شب گذشته و مدت زمان کوتاهی پس از آن که تصاویر دیدار رهبر جمهوری اسلامی ایران با «بشار اسد» در تهران و بدون حضور اعضای هیات دولت و وزیر امور خارجه کشور منتشر شد، «محمدجواد ظریف» که بسیاری او را مرد اول دیپلماسی کشور میدانند، با انتشار خبری در صفحه اینستاگرام خود، اعلام کرد که از سمتش به عنوان وزیر امور خارجه استعفا کرده است.
مدت زمان کوتاهی پس از انتشار این خبر، گمانه زنیهای بسیاری در مورد علت این تصمیم ناگهانی ظریف و ارتباط آن با حضور بشار اسد در تهران توسط کاربران دنیای مجازی مطرح شد. اندکی بعد نیز تصویری از یک پیامک انتشار یافت که در آن خبرنگار سایت «انتخاب» از ظریف پرسیده بود آیا استعفای او از وزارت امور خارجه حقیقت دارد و دلیلش چه بوده است؟ محمدجواد ظریف پاسخ داده بود که بعد از انتشار عکسهای ملاقاتهای امروز، دیگر جواد ظریف به عنوان وزیر خارجه در جهان اعتباری ندارد.
«علیرضا نامور حقیقی»، تحلیلگر سیاسی و استاد تاریخ «دانشگاه تورنتو» در مورد علت استعفای وزیر امور خارجه ایران میگوید: «بیتردید آقای ظریف از این ناهماهنگی در دیدار بشار اسد رنجیده است اما همه ماجرا به همین نکته ختم نمیشود.»
او معتقد است در چند موضع، موجبات دلخوری وزیر امور خارجه فراهم شده است: «نخست ناهماهنگیهایی که در حوزه سیاست خارجی پیش میآید؛ یعنی ملاقاتها و مذاکراتی که انجام میشوند و وزیر امور خارجه مطلع نیست. آخرین موردش همین سفر آقای بشار اسد است که ظاهرا نه آقای حسن روحانی مطلع بوده، نه آقای ظریف. این سفر با هماهنگی نهاد رهبری و سپاه "قدس" انجام شده است.»
او به بخش دوم نارضایتیهای وزیر امور خارجه اشاره میکند که منجر به استعفا وی شده است: «بخش دوم نارضایتی آقای ظریف در مورد مسایل مرتبط با "افایتیاف" است. او انتظار داشت که این مساله زودتر به سرانجام برسد زیرا معتقد است که بدون پیوستن به افایتیاف، کشور نمیتواند در حوزه بینالمللی حضور داشته باشد و آن چیزی که اروپاییها میخواهند به عنوان یک سازکار مالی تصویب کنند، بدون پیوستن به افایتیاف با بحران مواجه خواهد شد.»
از نظر این تحلیلگر سیاسی، محمدجواد ظریف در مورد مسایل داخلی هم نگرانیهایی دارد:«از جمله آنها میتوان به مساله کاهش تعرفهها و لغو روادیدها اشاره کرد. ظریف میگوید آن برنامهای که شما گفتید تعرفههای بانکی را حذف میکنید هم به واقعیت نپیوسته است، پس چه تضمینی وجود دارد که این تعهداتی که دارید را عملی کنید و به قولهایتان وفادار باشید.»
این استاد دانشگاه موضع گیری اصولگرایان و رادیکالها در مقابل ظریف را هم بیتاثیر نمیداند: «در حوزه سیاست داخلی، یک کمپین قدرتمند از سوی جناحهای رادیکال بر علیه آقای ظریف شکل گرفته است که مدام او را متهم به مرعوب بودن، فریب خوردن و حتی در مواردی، متهم به خیانت میکند. آنها در این مدت کوتاه، استعفای ظریف را مقایسه کردهاند با استعفای آقای "میرحسین موسوی" بعد از پایان جنگ و امضای قطعنامه. به شکلی دارند به او مارک خیانت الصاق میکنند. همه اینها یک نوع خستگی و رنجش خاطر برای آقای ظریف ایجاد کرده است.»
نامور حقیقی میگوید علاوه بر مشکلات داخلی، نمیتوان چالشهای متعدد بیرون مرزها را نادیده گرفت: «حداقل در یک مورد، یک دیپلمات ایرانی به اتهام برنامهریزی برای ترور در اروپا دستگیر شد و قطعا آقای ظریف از این موضوع خبر نداشت. گرچه هنوز هم به روشنی چند و چون ماجرا روشن نیست اما به هر حال جزو چالشهایی است که ظریف در این برهه با آن مواجه بوده است.»
این استاد دانشگاه در ارزیابی عملکرد ظریف در طول شش سال گذشته و این که آیا او با عافیت از این آزمون خارج شده است، میگوید: «ظریف چند پروژه داشته است؛ در حوزه مذاکرات "برجام" و در آن شرایط خاص، اگر از نیروهای انسانی وسیعتر و با قابلیتتری استفاده میکرد، نقاط ضعف برجام کمتر میشد. از جمله این که در متن برجام پیشبینی نشده بود که اگر امریکا از این توافق خارج شد، چه اتفاقی خواهد افتاد. در این توافق، فقط مساله خروج ایران از برجام پیشبینی شده بود. مساله تحریم معاملات تجاری از سوی امریکا در برجام نیز پیشبینی نشده بود. غنیسازی ۲۰ درصد را هم که اول کار رها کردند و هیچ به جایش دریافت نکردند. اینها به هر حال نقاط ضعف برجام بودند. اما نقاط قوتش هم این بود که برجام در آن شرایط سخت کمک کرد تا ایران از زیر بند هفت منشور سازمان ملل که خطرناک بودند و تحریمهای بینالمللی را به دنبال داشتند و حتی ممکن بود مجموع آن شرایط، منجر به حمله نظامی به ایران شود، خارج شود. این توافق، پرونده ایران را در آژانس اتمی بست و کمک کرد تا ایران از نو به صحنه بینالمللی ورود پیدا کند.»
نامور حقیقی میگوید:«شاید بعد از دکتر یزدی در سالهای نخست انقلاب، ظریف از لحاظ دیپلماسی بینالمللی و ارتباط با رسانههای داخلی و خارجی و تصویری که از ایران در مجامع بینالمللی به جا گذاشته، موفق عمل کرده است.»
این تحلیلگر سیاسی، در حوزه مسایل منطقهای و ارتباط با عربستان، دولت ایران را مورد نقد قرار میدهد: «ضعفهایی وجود داشت که بخشی از آنها دست آقای ظریف بود و بخشی هم از اختیار او خارج بود. اما در مورد حمله به سفارت عربستان، به نظر من آقای ظریف ضعیف عمل کرد و میتوانست بهتر عمل کند. در مجموع میشود گفت در مورد مسایل منطقهای، با این که اختیارات ظریف بسیار محدود بود ولی دولت حسن روحانی و وزارت امور خارجه بسیار ضعیف عمل کردند. موضوع حمله به سفارت عربستان وهمزمانی سفر استانی روحانی با سفر رییس جمهوری چین به ایران، بخشی از اشتباهاتی است که در کارنامه سیاست خارجی دولت آقای روحانی به چشم میخورد. بخشهایی از آن هم متوجه آقای ظریف است. اما در مجموع به باور من، در مقایسه با وزرای امور خارجه دیگری که داشتهایم و با وجود محدودیتهایی که وجود داشت و نهادهای قدرتی که مدام میخواستند او را تحت فشار بگذارند و استیضاح کنند، نمره قبولی گرفته است.»
آیا استعفای ظریف نشانه فروپاشی دیپلماسی دولت روحانی است؟ نامور حقیقی میگوید: «نه، الزاما این طور نیست. ممکن است با هماهنگی رخ داده باشد و فروپاشی نباشد. ممکن است آقای ظریف برگردد و بتواند منسجمتر از قبل عمل کند. به هر حال، در سیاست، هر امری ممکن است رخ بدهد.»
مطالب مرتبط:
جلیل روشندل : حضور بشار اسد در تهران با دیپلماسی ظریف در تضاد بود
گلابیهایی که روی درخت برجام ماندند و گندیدند؛ اثرات اقتصادی جواد ظریف
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر