close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

بهناز جعفری: آرزو داشتم معجزه‌ای اتفاق بیافتد و آقای پناهی به گروه محلق بشوند

۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷
آرش عزیزی
خواندن در ۵ دقیقه
بهناز جعفری:برای من جعفر پناهی اسم شناخته‌شده‌ای است و این‌که ایشان سال‌ها در مورد زنان و مشکلات زنان فیلم ساخته بود، برای من خیلی خیلی جذاب بود.
بهناز جعفری:برای من جعفر پناهی اسم شناخته‌شده‌ای است و این‌که ایشان سال‌ها در مورد زنان و مشکلات زنان فیلم ساخته بود، برای من خیلی خیلی جذاب بود.
بهناز جعفری در غیاب جعفر پناهی نماینده فیلم سه رخ در جشنواره کن بود
بهناز جعفری در غیاب جعفر پناهی نماینده فیلم سه رخ در جشنواره کن بود

مواقعی هست که سینماگران باید نقشی فرای سینمای بازی کنند. می‌توان گفت این درونمایه اصلی فیلم «سه رخ» جعفر پناهی است که هفته گذشته در بخش مسابقه سینمای کن به نمایش درآمد؛ فیلمی که می‌توان گفت از فیلم قبلی پناهی بهتر بود و نشان داد فیلمسازِ ممنوع‌الکار در کوشش است محدوده «ممکن» را در فضای محدودی که پس از ممنوعیت هشت سال پیش برایش ایجاد شده، گسترش دهد. پناهی مثل هر فیلمسازی دوست داشت برای نمایش فیلمش به کن بیاید اما مثل کیریل سربرنیکوف، کارگردان روسِ  فیلم«تابستان»، که یکی از بهترین فیلم‌های امسال بخش مسابقه بود، این امکان را نیافت. این طور شد که بهناز جعفری مثل شخصیتی که در «سه رخ» بازی می‌کند، نقشی فرای سینماگری به عهده گرفت. او به عنوان بازیگر نقش اول فیلم باید هم نماینده «سه رخ» می‌بود و هم پاسخ‌دهنده سوال‌ها راجع به اوضاع ایران. در یک روز آفتابی در بالکن روزنامه‌نگاران در طبقه چهارم کاخ جشنواره کن پای صحبت او نشستم. 

 

چه شد که بازی در «سه رخ» بهتان پیشنهاد شد و آن‌را پذیرفتید؟

برای من جعفر پناهی اسم شناخته‌شده‌ای است و این‌که ایشان سال‌ها در مورد زنان و مشکلات زنان فیلم ساخته بود، برای من خیلی خیلی جذاب بود. وقتی این شانس سراغ من آمد، کسی هم به من نگفته بود که بازی نکن. یعنی ماجرایی که برای آقای پناهی پیش آمده بود به خود ایشان ابلاغ شده بود و من به عنوان کسی که حرفه‌ام بازیگری است، نخواستم این شانس را از دست بدهم. خیلی خوشحال شدم و جزو افتخاراتم هست که در این فیلم شرکت کردم و امیدوارم به نوبه خودم توانسته باشم تاثیری بگذارم.

 

شما در فیلم در واقع نقش خودتان را بازی می‌کنید و اولین بار هم نیست که این تجربه را داشتید. در فیلم دختری که با خانواده‌اش مشکلی دارد با بهناز جعفریِ بازیگر تماس می‌گیرد. خواستم بپرسم در زندگی واقعی‌تان چقدر با چنین خواسته‌هایی روبرو می‌شوید و برخورد با آن‌ها را چقدر وظیفه خودتان می‌دانید؟

در طول سال‌هایی که تجربه کردم و الان نمی‌دانم وارد چندمین دهه بازیگری شدم، واقعیت این است که مردم عادی و عامی من را به عنوان بازیگر به عنوان یک نماینده می‌بینند. فکر می‌کنند می‌توانند از طریق من خیلی از حرف‌ها و دیدگاه‌ها و خواسته‌هایشان را، مشکلات‌شان را به اطلاع دولت‌مردان، هم‌وطنان و حتی جهانیان برسانند. علاوه بر این، ما گاهی در سینما، دارای یک زبان مشترک با مردم می‌شویم، مثل همین فیلمی که الان دیدید. در فیلم می‌بینیم که مشکل مردم، زیر سایه سنت زندگی کردن است. این در به شکل‌های مختلف در کشورهای مختلف هم بوده. من به نوبه خودم در راستای هنر بازیگری که آموختم باید بتوانم هم انتقاد کنم و هم راه‌حل نشان دهم. این وظیفه‌ای است که فکر می‌کنم می‌تواند خیلی سخت باشد. شاید به همین خاطر است که خیلی‌ها دوست دارند بازیگر شوند. خیلی‌ از آدم‌ها سراغ من می‌آیند و وقتی می‌شناسند که بازیگرم زود اعلام می‌کنند که می‌خواهند بازیگر شوند. غافل از این‌که بازیگری غیر از شهرت و آن ظاهر خیلی جذابی که دارد، هزار و یک مشکل هم دارد. 

 

چه احساسی داشتید که باید نماینده فیلم باشید در غیاب آقای پناهی؟

احساس خیلی عجیبی دارد. پارادوکسی که وجود داشت این بود که من احساس می‌کردم در جمع هستم و تنهایم. شخصا آرزو داشتم تا آخرین لحظه معجزه‌ای اتفاق بیافتد و آقای پناهی به گروه محلق بشوند. وقتی در جمع کسانی که دعوت‌مان کردند قرار گرفتیم خیلی هم ازشان سپاسگذاری کردم، خیلی به من دلگرمی دادند و با آنها دارای یک زبان مشترک شدیم و احساس همدلی کردم. احساس اون لحظه جوری بود که انگار همه با ما هم‌دل هستند و با آقای پناهی هم‌دل هستند. هم با سکوت‌شان، هم با تشویق‌شان با هم اعلام کردند ما هم در این شادی غم‌انگیز شریک هستیم. 

 

در ساختن فیلم چه محدودیت‌هایی داشتید که آن‌را متفاوت از سایر فیلم‌ها می‌ساخت؟ 

شخصا اضطراب داشتم که هر لحظه فکر می‌کردم ممکن است اتفاق بدی بیافتد. وقت خطا کردن نداشتیم. وقت اتلاف وقت نداشتیم. وقت روتوش نداشتیم. سرعت‌مان باید بیش از پیش می‌بود. این اتفاقات را آقای پناهی به عنوان لیدر گروه از چند سال پیش از همه ما تجربه کرده بود. در ضمن می‌شد اطمینان کرد که کارگردان‌مان خیلی به محیط جغرافیایی آن‌جا اشراف دارد که این برای بازیگر اتفاق خوب و خاصی است. به همین خاطر ما هم سعی می‌کردیم با عجله آقای پناهی کنار بیاییم که ماجرایی پیش نیاید. سعی کردیم خیلی منسجم کار کنیم. حتی اگر یک بند کفشم را می‌خواستم جایی بایستم و ببندم، حس می‌کردم داریم زمان از دست می‌دهیم، نور را از دست می‌دهیم و خیلی چیزهای دیگر. فیلم در روستای پدری آقای پناهی بود و آن‌جا همه دوست‌شان داشتند و خیلی به آقای پناهی کمک می‌کردند. هر کدام به هر شکلی. حتی پیرزن‌ها و پیرمردهای روستا. 

 

به نظرتان فیلم‌هایی که آقای پناهی بعد از ممنوعیتش ساخته در سطح خوبی قرار دارند؟‌ به خوبی کارهای قبلشان؟

 تمام فیلم‌های آقای پناهی فیلم‌های خوبی هستند چون نقد اجتماعی دارند و جامعه را نقد می‌کنند. این خیلی مهم است که هنرمند و نقاش و فیلم‌ساز و آهنگساز نبض جامعه را بخواهند نشان دهند و بخواهند لمس کنند و راجع به آن عمیقا واکنش نشان دهد. واکنش یک فیلم‌ساز خوب چه چیزی غیر از این می‌تواند باشد؟

مطالب مرتبط:

فرش قرمز «همه می‌دانند» فیلم افتتاحیه جشنواره کن ۲۰۱۸

گزارش اختصاصی مراسم افتتاحیه جشنواره کن ۲۰۱۸

«مرزِ» کارگردان ایرانی-دانمارکی، جلوه روز سوم جشنواره کن

روز سوم جشنواره کن؛ سه فیلمی که دوست داشتم

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

سیامک پورشریف؛ سینمای سانسور شده آینه‌ای از ایران است

۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷
ادبیات و شما
خواندن در ۴ دقیقه
سیامک پورشریف؛ سینمای سانسور شده آینه‌ای از ایران است