«فرید رفیق دانشگاهم بود. ۸۸ با هم تعلیق شدیم. بعد شد دوست صمیمیم. با مارال، دوست دوران کودکیم آشنا شد. من اومدم فرانسه، اون برای دکتری رفت کانادا. بینمون فاصله افتاد. پریروز با مارال عروسی کردند. تو عروسی به مامانم گفت: "افسوس سالهایی رو میخورم که کنار هم نبودیم." تو هواپیما بود.»
این توییت دردناک را کاربری به نام «آوند» نوشته است درباره «فرید آراسته»، یکی از مسافران پرواز پیاس۷۵۲ خط هوایی اوکراین که از تهران عازم کانادا بود و صبح ۱۷ دی ۱۳۹۸ با شلیک موشک سپاه پاسداران ساقط شد. ۱۷۶ مسافر و خدمه این هواپیما در این فاجعه جان خود را از دست دادند.
فرید آراسته، اهل ارومیه و بزرگ شده تهران بود. کارشناسی ارشد خود را در رشته «فيزيولوژی پس از برداشت» از «دانشگاه تهران» گرفته و دانشجوی دکترا در «دانشگاه کارلتون»(Carleton) کانادا بود. او در تعطیلات ماه ژانویه عازم تهران شد تا هم با خانوادهاش دیدار و هم مراسم ازدواجش با دوست دوران کودکی خود، «مارال گرگینپور» را برگزار کند. بنا بود که پس از ثبت رسمی ازدواج، مارال هم برای دریافت ویزای کانادا و ملحق شدن به فرید اقدام کند.
فرید و مارال سالها با هم دوست بودند. فرید یک سال قبل با شوقی بینظیر، بعد از تایید ویزای تحصیلی در مقطع دکترا، به کانادا رفت. یکی از دوستان او در توییتر فایل صدا و تصویر مکالمهاش با او را منتشر کرده و نوشته است: «کاش این ویزا هیچوقت آماده نمیشد.»
صدای فرید آراسته سرشار از امید به آینده است و با خنده و شادمانی خبر آماده شدن ویزای کانادا را به دوستش میدهد.
مادر فرید بر اثر بیماری سرطان از دنیا رفته است و حالا پدرش به همراه مارال با حالی نابسامان و روحی درهم شکسته در تدارک برگزاری مراسم تدفین او هستند. دوستان فرید میگویند پیکر فرید به همسر و پدرش تحویل شده و قرار است ۲۶ دی ۱۳۹۸ به خاک سپرده شود.
مارال گرگینپور، نوعروس فرید آراسته در تاریخ ششم آذر ۱۳۹۸ در صفحه اینستاگرامش تصویری از تولد ۲۷ سالگی خود در کنار فرید به صورت عمومی منتشر کرده و نوشته است: «اونشب یه آرزو داشتم، دنبال یه معجزه بودم...اتفاق افتاد... درست مثل همین امشب. بعد ۳ سال بازم آرزوم یه معجزهس... یه کم بزرگتر یه کم همه گیرتر... کاش نجات پیدا کنیم. کاش فرار آخرین گزینه مون نمونه واسه همیشه.»
معجزهای که اینبار از او دریغ شد. او در استوری اکانت اینستاگرامش ویدیوهایی از مراسم ازدواجشان منتشر کرده و نوشته است: «اگر ما خشمگین نمیشدیم، اگر ما عشق میدادیم، عشقامون پیشمون میموندن. انتقام همیشه به خودمون برمیگرده! بسه دیگه اینهمه خشم. آروم بگیرین.»
کاربری به نام «ژوپیتر» در حساب کاربری توییترش درباره او نوشته است:«فرید آراسته رو زمانی که دانشجوی کارشناسی بود، دورادور میشناختم در حد سلام و علیک و احوال پرسی. خاطرم هست کنکور ارشد رو ترکونده بود. همهی دخترای دانشکدشون سوال پیچش میکردن. لعنت بهشون که فقط خون جوونامون رهبرشونو سیراب میکنه.»
«اشکان گلشنی» از اساتید دوره دکترای فرید آراسته در کانادا است. او در گفتوگو با یک نشریه کانادایی، فرید را این گونه توصیف کرده است: «به طور کلی دانشجویان دو دسته هستند؛ دانشجویانی که باید به سمت هدف هلشان بدهی و دانشجویانی که تو را هل میدهند. فرید از دسته دوم بود. او یک آقای به تمام معنی، یک انسان مهربان و دوست داشتنی بود. او به واقع کسی بود که هر استادی دلش میخواست یکی مثل او را در تیمش داشته باشد.»
دوستان فرید میگویند خارج از محیط درس و کار، فرید عاشق تجربه کردن فعالیتهای جدید بود؛ آشنایی با آدمهای تازه، عکاسی و البته مرتب کردن خانه.
***
زن و مرد از بُنِ جان ضجه میزنند. هر یک گوشهای از تابوت را به آغوش کشیدهاند. مرد گریان و درهم شکسته میگوید: «اگه خدایی هست، بگه من چیکار کنم با داغ این بچه.»
هقهق گریه امان از او میگیرد. زن سراپا سیاهپوش فریاد میکشد و مینالد: «میخوام ببوسمت مامان، جواب منو بده!»
آنها پدر و مادر دختر جوان ۱۹ سالهای به نام «کیانا قاسمی» هستند. ویدیوی خاکسپاری کیانا در شبکههای مجازی منتشر شده است. او یکی از ۶۱ جانباختهای است که پس از شلیک موشک سپاه پاسداران به هواپیمای اوکراینی، هویتش شناسایی شده است و پیکرش را امروز پنجشنبه به خانوادهاش در تهران تحویل دادهاند تا در تکهای از وطن که با او چندان مهربان نبود، آرام بگیرد.
یکی از دوستان کیانا با ارسال تصویرش به «ایرانوایر» میگوید: «از کیانا هم یاد کنید. او ترم دوم مهندسی پزشکی در دانشگاه آزاد تهران مرکز بود. به تازگی در رشته آیتی از دانشگاهی در کانادا پذیرش گرفته بود. داشت میرفت زندگی تازهای را شروع کند. پدرش امروز مدام میگفت میخواستی بری دنبال آرزوهات اما آرزوهای تو و ما را با هم سوزاندند.»
یکی از کاربران توییتر هم که در همسایگی خانواده کیانا زندگی میکند، پس از دیدن ویدیویی منتشر شده از درد دلهای والدین کیانا با پیکر او، در توییتر نوشته است: «کیانا قاسمی، دختر ۱۹ ساله که تو سانحه هواپیما بود، آپارتمان کناریمون بودن و هر دفعه که پدرشو میدیدم که عکسای دخترشو میچسبوند به در و دیوار، دلم میخواست هزار بار بمیرم.»
***
«من دانشجوی کارشناسی ارشد در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه آلبرتا هستم. در سال ۲۰۱۸ در رشتههای مهندسی زیست پزشکی- بیومکانیک- از دانشگاه امیرکبیر در تهران فارغالتحصیل شدم و پایان نامهام روی موضوع "ارزیابی میدانی از خطر آسیب فشار روی شانه افراد دارای آسیب نخاعی که از ویلچر استفاده میکنند" متمرکز است.»
این شرح کوتاهی است که «نسیم رحمانیفر» در صفحه شخصی خود در سایت دانشگاه «آلبرتا» کانادا گذاشته به همراه اطلاعات دیگری از اساتید راهنمایش در ایران، پروژههایی که نقشی در آنها داشته و مقالاتی که در طول تحصیل در ایران منتشر کرده بود.
نسیم رحمانیفر یکی از آن ۱۷۶ نفری است که بر اثر شلیک به هواپیمای مسافربری اوکراینی درصبح ۱۷ دی ۱۳۹۸، شعله زندگیشان خاموش شد.
تصویر یادبود نسیم در دانشگاه آلبرتا در کنار دکتر «پدرام موسوی» و «مژگان دانشمند» که از اساتید همین دانشگاه بودند و به همراه دو دختر خردسالشان در پرواز اکراین جان باختند، منتشر شده است. یک میز ساده با دستهای گل سفید و عکسی بر بالای آن، خالی بودن جای آنها در این دانشگاه را به وضوح به رخ میکشد. این تصویر، همدلی بسیاری از کاربران را در شبکههای اجتماعی به همراه داشته است.
نسیم برای دیدار خانوادهاش، بیخبر به ایران رفته بود. میخواست آنها را غافلگیر کند. آخرین امتحان پیش از آغاز تحصیل در مقطع دکترایش را که گذراند، برای تعطیلات ژانویه به مقصد ایران، جایی که آن را خانه میدانست، بلیت گرفت.
«رامین فتحیان»، یکی از دوستان و همدانشکدهایهای نسیم در دانشگاه آلبرتا به روزنامه «نشنال پست» کانادا میگوید: «ماه می ۲۰۱۸ بود که نسیم درسش را در آلبرتا شروع کرد. از همان هفته اول مدام میپرسید یعنی من میتوانم بروم ایران خانوادهام را ببینم؟ همیشه دلش برای رفتن به خانه پر میکشید.»
نسیم رحمانیفر به گواه دوستان و اساتیدی که با او کار میکردهاند، فردی سختکوش و هدفمند بود. او امید داشت که بتواند دکترایش را در آلبرتا خیلی زود به پایان برساند.
یکی از دوستان نزدیک نسیم میگوید: «از سرما بیزار بود. این اولین زمستان او در ادمونتون بود. مدام نگران هوای سرد اینجا بود و از ما میپرسید با خودم چه لباسی بیاورم که زمستان آنجا را تاب بیاورم؟ پر از امید به آینده بود و مدام برای بعد از اتمام درس دکترایش برنامهریزی میکرد. اما همه میدانیم که دیگر هیچ چیز طبق آن برنامه پیش نمیرود.»
پیکر نسیم رحمانیفر هم روز ۲۴ دی ۱۳۹۸ به خاک سپرده شد.
مطالب مرتبط:
زندگی مجازی قربانیان سقوط (بخش اول)؛ خاموشی چند ذهن درخشان
زندگی مجازی قربانیان سقوط(قسمت دوم)؛ اندوهگین نیستم، من اندوه جهانم
زندگی مجازی قربانیان سقوط (بخش سوم)؛ آنها شور زندگی را نشانه گرفتند
زندگی مجازی قربانیان سقوط (بخش چهارم)؛ خشم، اندوه و همدردی ناظران فاجعه
زندگی مجازی قربانیان سقوط (بخش پنجم)؛ کودکی که هرگز زاده نشد
زندگی مجازی قربانیان سقوط (بخش ششم)؛ پسرم میخواست جاستین ترودو شود
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر