close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.

سوالات حقوقی

سوالات خود را از کارشناس ما بپرسید

سلام وخسته نباشید؛ احتمالا از اعتراضات به اخذ شهریه دروس جبرانی در دانشگاه روزانه و دولتی تهران آگاهید. تصور ما دانشجویان این است که دوره روزانه دانشگاه های دولتی رایگان است ولی مسوولان «دانشگاه تهران» ادعا می کنند قوانین وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری و مصوبه هیأت امنای دانشگاه تهران در سال 1387 به آن ها اجازه می دهد که برای دروس جبرانی پول بگیرند؛ 817 هزار تومان برای شش واحد جبرانی تحمیلی، برابر دو ترم (40 واحد) دانشگاه های غیرانتفاعی دوران کارشناسی. یعنی برای هر واحد، 136 هزار تومان دریافت می کنند. نکته جالب که از نظر رسانه ها مغفول مانده، این است که واحدهای جبرانی اصولا فقط برای تغییر رشته ای ها است اما دانشگاه تهران برای کسانی که رشته هایشان در لیسانس و فوق لیسانس یکسان بوده هم این واحدهای جبرانی را در نظر گرفته است. حالا سوال من این است که اگر واقعا مصوبه ای باشد، آیا دانشگاه می تواند این پول را از ما بگیرد؟ و ما چه طور می توانیم شکایت کنیم.

با سلام! بر اساس قوانین و مقررات، تحصیل در دوره روزانه در دانشگاه های دولتی رایگان است و حتی این امر به نحوی در اصل 30 «قانون اساسی» مورد تاکید قرار گرفته است. با این وجود، ظاهرا مصوبه هایی وجود دارند که به دانشگاه اختیار دریافت شهریه بابت دروس جبرانی را می دهند. اما این مصوبه ها از طرف مراجع اداری تصویب شده اند و جنبه قانونی ندارند. هر مصوبه ای هم که خلاف قانون باشد، اعتبار ندارد. به همین دلیل بهتر است دانشجویان به صورت دسته جمعی دادخواست ابطال مصوبه های مربوطه را بدهند. از جمله این مصوبه ها، ماده 9 «آیین نامه آموزشی دوره کارشناسی ارشد ناپیوسته» مصوب «شواری عالی برنامه ریزی آموزشی» وزارت علوم است. موفق باشید.

سلام؛ یک مشکلی برای خانواده ما پیش آمده است که ممنون می شوم راهنمایی کنید. عرض شود که پدر من 45 سال پیش با یک خانمی ازدواج می کند و چون آن خانم بچه دار نمی شده است، از پرورشگاه یک پسر بچه تازه متولد شده را به سرپرستی می گیرند. پدرم شناسنامه بچه را هم به نام خودش می گیرد. بعد از گذشت 10 سال، پدرم برای این که از خودش فرزند داشته باشد، با مادر من ازدواج می کند که صاحب سه فرزند می شوند و یکی از آن ها، بنده هستم. پدرم دو خانه داشت که در یکی خانم اولش و فرزندخوانده آن ها زندگی می‌کردند و در خانه دیگر ما. تقریبا دو ماه پیش پدرم در اثر بیماری فوت کرد و ما الان در حال گرفتن گواهی حصر وراثت هستیم. اما چون نام آن فرزند خوانده در شناسنامه پدرم است، می گویند او هم جزو وراث محسوب می شود. واقعیت این است که ما و مادرمان نمی خواهیم او ارثی ببرد اما خانم پدرم می گوید همه مساوی هستند و ارث به پسر من هم می‌رسد. حالا سوال من این است که الان که یک فرزندخوانده وجود دارد، به او هم ارث می رسد؟ چه طور باید اثبات کنیم ایشان فرزند پدرم نیست؟

سلام! بر اساس قوانین، فرزندخوانده ارث نمی برد. اما در این مورد، چون در اوراق رسمی، قیدی با عنوان این که ایشان فرزندخوانده است وجود ندارد، نامش در گواهی حصر وراثت به عنوان ورثه خواهد آمد. مگر این که شما از طریق دادگاه، دعوای «نفی نسب» مطرح و ثابت کنید که ایشان فرزند خوانده است. اگر پرورشگاهی را که فرمودید، می دانید کجا است، به آن جا و یا هر اداره دیگر که ممکن است مدارکی موجود باشد، مراجعه کنید و ببینید که آیا مدرکی دال بر این که پدرتان نوزاد را از آن جا گرفته است، وجود دارد یا نه. اگر وجود نداشت، باید تقاضای آزمایش «دی ان ای» بدهید. به هر حال، دادگاه بررسی خواهد کرد و اگر به این نتیجه رسید که فرد مزبور فرزند پدرتان نبوده است، ایشان را از شمار وراث خارج خواهد کرد. موفق باشید.

سلام؛ چند وقت پیش دادخواست طلاقم را با تمام مدارکی که در دست داشتم، به دادگاه بردم. وقت رسیدگی هم مشخص کرده‌اند. اما پیامی با عنوان این که شما شاکی دارید، برای همسرم ارسال شده است. درصورتی که من فقط دادخواست طلاق داده‌ام و شکایتی در کار نیست. شوهرم از زمان دریافت این پیام، مدام از طریق تلفن و حتی حضوری من و فرزندان‌مان را تحت فشار قرار داده است که شکایت خود را پس بگیر، درغیر این صورت می‌آیم و تمامی خانه را به هم می ریزم. به علاوه، با وجود آگاهی از صدور ابلاغیه، دیروز راهی مسافرت شده و به دخترم گفته است به دادگاه نخواهند آمد و دادگاه هم حق طلاق دادن ندارد. اگر او بعد اظهار بی‌اطلاعی از وقت دادگاه کند و سفرش را بهانه عدم حضورش قرار دهد، تکلیف چیست؟ سوال دیگر این است که او دو سال و چهارماه است خانه را ترک کرده اما تا اسفند 1396، تنها چند مرتبه 100یا200هزار تومان برای هزینه های منزل و بچه ها پرداخت کرده است. یکی از دلایل دادخواست طلاق من هم عدم پرداخت نفقه بوده است. اما امروز، بعد از هفت ماه، مبلغ 500هزار تومان را به حساب من برای هزینه منزل ریخته است. با این وصف، آیا از نظر دادگاه، نفقه را پرداخت کرده است؟

با سلام! این پیامی که می فرمایید، آیا از دادسرا آمده است یا دادگاه خانواده؟ اگر از دادگاه خانواده آمده، مربوط به طلاق است و شکایتی در کار نیست. چون امکان ندارد از دادسرا آمده باشد مگر این که شما به دلیل ترک نفقه، در دادسرا شکایت کرده باشید که ظاهرا این کار را انجام نداده اید. ترک زندگی مشترک بدون عذر موجه به میزان شش ماه متوالی و 9 ماه متناوب، خود موجب «عسر و حرج» است و از این بابت نیز می توانید تقاضای طلاق دهید. از طرف دیگر، عدم پرداخت نفقه هم از موجبات طلاق به شمار می رود و این دادگاه است که تشخیص می‌دهد نفقه به صورت کامل پرداخت شده است یا نه. بنابراین، در جلسه دادرسی، شما علاوه بر نفقه، مساله ترک زندگی را هم مطرح و اگر امکان دارد، شاهد هم جهت اثبات ترک زندگی مشترک معرفی کنید. صرف رفتن به سفر دلیل موجهی برای عدم شرکت در جلسه دادرسی نیست. بنابراین، لزومی ندارد در دادگاه بگویید ایشان سفر رفته است بلکه بگویید مدت ها است خانه را ترک کرده و خبری از او ندارید. دادگاه اقدام به رسیدگی و تحت شرایطی، صدور حکم غیابی خواهد کرد. موفق باشید!

سلام؛ در مورد بچه های برادرم سوالی داشتم. خانم برادر من چهار سال پیش در اثر سرطان فوت کرد. بعد از آن برادرم بچه ها را برای نگه داری پیش مادرم که ۶۰ سال سن دارد، گذاشت و خودش برای کار رفت شهر دیگری. هر از چندگاهی هم خرجی بچه ها را می فرستد. دو سال قبل با یک خانمی ازدواج کرد و الان از او هم یک بچه تازه متولد شده دارد. متاسفانه برادرم هیچ توجهی به این بچه ها ندارد و دیگر خرجی هم برایشان نمی فرستد. بهانه اش این است که وضعیت بازار خراب است و همه چیز گران شده است و خانم من قبول نمی کند بچه ها با ما زندگی کنند و از این حرف ها. پدر و مادر من هم سنی ازشان گذشته است و با حقوق اندک بازنشستگی پدرم زندگی می کنند. این حقوق هم کفاف خرج بچه ها را نمی دهد. از طرف دیگر، مادرم توانایی نگه داری دو بچه را ندارد. از یک طرف دل مان برای بچه ها می سوزد، از طرف دیگرهم پدرشان هیچ توجهی به آن ها نمی کند. من تصمیم گرفته ام از طریق دادگاه اقدام کنم برای این که برادرم مجبور بشود از بچه ها نگه داری کند و یا حداقل هزینه های آن ها را بدهد. در این مورد راهنمایی می خواستم.

سلام! خدمت شما عرض شود که نفقه اولاد برعهده پدر است و پدر باید آن را بپردازد و اگر با داشتن توانایی مالی، از تادیه نفقه خودداری کند، مجازات دارد. در ماده ۵۳ «قانون حمایت خانواده» آمده است: «هرکس با داشتن استطاعت مالی، نفقه زن خود را در صورت تمکین او ندهد یا از تأدیه نفقه سایر اشخاص واجب ‌النفقه امتناع کند، به حبس تعزیری درجه شش محکوم می شود.» مدت این حبس، شش ماه تا دو سال است. بنابراین، پدر یا مادرتان می توانند از برادرتان شکایت کنند. توجه کنید شما چون ذی نفع نیستید، حق شکایت ندارید. مساله دیگری که باید توجه کنید، این است که پدر و جد پدری هر دو ولی قهری محسوب می شوند و اگر پدر وظایف خود را انجام ندهد، پدربزرگ پدری موظف به انجام وظایف پدری، از جمله پرداخت هزینه های بچه است. موفق باشید.

سلام. بنده صاحب یک فروشگاه هستم و به دلیل ارتباطم با یکی از مشاورین بهزیستی اقدام به استخدام چند خانم که همگی دارای مشکل مالی بودند در فروشگاه خودم کردم. از همان ابتدا خودشان هم اطلاع داشتند که برای من به لحاظ مالی بیمه کردن آنها امکان پذیر نیست اما امروز با مراجعه مامور تامین اجتماعی و بازرسی از فروشگاه مواجه شدم. با توجه به اینکه خود این افراد نیز تمایلی ندارد که بیمه شوند و با خطر اخراج مواجه هستند چه راه حلی پیشنهاد می کنید؟ خلاصه کلام اینکه اگر کارگری خودش نخواهد بیمه تامین اجتماعی شود و شکایتی ندارد قانون می تواند کارفرما را مجبور کند که او را بیمه اجباری نماید ؟

با سلام ! مطابق ماده ۱۴۸ قانون کار، کارفرما موظف به بیمه کارگر می باشد و مکلف است لیست کارگران را به سازمان تامین اجتماعی ارسال کند. بنابراین اگر خود کارگر هم تمایلی نداشته باشد مسئولیت کارفرما منتفی نخواهد شد. این یم قاعده آمرانه در حقوق کار است و کارگر و کگارفرما نمی توانند در این مورد توافق بکنند. اگر این کارگران را بیمه نکنید مشمول ضمانت اجراهای قانون کار خواهید شد. موفق باشید!

همسر من در موقع ازدواج، اصرار به مهریه سنگین داشت. اما چون مخالفت من و خانواده ام را دید، گفت که شما به خاطر آبروداری، جلوی فامیل ما، در زمان عقد این مهریه را قبول کنید، بعد من می آیم محضر و آن را می بخشم. در زمان عقد هم این کار را کرد؛ یعنی سر سفره عقد، بعد از خطبه و اعلام مهریه و ثبت آن، میکروفن را گرفت و در حضور همه اعلام کرد که من مهریه ام را به همسرم بخشیدم. فیلم مراسم هم موجود است. اما بعد دیگر به روی خودش نیاورد که بخواهد به محضر بیاید و رسما مهریه را ببخشد. می خوام بپرسم آیا الان مهریه به گردن من هست یا نه و اگر مشکلی پیش بیاید، می شود به آن فیلم عروسی و اعلام شفاهی بخشیدن خودش استناد کرد؟

با سلام! از آن جا که همسرتان در مراسم اعلام کرده است و قطعا شاهدان زیادی وجود دارد، می توانید با معرفی چند شاهد به اضافه ارایه فیلم، اثبات کنید که همسرتان مهریه را بخشیده است. اما در صورت اثبات هم ایشان می تواند از بخشش خود رجوع کند و آن را پس بگیرد. یعنی رجوع از بخشش در مهریه امکان پذیر است. مگر این که این بخشش، معوض و در قبال چیزی بوده و یا عنوان شده باشد که ذمه زوجه از دین بری می شود. بنابراین، بهتر است به دفترخانه اسناد رسمی بروید و در آن جا همسرتان شمار را از مهریه ابرا کند. موفق باشید.

سلام؛ من حدود یک سال و نیم پیش از همسرم جدا شده ام. من در یکی از سازمان های به اصطلاح مکتبی و انقلابی شاغل هستم. پدر خانم سابقم که یک روحانی جانباز ۷۰ درصد است، اکنون پس از یک سال و نیم جدایی، به نیت آسیب زدن به من، به محل کارم مراجعه کرده و نسبت هایی از قبیل توهین به شهدا و جانبازان، انتقاد به مسوولین نظام، داشتن دیدگاه‌های نزدیک به فرقه های ضاله، قبول نداشتن زیارت عاشورا، تغییر مذهب و امثالهم به من وارد کرده است. برای هیچ کدام از این نسبت ها هم نه مدرکی ارایه داده است و نه کلا مدرکی وجود دارد چون از پایه دروغ هستند. اما به دلیل حساسیت شغلی، مشکلاتی برای من پیش آمده است. آیا می توانم از پدر خانم سابق خود شکایت کنم؟

با سلام! نسبت دادن یک جرم به دیگری افترا محسوب می شود و مجازات آن زندان است. اگر شما مدارکی دارید که ایشان به محل کارتان رفته و چنین افتراهایی به شما زده است، می توانید افتراهای ایشان را اثبات کنید. باید به دادگاه ویژه روحانیت بروید و از ایشان بابت افتر و اعمال خلاف ایشان شکایت کنید. توجه داشته باشید که صرف ادعا ثابت کننده نیست، شما باید مدارکی، از جمله شاهد برای اثبات ارایه دهید. سعی کنید همکاران خود را که شنیده اند ایشان چنین نسبت هایی به شما داده است را برای ادای شهادت در دادگاه قانع کنید. بدون ارایه دلیل، شکایت شما به نتیجه نخواهد رسید. موفق باشید.

سلام! خدمتتان عرض شود که یک خانه معمولی جزء مستثنیات دین است. یعنی اگر خانمتان مهریه را به اجرا بگذارد و شما اگر یک خانه داشته باشید نمی تواند این خانه را بابت مهریه توقیف کند. البته اگر خانه تان خیلی گرانقیمت باشد امکان توقیف آن وجود دارد در این صورت دیگر نمی توانید بگویید که چون پدرتان برای شما خریده است قابل توقیف نیست زیرا خانه ای که قانونا به نام شماست ملک شما محسوب خواهد شد. ضمنا قبل از مطالبه مهریه از طرف خانم امکان انتقال ملکیت خانه وجود دارد اما اگر خانم مهریه را مطالبه کند و بعد شما خانه را به قصد فرار از مهریه به دیگری منتقل کنید در این صورت مرتکب جرم خواهید شد و معامله نیز باطل خواهد بود. موفق باشید.!

سلام! باردار شدن زوجه در عقد موقت، این عقد را به دائم تبدیل نمی کند؛ یعنی در وضعیت شما، شوهرتان الزامی به عقد دائم با شما ندارد و بعد از گذشت مدت عقد، شما دیگر زن و شوهر محسوب نخواهید شد. اما بر اساس ماده، 21 «قانون حمایت خانواده»، اگر زوجه در عقد موقت باردار شود، شوهر ملزم به ثبت آن در دفترخانه است و در صورتی که شوهر از ثبت آن خودداری کند، مجازات دارد و امکان الزام او به ثبت از طریق دادگاه وجود خواهد داشت. در صورت ثبت، فرزند شما در آینده با هیچ مشکلی مواجه نخواهد شد اما همان طور که گفته شد، شما نمی توانید شوهرتان را مجبور به عقد دائم کنید.

سلام. سه سال پیش با یکی از همکلاسی های سابقم ازدواج کردم. مهریه همسرم 800 سکه تمام بهار آزادی است. موقع ازدواج چون به هر حال احساساتی بودیم زیاد فکر مهریه و اینها رو نکردم و هر چه خانواده اش گفتند قبول کردم گرچه پدرم مخالف این مهریه بود. به هر حال بعد از گذشت مدتها از ازدواجمان متوجه شدم اصلا کار خوبی نکردم که این مهریه را قبول کردم. هر وقت اختلافی پیش می آید همسرم من را تهدید می کند که مهریه را می گیرم گرچه واقعیتش مشکل خاص و بزرگی نداریم همان دعوای معمولی زن و شوهری است اما به هر حال منطقی به نظرم نمی آید که این همه سکه مهریه باشد. پدرم ملکی دارد که برای فروش گذاشته و قصد دارد یک آپارتمان برای من بخرد. می خواستم بپرسم اگر خانه به نام من باشد و بعدا همسرم بخواهد مهریه اش را مطالبه کند من می توانم بگویم این خانه را پدرم برای من خریده است و یا می توانم دوباره به نام ایشان کنم؟

سلام! خدمتتان عرض شود که یک خانه معمولی جزء مستثنیات دین است. یعنی اگر خانمتان مهریه را به اجرا بگذارد و شما اگر یک خانه داشته باشید نمی تواند این خانه را بابت مهریه توقیف کند. البته اگر خانه تان خیلی گرانقیمت باشد امکان توقیف آن وجود دارد در این صورت دیگر نمی توانید بگویید که چون پدرتان برای شما خریده است قابل توقیف نیست زیرا خانه ای که قانونا به نام شماست ملک شما محسوب خواهد شد. ضمنا قبل از مطالبه مهریه از طرف خانم امکان انتقال ملکیت خانه وجود دارد اما اگر خانم مهریه را مطالبه کند و بعد شما خانه را به قصد فرار از مهریه به دیگری منتقل کنید در این صورت مرتکب جرم خواهید شد و معامله نیز باطل خواهد بود. موفق باشید.!

سلام؛ من یک خانه در شهرستان‏مان دارم. به دلیل مسایل شغلی، مجبور به نقل مکان به شهر دیگری شده ام و چون از طرف شرکت، خانه ای در اختیار ما گذاشته اند، خانه ام را به صورت مبله به یک نفر اجاره دادم. بعد از یک سال که قرارداد اجاره تمام شد، رفتم و دیدم که بسیاری از وسایل خانه ام خراب شده است. کولر گازی و ماشین لباس شویی کلا از کار افتاده و مبل ها هم از چند جا پاره شده بودند. یعنی یک وسیله سالم در خانه باقی نمانده است. من می خواهم از این آدم شکایت کنم. ممنون می شوم راهنمایی کنید که چه کار باید بکنم.

با سلام! خدمت‏تان عرض شود که این کار مستاجر در قالب خیانت در امانت قابل پی گرد است. در ماده 674 «قانون مجازات اسلامی» آمده است:«هر گاه اموال منقول یا غیر منقول یا نوشته‌هایی از قبیل سفته و چک و قبض و نظایر آن به عنوان اجاره یا امانت یا رهن یا برای وکالت یا‌هر کار با اجرت‌یابی اجرت به کسی داده شده و بنا بر این بوده است که اشیا مذکور مسترد شود یا به مصرف معینی برسد و شخصی که آن اشیا نزد او ‌بوده، آن ها را به ضرر مالکین یا متصرفین آن ها استعمال یا تصاحب یا تلف یا مفقود نماید، به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.» بنابراین، شما به دادسرای محل خانه بروید و با ضمیمه قرار اجاره، یک شکایت علیه مستاجر مطرح کنید. دادگاه مساله را بررسی و احتمالا نظر کارشناس را هم استعلام خواهد کرد. پس از اثبات می توانید خسارات وارده را هم مطالبه کنید. توجه کنید اگر در قرارداد اجاره قید کرده باشید که خانه مبله اجاره داده شده و لوازم خانه سالم بوده است، خیلی راحت به نتیجه خواهید رسید. اما اگر چنین قیدی وجود نداشته باشد، ممکن است در اثبات مساله دچار مشکل شوید. موفق باشید.

سلام. من می‌خواهم از یک پزشک شکایت کنم و تقاضای راهنمایی دارم. من 4 سال پیش ازدواج کردم و در این مدت بچه دار نشدیم. تقریبا شش ماه پیش رفتم به دکتری که از اقوام شوهرم بود. این خانم دکتر پس از معاینه و آزمایش گفت که من نمی توانم از طریق معمولی بچه دار شوم و باید از طریق لقاح مصنوعی این کار انجام شود من هم به دلایلی نمی‌خواستم شوهرم فعلا مساله را بداند. به دکتر دیگری مراجعه کردم و ایشان یک سری دارو داد.یک ماه پیش آن خانم دکتر مساله را به شوهرم گفته است و از آن وقت به بعد من از طرف شوهرم و خانواده اش خیلی تحت فشار قرار گرفته‌ام. می خواستم ببینم آیا این خانم حق داشته مشکل من را به شوهرم بگوید؟ اگر حق نداشته آیا می توانم از او شکایت کنم؟

سلام خانم محترم! خدمتتان عرض شود که افشای اسرار بیمار در قانون جرم انگاری شده و تخلف نیز محسوب می شود. بر طبق ماده 648 قانون مجازات اسلامی: «اطباء و جراحان و ماماها و داروفروشان و کلیه کسانی که به مناسبت شغل یا حرفه خود محرم اسرار می‌شوند هر گاه در غیر از موارد‌قانونی، اسرار مردم را افشا کنند به سه ماه و یک روز تا یک سال حبس و یا به یک میلیون و پانصد هزار تا شش میلیون ریال جزای نقدی محکوم‌می‌شوند.» اما باید توجه کنید که هر مساله ای را نمی توان جزء اسرار دانست. یعنی چون خانم دکتر مساله را به شوهرتان اطلاع داده و اصولا شوهر شما هم در این مساله مرتبط است شاید دادگاه این دکتر را محکوم نکند. البته در این مورد صراحت خاصی در قوانین وجود ندارد و نظر دادگاه در این مورد مهم است. موفق باشید!

سلام خسته نباشید؛ من یک همسایه دارم که خیلی برای ما مشکل ایجاد کرده است. کوچه ما طوری است که زیاد جای پارک ندارد و ساختمان‏ها هم اغلب پارکینگ ندارند. به همین دلیل همه در کوچه پارک می کنند. همسایه بغلی ما حالا روی دیوارش تابلو چسبانده است که در صورت پارک کردن، پنچر می شوید. چند ماه قبل یک بار ماشین مرا پنچر کرده بود که باهم درگیر شدیم. هر چه به او می گویم کوچه که مال شما نیست که نگذارید کسی پارک کند، می گوید جلوی در خانه من که هست. من هم سعی می کنم جلوی خانه ایشان پارک نکنم. اما چند روز پیش یکی از همسایه‌ها یک مراسمی داشتند که جا نبود و من مجبور شدم جلوی خانه ایشان پارک کنم. صبح که پا شدم دیدم، دور تا دور ماشین خط انداخته اند و یکی از آینه هایش و دو تا برف پاک کن آن هم شکسته است. رفتم در خانه همسایه اما گفت که بهت گفته بودم پارک نکن! حالا می خواهم از او شکایت کنم. سوالم این است که اولا ایشان می تواند نگذارد کسی در خانه اش پارک کند یا نه و دوم این که برای شکایت چه کار کنم؟

سلام! در پاسخ به سوال اول‏تان عرض شود که کوچه ها و خیابان ها معابر عمومی محسوب می شوند و تمامی شهروندان حق استفاده از آن ها را دارند. بنابراین، فردی نمی تواند مانع استفاده شهروندان از قسمتی از خیابان که جلوی خانه او قرار گرفته است، شود. به همین دلیل همسایه شما حق ممانعت از پارک کردن ماشین را ندارد. در مورد آسیب رساندن به خودرو هم عرض شود که ایشان به هیچ وجه حق این کار را نداشته است. تخریب بر اساس «قانون مجازات اسلامی»، جرم است. ماده 677 این قانون می گوید: «هر کس عمداً اشیاء منقول و یا غیر منقول متعلق به دیگری را تخریب نماید یا به هر نحو کلاً یا بعضاً تلف نماید و یا از کار اندازد، به‌حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.»  علاوه بر این مجازات، همسایه شما موظف است که خسارات وارده بر خودرو را هم پرداخت کند. بنابراین، شما ابتدا به دادسرا بروید و علیه همسایه تان شکایت کیفری و سپس در دادگاه حقوقی یا شواری حل اختلاف دادخواست مطالبه خسارت را مطرح کنید. مهم ترین چیزی که باید توجه کنید، این است که باید اثبات شود همسایه تان این کار را کرده است. یعنی اگر خودش انکار کند و شاهدی هم وجود نداشته باشد، به صرف اختلاف شما با ایشان، شکایت به نتیجه ای نخواهد رسید. موفق باشید.

سلام! من یک خانم مطلقه هستم که در خانه پدرم زندگی می کنم و خودم هم سرکار می روم. یک برادری دارم که خیلی من را اذیت می کند. مرتبا مرا کنترل می کند و به همه کارم گیر می دهد. حتی به لباس و نحوه آرایش من هم نظارت دارد. چند بار آمده به محل کارم و آبروی مرا برده است. مرتبا به من افترا می زند که با مردها رابطه دارم. چند روز قبل، جلوی چند نفر به من گفت با فلان مرد رابطه جنسی داشته ای و فحش های خیلی بد داد. می گوید تو اگر بدکاره نبودی، شوهرت طلاقت نمی داد. دیگر نمی توانم تحمل کنم. فکر می کنم باید یک جوری ادب بشود. به همین دلیل می خواهم از ایشان شکایت کنم. آیا می توانم این کار را بکنم؟

سلام! بر اساس «قانون مجازات اسلامی»، نسبت دادن زنا به فردی، جرم «قذف» محسوب می شود و مجازات آن 80 ضربه شلاق است. اما توجه کنید که قذف کننده باید قصد انتساب رابطه جنسی را داشته باشد؛ یعنی اگر قصد و جدیتی در کار نباشد و صرفا به عنوان یک فحش گفته شود، قذف منتفی است. در این صورت نیز در قالب افترا و توهین امکان شکایت وجود دارد. بر اساس قانون، اگر کسی به دیگری جرمی را نسبت دهد، مجرم است. به هر حال، مساله مهم این است که شما بتوانید در دادسرا اثبات کنید که ایشان به شما رابطه نامشروع یا زنا نسبت داده است. اگر افرادی که شنیده اند حاضر به شهادت باشند، امکان به نتیجه رسیدن وجود دارد. اما اگر هیچ مدرکی نداشته باشید، صرفا با ادعا شکایت به نتیجه نخواهد رسید. موفق باشید.

سلام! من سه سال پیش ازدواج کردم. در این سه سال ما بچه دار نشدیم. دو ماه پیش رفتیم دکتر و پس از آزمایش های مختلف، مشخص شد که شوهرم نابارور است. به همین دلیل من تصمیم گرفته ام که جدا بشوم. با شوهرم صحبت کردم که توافقی جدا بشویم اما او می گوید صبر کنیم، شاید در آینده علم پزشکی راهی را پیدا کند. یک بار هم گفت که مهریه را ببخش تا طلاقت بدهم اما واقعیتش من نمی خواهم مهریه را ببخشم چون از همان اول ازدواج، مادر شوهرم می گفت ایراد از تو است که بچه دار نمی شوید. حتی پسرش را تحریک می کرد که زن دوم بگیرد. شوهر من هم مرتبا به من سرکوفت می‌زد. اما حالا که مشخص شده ایراد از خودش است، اصلا هم به رویش نمی آورد و برای من شرط و شروط می گذارد. خلاصه می خواهم ببینم سریع‏ترین راه برای طلاق گرفتن چه راهی است؟

با سلام! خدمت‏تان عرض شود که اگر هر یک از زوجین قدرت باروری نداشته باشند، طرف دیگر می تواند تقاضای طلاق کند. بر اساس بند 13 ماده 8 «قانون حمایت خانواده»، مصوب سال 1353، یکی از مواردی که باعث ایجاد حق طلاق برای زن می شود، عقیم بودن مرد است. از طرف دیگر، در عقدنامه ها شرطی وجود دارد که می گوید در صورتی که پس از گذشت پنج سال، زوجه از شوهر خود به جهت عقیم بودن یا عوارض دیگر صاحب فرزند نشود، می تواند از طریق وکالت در طلاق از شوهر خود جدا شود. اگر شما می خواهید هم اکنون از شوهر خود جدا شوید، باید با استناد به نابارور بودن شوهرتان و در قالب «عسر و حرج»»، از دادگاه خانواده تقاضای صدور حکم طلاق را کنید. دادگاه مساله را به پزشکی قانونی ارجاع می دهد و در صورت تایید ناباروری، حکم به طلاق خواهد داد. برای استفاده از وکالت در طلاق بر اساس شرط دهم عقدنامه باید دو سال دیگر صبر کنید. شما الزامی برای بخشش مهریه ندارید و می توانید  تمام آن را مطالبه کنید. موفق باشید.

سلام؛ من به همراه دوستم یک گیم نت داریم. تقریبا یک ماه پیش ماموران نیروی انتظامی ریختند مغازه و همه جا را بازرسی کردند. در فلش مموری یکی از مشتری ها، فیلم های پورنوگرافی وجود داشت که او را با خودشان بردند و مغازه ما را هم پلمب کردند. هر چه هم گفتیم که ما کار خلافی نکرده ایم، گفتند که گزارش رسیده است شما فیلم ها و گیم های مستهجن توزیع می کنید و باید همه کیس‎ها را بازرسی کنیم. ما هم گفتیم خُب بازرسی کنید تا تکلیف ما روشن بشود. اما هنوز این کار را انجام نداده اند. خلاصه یک ماه است مغازه ما را بسته اند و پاسخ‎گو نیستند. در این وضعیت اقتصادی، خیلی با مشکل مواجه شده ایم. سوالم این است که اگرما خودمان پلمب را بشکنیم و مغازه را بازکنیم، چه می شود؟ سوال دومم این است که به جز نیروی انتظامی، به کجا می توانیم مراجعه کنیم؟

سلام! پلمب یک مکان فقط با دستور مقام قضایی امکان پذیر است و نیروی انتظامی نمی تواند به صورت خودسرانه اقدام به این کار کند. به همین دلیل ابتدا بهتر است از طریق دادسرا مطمئن شوید که مغازه به دستور مقام قضایی پلمب شده است یا نه. اصولا باید در دادسرا پرونده ای تشکیل شده باشد. اگر این چنین بود، جویا شوید که پرونده به کدام شعبه بازپرسی یا دادیاری ارجاع شده است. بعد به آن شعبه بروید و کتبا درخواست صدور دستور فک پلمپ کنید. در مورد سوال دیگرتان هم عرض شود که اگر پلمب به صورت قانونی انجام شده باشد و شما خودتان اقدام به شکستن آن کنید، مرتکب جرم خواهید شد. ماده ۵۴۳ «قانون مجازات اسلامی» تصریح می کند: «هر گاه محلی یا چیزی بر حسب امر مقامات صالح رسمی مُهر یا پلمب شده باشد و کسی عالماً و عامداً آن‌ها را بشکند یا محو نماید یا‌عملی مرتکب شود که در حکم محو یا شکستن پلمب تلقی شود، مرتکب به حبس از سه ماه تا دو سال محکوم خواهد شد.» بنابراین، پیشنهاد نمی شود که خودتان اقدام به شکستن پلمب مغازه کنید. موفق باشید.

با سلام خدمت مشاور حقوقی محترم سوالی که من دارم در خصوص مسافرت با ویزای توریستی به اروپا و گرفتن پناهندگی است. یکی از آشنایان ما که آژانس مسافرتی دارد می‌گوید می‌تواند برای ما ویزای توریستی بگیرد و بعد وقتی به مقصد رسیدیم درخواست پناهندگی به آن کشور را بدهیم. می خواستم بدانم آیا چنین حرفی درست است؟ آیا من میتونم با گرفتن ویزای توریستی یک کشور اروپایی و با سفر به اونجا به صورت قانونی٫ تقاضای پناهندگی کنم ؟

مخاطب محترم با سلام     کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو در ماده یک  خود در تعریف پناهنده بیان میدارد " پناهنده کسى است که به علّت ترس موجّه از این که به علل مربوط به نژاد یا مذهب یا ملیّت یا عضویت در بعضى گروه هاى اجتماعى یا داشتن عقاید سیاسى تحت شکنجه قرار گیرد، در خارج از کشور محل سکونت عادى (کشور اصلى خود) به سر مى برد و نمى تواند، و یا به علّت ترس مذکور نمى خواهد، خود را تحت تابعیت آن کشور قرار دهد " بنابراین طبق این تعریف خیلی مهم نیست که شما با پاسپورت و ویزای معتبر یا اینکه بطور غیر قانونی وارد کشوری اروپایی شوید بلکه مهم این است که شما با ارائه دلائلی ثابت کنید که در حال حاضر به دلیل ترس موجه از تعقیب کیفری و شکنجه از کشور خارج شده اید و به خاطر ترس از جانتان نمی خواهید یا نمی توانید به ایران بازگردید در چنین شرایطی شما مشمول اخذ پناهندگی خواهید بود . البته باید توجه داشته باشید  چنانچه شما  با ویزا به اروپا مهاجرت کنید  و سپس به دلیل تعقیب کیفری در ایران اعلام پناهندگی نماید . در چنین شرایطی شما باید با ارائه دلائلی ثابت کنید که تعقیب کیفری شما از سوی مقام قضایی پس از اخذ پاسپورت معتبر و ویزای معتبر بوده است بطوریکه شما به محض اطلاع از تعقیب کیفری با در دست داشتن پاسپورت معتبر و ویزای معتبر و قبل از اینکه مقام قضایی به لحاظ طی شدن روند قضایی فرصت اعلام ممنوع الخروجی شما را به مسئولین ذیربط داشته باشد ( روند اعلام ممنوع الخروجی از سوی مقام قضایی به مسئولین ذیربط بطور معمول یک هفته است ) از کشور خارج شده اید . البته باید توجه داشته باشید که مبنای پذیرش پناهندگی لزوما تعقیب کیفری در ایران و قبل از مهاجرت نیست بلکه اگر شما پس از مهاجرت به اروپا دست به فعالیت هایی بزنید که بواسطه این فعالیت ها به خاطر ترس از جانتان نمی خواهید یا نمی توانید به ایران بازگردید در چنین شرایطی باز هم  شما مشمول اخذ پناهندگی خواهید بود . موفق باشید .

من یک سال در لشکر فاطمیون بودم و دو ماه پیش مرخص شدم. راستش به عشق امام حسین و بی بی زینب به سوریه رفتم. اصلا انتظار مالی نداشتم و فقط می خواستم که با داعش بجنگم. حقوق ما را در آنجا هشتصد هزار تومان قرار دادند. ولی آنجا که بودم دیدم خیلی از افغانها بخصوص آنهایی که در اسپشل فورس افغانستان بودند فقط بخاطر پول آمده بودند سوریه و بعضی از آنها ده میلیون تومان در ماه می گرفتند. بعد از این که این را مطرح کردم گفتند که باشد یک میلیون و پانصد هزار تومان به شما می دهیم و اگر شهید شدید صد و پنجاه میلیون تومان به خانواده می دهیم. بعد که اصرار کردیم گفتند باشد دو میلیون تومان و پانصد هزار تومان می دهیم. ما هم در این شش ماه آخر همین مبلغ را می گرفتیم. ولی یکی از دوستهای ما ساده بود و این کار را نکرد و حقوقش همان هشتصد هزار ماند. او با اخلاص می جنگید و همه فرماندهان سپاه هم از او تعریف می کردند. ایشان یکبار به ایران برگشتند و سه هزار دلار پاداش گرفتند ولی حقوق ایشان اضافه نشد. این بنده خدا دو ماه پیش شهید شد. چند هفته پیش سپاه به خانواده اش ده میلیون تومان داد و گفتند ماهی هم پانصد هزار تومان به آنها می دهند. ایشان یک زن و سه بچه دارد. چگونه می توانند با پانصد هزار تومان در ماه زندگی کنند؟ آیا خانواده او می توانند از سپاه شکایت کنند و پول بیشتری طلب کنند؟ یا این که اگر طلب کنند حقوق قطع می شود؟

پاسخ:ابتدا به بنیاد شهید رفته و ببینید که آیا نام فرد منوفی در لیست بنیاد است یا نه. اگر نباشد باید از طریق سپاه ایشان شهید اعلام شده و سپس مزایا و حقوق مربوط به شهدا مطالبه شود. با توجه به اینکه قراردادی میان سپاه و افرادی که به جنگ می روند وجود ندارد و آنها نیروئی سپاه محسوب نمی شوند به همین دلیل امکان مطالبه پول بیشتر از طریق شکایت یا طرح دعوی وجود ندارد. موفق باشید!​

سلام, من شهروند افغانستان هستم اما در ایران دنیا آمدم و در ایران زندگی می کنم. از چند سال پیش خانواده ام را پیش خانواده خانمم در هرات به آنجا بردم و خود در ایران ماندم ولی هر از گاهی برای دیدن خانواده به همراه چند تن از دوستانمان به صورت قاچاقی افغانستان می رویم و به ایران باز می‌گردیم. همیشه با پرداخت رشوه مشکل رفت و آمد من و دوستانم حل می‌شد. هر چهار پنج نفر ما پنجاه هزار تومان به قاچاقچی میدادیم و او هم با هماهنگی با پلیس ایران و افغانستان ما را از مرز رد می‌کرد. اما چند هفته پیش هنگام بازگشت از افغانستان پلیس مرزی ایران از قاچاقچی ما پول زیادی خواست و قاچاقچی هم با او درگیر شد. در نتیجه هم قاچاقچی و ما پنج نفر را بعد از کتک زدن سه روز به زندان انداختند و به افغانستان برگشت دادند. ناگفته نماند که همه پولهای ما که در جمع حدود یک میلیون تومان میشد را هم از ما گرفتند. یکی از دوستان ما که از ناحیه سر ضربه دیده بود در زندان مداوا نشد همانطور با سر زخمی رفت پس از بازگشت به درمانگاه در هرات رفت و متاسفانه بعد از چند روز درگذشت. او تنها نان آور همسر و سه کودکش بود. کوچکترین آنها سه سال دارد و دختر بزرگش هشت سال دارد. ما بعد از یک هفته دوباره از راهی دیگر به ایران بازگشتیم و با کمک دوستان و اهل محل مبلغی برای خانواده او فرستادیم. آیا خانواده او حقی دارند که از پلیس ایران شکایت کنند؟ آیا ما افغانها اصلا حقی در ایران ایران داریم؟

 با سلام! خدمتتان عرض شود که اولیای دم فردی که مرحوم شده است اختیار شکایت در ایران را دارند اما اثبات مساله بسیار دشوار است. زیرا اولا این فرد در افغانستان فوت کرده و پزشکی قانونی ایران جسد را معاینه نکرده است بنابراین علت مرگ مشخص نشده است دوم اینکه اثبات اینکه مامور پلیس ایشان را مورد ضرب و جرح قرار داده دشوار است. به هر حال امکان شکایت وجود دراد. اگر اطلاعات دقیقتری می خواهید لطفا ایمیل یا شماره تلفنی بدهید تا تماس بگیریم. موفق باشید!​

آیا شما هم سوالی برای مشاور ما دارید؟ آیا شما هم سوالی حقوقی دارید؟

تیم ما آماده کمک است، سوال خود را اینجا ارسال کنید.

بپرس