسکن را از مصادیق نفقه شمرده است و ذکر کرده است که نفقه باید متعارف و متناسب با وضعیت زن باشد. بنابراین گرچه اختیار تعیین مسکن با شوهر است اما شوهر نمی تواند مسکنی تهیه کند که کاملا در تعارض با شان زن باشد. توجه کنید که این امر هم نباید این طور تفسیر شود که شوهر حتما باید خانه ای همانند خانه ای که زن قبل از ازدواج در آن زندگی می کرده تهیه کند بلکه منظور این است که نباید تفاوت بسیاری داشته باشد. به هر حال اگر شوهر شما به عنوان مثال خانه ای در حاشیه شهر و یا محله های جرم خیز تهیه کرده و وضعیت خانه هم مناسب نباشد در صورتی که شما قبل از ازدواج در خانه ای که وضعیت خیلی بهتری داشت زندگی می کردید و همچنین اگر نزدیکان شما همچون خواهر و برادر هیچ کدام در محله هایی شبیه محله ای که شما الان ساکن هستید زندگی نمی کنند، شوهرتان باید نسبت به تدارک خانه ای با موقعیت بهتر اقدام کند. موفق باشید!

سوال من راجع به یکی از شرایط ضمن عقد هست، حق داشتنه گذرنامه. برای شناخت بیشتر اضافه میکنم که بزرگ شده خارج از ایران هستم و اگه بعضی از کاربران صفحه زود قضاوت نکنند، اضافه میکنم که بنده اعتقادی به مهریه ندارم. تا جایی که اطلاع دارم، خانومی متاهل برای تمدید گذرنامه ایرانی اش احتیاج به اجازه شوهرش رو داره. از این هم اطلاع دارم که شرایط ضمن عقد باید در محضر ثبت بشوند. سوال من از شما این هست که آیا حتی اگه این حق ثبت بشه، کاربردی داره؟ آیا دیگه هیچ موقع اجازه شوهر احتیاج نیست برای تمدید گذرنامه؟ علت زیر سوال بردن من به این دلیل هست که شخصا آقایی رو میشناسم که بعد از سالیانه سال ازدواج برای اینکه خانومش هر چند وقت یک بار اجازه اش رو نخواهد برای تمدید، به یک محضر خانه مراجعه کرده بود تا این حق رو به خانومش بده اما اون شخص مسئول گفته بود امکانش نیست چون اون آقا در اون موقع راضی به این کار بوده، شاید چند سال دیگه پشیمون بشه و نخواد خانومش بی اجازه اش این کار رو بکنه. چون امکانش هست برای مدتی بعد از ازدواج به ایران مهاجرت بکنم، برام مهمه آگاه باشم راجع به شرایطی که خودم رو وارد میکنم.؟

 حق خروج از کشور برای زوجه می تواند ضمن عقد نکاح یا پس از آن شرط شود. برای گرفتن این حق بهتر است به یکی از دفترخانه های ثبت اسناد مراجعه شده و در این مورد سند رسمی تنظیم شود. در عمل برای گرفتن گذرنامه یا تمدید آن اجازه نامه  تنظیم شده در دفاتر اسناد ضروری است. بنابراین این امکان وجود دارد که با مراجعه به دفاتر اسناد رسمی، مرد وکالت بلاعزل به زن برای انجام تمامی کارهای مربوط به گذرنامه و خروج از کشور را دهد. همچنین بهتر است قید شود مرد حق عدول از رضایت خود و فسخ وکالت را نخواهد داشت. در این صورت زن می تواند مادامی که زوجیتش باقی است خود شخصا از کشور خارج شده و یا گذرنامه را تمدید کند.  البته توجه کنید خانمهایی که با همسر خود مقیم خارج از کشور هستند احتیاجی به اخذ اجازه از شوهر خود برای گرفتن گذرنامه یا ورود و خروج به ایران را ندارند. موفق باشید!  

با سلام. چند وقتی است که با یکی از هم محله‌ای هایم سر مساله‌ای مشکل پیدا کرده‌ام. این آدم ناحسابی به انواع و اقسام روش‌ها به من توهین و بی احترامی کرده و من تا به حال سعی کرده‌ام به رویم نیاورم اما دیروز که من را در کوچه دید با چند تا از دوستانش شروع به تمسخر من کرد و بعد گفت من آدم بی‌عرضه و ترسویی هستم و از ترسم با فلان پسر که در محله‌امان به زورگیری معروف است، هم‌خوابی کرده ام تا به اصطلاح خودش در پناه اون شخص باشم! این حرف را که زد من تصمیم گرفتم دیگر با بی اعتنایی ازش نگذرم و چون مثل خودش اهل کتک کاری و چاقو‌کشی هم نیستم، می‌خواهم از طریق قانونی اقدام کنم و ازش شکایت کنم. اگر در این زمینه من را راهنمایی کنید، خیلی ممنون می‌شوم.

با سلام. از مشکل پیش آمده برای شما متاسفم. در پاسخ به سوال شما باید بگویم که شخصی که شما از وی قصد شکایت دارید، طبق قانون مجازات اسلامی مرتکب جرم «قذف» شده است. طبق قانون، قذف عبارت است از نسبت دادن زنا (رابطه جنسی خارج از ازدواج بین زن و مرد) یا لواط (رابطه جنسی بین دو مرد) به شخص دیگر. مجازات قذف در صورت اثبات ۸۰ ضربه شلاق است. البته طبق قانون این مجازات تنها در صورتی قابل اعمال است که کسی که مورد قذف قرار می‌گیرد بالغ، عاقل، مسلمان، معین و غیر متظاهر به زنا یا لواط باشد. در نتیجه اگر شما مسلمان و بالای ۱۵ سال هستید (و این طور که تعریف کرده‌اید به نظر دارای سایر شرایط نیز هستید) این مجازات قابل اعمال است. برای شکایت باید در دادسرا طرح شکایت کنید و در صورتی که این فرد دو بار به گفتن حرف مذکور اقرار کند و یا دو مرد با شرایطی که در قانون تعیین شده (بلوغ، عقل، ایمان، عدالت، طهارت مولد، ذی نفع نبودن در موضوع، نداشتن خصومت با طرفین یا یکی از آن‌ها، عدم اشتغال به تکدی، ولگرد نبودن) به نفع شما شهادت دهند، جرم ثابت می‌شود. هم چنین از آن جا که رابطه جنسی بین دو مرد در قانون مجازات اسلامی جرم است، شما می‌توانید از ایشان تحت عنوان افترا (نسبت دادن جرمی به دیگری) نیز شکایت کنید.   

با سلام. من مادر یک پسر هم‌جنس‌گرا در ایران هستم. چند وقتی است که متوجه گرایش جنسی پسرم شده‌ام یعنی از همان دوران کودکی پسرم نسبت به این موضوع شک داشته‌ام اما الان دیگر مطمین شده‌ام. من خیلی نگران پسرم هستم. نمی‌توانم در این مورد با کسی صحبت کنم. این طور که شنیده‌ام مجازات هم‌جنس‌گرایی در ایران اعدامه؟ پسرم در بعضی از چت‌روم های همجنس‌گرایان عضو است و گه گاهی هم از طریق اینترنت قرارهایی می‌گذارد. نمی‌دانم اگر یک وقت گیر بیفتند چه بلایی سرش می‌آورند و چه مجازاتی در انتظارش است؟ اگر من را در این زمینه راهنمایی کنید، بسیار ممنون می شوم.

با سلام. در قانون مجازات اسلامی قبل از اصلاحات سال ۹۲، مجازات برقراری رابطه جنسی بین دو مرد (که در قانون مجازات اسلامی از آن تحت عنوان لواط نام برده شده است) مرگ بود که البته الزاما شیوه آن به صورت اعدام نبوده و در اختیار قاضی گذاشته شده بود اما طبق اصلاحاتی که در قانون مجازات اسلامی صورت گرفت، بین مجازات فاعل و مفعول در این رابطه تفاوت گذاشته شد و مجازات مفعول در صورتی که تحت اجبار نبوده باشد، اعدام و مجازات فاعل اگر متاهل یا متجاوز باشد (یعنی عمل جنسی را بدون رضایت طرف دیگر انجام داده باشد) اعدام و در غیر این صورت ۱۰۰ ضربه شلاق است اما در نظر داشته باشید که برای اجرای مجازات، یا باید فرد ۴ بار صریحا به برقراری رابطه جنسی با هم‌جنس اش اقرار کند و یا ۴ مرد با داشتن شرایطی که در قانون تعیین شده (بلوغ، عقل، ایمان، عدالت، طهارت مولد، ذی نفع نبودن در موضوع، نداشتن خصومت با طرفین یا یکی از آن‌ها، عدم اشتغال به تکدی، ولگرد نبودن) در دادگاه شهادت دهند که شاهد این عمل بوده‌اند. در غیر این صورت مجازات قانونا قابل اعمال نیست.   

سلام! من سه سال است که در خانه ای مستاجر هستم. امسال هم قصد دارم قرارداد را تمدید کنم فقط چند مشکل پیش آمده است. دیوارهای خانه سیاه شده اند و احتیاج به رنگ دارند همچنبن پکیج خانه هم احتیاج به تعمیر دارد. من با صاحبخانه صحبت کردم اما می گوید خودت باید این کارها را انجام دهی و به من ارتباط ندارد. می خواستم بپرسم آیا من موظف به رنگ کردن خانه و تعمیر پکیج هستم سا صاحب خانه؟

سلام! خدمتتان عرض شود که بر اساس قوانین ایران از جمله ماده ۴۸۶ قانون مدنی، «تعمیرات و کلیه مخارجی که در عین مستأجره برای امکان انتفاع از آن لازم است به عهده مالک است مگر آنکه شرط خلاف شده یا عرف بلد بر خلاف آن جاری باشد و همچنین است آلات و ادواتی که برای امکان انتفاع از عین مستأجره لازم می‌باشد» اما هزینه های مصرفی و غیر ضروری که برای استفاده بهتر انجام می شود بر عهده مستاجر است بنابراین رنگ کردن خانه از مخارجی است که شما باید انجام دهید البته ملزم به آن نیستید. در مورد تعمیر پکیج چون شما سه سال از آن استفاده کرده اید و به قول معروف مصرفی می باشد، بر عهده شما خواهد بود. موفق باشید.  

​سلام وقت بخیر. من یک پسر 21 ساله دارم که خیلی مرا اذیت می کند. دیپلمش را به زور گرفت و هر چه گفتم درس بخواند قبول نکرد.  تا حالا هزار تا دردسر درست کرده.  چند ماه پیش آمد و گفت که می خواهد با دوستش یک کافی نت راه بیاندازد من مخالف بودم اما با اصرار مادرش در نهایت قبول کردم و برایش مغازه ای کرایه کردم. چند ملیون هم خرج وسایل مغازه و کامپیوترها شد. یک ماه قبل نیروی انتظامی به مغازه رفته و تعداد زیادی سی دی فیلم مستهجن پیدا کرده و در کامپیوتر هم فیلمهای زیادی بوده که همه را برده و ضبط کرده اند. پسرم را با دوستش دستگیر کردند و به کلانتری و بعد به دادسرا بردند. بازپرس پرونده به من گفت که پسرت فیلمهای مستهجن را می فروخته است.  به هر حال پس از مدتی با گذاشتن سند آزادش کردم. چند روز پیش احضاریه از دادگاه انقلاب آمده که برای جلسه دادگاه پسرم را خواسته اند. خیلی نگران هستیم. می خواستم بدانم مجازات پسرم چه چیزی خواهد بود؟ آیا لازم است وکیل بگیریم؟ آیا پسرم به زندان می رود؟

سلام! اگر از دادگاه انقلاب برای شما احضاریه آمده است قطعا در دادسرا قرار مجرمیت و کیفرخواست علیه پسرتان صادر شده است. دادگاه مساله را رسیدگی کرده و در صورتی که مدارک کافی باشد پسرتان را محکوم خواهد کرد. بر اساس قانون «نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیتهای غیر مجاز می نمایند» توزیع و تکثیر آثار مستهجن و مبتذل جرم است و مجازات دارد. بر اساس ماده 3 این قانون «عوامل اصلی تکثیر و توزیع عمده آثار سمعی و بصری مستهجن در مرتبه اول به یک تا سه سال حبس و ضبط تجهیزات مربوطه و یکصد میلیون  ریال جریمه نقدی و محرومیت اجتماعی به مدت هفت سال» محکوم می شوند و در صورتی که مرتکب از عوامل اصلی نباشد، به مجازات شلاق از سی تا هفتاد و چهار ضربه و جزای نقدی از ده میلیون ریال تا پنجاه میلیون  ریال و محرومیت اجتماعی از دو تا پنج سال محکوم می شوند. منظور از عمده در ماده زمانی است که سی دی یا فیلمها بیشتر از ده نسخه باشد. منظور از آثار مستهجن نیز آثاری است که برهنگی کامل زن و مرد و یا آمیزش جنسی آنها را نمایش داده باشد. به هر حال قاضی با توجه به تعداد آثار کشف شده و همچنین تعداد توزیع شده حکم صادر خواهد کرد. اگر قاضی مدارک کافی نسبت به توزیع و تکثیر نداشته باشد و مشخص شود که صرفا خودشان نگاه می کردند و فروش و توزیعی در کار نبوده است مجازاتش جزای نقدی از پانصد هزار ریال تا پنج میلیون ریال و نیز ضبط تجهیزات خواهد بود.  در مورد گرفتن وکیل عرض شود که قطعا وکیل بهتر می تواند دفاع کند. اگر توانایی مالی دارید گرفتن وکیل پیشنهاد می شود.

سلام خسته نباشید. من پنج سال قبل ازدواج کردم و با شوهرم دچار اختلاف شده ام. می خواستم خواهش کنم مرا راهنمایی کنید. سوالم این است که در صورتي که مرد موافق بچه دار شدن نباشد آيا مي شود طلاق گرفت ؟ قانون در این مورد چیزی گفته است؟ راستش همسرم به بهانه های مختلف مثل مشکلات محیط زیستی، بحران آب، مشکلات مالی، جنگ در جهان و ... می گوید چرا باید بچه دار شویم و یک نفر دیگر را به این دنیای بد بیاوریم. در صورتی که ما مشکل مالی چندانی هم نداریم. نمی دانم چرا این طور می کند. الان من در شرایط روحی بدی هستم و خانواده و اطراف دائما مرا تحت فشار گذاشته اند که چرا بچه دار نمی شوم. خودم هم خیلی دوست دارم بچه دار شوم. به هر حال شوهرم اصلا راضی نمی شود. چه کار کنم؟

سلام خانم محترم! بهتر است این مشکل را با مراجعه به مشاوره خانواده و یا از طریق بزرگترها حل کنید اما از لحاظ حقوقی عرض شود که  در مورد فرزند آوری قوانین ایران سکوت کرده اند و نظرات ئمختلفی در این مورد وجود دارد اما نمی توان زوجی را که مایل به فرزند دار شدن نیست را ملزم به آن کرد. یعنی اینکه الزام قانونی به بچه دار شدن امکان پذیر نیست لکن شما می توانید به دادگاه خانواده مراجعه کرده و با استناد به عسر و حرج ذکر کنید که نداشتن فرزند زندگی را برایتان غیر قابل تحمل کرده و از لحاظ روحی و روانی شما را  با مشقت مواجه ساخته است. به احتمال بسیار دادگاه این تقاضای شما را خواهد پذیرفت اما رسیدگی به دعوای طلاق بدون رضایت همسرتان ممکن است خیلی طول بکشد بنابراین اگر قصد جدایی دارید بهتر است با همسرتان برای طلاق توافقی صحبت کنید. موفق باشید.  

با سلام. ممنون از وبسایت خوبتان در زمینه پاسخ به مسایل حقوقی. من دانشجوی فوق لیسانس ادبیات نمایشی هستم و در حال حاضر مشغول نوشتن فیلم‌نامه‌ای با مضمون گذشت و انتقام هستم. فیلم‌نامه‌ام در مورد خانواده‌ای است که پسر بزرگشان در یک اتفاق کشته می‌شود و حالا اعضا خانواده باید در خصوص بخشش یا عدم بخشش قاتل پسرشان تصمیم بگیرند اما نمی‌توانند به یک تصمیم مشترک برسند و در حالی که پدر و مادر تصمیم می‌گیرند قاتل پسرشان را ببخشند، همسر پسرشان سفت و سخت ایستاده که انتقام خون شوهرش را با قصاص قاتل بگیرد و خواهر و برادر کوچکتر هم مردد هستند. در فیلم نامه‌ام دادگاه به خانواده گفته برای اجرای حکم همگی اعضا باید به یک تصمیم واحدی برسند منتهی می خواستم با یک حقوقدان هم مشورت کنم تا مطمین شوم از نظر حقوقی فیلم‌نامه‌ام درست باشد. اگر امکان دارد در این خصوص من را راهنمایی کنید، بسیار ممنون می‌شوم.

با سلام. مطابق قانون مجازات اسلامی، اگر شخصی به قتل عمد محکوم شود، به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم می‌شود. اولیای دم در قانون تعریف شده‌اند به «وارثان مقتول به غیر از زن و شوهر». مطابق قانون مدنی، این وارثان شامل سه طبقه می‌شوند و وارثین هر طبقه تنها زمانی می‌توانند ارث ببرند که از وارثین طبقه قبلی‌اشان کسی زنده نباشد. این سه طبقه به ترتیب عبارتند از:۱) پدر و مادر و فرزند و نوه؛ ۲) پدربزرگ، مادربزرگ و خواهر و برادر و خواهر زاده و برادر زاده؛ ۳) عمه‌ها و عمو‌ها و خاله‌ها و دایی‌ها و فرزندانشان. در نتیجه در فرض داستان شما اولیای دم فقط پدر و مادر مقتول هستند و دادگاه تنها بر اساس حرف آن دو عمل می‌کند. همسر مقتول که مخالف است اصولا از اولیای دم محسوب نمی‌شود و برادر و خواهر مقتول هم  در این سناریو که پدر و مادر زنده هستند، اولیای دم محسوب نمی‌شوند. با آرزوی موفقیت برای فیلم‌نامه شما.  

آیا شما هم سوالی برای مشاور ما دارید؟ آیا شما هم سوالی حقوقی دارید؟

تیم ما آماده کمک است، سوال خود را اینجا ارسال کنید.

بپرس