محمد بلخی، شهروند خبرنگار، هرات
«محمد بابر» کودک ۱۵ ساله افغانستانی است. او برای کار و کمک به مخارج خانواده راهی سفر قاچاقی شده مثل بسیاری از کودکان افغانستانی دیگر. .
اما هنگام عبور قاچاقی از مرز ایران توسط نیروهای مرزی این کشور بازداشت و به افغانستان رد و مرز شد.
«محمد بابر» ساکن ولایت «بلخ» در شمال افغانستان است. برادر بزرگتر او سه سالی است که در ترکیه زندگی میکند. محمدبابر از برادرش شنیده که فرصتهای شغلی در ترکیه چند برابر افغانستان است به همین دلیل او هم وسوسه شده تا از طریق ایران قاچاقی به ترکیه سفر کند. میگوید: «برادرم گفت که من به تنهایی مصارف زندگی را نمیتوانم بیرون کنم و تو هم باید بیایی به ترکیه، تا با من یک جا کار کنی و بتوانیم که خرج زندگی فامیل خود در افغانستان را بیرون کنیم. من هم مکتب کنار گذاشتم و آمادگی گرفتم که به ترکیه برم.»
«بلخ» استان شمالی افغانستان است. افرادی که قصد سفر قاچاقی به کشور ایران را دارند، باید نخست به کابل، پایتخت این کشور و متعاقباً به سمت استان «نیمروز» در جنوب غرب سفر کنند.
به دلیل حضور گسترده طالبان مسلح در قسمتهای جنوبی افغانستان، عبور از این مسیر خطرناک است. طالبان گروه مسلح مخالف حکومت افغانستان است. آنها هرازگاهی مینهای کنارجادهای در شاهراهها کار میگذارند و شهروندان زیادی قربانی انتقام آنها از حکومت افغانستان میشوند. به همین دلیل محمد بابر که برای اولین بار به تنهایی از زادگاهش خارج شده بوده، در تمام مدت سفر وحشت داشته است. دو شب طول میکشد تا او از طریق ماشینهای مسافربری به استان «نیمروز» میرسد.
محمدبابر میگوید: «من از شهر مزار شریف به موترهای مسافربری بالای شدم و به کابل رسیدم. از آنجا با موتر دیگر بالا شدم و پس از یک روز به شهر زرنج رسیدم. قاچاقبر در شهر زرنج منتظر من بود و وقتی من را دید من را برد به یک خانه دورتر از شهر.» زرنج مرکز استان نیمروز است و «نیمروز» مرکز قاچاق انسان در افغانستان.
به گفته محمدبابربرادر بزرگاش را همین قاچاقبر به ترکیه برده بوده و به همین خاطر، این قاچاقبر مورد اعتماد برادرش بوده است. او با قاچاقبر توافق کرده بود در صورتی که محمد بابر را به ترکیه برساند ۱۰۰۰ دلار بپردازد. محمد بابر اما به ترکیه نمیرسد.
این کودک افغانستانی میگوید که پس از سپری کردن چند روز در یکی از خانههای مسکونی در شهر «زرنج»، با تعداد دیگری از شهروندان افغانستانی که قصد سفر به کشور ایران را داشتند، از طریق یک «تویوتا» دشتهای سوزان «نیمروز» را به مقصد کشور «پاکستان» با سرعت زیاد پیمودهاند: «در این موتر که با سرعت زیاد در حرکت بود، بیشتر از ۳۰ نفر سوار شده بودند. من خیلی ترسیده بودم که خدای نکرده، از موتر سقوط کنم. خدا را شکر که به مرز پاکستان از موتر پایین شدیم و قاچاقبر برای ما گفت که از مرز پاکستان تا مرز ایران باید پیاده برویم.»
بهرام حقمل، یک تن از فعالان مدنی ولایت نیمروز به «ایران وایر» میگوید که قاچاقبران انسان شهروندان افغانستانی را در گروههای ۳۰ الی ۴۰ نفری از طریق پاکستان به ایران منتقل میکنند.
او میافزاید که «ماشکل» و «راجا» دو گذرگاه قاچاق انسان در کشور پاکستان است و بیشتر قاچاق انسان از این دو گذرگاه انجام میشود. این دو به استان «سیتان و بلوچستان» نزدیک هستند و به همین خاطر به گذرگاه قاچاق مبدل شده اند.
محمدبابر میگوید از مرز پاکستان روزانه به ترتیب چهار ساعت، شش ساعت و یازده ساعت برای رسیدن به ایران پیاده روی کرده و این مسیر را توام با گرسنگی و تشنگی زیاد طی کرده است: «اول ۳۰ نفر بودیم که از افغانستان به پاکستان با موتر رفتیم. باز میده میده در کوهها که بلند شدیم، ۴۰ نفر شدیم و تعداد ما زیاد شد.»
به گفته محمدبابر ۱۰ نفر پاکستانی نیز با آنها هم سفر به ایران شدند، اما پس از چند ساعت از داخل شدن به خاک ایران، توسط نیروهای مرزی ایران دستیگر شدند: «قاچاقبر ما را از پیش پاسگاه اول تیر کرد، اما به پاسگاه دوم هنگامی که پلیس ما را دید، قاچاقی وارد ایران شدیم، هوایی فیر کرد و ما را دستگیر کرد. یک روز ما را در یک خانه تاریک نگهداری کرد. بعد آن در موتر سوار کرد به دیگر پاسگاه آورد.»
به گفته او، پلیس ایران بر خلاف بزرگسالان آنها را مورد ضرب و شتم و توهین و تحقیر قرار نداده است. اما او میگوید که هنگام بازداشت خیلی ترسیده بوده و بلند بلند گریه میکرده است.
دولت ایران شهروندان افغانستانی که قاچاقی وارد کشور ایران میشوند را از طریق مرز «دوغارون» اخراج میکند.
عبدالقادر رحیمی، رییس کمیسیون ساحوی حقوق بشر در غرب افغانستان به «ایران وایر» میگوید که روزانه به طور متوسط ۱۰ کودک تنها از کشور ایران رد و مرز میشوند و این کودکان از نظر روحی در وضعیت بدی قرار دارند و باید مورد حمایت قرار گیرند.
چند سال است که یونسیف، صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد، کودکانی که از طریق مرز «اسلام قلعه» استان «هرات» اخراج میشوند، مورد حمایت قرار میدهد.
کارمندان این نهاد به این کودکان خدمات مشورتی روانی میدهند و هم چنین زمینه برای بازگشت امنشان به خانههایشان را فراهم میکنند، تا مورد سوء استفاده گروههای قاچاقبر و مافیا قرار نگیرند.
محمد بابر، نیز خدمات مشورتی و روانی یونیسف را دریافت کرده است و این نهاد تا رسیدن این کودک افغانستانی به خانهاش، او را مورد حمایت قرار داده است. کودکی که سختی راه قاچاق را از یاد نمیبرد.
شما هم میتوانید خاطرات، مشاهدات و تجربیات خود از قاچاق انسان، پناهندگی و مهاجرت به اشتراک بگذارید. اگر از مسئولان دولتی یا افراد حقیقی و حقوقی که حق شما را ضایع کردهاند و یا مرتکب خلاف شدهاند شکایت دارید، لطفاً شکایتهای خود را با بخش حقوقی ایران وایر با این ایمیل به اشتراک بگذارید: info@iranwire.com
مطالب مرتبط:
یک مسافراز افغانستان: مجبورم قاچاقی به ایران بروم وگرنه خانوادهام گرسنه میمانند
روایت نوجوان افغان از سفر قاچاقی: ۱۵روز تشنه و گرسنه در راه بودیم
جنازه های دختر، داماد و نوههایم در آب های ترکیه پیدا شدند
روایت یک کودک ۱۱ ساله افغانستانی از قاچاق کودکان به ایران
قاچاق انسان در کردستان ایران؛ سیم خاردار، قایق بادی و صندوق عقب
قاچاق انسان در کردستان ایران؛ آن طرف سیمهای خاردار
قاچاق انسان در کردستان ایران؛ مهاجرت نیمهتمام
قاچاق انسان در کردستان ایران؛ از کار قاچاقی تا مهاجرت قاچاقی
قاچاق انسان در کردستان ایران؛ ۳ سال قاچاق انسان برای پرداخت بدهی
قاچاق انسان در کردستان ایران؛ هورا، زنی که قاچاقچی آدم بود
سفرنیمه تمام؛ روایت نوجوان افغانستانی از ردمرز در ایران
گفت و گو با عباس، کودکی که شش بار قاچاقی سفر کرده
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر