«عیسی بازیار»، متخصص پاکسازی میادین مین و گلولههای عملنکرده این روزها اقدام به توزیع رایگان کتابش با عنوان «زندگی امن در کنار میدان مین» در شهرهای پرخطر و مرزی کرده است.
او به مدت سیزده سال بهعنوان کارشناس وزارت دفاع برای خنثی کردن گلولههای عملنکرده و مینهای کاشتهشده تلاش کرده است و حالا بعد از مهاجرت به کشور ترکیه تجربیاتش را در قابل کتابها و جزوههای آموزشی منتشر و در اختیار ساکنان مناطق در خطر میگذارد.
***
کتاب «زندگی امن در کنار میدان مین» مجموعه دستورالعملهای مقابله با مین و نتیجه چندین سال تجربه و تلاش سخت بازیار در حوزه مقابله با مینهای کاشتهشده در زمین است، تجربیاتی که با ترکشهای بهجامانده از دو انفجار مین برایش باقی مانده است.
همزمان با پخش کتاب عیسی بازیار در شهرهای مرزی، شامگاه روز جمعه بیست و هفتم تیرماه سه شهروند اهل مهران بر اثر انفجار یک مین بهجامانده در زمین کشته شدند.
رسانهها در مورد انفجار محله «کلهقندی» نوشتند این اتفاق بر اثر انفجار یک مین بهجامانده از روزهای جنگ رخ داده، منطقهای که سابق بر این سپاه پاسداران ناحیه امیرالمومنین ایلام مردم را مطمئن کرده بود که آنجا را پاکسازی کرده است.
واقعیتی که سیستم دولتی مایل به ذکر آن نیست این است که بسیاری از قربانیان مین در ایران، قربانی مینهای کارگذاشته شده توسط نیروهای نظامی داخلی هستند که با هدف سازوکار دفاعی کاشته شدهاند.
عیسی بازیار میگوید سالها پیش «شیرین عبادی» که جزو نخستین کسانی بود که در مورد قربانیان مین در ایران فعالیت میکرد با ارسال یک نامه به وزارت کشور در مورد انفجار مین در مناطق غیرجنگی سوال کرد.
«از این اتفاقها زیاد میافتد، چندی پیش در بروجرد یک کودک روی مین رفت، در سیستان یک خانواده دستهجمعی قربانی مین شدند. در کویر لوت یک کویرنورد به نام حامد طالبی کشته شد. یک کویرنورد دیگر در کویر طبس روی مین رفت. چند مرزبان در طبس قربانی مین شدند. زیاد شده در استانهایی که اصلا درگیر جنگ نبودهاند مین قربانی گرفته، خانم شیرین عبادی سال ۱۳۸۱ یک نامه به وزارت کشور نوشت و پرسید چرا باید در کویر طبس مین منفجر شود و آنها هم گفتند به علت گستردگی مرزها از مین بهعنوان سازوکار دفاعی استفاده میشود.»
بازیار با کمک دوستانش نسخههای فراوانی از این کتاب «زندگی امن در کنار میدان مین» را که شامل توصیههای ایمنی برای مصونیت در برابر مین و حاوی سیزده سال تجربه کسی است که بهعنوان کارشناس وزارت دفاع در مینیابی و خنثی کردن گلولههای عملنکرده فعالیت میکرده، در مناطقی همچون نشکاش، سه ردوشی، هورامان، سردشت، پیرانشهر، دشت وزنه، الواتان، دوله تو، پیرانشهر، کهنه لاجان و مابین کودکان و کولبرانی که در مناطق مرزی تردد میکند توزیع کرده است.
ایران دومین کشور آلوده به مین در جهان است و چهلودو هزار کیلومترمربع از خاک این کشور به انواع مین و مواد منفجره آلوده است اما علیرغم این حجم گسترده قربانی، ایران در مقابل پیوستن به کنوانسیون منع مین و کنوانسیون مهمات خوشهای مقاومت میکند.
بااینهمه، نگاه سیستم به مینروبها نگاهی امنیتی است. او به ایرانوایر میگوید در شرایطی که ایران دومین کشور قربانی مین در جهان است و مین حتی سی سال پس از جنگ، در شهرهای دور و نزدیک قربانیان متعدد میگیرد که عمده آنها کودکاند، تهدید و فشار به کسی که همت تمام سالیانش بر خنثی کردن مین بوده را درک نمیکند.
او میگوید سالها بهعنوان مدیر پاکسازی میادین مین و گلولههای عملنکرده فعالیت کرده و فردی مستقل و بدون وابستگی به سازمانهای سیاسی است که با هزینه شخصی و با عشق و علاقه دستورالعملها و تجربیاتش را با دیگران در میان میگذارد.
«عیسی بازیار» متولد ایلام و بزرگشده خوزستان و کودک جنگ است. خودش دو بار تجربه مجروحیت با مین در دهلران و شلمچه را از سر گذرانده و میداند چه تجربه دهشتناکی است.
«من به خاطر عشقی که به این کار داشتم زندان رفتم، برای انجام یک مصاحبه در همین مورد با رادیو آمریکا وارد پروسه دادگاه و بازجویی و درنهایت هم خروج از کشور شدم اما در ترکیه هم کارم را رها نکردم در ابتدا با کمک آقای جمال حسینی یک کتاب به نام «مین، قاتل خاموش ایرانیان» نوشتم که در هرانا منتشر شد، کتاب بعدیام «مین، کابوس کودکان مرزنشین» بود و در ادامه در کتاب دیگری به نام «تا آخرین مین زمین» زندگی مینروبها را دستمایه نوشتن کردم. «تا آخرین مین زمین»، شرح زندگی «مینبردارها» و داستان زندگی سه مینبردار ایرانی افغانستانی و عراقی است که عمر و روزگارشان در میدانهای مین میگذرد.»
بازیار میگوید مهمترین دغدغهاش سرنوشت گروههایی است که با کمک او در مناطق آلوده به مردم آموزش میدهند.
«خبرها را دنبال کرده و نقاط آلوده را شناسایی میکنیم. توجهم عمدتا به نقاطی جلب میشود که بیشترین تلفات را دارند و بعد دستورالعملها و بروشورها را آماده و ارسال میکنم و دوستانی هستند که آنها را توزیع میکنند اما همیشه نگرانم که آنها را به خاطر آموزش مردم بازداشت نکنند.»
بازیار میگوید همه این کارها را با هزینه شخصی انجام میدهد:«شاید به همین دلیل است که خانوادهام چندان دلخوشی از فعالیتهای من ندارند؛ اما این همه هدف و علاقه من است. من سیزده سال در حوزه مین کار اجرایی کردم. جوانی و سلامتیام را نادیده گرفتم و ترکشهای باقیمانده در تنم هدیه مین است. در حوزه مین آدمهای زیادی نیستند که علاقهمندی نشان بدهند یا طولانیمدت بتوانند در این کار دوام بیاورند. اما مین ما را رها نمیکند.»
بازیار تنها در حوزه تخصصیاش یعنی مینروبی کتاب ننوشته است. او زمانی که نوجوان بود در یک نیمهشب مرداد، شاهد به خاکسپاری تعدادی از کشتهشدگان دگراندیش دهه شصت بود. بعدها در مورد یک گور دستهجمعی در منطقه فاز دو پادادشهر نیز اطلاعرسانی کرد و حتی تحتتاثیر آنچه دیده بود کتابی با عنوان «هنوز از اوکالیپتوسهای یونسکو خون میچکد» در مورد اعدامشدگان زندان یونسکو شهر دزفول نوشت.
«پدرم نگهبان یک ساختمان بود. آن شب من به جای پدرم در محل نگهبانی ایستاده بودم و آن صحنه را دیدم، آنها داشتند جوانها را دفن میکردند و این اتفاق خارج از محل مرسوم به نام لعنتآباد رخ داد. همین موضوع کنجکاوی مرا برانگیخت و موضوع نوشتن رمانم شد. برای به سرانجام رساندن این رمان با خانواده برخی قربانیان آن سالها گفتوگو کردم و این کتاب هم در داخل ایران به شکل زیرزمینی منتشر و توزیع شد.»
منطقهای که عیسی بازیار به آن اشاره میکند جایی در فاز دو پادادشهر اهواز در سه کیلومتری شرق گورستان بهشتآباد است، جایی که خانواده بسیاری از گمشدگان قهری بر این باورند که فرزندانشان در آنجا بهطور دستهجمعی به خاک سپرده شدهاند. این مکان در تیر ۱۳۹۷ به وسیله شهرداری اهواز و به بهانه ایجاد بلوار و پارک به طور کامل تخریب شد.
مطالب مرتبط:
چرا ایران نمی تواند مناطق آلوده به مین را پاکسازی کند؟
ماجراجوییهای مرگبار در کویر لوت
در خواست کمک برای سعید؛ کودکی که چشم و دستش را روی مین جا گذاشت
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر