«شب، شوراى عالى امنیت ملی جلسه داشت. دکتر ولایتى از اعلان تظاهرات در مقابل سفارت فرانسه براى اعتراض به اخراج دانشآموزان دختر محجبه از مدارس انتقاد داشت. قرار شد پلیس نگذارد خیلی به سفارت نزدیک شوند.» (هشتم آبان ۱۳۷۳؛ خاطرات «اکبر هاشمی رفسنجانی»)
«خروج نیروهای خودسر هم از سفارت انگلیس به این سادگی انجام نشد و ما هرچه میگفتیم، این افراد از سفارت بیرون نمیرفتند تا اینکه ساعت ۱۱ شب بالاخره با رایزنیهای فراوان، غائله ختم شد. بدون کمک آیتالله خامنهای و پیام او به معترضان، قابل حل نبود. هرچند هزینههای بسیاری متوجه کشور شد. (خاطرات «علیاکبر صالحی»، وزیر وقت امور خارجه جمهوری اسلامی ۱۳۹۰)
«احتراماً به اطلاع میرسانم که در ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه ۲۱ مرداد ۱۳۶۶ گروهی از تظاهرکنندگان که از سوی عناصر سپاه انقلاب اسلامی و همدستی برخی از گروههای ایران سازماندهی شده بودند، به سفارت کویت در تهران حمله و اقدام به تخریب کردند که مغایر با اصول حقوق بینالمللی و نیز اصول دیپلماتیک است.» (نامه «صباحالاحمد الجابر الصباح»، معاون نخستوزیر و وزیر امور خارجه کویت به دبیرکل سازمان ملل متحد)
***
گروگانگیری دیپلماتهای امریکایی در تهران و اشغال سفارت امریکا که با حمایت تمام قد «روحالله خمینی» رو به رو شد، رویه جمهوری اسلامی در برابر سفارتخانههای خارجی را برای همیشه تغییر داد.
آیتالله خمینی از اشغال سفارت امریکا به عنوان انقلاب دوم پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ نام برد و سقوط دولت موقت «مهدی بازرگان» و بیاعتبار شدن ایران به دلیل هیچ انگاشتن قوانین بینالمللی برایش به ظاهر اهمیت ناچیزی داشت و به گروگان گرفتن دیپلماتهای امریکا میارزید.
حمایت او از اشغال سفارت، برای انقلابیون سرمایه بزرگی در جهت پیشرفت در آینده نظام تازه تاسیس بود. چنانکه اغلب گروگانگیرها در سالهای بعد به بالاترین مناصب کلیدی نظام جمهوری اسلامی ایران رسیدند.
موفقیت گروگانگیری به عنوان یک اقدام سیاسی در داخل، اشغال سفارتها را به بخش ثابتی از اعتراض جمهوری اسلامی ایران به دولتهایی کرد که سیاستهای آنها را در برابر خود نمیپسندید.
حمله به سفارت به عنوان عمل سیاسی
گرچه اشغال اولین سفارت به استعفا و فروپاشی دولت مهدی بازرگان انجامید و هزینههای بسیار سنگینی همچون مصادره اموال و توقیف اماکن دیپلماتیک و قطع رابطه دو کشور به ایران تحمیل کرد اما باعث نشد که از تکرار این الگو در جمهوری اسلامی خودداری شود.
حمله به سفارتخانه به طور معمول اگر انجام شود، از سوی گروههای شورشی یا معترض با سیاستهای دولت میزبان است. در این موارد، معترضان سعی در وارد کردن خسارت به سفارت یا تلاش برای ورود به آن میکنند. اما کشور میزبان بر اساس تعهدات بینالمللی، موظف به تامین امنیت سفارت و کارکنان آنها است و هیچگاه به معترضان مجوز حمله یا ورود به سفارت نداده یا عملی انجام نمیدهد که معترضان چنین استنباطی پیدا کنند.
اشغال سفارت اسراییل در تهران و تحویل دادن آن به فلسطینیها، حمله به سفارت عراق در زمان جنگ، چند حمله خسارتبار به سفارت بریتانیا، هجوم به سفارت دانمارک به دلیل انتشار کاریکاتورهایی از پیامبر اسلام در این کشور، به آتش کشیدن سفارتخانه و کنسولگری عربستان سعودی به دلیل اعدام یک روحانی شیعه و تعرض به سفارتخانههای آلمان و فرانسه در طول ۴۰ سال تکرار شده است و در همه آنها ردی از رضایت ضمنی دولت میزبان یا مدیریت صحنه به نفع حمله کنندگان دیده میشود. حتی سفارت کویت، کشوری که روابط محترمانهای با جمهوری اسلامی ایران داشته، از حمله معترضان و روزهای متمادی اشغال در امان نبوده است.
دیپلماتهای کویتی در کمیته انقلاب بازداشت شدند
نامه «شیح احمد الاحمد صباح»، وزیر وقت امور خارجه کویت که اکنون امیر این کشور است، به دبیرکل سازمان ملل در سال ۱۳۶۶، سندی است با جزییاتی از اعمال مهاجمان به سفارت این کشور و نحوه رفتار آنها: «توسط گروهی از تظاهرکنندگان که از سوی عناصر سپاه انقلاب اسلامی و همدستی برخی از گروههای ایران سازماندهی شده بودند، پرچم کویت به پایین کشیده و همراه با نشانههای دولتی در آتش سوزانده شد. کاردار کویت و یکی از دیپلماتها به ستاد کمیته مرکزی انقلاب در تهران برده و در آنجا بازداشت شده و مورد بازجویی و اهانت قرار گرفتند که با اصول مهم اخلاقی و رفتار انسانی مغایرت دارد. همچنین تماس آنها با خارج ممنوع بود و در اتاقهای جداگانه برای ۳۰ ساعت نگهداری شدند و سپس به خانههایشان بازگشتند.»
به نوشته وزیر امور خارجه کویت که نامه او سند رسمی «شورای امنیت» شده است، مدارک و اوراق رسمی سفارت ضبط شدند: «پاسپورتهای جدید، مدارک سفر و حتی پاسپورتهای دیپلماتهای کویت مصادره شدند. ارتباط راه دور و تجهیزات فاکسی مایل، تایپ و سایر وسایل سفارت به نقطه نامعلومی انتقال داده شدند. اتومبیل سفیر که مرسدس ۵۰۰ و دارای پلاک دیپلماتیک بود، مورد چپاول قرار گرفت. اقلامی که قابل انتقال از سفارت نبودند، تخریب و از بین برده و سوزانده شدند و پرچم ایران در سفارت برافراشته شد. عناصری از شبه نظامیان رسمی تا این زمان که این نامه نوشته میشود (۱۲روز پس از ورود به سفارت)، ساختمان سفارت را در اشغال دارند.»
پایان اشغال با تماس دفتر آیتالله خامنهای
هیچکدام از این اعمال، به ویژه ادامه آنها برای روزها و هفتهها، بدون حمایت کشور میزبان قابل انجام یا ادامه نیستند.
علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران در زمان حمله «دانشجویان بسیجی» به سفارت بریتانیا در تهران در سال ۱۳۹۰، در خاطرات خود نوشته است تلاش برای پایان این واقعه هولناک توسط ماموران دولت بیفایده بود و پس از پیام دفتر آیتالله علی خامنهای، مهاجمان از ساختمانهای سفارت بریتانیا بیرون رفتند: «خروج نیروهای خودسر هم از سفارت انگلیس به این سادگی انجام نشد و ما هرچه میگفتیم، این افراد از سفارت بیرون نمیرفتند تا اینکه ساعت ۱۱ شب بالاخره با رایزنیهای فراوان، غائله ختم شد. بدون کمک آیتالله خامنهای و پیام او به معترضان، قابل حل نبود. هرچند هزینههای بسیاری متوجه کشور شد.»
وزیر وقت امور خارجه ایران در خاطرات خود گفته است برای حمایت از سوریه که به حمله به سفارتخانههای خارجی متهم شده بود، به جلسه «سازمان کنفرانس اسلامی» در عربستان میرفته که به او خبر میدهند سفارت بریتانیا در تهران به اشغال درآمده است: «واقعاً شگفتزده شدم. در یکی از بزرگراههای جده و در ماشین در حال حرکت بودیم که از راننده خواستم توقف کند تا مدتی فکر کنم و ابتدا تکلیف مسأله خودمان را روشن کنیم و بعد به سراغ سوریه و حمله به سفارتهای عربی در دمشق برویم.»
آیتالله خامنهای مدتها پس از این واقعه، «احساسات جوانان انقلابی» را ستود هرچند از ورود به سفارت انتقاد ملایمی کرد. اما اصل همراهی او با احساسات جوانان انقلابی به معنای حمایت ضمنی او از اعمال آنها تعبیر شد.
آخرین نمونه حمله به سفارتخانههای خارجی، حمله به سفارت عربستان سعودی در تهران و کنسولگری آن در مشهد بود که باعث قطع کامل روابط عربستان با ایران شد. بعد اعلام کردند که متهمان روحانی و غیرروحانی این حمله از سوی قوه قضاییه محاکمه شدند. اما رهبر ایران این بار در سخنرانی خود گفت: «نباید به صرف یک اتفاق بسیار بد و غلط همچون حمله به سفارت عربستان، پای حزباللهیها و جوانان مؤمن و انقلابی را وسط بکشند.»
پس از گذشت سالها از این محاکمه، قوه قضاییه حکم متهمان را اعلام نکرده و البته آنها را تبرئه هم نکرده است.
موضع آیتالله خامنهای همانند سلف خود آیتالله خمینی در ۳۰سال گذشته، حمایت صریح از اشغال کنندگان سفارت همراه با انتقاد ملایم از عمل آنها بوده است؛ تحکیم الگویی که از ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه صبح روز سیزدهم آبان ۱۳۵۸ آغاز شد و ۴۰ سال است که ادامه دارد.
مطالب مرتبط:
عهدنامه دوستی ایران و آمریکا به بایگانی تاریخ پیوست
۴۴۰ شکایت آیتالله خمینی را به فکر حل گروگانگیری تهران انداخت
ورود بدون ویزای سپاه و بسیج به خاک آمریکا
گروگانگیری در تهران؛ شوروی آیتالله خمینی را از تحریم بینالمللی نجات داد
دادگاه اختصاصی ایران و آمریکا در لاهه در چهل سال گذشته چه کرد؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر