فعالیت کاربران امنیتی و وابسته به دستگاههای اطلاعاتی در فضای مجازی و بهخصوص در توییتر بر شناسایی و برخورد با کاربران مخالف نظام و یا بهاصطلاح «برانداز» متمرکز است. چندی پیش نیروهای امنیتی موفق به شناسایی کاربران برخی از اکانتهای پرفالوور برانداز در توییتر شدند که منجر به دستگیری کاربر اکانت «کچل موفرفری» (ایوار فرهادی) و کاربر اکانت «آسپیران» (ناصر خوشنویسی) شد. «ایوار فرهادی» بعد از خروج از ایران در گفتوگویی با ایرانوایر درباره آنچه بر او گذشته بود، اطلاعرسانی کرد اما دستگیری کاربر «آسپیران» تا امروز علنی نشده بود و مدتی بدون اطلاع دیگران اکانت این کاربر توییتر در اختیار نیروهای امنیتی قرار داشت و حواشی متعددی ایجاد شد با «ناصر خوشنویسی» گرداننده اصلی این اکانت که مدتی است از ایران خارجشده، درباره آنچه بر سرش آمده و حواشی ایجادشده، گفتگو کردهایم.
از چه زمانی تصمیم به فعالیت در فضای مجازی گرفتید؟
- من همیشه پیگیر اخبار و تحولات ایران و منطقه بودم و در اعتراضات پس از انتخابات ۱۳۸۸ هم حضور داشتم ولی فعالیت جدی من در فضای مجازی با پیشنهاد یکی از دوستانم برای حضور در ستاد انتخاباتی روحانی در سال ۱۳۹۶ شروع شد. از همان زمان در توییتر شروع به فعالیت کردم. مثل بسیاری از ایرانیان و فعالان فضای مجازی امید به اصلاح امور با انتخاب روحانی داشتم؛ اما با گذشت زمان و خلف وعدههای روحانی و علیالخصوص آغاز اعتراضات دی۱۳۹۶ و سرکوب شدید معترضان و بعد از موضعگیریهای اصلاحطلبان علیه معترضان که آنان را کرکسهای سرنگونی طلب و اوباش خواندند، بهکل نسبت به اصلاح این نظام به هر شکلی قطع امید کردم و تنها راه بهبود شرایط و حصول آزادی و سعادت مردم را در براندازی رژیم یافتم. ضمن اینکه به دلیل حضورم در ستاد انتخاباتی روحانی و نقش هرچند کوچکی که در انتخاب مجدد او داشتم، احساس گناه میکردم و درصدد برآمدم تا این اشتباه را جبران کنم و بهصورت جدی در کمپینها و کارزارها علیه رژیم حضور پیدا کردم. بعدازاین، فعالیتهای ضدنظام برخی از اعضای ستاد «روحانی» که از هویتم در توییتر آگاهی داشتند شروع به تهدید من کردند و مجبور شدم فعالیتم را در اکانتم متوقف و در اکانت دیگری با نام کاربری «آسپیران دودکار» که بعدها نام آن را به آسپیران تغییر دادم، ادامه دهم.
چطور شما که با هویت مستعار در فضای مجازی حضور داشتید شناسایی و دستگیر شدید و دستگیریتان توسط چه نهاد یا ارگانی بود؟
- من فعال سیاسی حرفهای نبودم و متاسفانه با توجه به بیتجربگی الزامات امنیتی برای مخفی نگاهداشتن هویتم را رعایت نکرده بودم. در مردادماه سال ۱۳۹۷ با دیگر کاربران توییتر ازجمله کاربر مکتوب و کچل موفرفری (ایوار فرهادی) با راهاندازی یک کمپین و توفان توییتری، هشتگ «چالش دعوت به تظاهرات» را ترند کردیم و از مردم درخواست کردیم که در اعتراض به جمهوری اسلامی و سیاستهایش به خیابانها بیایند و این کمپین توییتری ما موجب ناآرامی در چندین شهر ایران ازجمله کرج شد. من از لحظه اول شروع اعتراضات کرج در حلقه اول معترضان بودم و از طریق لایو توییتری این اعتراضات را پوشش دادم و گمان میکنم از همین طریق شناسایی شدم و چند روز بعد حوالی ساعت ۱۰ شب شش مامور وزارت اطلاعات به منزل ما هجوم آوردند.
بعد از دستگیری برخوردها با شما چطور بود؟ مشخصا نیروهای امنیتی چه چیزی از شما میخواستند؟
- بعد از ورود ماموران وزارت اطلاعات به خانه، آنان شروع به فیلمبرداری و تفتیش لوازم منزل کردند و پس از تفتیش و ضبط وسایل شخصیام ازجمله موبایل، لپتاپ، کیس کامپیوترم، کتابها و یادداشتهایم با چشمبند و دستبند مرا به مکانی نامعلوم که بعدا متوجه شدم بازداشتگاه وزارت اطلاعات در زندان رجایی شهر کرج بود، منتقل کردند. در مسیر انتقالم به بازداشتگاه مورد تهدید، توهین و ضرب شتم قرار گرفتم و بعد از ثبت عکس و تعویض لباس مرا به سلولی که دو نفر دیگر در آن حضور داشتند منتقل کردند. یکی از آن دو نفر «محمد ریاضت» بود.
بعد از دسترسی وزارت اطلاعات به اکانتم آنها متوجه ارتباطم با خبرنگاران خارجی، ازجمله یکی از خبرنگاران اورشلیم پست (جروزالم پست) شدند. من اخبار ناآرامیها در ایران را به همراه فیلمهایی که خودم تهیه کرده بودم بهاضافه گزارش سایر اعتراضات در اختیارش گذاشته بودم تا بازتابی جهانی داشته باشد. بازجو از همین ارتباطات و همینطور از توییت هایم با هشتگ «من مرتد هستم» برای ارعابم استفاده میکرد و مرا تهدید به اعدام از طریق اتهام «فساد فیالارض» میکرد. ضمن اینکه با دسترسی به اکانتم متوجه ارتباط گرم و صمیمانهام با کاربر کچل موفرفری که لیدر کمپینهای متعدد توییتری علیه رژیم بود، شده بودند. به همین دلیل من را تحتفشار شدید قرار دادند تا همکاری کرده و هویت کاربر کچل موفرفری را کشف و به آنها اطلاع دهم.
همانطور که میدانید دستگیری شما در فضای مجازی تا مدتها علنی نشد و مدت زیادی اکانت شما دست نیروهای امنیتی بود و کسی از این ماجرا خبر نداشت. آیا نیروهای امنیتی توانستند با استفاده از هویت اکانت شما مقاصد خودشان را پیش ببرند؟
- در همان روزهای ابتدایی حضورم در بازداشتگاه وزارت اطلاعات در زندان رجایی شهر و بازجوییهای پیاپی متوجه شدم قصد و نیت بازجو چیست. آنها قصد داشتند ماجرای دستگیری من را مخفی نگه دارند تا از اکانت آسپیران برای پروژه شناسایی دیگر کاربران برانداز منجمله اکانت توییتری کچل موفرفری استفاده کنند و برای همین این موضوع را به محمد ریاضت اطلاع دادم تا در صورت آزادیاش ماجرای دستگیریام را رسانهای کند. محمد ریاضت هم این موضوع را بعد از آزادی موقتش با وثیقه به اطلاع یکی از فعالان اپوزیسیون رسانده بود، ولی آن شخص این موضوع را جدی نگرفت و عمومی نکرد. مدتی بعد، بهشرط رسانهای نشدن دستگیریام و همچنین همکاری برای کشف هویت کچل موفرفری، با قرار وثیقه آزاد شدم. بازجو تاکید داشت تنها ۳ ماه برای کشف هویت کچل موفرفری زمان داری. گفتنی است من و کچل موفرفری از طریق تلگرام نیز باهم در ارتباط بودیم و کچل با یک آیدی ناشناس در تلگرام فعالیت داشت. من با او تماس گرفتم و به ایشان گفتم با توجه به حضور فعالانه من در اعتراضات کرج ممکن است شناسایی و دستگیر شوم، پس بههیچعنوان چه در تلگرام و چه در توییتر هویتت را نزد من افشا نکن. متاسفانه کچل موفرفری این توصیهام را حمل بر حسن نیت من کرد و متوجه کدی که به او دادم نشد. من قصد داشتم هم خودم را از مجازات سنگین رها کنم، هم اینکه کچل موفرفری از ناحیه من آسیب نبیند.
آیا در این مدت بازجوها با شما در تماس بودند؟
- بازجو مدام با من تماس میگرفت و میگفت وقتت دارد تمام میشود و هنوز هویت کچل را کشف نکردهای. آنها پیشنهادهای مختلفی را مطرح میکردند؛ مثلا میگفتند به کچل بگو که بیا باهم کاروکاسبی راه بیندازیم و سرمایه از من و کار از تو. بااینوجود، من هرگز به این کارها مبادرت نکردم. من سعی داشتم وقت بخرم تا بلکه بتوانم در فرصت مناسب از کشور خارج شوم، متاسفانه زمانی که برای خرید دلار به صرافی مراجعه کرده بودم متوجه شدند و من مجددا به اتهام عدم همکاری و تلاش برای خروج از کشور بازداشت شدم تا اینکه وزارت اطلاعات در زمان بازداشت من و با سواستفاده از غیبتم، از اختلاف کچل موفرفری با یکی از کاربران دیگر توییتر که به او نزدیک بود استفاده کرد و درنهایت با همین حربه هویت او را کشف کردند. گویا کچل موفرفری به دروغها و تناقضات کاربر مذکور که ساکن آمریکا بود پی برده و به ایشان مشکوک شده بود و قصد داشت این موضوع را در توییتر مطرح کند و آن فرد متوجه ماجرا شده و پیشدستی کرده بود و بهصورت گسترده دست به سمپاشی دروغین علیه کچل موفرفری نزد دوستانش زد. آن کاربر به دایرکت اکانت آسپیران نیز پیام داده بود و کاربر کچل موفرفری را مشکوک خوانده بود. ماموران اطلاعات که کنترل اکانتم را در دست داشتند به دایرکت کچل موفرفری رفته و گفته بودند که فلانی میگوید تو مشکوکی و من حسابی ترسیدهام! آخر تو هویت من را میدانی. چیزی بگو تا قوت قلب بگیرم و خیالم راحت شود. کچل موفرفری هم که به من اعتماد داشت، گویا عصبانی شده و گفته بود که من ایوار فرهادی از فعالان قدیمی مخالف جمهوری اسلامی در فضای مجازی هستم و به دام افتاده بود.
شاید بدانید بعد از دستگیری شما بعضی از کاربران باسابقه و برانداز در توییتر به خاطر فعالیتهای اکانت آسپیران که توسط امنیتیها اداره میشد در مظان اتهامهای مختلف قرار گرفتند. چه در زمان بازداشت و چه بعد از آزادی تا چه حد در جریان حاشیههایی که دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی با استفاده از اکانت شما در توییتر به وجود آوردند، قرار گرفتید؟ هدفشون چی بود؟
- بله مشخصا ایوار فرهادی بعد از خروج از کشور و رسانهای کردن پروژه وزارت اطلاعات برای دستگیری و شناسایی کاربران برانداز توییتر، مورد اتهامات زیادی قرار گرفت و حتی گفتند اصلا بازداشت نشده است. مثلا همینالان هم میبینم میگویند ایوار فرهادی، آسپیران را شناسایی کرد. درحالیکه دقیقا برعکس بود و این ایوار فرهادی بود که با سواستفاده از اکانت من توسط وزارت اطلاعات شناسایی و بازداشت شد. یا دستگیری من را به کاربری به نام «یار دبستانی» نسبت میدهند درحالیکه ایشان هیچ اطلاعاتی از من نداشت و هیچوقت هم از بنده اطلاعاتی نخواست و اتفاقا یکی از کسانی بود که وقتی در اعتراضات گوهردشت شرکت کردم، نگرانی زیادی بابت امنیتم داشت. علاوه بر اکانتهای امنیتی که بهصورت سازماندهی شده ایوار فرهادی را تخریب میکردند، برخی کاربران دیگر که نزد نهادهای امنیتی به «احمقهای بهدردبخور» مشهورند، به خاطر اختلافات عقیدتی و شخصی وی را موردحمله قرار دادند و عملا در زمین نظام بازی کردند. درحالیکه او باید موردتقدیر قرار میگرفت؛ زیرا علیرغم خطراتی که تهدیدش میکرد از کشور خارج شد و موضوع را رسانهای کرد و بهاصطلاح پروژه اطلاعات برای شناسایی دیگر کاربران را سوزاند. گمان میکنم اطلاعات قصد داشت اکانت کچل موفرفری را هم برای شناسایی کاربران برانداز استفاده کند، اما ایوار فرهادی آنها را فریب داد و دور زد. هدف وزارت اطلاعات شناسایی کاربران تاثیرگذار و اختلال در عملکرد مخالفان حکومت بود. با افشاگری ایوار فرهادی بار بزرگی هم از دوش من برداشته شد و وزارت اطلاعات بعدازآن یک رشته توییت علیه ایوار فرهادی با اکانت آسپیران منتشر کرد و سپس استفاده از اکانت را متوقف کرد.
درنهایت چه زمانی بازجوییها تمام شد و چه حکمی برای شما صادر شد؟
- در نخستین دستگیریام در مرداد۱۳۹۷ نزدیک به یک ماه در بازداشتگاه وزارت اطلاعات واقع در زندان رجایی شهر کرج بودم و در آن مدت ساعتهای متوالی بازجویی شدم. در مرتبه دوم در مهر دو هفته در بازداشت به سر بردم و سپس با وثیقه سنگینتری موقتا آزاد شدم.
من در تاریخ بیست و یکم فروردین ۱۳۹۸ با اتهامات «توهین به رهبری» «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی» و همچنین «اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی» در شعبه دوم دادگاه انقلاب کرج محاکمه شدم.
مجموعا بابت اتهامات ذکرشده به ۴ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدم. این رای عینا در شعبه ششم دادگاه تجدیدنظر استان البرز که در تاریخ ۲۲ تیر سال جاری برگزار شد، تایید گردید.
مطالب مرتبط:
گفتوگو با ادمین یاردبستانی درباره جدیدترین پروژه کاربران امنیتی در توییتر
سخنی در مورد مصاحبه یاردبستانی و برخی بازخوردها
حمیدرضا امینی یا آریو برزن فضای مجازی: در زندان گفتند خبرهای ما را به آمدنیوز بفرست
تحقیر، شکنجه و زندانی گمنام آمریکایی در زندان وکیلآباد مشهد
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر