چهل سال پس از ساعت ده صبح سیزدهم آبان ۱۳۵۷ برخی گروگانگیران دیگر با حرارت انقلابی از آن کار دفاع نمیکن. «ابراهیم اصغرزاده»، از اشغال سفارت آمریکا ابراز پشیمانی میکند و «محمد نعیمی پور» میگوید دانشجویان باید به حضور یکیدوروزه در سفارت اکتفا میکردند. بازتابی ازآنچه احتمالا ایرانیان در چهار دهه گذشته در زندگی روزمره خود تجربه کردند، ارزیابی ملی فعلی را شکل داده که با تصور رهبران جمهوری اسلامی ایران فاصلهای طولانی دارد.
گذشت چهل سال از گروگانگیری، بخشی از رهبران فعلی ایران را گروگان آن واقعه کرده است. آیتالله «علی خامنهای» در سالگرد اشغال سفارت، یک بار دیگر مذاکره را رد کرد و گفت «آمریکا دنبال حالتی است که قبل از انقلاب در ایران وجود داشت؛ اما اراده حاکم بر جمهوری اسلامی به اذن خدا راسخ و پولادین است و اجازه نخواهد داد آمریکا به کشور بازگردد.»
ایالاتمتحده در مسیری که بازگشت دو کشور را روزبهروز سختتر میکند، همزمان تحریمهایی را علیه نزدیکترین افراد آیتالله «علی خامنهای» وضع کرده است. تحریم فرزند او «مجتبی خامنهای»، پدر همسرش «غلامعلی حداد عادل»، «محمد محمدی گلپایگانی» و «وحید حقانیان» دو مقام ارشد در دفتر رهبر همراه «علیاکبر ولایتی» مشاور بینالمللی او و «محمد باقری» رییس ستاد کل نیروهای مسلح را بعلاوه چند مقام نظامی دیگر در چهلمین سالگرد اشغال سفارت اتفاق افتاد.
پایان «بزرگترین کلاه امام بر سر آمریکا»
اشغال سفارت آمریکا کلکسیونی از هزینه برای ایرانیان بوده است. «محسن رضایی»، از فرماندهان پیشین سپاه پاسداران گفته بود «انتخاب مهدی بازرگان به نخستوزیری، بزرگترین کلاهی بود که امام بر سر آمریکا گذاشت». کنایهای از اینکه آیتالله خمینی با نمایش او آمریکا را به حمایت از انقلاب ایران راضی کرده بود.
«مهدی بازرگان»، فردی میانهرو و سیاستمداری با رفتار و کردار عادی بود که در روزهای اول انقلاب بهمن ۱۳۵۷ تصویری از آینده سیاسی ایران در افکار عمومی جهان میساخت که ضرورتا خوفناک نبود. بازرگان و کابینهاش که نتوانست از دادگاههای خونبار روزهای اول انقلاب جلوگیری کند، چند روز پس از اشغال سفارت اولین قربانیان آن بودند.
سقوط دولت او که در برابر حمایت آیتالله خمینی نتوانست گروگانگیران را از سفارت خارج و امنیت آنجا را با تامین کند، تجربه دولتهای بعدی جمهوری اسلامی ایران بود که علیرغم تلاش برای بهبود رابطه با آمریکا دیگر نتوانستند قدمی برای بهبود رابطه بردارند. سرنوشت نهاد دولتهای جمهوری اسلامی از ابتدا در سرانجام وضعیت بازرگان و کابینهاش فشرده شده بود. بیاثر برای اجرای خواسته عمومی و ناتوان در برابر رهبر.
رادیکال شدن فضای داخلی ایران پس از گروگانگیری و اشغال سفارت و بیرمق شدن نهاد دولت، تنها هزینهای نبود که ایرانیان از چهل سال پیشپرداخت آن را شروع کردند. تحریمها، بزرگترین آسیبی بود که توان ملی ایران را در چهل سال فرسود یا به آن آسیبهای جدی زد.
آزمایش پدیده تحریم در آزمایشگاه کشور ایران
تحریم اقتصادی در نظام بینالمللی، پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران، معنا و مفهوم تازهای پیدا کرد. فقط ده روز پس از شروع گروگانگیری، ایالاتمتحده قانون وضعیت ویژه را در برابر جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد و داراییهای این کشور را در داخل قلمروی آمریکا و بانک و مووسسات مالی خود در خارج توقیف کرد. فروش سلاحهای بهروز و ادوات نظامی مدرن که شاه پیشپرداختهای آن را داده بود، متوقف شد و حتی امکان خرید هواپیماهای مسافربری با فنآوری آمریکایی برای ایران تحریم شد.
اولین و اصلیترین قربانیان این تحریمها شهروندان ایرانی بودند که از داشتن یک ناوگان هوایی امن و جدید، محروم ماندند. باز شدن باب تحریمهای گسترده علیه ایران اکنون به شخص رهبر جمهوری اسلامی ایران، دفتر و اعضای بیت رهبری، بخشی از ساختار نظامی کشور و جزئیترین بخشهای اقتصاد ایران رسیده است. اموال دولتی ایران که ملی است توسط دادگاههای آمریکا مصادره میشود و پیوند تروریسم و نام ایران، سایهای سنگین بر اتباع ایرانی انداخته و از ایران و شهروندان ایرانی یک «وضعیت غیرعادی» در جهان ساخته است.
در حال حاضر شهروندان ایرانی برای سفر به آمریکا و دیدار با اقوام خود که جمعیت قابلملاحظهای از مهاجران به آمریکا را تشکیل میدهند، باید در کشورهای اطراف ایران به سفارتخانههای آمریکا مراجعه کنند و برای گرفتن روادید اقدام کنند. اگر موفق به گرفتن ویزا شوند به معنی آن است که چندین برابر حد معمول هزینه متحمل شدهاند درحالیکه آیتالله خامنهای با امکان صدور ویزا در تهران موافقت نکرد.
انتساب مداوم فعالیتهای تروریستی به ایران بر وضعیت فردی شهروندان ایرانی هم تاثیر گذاشته چنانکه «دونالد ترامپ» رییسجمهور آمریکا، ایرانیان در فهرست ممنوعیت سفر قرار داده و گرفتن ویزا برای آنها را بسیار دشوار کرده است.
تحریمهای آمریکا مقابل ایران که با اشغال سفارت اولین بار اعمال شد، هوشمندانهترین تحریمهای تاریخ ایالاتمتحده است که به تمام ساختار سیاسی، نظامی، اقتصادی، بانکی و تجاری جمهوری اسلامی ایران سرایت پیدا کرده است.
شعارهای ضدآمریکایی مقامها و فرزندانی که در ایالاتمتحده هستند
مخالفان بهبود وضعیت، دیوارهای سفارت سابق را مجددا با مضامین ضدآمریکایی رنگآمیز و نقاشی کردهاند اما آمارها نشان از تمایل گسترده ایرانیان برای مهاجرت به آمریکا دارد. فرزندان کثیری از مقامهای ارشد جمهوری اسلامی همانند «علی لاریجانی» رییس مجلس و حتی فرزند «معصومه ابتکار» یکی از گروگانگیران که اینک معاون رییسجمهور است در ایالاتمتحده زندگی میکنند.
چهل سال پس از گروگانگیری در تهران، شهروندان ارزیابی متفاوتی از رهبران پرقدرت و اصلی جمهوری اسلامی ایران در برابر آمریکا دارند. تردیدی وجود ندارد که تحریمهای بسیار سنگین و متنوع آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران چشماندازی برای پایان ندارد اما توان یا انگیزهای هم برای پایان دادن به این تحریمها در داخل ایران دیده نمیشود. رابطه با ایالاتمتحده در شرایطی نهچندان ضدآمریکایی از مهمترین گفتمانهای اصلی در ایران است.
دور از انتظار بودن پایان تحریمها که اثرات ویرانگر آن بر اقتصاد و معیشت مردم بهطور روزانه قابلمشاهده است، به بحرانی انجامیده که ناشی از یاس ملی برای عبور از این شرایط است. خلاصه آن را میشود در اظهارات «حسن روحانی» دید که انتخاب او حاصل شعارهایش ازجمله در رفع تحریمها بود: «باوجود تحریم راهی برای معیشت پیدا میشود اما توسعه کشور چه میشود.»
مطالب مرتبط:
چهل سال گروگانگیری؛ پروندهای برای سالروز اشغال سفارت آمریکا
عهدنامه دوستی ایران و آمریکا به بایگانی تاریخ پیوست
۴۴۰ شکایت آیتالله خمینی را به فکر حل گروگانگیری تهران انداخت
ورود بدون ویزای سپاه و بسیج به خاک آمریکا
گروگانگیری در تهران؛ شوروی آیتالله خمینی را از تحریم بینالمللی نجات داد
دادگاه اختصاصی ایران و آمریکا در لاهه در چهل سال گذشته چه کرد؟
از گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی تا بازداشت دیپلماتهای کویتی؛ سنت جمهوری اسلامی
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر