«من پروفسور حقوق بشر هستم، من برای بیش از ۳۰ سال حقوق بشر تدریس کردهام.» ظریف این سخنان را در کنفرانس امنیتی مونیخ و در پاسخ به پرسشی در مورد وضعیت بازداشت شدگان محیط زیست در ایران و همچون توجیهی برای نقض حقوق بشر ایراد کرد. سخنانی که واکنشهای بسیاری به دنبال داشت. البته این نخستین بار نبود که جواد ظریف در مقام وزیر خارجه جمهوری اسلامی در گفتگوهای رسانهای و یا سمینارهای خارج از ایران به توجیه نقض حقوق بشر در ایران میپرداخت. و البته بر خلاف تصور عمومی نخستین باری نیز نبود که خود را پروفسور حقوق بشر مینامید. ظریف پیشتر هم در نشستی که ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ در مؤسسه امور بینالملل نیوزیلند برگزار شد گفته بود: «به عنوان فردی که حقوق بشر را در دانشگاه، در روزهایی که تدریس حقوق بشر در ایران مد نبود، درس دادهام اعتقاد دارم که این مقوله در ایران جای پیشرفت بسیار دارد.»
اکنون که «پروفسور حقوق بشر» استعفا داده است و در حالی که هنوز معلوم نیست این استعفا پذیرفته خواهد شد یا نه و علت این اعلام استعفای اینستاگرامی چیست کارنامه ظریف را از همین منظر توجیه مداوم نقض حقوق بشر مرور کوتاهی میکنیم.
به دنبال انتشار خبر استعفای محمد جواد ظریف، وبسایت انتخاب نوشته که آقای ظریف در پاسخ به پرسش آن وبسایت از علت استعفایش به آنان گفته است: «بعد از عکسهای ملاقاتهای امروز دیگر جواد ظریف به عنوان وزیر خارجه در جهان اعتباری ندارد.» اما با توجه به مواضع ظریف در حوزه حقوق بشر آیا او تا پیش از انتشار این تصاویر نیز در میان افکار عمومی ایرانیان و آن بخشی از افکار عمومی جهانی که اخبار ایران را تعقیب میکنند اعتباری داشت؟
ظریف در مقام وزارت خارجه سابقه طولانی در توجیه و یا انکار نقض حقوق بشر در دیدارها و گفتگوهای خارج از کشور خود دارد. در این گفتگوها، جز در مواردی که او پرسش را بیپاسخ گذاشته است و یا به طور کلی موضوع را انکار یا توجیه کرده است در مواردی هم با فرو رفتن در موضع قربانی و اینکه ایران خود قربانی نقض حقوق بشر است کوشیده است بحث را منحرف کند. شیوهای از موضعگیری که یادآور قصهگویی ظریف در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل است زمانی که قصه بزبزقندی را تعریف میکرد و جمهوری اسلامی را جای شنگول و منگول و امریکا را جای گرگ قصه گذاشت. ظریف که در گفتگو با محمد مهدی راجی در کتاب آقای سفیر از محبوبیت و احترام خود در میان دیپلماتهای خارجی روایت زیادی نقل میکند اگرچه بعدتر در گفتگوهای دیپلماتکیش به این قصه استناد نکرد اما روش خود را چندان تغییر نداد و در سالهای اخیر هم که دیگر نه دیپلماتی کم سابقه که شناخته شده بود به بازی کردن نقش قربانی برای توجیه نقض حقوق بشر به طور مدام ادامه داد.
البته ظریف همیشه از تاکتیک ثابتی برای لاپوشانی نقض حقوق بشر در ایران استفاده نمیکرد.او در بسیاری از سخنرانیها و مصاحبهها نقض حقوق بشر در ایران و وجود زندانیان عقیدتی و سیاسی را به کلی انکار کرده و در مواردی نیز با طرح ادعای مستقل بودن نظام قضایی و تفکیک قوا در ایران، دادرسیهای ناعادلانه در دادگاههای انقلاب و پروندهسازیهای نهادهای امنیتی علیه مدافعین حقوق بشر و زندانیان سیاسی را متوجه قوه قضائیه کرده و آن را در چارچوب قضایی موجه جلوه داده است.
ظریف گاهی نیز از سیاست خبر ندارم برای جستن از دام پرسشهای حقوق بشری استفاده میکند. برای نمونه جواد ظریف، ۱۹ شهریور ۱۳۹۲، در گفتگو با خبرنگار دیلی بیست در پاسخ به پرسش وی مبنی بر اینکه «مجید توکلی، یکی از برجستهترین فعالان دانشجویی ایران که هماکنون در زندان نگهداری میشود، چه زمانی آزاد خواهد شد؟» میگوید: «نام نسرین ستوده را از طریق رسانهها شنیدهام اما مجید توکلی را اصلاً نمیشناسم.»
ظریف چند ماه بعد، ۱ فروردین ۱۳۹۳، از این فراتر رفته و اعدامهای سیاسی در ایران را که همان زمان در گزارش احمد شهید به تفصیل به آن پرداخته شده بود انکار میکند. او در گفتوگو با اعضای کمیته روابط خارجی پارلمان اتریش در پاسخ به پرسش یکی از نمایندگان حاضر در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران میگوید نگاه منفی نسبت به وضعیت حقوق بشر در کشورش ندارد اما وضعیت حقوق بشر را درهمه جا می توان بهبود بخشید. ظریف در همین دیدار تاکید میکند که در ایران اعدام سیاسی نداریم.
محمد جواد ظريف به همین روند انکار کامل ادمه میدهد و این بار به شیوهای تهاجمیتر زندانیان سیاسی و عقیدتی را مجرمان عادی معرفی میکند که کوشیدهاند از پوشش موقعیت شغلی/حرفهای خود برای ارتکاب جرم استفاده کنند. او در گفتگویی با چارلی رز مجری تلويزيون پیبیاس آمريکا که چهارشنبه نهم اردیبهشت ۹۴ در مرکز همکاریهای بین المللی دانشگاه نیویورک انجام شد میگويد: «ما در ايران هیچ کسی را به خاطر عقيدهاش زندانی میکنیم ... افرادی که جرايمی مرتکب میشوند يا قوانين کشور را نقض میکنند، نمیتوانند پشت اين عنوان که روزنامهنگار يا فعال سياسی هستند، پنهان شوند ... مردم بايد قوانين را رعايت کنند.»
انتقادات زیادی که در نتیجه این گفتگو متوجه ظریف میشود از جمله نامه بهمن احمدی امویی یکی از روزنامهنگاران زندانی موجب میشود ظریف بگوید منظور او از پنهان شدن پشت عنوان روزنامهنگار در آن گفتگو جیسون رضائیان بوده است. شاید همین شدت انتقادات موجب میشود او در گفتگوی چند روز بعدش، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴، با خبرنگاران اشپیگل در دفتر کارش در تهران استراتژیاش را در پاسخ به پرسش از نقض حقوق بشر در ایران تغییر دهد. ظریف در این گفتگو ضمن تاکید بر اینکه گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل در ارتباط با ایران از نظر او قابل اطمینان و مورد وثوق نیست میگوید ادعاها در مورد حقوق بشر در ایران در واقع تلاشی تبلیغاتی علیه یک دولت منتخب است و البته با وجود این هدف مهم ما آن است که اوضاع حقوق بشر در ایران را بهبود بخشیم؛ ضمن آنکه ما ادعا نمیکنیم که در این زمینه بهترین و کاملترینیم.
ظریف البته در پاسخ به فعالان حقوق بشری ایرانی خارج از ایران با احتیاط بیشتری به پرسشهای حقوق بشری پاسخ میدهد. ظریف ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ در جلسهای در انستیتو مطالعات صلح نروژ در پاسخ به پرسش محمود امیری مقدم، مسئول سازمان حقوق بشر ایران در مورد موارد نقض حقوق بشر در ایران میگوید: «اگر مردم ایران آنطور که شما میگوئید از شرایط در ایران ناراضی بودند با آن تعداد بالا به پای صندوقهای رای نمیرفتند. نظری که شما دارید با نظر جوانان ایران فرق دارد. شما از فاصله دور با عینکهای خاصی به وضعیت ایران نگاه میکنید و امیدواریم عینکهایتان را عوض کنید.»
اما این رویه بعد از دو سال، بهار امسال، دوباره تهاجمی شد و انکار کامل نقض حقوق بشر در مورد زندانیان سیاسی و عقیدتی و آنها را مجرم عادی جلوه دادن دوباره به رویه ظریف در پاسخ به پرسشهای حقوق بشری بدل شد. ظریف در جلسه شورای روابط خارجی در نیویورک، ۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، گفت بهایی بودن در ایران جرم نیست و کسی به دلیل «بهایی بودن و یا اعتقاد نداشتن به خدا» به زندان نمیرود. حجاب جزء فرهنگ ایرانیان است و همجنسگرایان هم در نحوه زندگی تا جایی که محدود به چهار دیواری خودشان باشد آزادند. اینها دروغهایی بودند که موجی از انتقادات را در شبکه های اجتماعی به دنبال داشت. هزاران توئیت با هشتگ ظریف دروغگوست به زبان های فارسی و انگلیسی از جمله واکنشها به سخنان ظریف بود.
ظریف هرچند به این انتقادات پاسخ نداد اما در ادامه دیدارهایش در سال جاری و هرجا به مساله حقوق بشر رسید مواضع قبلی خود را به شیوهای که به نظر کمتر حساسیت برانگیزباشتکرار کرد. ظریف۶ آذرماه ۱۳۹۷ در دیدار با میشل باشلت، کمیسر عالی حقوق بشر ایران، "با ابراز تاسف از سوء استفاده ابزاری از مفاهیم والای حقوق بشری و بهرهبرداری ابزاری از سازوکارهای حقوق بشری سازمان ملل برای اعمال فشار بر کشورهای مستقل، صدور گزینشی قطعنامههای حقوق بشری علیه ایران را تقبیح کرد.
او چند روز بعد از این دیدار، ۲۳ آذرماه، در چهارمین کنگره حزب ندای ایرانیان در تهران موضعی متفاوت گرفت و گفت: رعایت حقوق بشر یک ضرورت ادامه حیات کشور ما است و نه یک امر اخلاقی و دینی. چند روز پس از این گفتهها هم، ۱ دیماه ۱۳۹۷، در گفتگویی با روزنامه فرانسوی لوپوتون ظریف مدعی شد ایران کشوری دیکتاتوری نیست که فقط یک نفر در آن حرف بزند و کشوری است مثل فرانسه دارای دموکراسی یا جریانهای مختلفی که درباره مسائل، نظرات مختلفی دارند.
شاید سابقه ظریف به عنوان معاون حقوقی و بینالملل وزارت خارجه به مدت ده سال و موقعیت او به عنوان استاد میهمان دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران - در حالیکه به نظر میرسد در تمام دوران تدریسش تنها یک بار به عنوان استاد راهنما با دانشجویی برای نوشتن پایاننامه در دوره کارشناسی ارشد کار کرده باشد- به او این اعتماد به نفس را داده باشد که خود را پروفسور حقوق بشر بنامد و از این منظر در آخرین گفتگویش به عنوان وزیر خارجه (اگر استعفایش پذیرفته شود) با عصبانیت و برافروختگی که پیش از این چندان از او دیده نشده بود این بار به طور کلی از پاسخ دادن به پرسش از نقض حقوق بشر در ایران طفره برود. اما آیا از وزیر خارجه یک کشور همیشه این انتظار نمیرود که سیاستهای دولت متبوعش را در مجامع جهانی توجیه و در هر حال از آن دفاع کند؟
ظریف همیشه تاکید کرده ایران کشوری امن و با ثبات است و جمهوری اسلامی از حمایت مردمی برخوردار است و اقتدار مشروع دارد. استراتژی او در سالهای گذشته به طور کلی مبتنی بر خودداری از پاسخ دادن به سوالات اصلی بوده است که به نظر میرسد در چارچوب آنچه "پاسخ دیپلماتیک" نامیده میشود نباید چندان دور از انتظار ارزیابی شود. آیا وزرای خارجه سایر کشورها، حتی کشورهایی که به عنوان کشورهای دمکراتیک شناخته میشوند در پاسخ به پرسش از سیاستهای داخلی و خارجی کشور متبوعشان عموما پرسشهای ناخوشایندشان را به موضوع دمکراتیک بودن نظام سیاسی و تفکیک قوا ارجاع نمیدهند؟
این پرسشهایی است که در بخش دوم این گزارش و در گفتگو با چند حقوقدان و کارشناس روابط بینالملل به آن خواهیم پرداخت. بخش دوم این گزارش فردا منتشر خواهد شد.
مطالب مرتبط:
مجتبی واحدی: ظریف برنامه استعفا نداشت
علیرضا نامور حقیقی: ظریف نمره قبولی میگیرد
جلیل روشندل : حضور بشار اسد در تهران با دیپلماسی ظریف در تضاد بود
گلابیهایی که روی درخت برجام ماندند و گندیدند؛ اثرات اقتصادی جواد ظریف
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر