روایتهای معدودی وجود دارد از مهاجرانی که در اردوگاههای مهاجران، از جمله «عسکرآباد»، نگهداری شدهاند؛ اما همان هم حکایت از اعمال خشونت، آزار و شکنجه مهاجران بوده است. کمبود این روایتها گاه برمیگردد به عدم تمایل بازگشت به خاطرات تلخ آن روزگار و خلاصی از آنچه بر آنها گذشته است.
گذر زمان گاهی نمیتواند مرهم باشد، بلکه خاطرات را کمرنگ میکند و آسیبدیده تمایلی به باز کردن صندوقچههای دردناک ذهنش ندارد.
«حسن حسینی» اما بعد از بیش از پنج سال، آنچه را که در سفر قاچاقی و «سنگ سفید» تجربه کرده است، برای «ایرانوایر» روایت کرد. او در پایان روایتهایش به دردناکترین بخش خاطراتش برگشت و گفت: «خلاصه فکر کنید ما گوسفند بودیم؛ با این تفاوت که به گوسفندان آب و علف میدهند تا نمیرد، اما به ما آب و غذا هم نمیدادند. اینطور داستانها هر روز در ایران اتفاق میافتد. بدتر از همه این که اجازه خارج شدن از اردوگاه را هم نمیدهند.»
***
سال ۱۳۹۴ بود که حسن حسینی، شهروند افغانستانی، تصمیم گرفت برای رهایی از فقر و ناامنی در کشورش راهی کشورهای اروپایی شود. در همان قدم اول اما پس از آن که مرز ایران را رد کرد، به دست نیروهای پلیس مرزی بازداشت شد و سرنوشتش طور دیگری رقم خورد: بازداشت، حبس در اردوگاه، گرسنگی و بیخوابی و در نهایت هم بازگردانده شدن به افغانستان.
هر بیست نفر پس از بازداشت، به پاسگاه مرزی «ماکو» منتقل شدند و از سوی مرزبانان مورد خشونت قرار گرفتند. سربازان آنها را لت و کوب (ضرب و شتم) کردند و به گفته حسن، حتی اجازه توالت رفتن نداشتند. فردای بازداشت، پس از شبی مملو از تحقیر و توهین، پلیس مرزی ضمن دریافت هزینه نقلوانتقال، آنها را به اردوگاهی در «ارومیه» فرستاد. شب شده بود که اتوبوس به اردوگاه رسید. صدها پناهجو و مهاجر در هم میلولیدند و هر لحظه هم بر تعدادشان اضافه میشد. صبح روز دوم بازداشت، همگی این مهاجران به اردوگاه عسکرآباد منتقل شدند.
حسن حسینی در روایتش از آن لحظهها، به ایرانوایر گفت: «ما را به زیرزمین اردوگاه بردند. از پلهها که پایین میرفتیم، سالنی در سمت راستمان بود و یکی هم در مقابلمان؛ هر سالن دو اتاق داشت که در آن پاکستانیها بودند. آنقدر شلوغ بود که به سختی جای نشستن پیدا میشد. آب برای نوشیدن و شستوشو نداشتیم. توالتها همیشه پر بودند و گاهی استفاده از آنها محال به نظر میرسید. سالنها پر از سوسک بودند.»
در اردوگاه از مهاجران افغانستانی و پاکستانی که مدرک اقامت نداشتند، اثر انگشت گرفته شد. بسیاری از آنها مهاجرانی بودند که در نقاط مرزی ایران با افغانستان یا ترکیه هنگام ورود یا خروج از مرز، دستگیر شده بودند. مرحله بعدی انتقال به اردوگاه سنگ سفید برای رد مرز کردن (بازگرداندن) بود.
به گفته حسن، مسئولان اردوگاه عسکرآباد ساعتهای بسیاری به مهاجران گرسنگی میدادند: «ساعت ۹ شب بود که غذایی مثل شوله (نوعی برنج افغانستانی) آوردند. افغانستانیها را جدا کردند و فقط به پاکستانیها غذا دادند. شب وقت خواب سالن سمت چپ را خالی کردند و همهمان را به زور داخل یک سالن جای دادند. بیش از ۵۰۰ نفر بودیم که تا صبح سر پا بودیم. دو شبانهروز در این اردوگاه بودیم و حتی یک تکه نان خشک هم به ما ندادند. رئیسشان فحشهای بدی میداد و یک نوجوان را کتک زد و مدام تهدید به تجاوز جنسی میکرد.»
اردوگاه غرفه هم داشت که در آن ساندویچ و آب به فروش میرسید. هر روز ساعت ۱۱ قبل از ظهر، در آن باز میشد و ساندویچی شامل یک لایه کالباس و دو تکه نان خشک به قیمتی هنگفت به مهاجران فروخته میشد. حسن و همراهانش هم برای زنده ماندن ناچار به تهیه این ساندویچها شدند. آنچه رایگان به آنها داده میشد، فحش بود و کتک و تهدید.
نوبت انتقال به سنگ سفید رسید. حسن هم مثل سایر مهاجران ناچار بود در این مرحله هم هزینه نقل و انتقال را بپردازد: «بعضی از بچهها پول نداشتند. اما سربازان نمیپذیرفتند و آنها را با شلنگ کتک میزدند.»
«خوششانسی» حسین، به نقل از خودش، وقتی بود که فهمید بعد از چند ساعت بازداشت در سنگ سفید به افغانستان برگردانده میشود؛ آنچه بر او گذشته بود، رد مرز را به خوشحالی تبدیل کرده بود: «در آخر نقطه مرزی شخصی جلویمان را گرفت و پرسید اگر مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاید، بگویید. ما از جهنم خلاص شده بودیم و طاقت یک ساعت ماندگاری را هم نداشتیم. همه گفتیم شکایتی نداریم. از هر کداممان ۵۰ هزار تومن گرفت و گفت "حق شهرداری" است.»
حسن به افغانستان بازگردانده شد. قرار بود رویایش را در کشورهای اروپایی به ثمر برساند، اما در کشور همسایه، چنان بر او روا داشتند که همان قدم اول هم برایش به کابوس تبدیل شد. او حالا در افغانستان روزگار میگذراند، اما صدها مهاجر افغانستانی و پاکستانی دیگر هماکنون نیز در چنین شرایطی که توصیف شد، به سر میبرند.
شما هم میتوانید خاطرات، مشاهدات و تجربیات خود از قاچاق انسان، پناهندگی و مهاجرت به اشتراک بگذارید. اگر از مسئولان دولتی یا افراد حقیقی و حقوقی که حق شما را ضایع کردهاند و یا مرتکب خلاف شدهاند شکایت دارید، لطفاً شکایتهای خود را با بخش حقوقی ایران وایر با این ایمیل به اشتراک بگذارید: info@iranwire.com
مطالب مرتبط:
از عسگرآباد تا سفید سنگ؛ چهگونه رد مرز شدم
فرار از اردوگاه؛ شکنجه در سنگ سفید
قاچاق انسان؛ ۲۳ مهاجر افغانستانی در خاش کشته و زخمی شدند
مهاجر افغانستانی در ایران: قاضی گفت برو گمشو به همان خرابهای که از آن آمدهای
مرز ماکو؛ کشته و زخمی شدن ۱۰ پناهجوی افغانستانی
ثبت شناسنامه برای مهاجران افغانستانی در ایران؛ تغییر در سیاستهای افغانستان؟
دیوارنگاری در کابل؛ حکایت تکرار و تداوم تبعیض نژادی علیه مهاجران افغانستانی
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر