close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.

سوالات حقوقی

سوالات خود را از کارشناس ما بپرسید

سلام خسته نباشید! شوهر من یک سال و نیم قبل در اثر تصادف رانندگی در جاده فوت کرد. یک پسر 5 ساله دارم. پدر شوهرم بیشتر هزینه های ما را می دهد اما چون وضعیت مالی اش چندان خوب نیست بعضی اوقات با مشکل مواجه می شویم. من 33 سال سن دارم. به تازگی با یک مردی آشنا شدم که از همسرش جدا شده است. قرار بر از ازدواج گذاشته ایم. من این مساله را با خانواده همسر مرحومم در جریان گذاشتم اما آنها می گویند اگر ازدواج کنی نمی گذاریم پسرت با تو زندگی کند. یکی از دوستانم گفت که اگر ازدواج کنم دادگاه حضانت بچه را از من می گیرد. با پدربزرگ و عموی بچه ها مشکل پیدا کرده ام . آنها می گویند چرا می خواهی ازدواج کنی بشین بچه ات را بزرگ کن. واقعیتش من نمی خواهم تا آخر عمر مجرد بمانم. لطفا مرا راهنمایی کنید. اگر ازدواج کنم بچه ام را از من می گیرند؟ چه کار باید بکنم؟

سلام خانم محترم! بر اساس قوانین ایران حضانت فرزندانی که پدرشان فوت می کند با مادر است. ماده 43 قانون حمایت خانواده صراحتا این موضوع را ذکر کرده است. سلب حضانت در صورت ازدواج مادر زمانی است که مادر و پدر بچه از هم دیگر جدا شده باشند نه اینکه پدر فوت کرده باشد. به عبارتی اگر زن و شوهر از همدیگر جدا شوند و بعد زن ازدواج کند حق حضانت وی سلب می شود اما اگر شوهر فوت کرده باشد و زن ازدواج کند حضانتش ساقط نخواهد شد مگر اینکه دادگاه تشخیص دهد بودن فرزند با مادر به مصلحت کودک نیست. یعنی اگر شما ازدواج کنید، به صرف ازدواج حق حضانت شما ساقط نمی شود اما اگر پدربزرگ بچه در دادگاه اقامه دعوی کند و دادگاه تشخیص دهد که ازدواج شما به مصلحت کودک نیست آن وقت شما نخواهید توانست حضانمت کودکتان را ادامه دهید. در این باره یک نظریه از قوه قضائیه نیز وجود دارد. بر اساس این نظریه: « طبق ماده ۴۳ قانون حمایت خانواده ۱۳۹۱ حضانت فرزندانی که پدر آن‌ها فوت شده باشد با مادر است. چنانچه مادر ازدواج نماید و دادگاه خانواده اعطای حضانت به مادر را خلاف مصلحت فرزند بداند به تقاضای ولی قهری یا دادستان حضانت را به ولی قهری طفل واگذار خواهد کرد و چنانچه مصلحت قابل تشخیص نباشد حق حضانت مادراستصحاب میشود ».( نظریه شماره ۱۸۴۸/۹۲/۷ ـ ۲۳/۹/۱۳۹۲  اداره کل حقوقی قوه قضائیه ) مساله دیگری که باید توجه کنید این است که ولی قهری فرزندتان به هر حال پدربزرگش می باشد. یعنی چه حضانت با شما باشد و چه نباشد ولی کودک پدربزرگش است و تا سن رشد عهده دار اداره اموال و تصمیم گیری در مورد فرزند است. موفق باشید!

​با سلام. من یک فعال مدنی هستم و در خصوص اعدام جوانان زیر ۱۸ سال فعالیت‌هایی داشته‌ام. دو روز پیش شخصی که خودش را مأمور وزارت اطلاعات معرفی می‌کرد، به خانه‌امان زنگ زد و از من خواست که «برای پاسخ به یک سری از سؤالات و رفع برخی ابهامات» هفته دیگر به اداره اطلاعاتی که آدرسش را بهم داد، مراجعه کنم. البته لحنش پای تلفن مودب بود و تاکید هم کرد که مساله مهمی نیست. اما راستش از آن موقع خیلی نگران هستم. نمی‌دانم باید بر سر قرار بروم و اگر نروم ممکن است عواقب بدی برایم داشته باشد؟

با سلام. کار شخصی که به منزل شما زنگ زده و شما را به صورت تلفنی احضار کرده، غیر قانونی بوده و به هیچ عنوان به شما توصیه نمی‌کنم که به محل گفته شده بروید. احضار کردن در قانون شرایطی دارد از جمله این که حتما باید به صورت کتبی و توسط احضاریه انجام شود. هم چنین احضار باید تنها به دستور قاضی یا بازپرس یا دادیار و یا دادستان صورت گیرد و محل احضار هم دادسرا یا دادگاه است (و نه اداره اطلاعات). احضاریه باید توسط مأمور به احضارشونده ابلاغ شود. بدین صورت که مأمور ابلاغ باید به منزل یا محل کار احضار شونده رفته و برگه احضاریه را به او بدهد. در نظر داشته باشید که فایده احضاریه کتبی این است که اگر احضار شونده به دادسرا یا دادگاه مراجعه کرد و برنگشت،‌ خانواده‌اش می داند که او کجا رفته  و کدام مرجع باید در مورد او پاسخگو باشد اما در حالتی که کسی تلفنی احضار می‌شود و به محل قراری که تلفنی گفته شده است، می رود و دیگر بر‌نمی‌گردد،‌ خانواده وی برای پیگیری دچار مشکل خواهد شد. به همین دلیل است که توصیه می‌کنم به هیچ عنوان به احضارهای غیرقانونی توجه‌ای نکنید و اگر مجددا با شما تماسی گرفته شد، بخواهید که احضاریه را به صورت قانونی به شما ابلاغ کنند.

با سلام. دانشجوی سال آخر جامعه‌شناسی هستم. از طرف انجمن اسلامی می‌خواهیم جلسه‌ای در دانشگاه در مورد «چگونگی گذار از فرهنگ خشونت برای رسیدن به آشتی ملی» برگزار کنیم. تمامی مجوزهای لازم را هم از دانشگاه گرفته‌ایم و همه سخنران‌ها هم توسط دانشگاه تایید شده اند. با این وجود، چون تا به حال چندین بار جلسات برگزار شده در دانشگاه توسط افراد خودسر به هم خورده، می‌خواستم بدانم اگر این بار هم یک عده آمدند و با شلوغ بازی جلسه را بر هم زدند، تحت چه عنوان می‌توان ازشان شکایت کرد؟

با سلام. اگر افرادی با شلوغ بازی جلسه را بر هم زدند، می توانید از آن‌ها تحت ماده ۶۱۸ قانون مجازات اسلامی شکایت کنید. مطابق این ماده «هر کس با هیاهو و جنجال یا حرکات غیرمتعارف یا تعرض به افراد موجب اخلال نظم و آسایش و آرامش عمومی گردد یا مردم را از کسب و کار باز دارد، به حبس از سه ماه تا یک سال و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.» هر چند در نظر داشته باشید صرف قطع کردن سخنان سخنران، نمی تواند از مصادیق اخلال در نظم باشد.- هم چنین اگر فردی در جلسه با سخنانش به سخنران توهین کند، سخنران می‌تواند از آن فرد تحت ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی شکایت کرد. مطابق این ماده «توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک چنان چه موجب حد قذف نباشد، مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه و یا پنجاه هزار ریال تا یک ملیون ریال جزای نقدی خواهد بود.» هم چنین اگر کسی جرمی را به سخنران نسبت دهد، فرضا به سخنران بگوید که جاسوس آمریکا یا اسرائیل است، سخنران می‌تواند از آن فرد تحت عنوان افترا شکایت کرد که در این صورت مجازات وی، حبس از یک ماه تا یک سال و تا ۷۴ ضریه شلاق یا یکی از این دو مجازات حسب مورد خواهد بود.  

سلام خسته نباشید! ماه پیش یکی ازدوستام مقداری پول ازمن خواست  به مبلغ سی ملیون تومان و گفت که با آن سرمایه گذاری می کند و در سودش مرا شریک می کند. همچنین گفت یک فقره چک هم به من می دهد. چون زیاد خوش حساب نیست حالامی ترسم پولم را نده  وبگوید این پول به عنوان ربا بوده و از این حرفها. چطور یک تعهدنامه یا قرداد تهیه کنم که برام مشکلی پیش نیاد؟ ممنون می شوم اگر راهنمایی کنید.

اگر قرار است با آن پول کار کند و در سودش شریک باشید این ربا نیست. ربا زمانی است که کار یا تجارتی در میان نباشد و فرد سود پولش را بگیرد. شما می توانید در قالب قرارداد مضاربه یا ماده 10 قانون مدنی قراردادی بنویسید و در آن مواردی را که گفتید ذکر کنید. یعنی ذکر شود پول را بابت کار می دهید و در سود حاصل از کار شریک هستید. باید مشخص کنید سود و زیان چطور تقسیم خواهد شد. می توانید این قرارداد را بین خودتان با امضای چند شاهد تنظیم کنید اما بهتر است از دفترخانه ثبت اسناد اقدام کنید. در دفترخانه ها نمونه قراردادها هست و مسئول دفترخانه با روش حقوقی قراردادی را تنظیم می کند و هیچ مشکلی پیش نمی آید. موفق باشید!  

باسلام .ممنون ازوبسايت خوبتون .من با يه آقايى آشنا شده بودم ومدتى رو باهم دوست بوديم براى شناخت بيشتر و ازدواج. همه چيزخوب بود وعلاقه دوطرفه شكل گرفته بود كه چندماه اخير تفاوتى دررفتارهاش ديدم. مرتبا به من شک داشت و کنترل می کرد كه براى من هم جاى سوال بود تا اينكه ريشه سوظن ها رو پيدا كردم .متوجه شدم یک خانمى از آشنایان که من هم باهاشون كم وبيش هم صحبت بودم با بدست آوردن شماره مبايل نامزدم ودادن پيامهايى نظيرتهمت وافترا وخيلى چيزهاى ديگه سعى در بهم زدن رابطه بين من ونامزدم وبدبين كردن اونسبت به داشتن. البته نامزد من فرد باشعوری است اما به هر حال در رفتارش تاثیر گذاشته بود. من اس ام اس های این خانم را که به نامزدم فرستاده بود خواندم. از من بدگویی کرده بود و خيلى سعى درجذب نامزدمن بطرف خودش داشته اند. حالاسوالم ازشما اين است آيا مي توانم از راه قانونى اقدام به شكايت كنم ؟

سلام خانم محترم! خدمتتان عرض شود که اگر این خانم نسبت به شما افترا زده است یعنی یک جرمی را به شما نسبت داده از جمله داشتن رابطه با افراد دیگر و این گونه مسائل شما می توانید از او به استناد افتر یا قذف شکایت کنید. از طرف دیگر اگر نامزد شما راضی به مکالمه یا مکاتبه با این خانم نبوده است، ایشان می توان با استناد به ماده 641 قانون مجازات اسلامی از این خانم شکایت کیفری کند. مجازات مزاحمت تلفتی یک تا شش ماه حبس می باشد. توجه کنید که در دادگاه باید اثبات شود که این خانم مزاحمت ایجاد کرده. یعنی اگر خط به نام خودش نباشد باید صاحب خط را نیز پیدا کنید. توجه کنید که در مورد مزاحمت تلفنی شما نمی توانید شکایت کنید بلکه باید نامزدتان شکایت کند.  به هر حال به دادسرا بروید و علیه این خانم به اتهام افترا شکایت کنید. نامزدتان هم می تواند به اتهام مزاحمت تلفنی از وی شکایت کند. موفق باشید!  

با سلام. من یک زن دندانپزشک ساکن تهران هستم و چند سالی است که با پسری که در حرفه کارگردانی و بازیگری تئاترمشغول به فعالیت است، آشنا شده‌ام و ایشان چند وقت پیش از من تقاضای ازدواج کرد. پدر و مادر من متاسفانه به شدت مخالف این ازدواج هستند. یک مدت بهانه می‌آوردند که کار نامزدم کار ثابت و پردرآمدی نیست و بعد از ازدواج خرج خانه به گردن من می‌افتد و حالا یک بهانه دیگر را هم اضافه کردند که مردهایی که در کار بازیگری و تئاترهستند، شوهران خوبی نمی‌شوند و اهل خانه و خانواده نیستند. متاسفانه پدر و مادر نامزدم هم دلایل دیگری برای مخالفت با ازدواج ما دارند. ما هر دو از دست مخالفت‌های پدر و مادرمان کلافه شده‌ایم. می‌خواستم بدانم با توجه به این که سن هر دویمان بالای ۳۰ سال است، قانونا می‌توانیم بدون رضایت پدر و مادرانمان با هم ازدواج کنیم؟

با سلام. طبق قانون مدنی، اگر شما تا به حال ازدواج نکرده‌اید، برای ازدواج در هر سنی که باشید نیاز به اجازه پدر یا پدربزرگ پدریتان دارید. البته اگر می‌بینید که پدرتان هم چنان مخالفت می‌کند و قادر به راضی کردن ایشان هم نیستید، می‌توانید به دادگاه خانواده مراجعه کرده و مشخصات همسرتان و شرایط عقدتان و مهریه‌ای را که بین خودتان مشخص کرده‌اید را ارایه کنید و از دادگاه بخواهید که برای شما اجازه صادر کند. در این خصوص دادگاه خانواده نیز دلایل مخالفت پدرتان را بررسی می‌کند و اگر آن دلایل را موجه تشخیص ندهد، خود دادگاه برای شما اجازه ازدواج صادر می‌کند و بعد شما با دردست داشتن آن اجازه می‌توانید به دفتر ازدواج بروید و ازدواج خودتان را ثبت کنید اما در مورد نامزدتان، اصولا ایشان نیازی به گرفتن اجازه از پدر یا مادرشان ندارد و مخالفت یا موافقت پدرشان هیچ تاثیری در ثبت ازدواج شما ندارد.  

با سلام. می‌خواستم کمکم کنید که علیه یکی از هم‌دانشگاهیانم شکایت کنم. ما هر دو دانشجوی سال اول دانشگاه هستیم. من یک بار از این آقا خواستم که اگر امکان دارد یکی از جزواتش را به من قرض بدهد چون که می‌دیدم که خیلی خوب سرکلاس جزوه می‌نویسد و نمراتش هم خیلی خوب است. متاسفانه ایشان که بعدا فهمیدم خیلی هم آدم متوهمی هست و چون ماشین گران قیمتی هم دارد فکر می‌کند همه عاشقش هستند، بعدا پشت سر من به خیلی از بچه‌ها گفته بود که من به ایشان علاقه‌مند هستم و خیلی دوست دارم که با او ازدواج کنم! می‌خواستم اول به رویم نیاورم ولی چون به چند نفر گفته بود و این مساله در دانشکده پیچیده، تصمیم گرفتم که از طریق قانونی اقدام کنم تا درس عبرتی برای سایر پسرهای متوهم دانشکده هم بشود. می‌خواستم از شما خواهش کنم که من را در این زمینه راهنمایی کنید.

با سلام. از اتفاق پیش‌آمده برای شما متاسف هستم اما اقدام همکلاسی شما هر چند از نظر اخلاقی ناروا است، از نظر قانونی جرم محسوب نمی‌شود و در نتیجه قابل شکایت نیست. البته اگر ایشان عنوان کرده بود که شما با ایشان رابطه جنسی داشته‌اید، آن موقع موضوع فرق می‌کرد و شما می‌توانستید از ایشان به اتهام قذف «نسبت دادن زنا یا لواط به دیگری» شکایت کنید که در صورتی که این مساله برای دادگاه ثابت می شد، به ۸۰ ضربه شلاق محکوم می‌شد. هم چنین اگر ایشان جرمی را به شما نسبت می‌داد، فرضا عنوان می‌کرد که شما کلاه‌برداری یا اختلاس کرده‌اید، باز هم شما می‌توانستید از ایشان تحت عنوان «افترا» شکایت کنید. اما صرف این مساله که ایشان به دروغ عنوان کرده که شما به ایشان علاقمند هستید و دوست دارید با ایشان ازدواج کنید، هر چند از نظر اخلاقی کار ناپسندیده‌ای است اما از لحاظ حقوقی جرم محسوب نمی‌شود. اصولا دروغ گفتن در قانون مجازات اسلامی، جز در موارد خیلی خاص (با قصد ضرر زدن به دیگری یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی کشور و عمدتا از طریق رسانه‌ها و مطبوعات) جرم محسوب نمی‌شود.  

سلام، ما یک مغازه در بازار تهران داریم. من هم یکی از کسانی بودم که مغازه ام را در اعتراض به گرانی ها و وضعیت بد بازار بستم. الان در میان همکاران‎مان می گویند که اگر به بستن مغازه ها ادامه دهیم، برایمان مشکل پیش می آید. یعنی خیلی ها حاضرند اعتصاب کنند اما می ترسند که دچار مشکل شوند. می خواستم بدانم اگر مغازه ها را ببندیم، قانونا مشکل دارد؟

ا سلام! در هیچ یک از قوانین ایران ممنوعیتی برای عدم کار کردن وجود ندارد؛ یعنی اگر فردی بخواهد مغازه اش را ببندد و فعالیت نکند، هیچ کس و هیچ مرجعی نمی تواند او را مجبور به کار کرده و یا به این دلیل او را تحت تعقیب قرار دهد. گرچه در قوانین ایران از «حق اعتصاب» حرفی به میان نیامده است اما منعی هم برای آن وجود ندارد. با توجه به این که بازاریان شغل آزاد دارند و کارمند دولت محسوب نمی شوند، می توانند هر وقت بخواهند، مغازه خود را ببندند و هر وقت بخواهند، شروع به فعالیت کنند. فردی یا گروهی بودن اعتصاب هم هیچ تاثیری در قضیه ندارد. موفق باشید.

سلام خسته نباشید. در محله ما خانمها جمع شدند و یک صندوق درست کردند. هر نفر 250 هزار توماه ماهیانه در صندوق می گذارد و قرعه کشی می شود و تقریبا هر ماه به یکی 8 میلیون پول می دهند. مادر من هم نزدیک به یک سال است که ماهیانه اش را پرداخت می کند. یک خانمی هم مسئول صندوق است. چند وقت پیش یک مشکلی پیش آمده است. مثل اینکه شوهر این خانم چک داشته و پولها را برداشته و داده به طلبکارش و قول داده 1 هفته ای برگرداند اما یک ماه است گذشته و از پول هیچ خبری نیست. خانم مسئول هم می گوید شوهرم نمی دهد چه کار کنم. الان مادرم تا حالا 3 ملیون پول به صندوق داده. می خواستم بپرسم چه کار باید بکنیم؟ آیا می توانیم شکایت کنیم؟

سلام! خدمتتان عرض شود که بیشتر پولهایی که مادرتان و دیگران به صندوق واریز کرده اند در قرعه کشی های ماهانه به افرادی داده شده است که اسمشان درآمده است. یعنی پول یک عده دست عده دیگری است. یک قسمت کوچک هم که دست خانم مسئول صندوق بوده است. بهتر است تمام اعضای صندوق جمع شوند و حساب کتاب کنند و مشکل را حل کنند. اما به هر حال در نهایت اگر مشکل حل نشد و خانم مسئول نیز پولها را پس ندهد و قرعه کشی قطع شود، شما و دیگر اشخاصی که متضرر شده اند می توانند به شورای حل اختلاف مراجعه کرده و با تقدیم دادخواست پول خود را مطالبه کنند. اگر منظورتان از شکایت، شکایت کیفری است این امکان وجود ندارد یعنی شما فقط می توانید از راه طرح دعوای حقوقی پولتان را مطالبه کنبد. موفق باشید!  

با سلام. بنده چند سال پیش وقتی یک دانشجوی ۲۱ ساله بودم با اصرار و تا حدی اجبار شدید خانوادهام به عقد مردی درآمدم. آن موقع عاشق یکی از همکلاسیهایم بودم و خانواده با این بهانه که این پسر بهایی است و خانواده ما مسلمان است و این مساله باعث بروز مشکلات زیادی برایشان میشود، نگذاشتند من با ایشان ازدواج کنم و بعد هم برای این که به قول خودشان عشق نافرجام را از سرم بیرون کنند،من را به نوعی وادار به ازدواج با پسر یکی از همکاران پدرم کردند. اوایل سعی کردم قسمت را بپذیرم و عشقم را فراموش کنم ولی الان چند سال از ازدواجمان میگذرد و هر چند همسرم هم مرد بدی نیست ولی چون هیچ وقت قصد ازدواج با ایشان را نداشتهام و هنوز هم به فکر عشق قبل از ازدواجم هستم، نمیتوانم زندگی با ایشان را ادامه بدهم. الان که چند سال گذشته و از نظر اقتصادی هم تا حدی استقلال مالی پیدا کردهام و دیگر از خانوادهام نمی ترسم، می خواهم درخواست طلاق بدهم. می خواستم بپرسم آیا میتوانم با این استدلال که ازدواج من تحت فشار خانواده بوده از دادگاه تقاضای طلاق کنم؟

با سلام. اگر در هنگام عقد، حق طلاق را برای خودتان منظور نکردهاید، توصیه من به شما این است که اول سعی کنید که با همسرتان صحبت کنید تا به طور توافقی از ایشان جدا شوید اما اگر ایشان با طلاق موافقت نکردند تنها را باقی مانده برای شما از طریق اثبات «عسر و حرج» است یعنی باید برای دادگاه ثابت شود که ادامه زندگی برای شما به قدری سخت شده که دیگر قابل تحمل نیست اما مشکل این است که ممکن است دادگاه با توجه به این که میگویید همسرتان مرد خوبی است و هیچ مشکل خاصی هم ندارد، صرف دوست نداشتن همسر را به عنوان مصداقی از «عسر و حرج» قبول نکند. در ضمن فراموش نکنید که به هیچ عنوان نباید در دادگاه عنوان کنید که هنوز به فکر عشق قبل از ازدواجتان هستید.  

با سلام. من و خواهر ۱۶ ساله‌ام از زمان جدایی پدر و مادرمان با مادرمان زندگی می‌کنیم. مادرمان دبیرعلوم است و حقوقش کفاف خرج ما را نمی‌دهد. پدرم شغلش آزاد دارد. چند سالی است که ازدواج کرده و با این بهانه که من و خواهرم دیگه از آب و گل در آمده‌ایم و درآمد کمی دارد، خرج ما را نمی دهد و همه درآمدش را صرف همسر جدیدش می‌کند. هر چقدر هم بزرگترهای فامیل واسطه شدند و از او خواهش کردند که به تعهدات پدری خودش عمل کند، زیر بار نمی رود. دیگر از وساطت بزرگترها ناامید شده‌ام و می‌خواهم از طریق قانونی عمل کنم. می خواستم بدانم آیا می‌توانم به همین دلیل از پدرم شکایت کنم؟ لازم به ذکر است که من ۱۹ سالم است و خواهرم هم ۱۶ سالش است.

با سلام. مطابق قانون نفقه (خرج و مخارج زندگی) فرزندان با پدر است. هر چند در قانون سن خاصی برای نفقه تعیین نشده و رویه دادگاه‌ها نیز در این مورد متفاوت است اما تا زمانی که عرفا فرزند محتاج باشد و نتواند مخارج خودش را تامین کند،  پدر موظف به پرداخت نفقه است و اگر در میزان نفقه اختلاف به وجود آید، تعیین مقدار آن با قاضی خواهد بود. در نتیجه اگر پدرتان از پرداخت هزینه شما و خواهر ۱۶ ساله‌اتان امتناع می کند، شما می توانید برای الزام ایشان به پرداخت نفقه به شورای حل اختلاف مراجعه کرده و در آن جا طرح دعوا کنید. در این صورت قاضی میزان نفقه را مشخص و ایشان را به پرداخت نفقه محکوم می‌کند مگر این پدرتان بتواند ثابت کنند که توانایی مالی برای پرداخت نفقه را ندارد، چرا که طبق قانون تنها زمانی فرد ملزم به پرداخت نفقه است که توانایی مالی آن را داشته باشد. در صورتی که عدم توانایی مالی پدرتان ثابت شود، قاضی می‌تواند کس دیگری را از بین فامیل (در مرحله نخست پدربزرگ پدری) با توجه به توانایی مالی فرد برای پرداخت نفقه تعیین کند. هم چنین شما می‌توانید از ایشان طبق قانون حمایت از خانواده نیز شکایت کیفری کنید. مطابق ماده ۵۳ این قانون اگر مردی با وجود داشتن توانایی مالی از دادن نفقه زن و سایر افراد واجب‌النفقه‌اش خودداری کند، در صورت شکایت شاکی به حبس تعزیری درجه ۶ (حبس بیش از شش ماه تا دو سال) محکوم می‌شود اما در نظر داشته باشید که  مطالبه نفقه فرزند نسبت به ایام گذشته امکان پذیر نیست و شما تنها می توانند نفقه آینده را مطالبه کنید.  

سلام خسته نباشید! یک هفته ماشینم در اطراف تهران خراب شد به همین دلیل پیاده به را افتادم تا به یک جایی برسم و مکانیک پیدا کنم. از جلوی یک خانه ویلایی رد می شدم که ناگهان سگی از حیاط خانه به من حمله کرد. از چند ناحیه زخمی شده م. پس از 10 دقیقه صاحب خانه رسید و سگ را دور کرد. دست و پایم به شدت آسیب دیدند . به هر حال به بیمارستان رفتم و یک روز هم بستری شدم. می خواهم شکایت کنم. آیا می توانم شکایت کنم؟ چه کار باید بکنم؟ آیا می توانم خسارتهایم را بگیرم؟ دیروز رفتم در خانه صاحب سگ گفتند که به ما ربط نداره چون همه اینجا سگ دارند و باید دقت می کردم و گفتند حیوان است دیگر نمی شود کنترل کرد و از این حرفها.

سلام! اگر حمله سگ به شما در اثر سهل انگاری صاحب یا متصرف آن باشد، می توانید خسارت یعنی دیه و هزینه درمان را از متصرف سگ دریافت کنید. بر اساس ماده 522 قانون مجازات اسلامی: «متصرف هر حيواني كه از احتمال حمله آن آگاه است بايد آن را حفظ نمايد و اگر در اثر تقصير او، حيوان مزبور به ديگري صدمه وارد سازد، ضامن است. ولي اگر از احتمال حمله حيوان آگاه نبوده و عدم آگاهي ناشي از تقصير او نباشد، ضامن نيست.» در مورد شما هم به نظر می رسد متصرف آن سهل انگاری انجام داده و اقدامات لازم برای حفظ سگ را انجام نداده است. به هر حال لازم است به دادسرای محلی که این اتفاق افتاده بروید و از متصرف سگ شکایت کنید. دادسرا شما را برای تعیین میزان صدمات وارده به پزشکی قانونی ارسال می کند. بهتر است پرونده پزشکی تان را نیز به دادسرا ارائه دهید. به هر حال دادسرا با دعوت متصرف سگ و انجام تحقیقات لازم پرونده را به دادگاه خواهد فرستاد و دادگاه در مورد مساله و میزان دیه تصمیم گیری خواهد کرد.

با سلام. من یکی از خوانندگان سایت شما و ساکن سوید هستم. یک سوالی از شما داشتم. می‌خواستم بدانم این که در برخی فیلم‌ها نشان می‌دهند که در ایران افرادی را که رابطه جنسی خارج از ازدواج دارند، سنگسار می‌کنند، واقعیت دارد یا بخشی از پروپاگاندای غرب است؟ یعنی واقعا هر کسی که در ایران به جرم داشتن رابطه خارج از ازدواج دستگیر و محاکمه و محکوم شود، سنگسارش می‌کنند؟

با سلام. در قانون مجازات اسلامی البته مجازات سنگسار وجود دارد اما نه برای هر رابطه خارج از ازدواجی بلکه در مورد رابطه خارج از ازدواج زن یا مردی که همسر دارد این مجازات در قانون تعیین شده است اما این مجازات تاکنون خیلی به ندرت اجرا شده است. یکی از دلایلش شاید این باشد که در مواقعی که مرد زن دار با زن مجردی رابطه خارج از ازدواج برقرار می‌کند و بعد دستگیر می‌شوند، می توانند عنوان کنند که صیغه کرده بوده‌اند البته این فقط در مواردی امکان‌پذیر است که زن شوهر نداشته باشد چون زنی که شوهر دارد دیگر نمی‌تواند صیغه کسی بشود. علاوه بر همه این‌ها برخی از راهکارهای قانونی هم برای جلوگیری از اعمال مجازات سنگسار در نظر گرفته شده است. به عنوان مثال اگر شخصی که در معرض محکومیت به زنای مستوجب سنگسار است، بتواند ثابت کند که چون همسرش در سفر یا حبس بوده یا یک بیماری مقاربتی داشته، نمی‌توانسته با او رابطه جنسی برقرار کند، طبق قانون سنگسار نمی شوند. در ضمن اثبات این جرم تنها با ۴ بار اقرار خود شخص یا شهادت چهار مرد که رابطه جنسی را دیده باشند، امکانپذیر است و در نتیجه در عمل نیز اثبات این مساله به آسانی ممکن نیست.  

سلام! من در یک فروشگاه مواد غذایی که چند شعبه هم دارد با معرفی یکی از آشنایان کاری پیدا کردم. مسئول فروشگاه می گوید باید مبلغ پانزده ملیون تومان به عنوان امانت بدهی. می گوید یک کاغذی هم می نویسیم تا مشخص باشد که پول برای امانت است.البته این حرفها را به آشنایم گفته و ایشون به من منتقل کرده است. راستش سال پیش پول یکی از دوستانم را همین طور خورده بودند. در این دوره زمانه نمی شود به کسی اعتماد کرد. می خواستم بپرسم که آیا کاغذ دست نویس اعتبار دارد؟ اگر فرداروزی مشکلی پیش آمد می توانم پولم را پس بگیرم؟ ممنون می شوم اگر راهنمایی کنید

سلام! خدمتتان عرض شود که کاغذ دست نویس در صورتی که به امضای طرف رسیده باشد سند عادی محسوب شده و دارای اعتبار حقوقی است گرچه اعتبار آن به اندازه اعتنبار سند رسمی نمی باشد. اما اگر پول را بابت امانت می خواهد می توانید با ایشان صحبت کنبد و یک چک به مبلغ پانزده ملیون تومان به ایشان بدهید و قید کنید که چک امانی است. اما نهایتا اگر قبول نکرد پیشنهاد می شود با مراجعه به یک دفترخانه اسناد رسمس سندی تنظیم کنید که نشان دهد شما پول را بابت امانت می دهید. در نهایت اگر این هم امکان پذیر نشد دقت کنید که کاغذ عادی را با دست خط خود بنویسد و مبلغ و تاریخ و امانت بودن قید شود. حتما دقت کنید که مسئول فروشگاه سند را امضا کند. اگر این سند نزد دو نفر شاهد تنظیم شود و شاهدان نیز امضا کنند بهتر است. موفق باشید!  

سلام. چند روز پیش ماموران نیروی انتظامی بدون اینکه مجوزی داشته باشند ریختند ساختمان ما و از پشت بام ماهواره ها رو جمع کردند. خانه من طبقه آخر است و وقتی فهمیدم که ماموران آمدند رفتم پشت بام. رفتار مامورها خیلی بد بود و حتی وسایل دیگر را هم که در پشت بام بود را بهم می ریختند. خانم من در پشت بام لباس پهن کرده بود . یکی از مامورها هرچی لباس بود را برداشت از پشت بام پرت کرد پایین. من به مامورها گفتم که چرا این طور رفتار می کنید و همه چیز را خراب می کنید . یکی از ماموران آمد و یقه مرا گرفت و حول داد یک فحش بسیار بدی هم گفت که من عصبانی شدم و ایشان را هول دادم که به زمین خورد. خلاصه من را گرفتند و بردند به کلانتری و یک شب هم نگه داشتند. خیلی هم اذیت کردند. صبح مرا به دادسرا بردند. در دادسرا قاضی گفت که تمرد کرده ام. بالاخره دامادمان سند گذاشت و آزاد شدم. آلان می خواسم بدانم چه می شود؟ آیا من محکوم می شوم؟ تمرد یعنی چه؟ خیلی نگرانم لطفا مرا راهنمایی کنید.

سلام! متاسفم از اتفاق پیش آمده. خدمتتان عرض شود که تمرد یعنی مقامت در برابر ماموران دولتی در حال انجام وظیفه. در مورد شما نیروی انتظامی از شما به دلیل مقاومت در برابر جمع کردن ماهواره شکایت کرده است. مجازات تمرد بدون استفاده از اسلحه سه ماه تا یکسال حبس است. اگر در دادسرا علیه شما کیفرخواست صادر شود پرونده به دادگاه کیفری دو ارسال می شود. به هر حال چه در دادسرا و چه در دادگاه بگویید که درگیری شما با مامور به دلیل جمع آوری ماهواره نبوده است بلکه به دلیل تخریب دیگر وسایل بوده است. از آنجا که نگهداری ماهواره جرم است هیچ حرفی در مورد ماهواره نزنید. حتی اگر صورتجلسه ای نباشد می توانید داشتن ماهواره را نیز انکار کنید. به هر حال مهمترین مساله این است که به قاضی بقبولانید که شما مقاومتی در برابر جمع آوری ماهواره ها نداشتید. همچنین بگویید که درگیری شدیدی هم اتفاق نیفتاده است و توهینهای مامور باعث شروع مشاجره شده است. 

سلام! من در سوئد زندگی می کنم و با یک خانمی از ایران آشنا شدم و ازدواج کردیم. بعد از ۳ ماه زندگی مشترک متوجه شدم خانمم بهم خیانت کرده و با یکی در ارتباطه از طریق خواندن پیام هاش و ضبط مکالماتش. من و خانمم هر دو تبعه ایران هستیم و پاسپورت ایرانی داریم و اینجا ویزای موقت داریم.در دادگاه ایران تقاضای طلاق کردم . طبق اطلاعی که من دارم چون ما تبعه ایران هستیم قانون ایران در مورد طلاق اجرا میشه آیا درسته؟ خانمم دوباره برگشته آلمان بدون اطلاع من ولی من بهش اجازه ندادم که وارد خونه بشه آیا کار من غیر قانونیه با توجه به اینکه درخواست طلاق کردم؟ خانمم میخواد اینجا از من شکایت کنه و اینجا درخواست نفقه بده. آیا با توجه به اینکه من درخواست طلاق دادم و البته ایشون رو به خونه راه ندادم و با توجه به اینکه ما تبعه ایران هستیم ایشون میتونه در آلمان درخواست نفقه بکنه؟ آیا در مورد نفقه قانون آلمان اجرا میشه یا قانون ایرن؟ سوال آخرم اینکه اگر ثابت کنم ایشان به من خیانت کرده باز هم باید مهریه بدم؟

سلام! در مورد احوال شخصیه مانند طلاق قانون ایران اجرا خواهد شد. در مورد اینکه شما در آلمان همسرتان را به خانه راه ندادید به نظر می رسد این مساله بر اساس قوانین آلمان رسیدگی شود اما در مورد دیگر مسائل از جمله مهریه و نفقه قوانین ایران اجرا خواهد شد مگر اینکه شما در آلمان پناهنده شده باشید.  به هر حال در دادگاه آلمان ذکر کنید که در ایران دعوی مطرح شده و در حال رسیدگی است. اما توجه کنید هر کشور رویه متفاوتی دارد. ممکن از برخی دادگاههای آلمان به دعوای نفقه رسیدگی کرده و حکم بدهند. بهتر است برای اطمینان از یک وکیل آلمانی نیز مشاوره بگیرید و یا به احتمال بسیار در دادگاههای خانواده آلمان مراکز مشاوره وجود دارد به آنها نیز می توانید مراجعه کنید. اما در هر حال بر اساس قوانین ایران دعوای طلاق و نفقه و مهریه و امثالهم بر اساس قوانین ایران باید رسیدگی شود. در مورد سوال آخرتان عرض شود خیانت کردن یا نکردن همسرتان هیچ ارتباطی به مهریه ندارد. اگر همسرتان مهریه اش را مطالبه کند شما در هر حال باید آن را بپردازید حتی اگر خیانت را ثابت کنید.   

با سلام. من یکی از خوانندههای سایت شما هستم. چند روز پیش سوالی از یک دختر ایرانی خواندم که در مورد ازدواج با نامزد اسرائیلیاش از شما پرسیده بود و این طور که مشاوران سایت هم گفته بودند، ثبت ازدواجشان طبق قانون ایران خیلی راحت نیست و نیازمند انجام اقداماتی مانند مسلمان شدن مرد و گرفتن اجازه از دولت است. من هم به نوعی مشکل این خانم را دارم. دانشجوی معماری در پاریس هستم و چند سال پیش با یکی از همکلاسیهایم که ایرانی - فرانسوی است آشنا شدم که این آشنایی در نهایت به ازدواج ما در فرانسه منتهی شد. هر چند همسرم آدم مذهبیای نیست اما از یک خانواده کاتولیک به شدت مذهبیه و نمیخواهم اول ازدواجمان با درخواست تغییر دینش (ولو به طور صوری) پدر مادرش را با خودم بد کنم. ولی از آن طرف هم به شدت دلم برای زندگی در ایران تنگ شده و همسرم هم قبول کرده که برای چند سالی زندگی کردن در ایران را با من امتحان کند. می خواستم بپرسم اگر طبق قانون ایران ازدواج نکنیم، با توجه به این که طبق قانون فرانسه رسما زن و شوهر هستیم ممکن است در ایران مشکلی برایمان به وجود آید؟

سلام. از آن جا که طبق قانون ایران ازدواج زن مسلمان ایرانی تنها با مرد مسلمان امکان پذیر است و همسرتان هم مسیحی هستند، در نتیجه از نظر قوانین ایران اصولا ازدواجی بین شما صورت نگرفته در نتیجه اگر به ایران بروید همیشه امکان آن وجود دارد که با اتهام «رابطه نامشروع» مواجه شوید که مجازات آن طبق قانون مجازات اسلامی شلاق تا ۹۹ ضربه است. در ضمن اگر شما فرزندی هم به دنیا بیاورید، فزرند شما از نظر قانون ایران «نامشروع» تلقی شده و طبق قانون ایران از شما ارثی نمی برد. مشکل دیگر نیز تابعیت شما خواهد بود. چرا که اگر شما تابعیت فرانسه را کسب کرده باشید، قانونا حق داشتن اموال غیرمنقول در ایران را ندارید و طبق قانون مدنی کلیه اموال غیرمنقول شما با نظارت دادستان به فروش رسیده و پس از وضع مخارج فروش، قیمت آن به شما داده میشود هر چند این قانون تا الان چندان اجرایی نشده است. علاوه بر آن طبق قانون، از اشتغال به وزارت و معاونت وزارت و عضویت مجالس مقننه و انجمنهای ایالتی و ولایتی و بلدی و هر گونه مشاغل دولتی نیز محروم خواهید بود.  

آیا چیزی به عنوان حداقل سن ازدواج در قوانین ایران وجود دارد که از این ازدواج‌ها جلوگیری کند؟  اگر وجود دارد، چه سنی است؟ آیا حداقل سن ازدواج در قبل و بعد از انقلاب تفاوتی کرده؟

با سلام. ‌قبل از انقلاب ۱۳۵۷، سن ازدواج در مورد دخترها ۱۸ سال و در مورد پسرها ۲۰ سال تعیین شده بود. ‌بعد از انقلاب، حداقل سن ازدواج در قانون مدنی، بلوغ شرعی (یعنی ۹ سال برای دختران و ۱۵ سال برای پسران) تعیین شد که البته این مساله همواره مورد اعتراض و انتقاد شدید فعالین حقوق زن و کودک بود تا این که بالاخره در نتیجه این اعتراض‌ها در سال ۷۹ در قانون مدنی اصلاحاتی صورت گرفت و بر اساس آن، حداقل سن ازدواج برای دختران ۱۳ سال و برای پسران ۱۵ سال تعیین شد. هر چند ۱۳ سال و ۱۵ سال هنوز سن پایینی برای ازدواج است، اما متاسفانه قانون ایران حتی اجازه ازدواج زیر این سنین را هم به شرط رضایت پدر یا پدربزرگ پدری و تشخیص دادگاه مبنی بر این که این ازدواج به مصلحت کودک است، داده و در نتیجه به این ترتیب قانونا حتی امکان ازدواج دختران زیر سن ۱۳ سال هم وجود دارد.

آیا شما هم سوالی برای مشاور ما دارید؟ آیا شما هم سوالی حقوقی دارید؟

تیم ما آماده کمک است، سوال خود را اینجا ارسال کنید.

بپرس