«وارسی یک خطا»، تلاشی است برای روشن کردن «واقعیات» (facts) از جعلیات، مهملات، توهمات و دروغسازیها و نه اتهامزنی، رسواسازی یا مچگیری. ازاینجهت، به آرا و عقاید و نیات و پیشگوییها کاری نخواهیم داشت بلکه تمرکز خواهیم کرد بر خبرسازی، نظرسازی و آمارسازی. در این مجموعه عین سخنان مقامات عالیرتبه نظام و مراجع شیعه نقل و با آمار یا اطلاعات منبع یا منابع قابلاعتماد یا بدیل مورد چالش قرار میگیرند. در وارسی خطاها علاوه بر اطلاعات نادرست روز، به گذشته نیز سر خواهیم زد.
***
وارسی یک خطا ۴
«حسین نوری همدانی» از مراجع شیعه میگوید: «امروز بیشتر کسانی که مرتکب جرم میشوند، همان کسانی هستند که از علما و روحانیون فاصله گرفتهاند.»
این ادعا وقتی قابلاعتماد است که بیش از پنجاهدرصد مجرمان قبل از ارتکاب جرم هیچ رابطهای با روحانیت نداشته باشند؛ اما هیچ تحقیق علمی در سطح کشوری در ایران یا دیگر نقاط دنیا مبین رابطهای معنیدار میان عدم ارتکاب به جرم و رابطه نزدیک افراد با روحانیت (شیعه یا سنی) مثل حضور مستمر در نماز جماعت، حضور در پای منبر، یا مشارکت در فعالیتهایی که روحانیون حضور دارند، نیست. همچنین هیچ تحقیق علمی در ایران نشان نمیدهد افرادی که با روحانیت رابطه دارند بیش از دیگر افراد قوانین را رعایت میکنند.
برخی تحقیقات میدانی بسیار محدود در مورد رابطه دینداری (و نه رابطه با روحانیت) و ارتکاب به جرم در ایران انجام شده است که آنها نیز نه قابل تسری به جامعه ایران هستند و نه میتوان به دلیل گرایش مذهبی عیان در گزارش محققان و فرض گرفتن پرهیز از گناه بهعنوان اجتناب از جرم بدانها اعتماد کرد. در برخی از این نوع تحقیقات نیز جنبه تجویزی مهمتر است از جنبه توصیفی و تحقیق برای نتیجهگیری خاصی انجام شده است. دو مفهوم جرم و گناه در دو بافت و سیاق متفاوت قانون و شریعت قابل توضیح هستند که خلط آنها تحقیقات مربوطه را به متونی تبلیغاتی تبدیل میکند.
به دلیل تنوع و چندوجهی بودن دین در ایران از جهت نوع (اسلام شیعی و سنی، بهاییت، مسیحیت، یهود، زرتشت) و وجه (دین عبادت، دین آیینی، دین شریعت، دین هویت، دین سیاست) و غیرقابلاندازهگیری بودن وجوهی از دینداری (مثل دین عبادت که ابعاد متنوعی دارد و ضرورتا بروز بیرونی ندارد) اصولا سنجش رابطه میزان دینداری و ارتکاب به جرم بسیار دشوار است، اگر غیرممکن نباشد؛ اما سنجش رابطه با روحانیت و ارتکاب به جرم اگر این «رابطه» تعریف شود ممکن است. اما در این زمینه نه پژوهشهای ملی (مثل پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان) و نه پژوهشهای محدود استانی و شهری یا موردی به چشم میخورد.
همچنین رابطهای معنادار میان باور به شریعت و رعایت آن و نیز میان باور و رعایت شریعت با رابطه با روحانیت وجود ندارد؛ چون افراد میتوانند در عین رابطه با روحانیت (برای مزایای آن) هیچ باوری به شریعت نداشته یا آن را رعایت نکنند.
ارتکاب به برخی جرائم ممکن است در میان باورمندان به شریعت (نه مرتبطان با روحانیت) کمتر اما جرائم دیگری در میان آنها بالاتر باشد. بهعنوانمثال، به دلیل پرهیز رعایتکنندگان شریعت از نوشیدن مشروبات الکلی امکان رانندگی در حال مستی در میان آنها پایین است اما در ایران امروز کسانی که به شریعت باور یا با روحانیت رابطه نزدیک دارند در انواع فسادهای مالی مثل اختلاس و سواستفاده از قدرت، خشونت علیه زنان یا نقض انواع حقوق شهروندان به نحوی نهادینه و مستمر درگیر هستند. امربهمعروف و نهی از منکر مستلزم دخالت مستقیم در زندگی خصوصی شهروندان است. جرائم یقهسفیدها در ایران امروز به قشر حاکم محدود میشود که همه به قشر روحانیت نزدیک هستند و حداقل به باور به شریعت تظاهر میکنند.
تحقیقات میدانی و بلندمدت مربوط به رابطه دینداری و ارتکاب به جرم در جوامع دیگر نیز انجام شده است. بهعنوان نمونه، اینگونه تحقیقات در ایالاتمتحده نشان میدهند که رابطهای میان دینداری دورکیمی (دورکیم جامعهشناس فرانسوی دین را پدیده اجتماعی میداند و منظور از دینداری دورکیمی یعنی حضور در مراسم دینی بهعنوان عاملی برای پیوندهای اجتماعی است) و سطوح پایین ارتکاب به جرم وجود دارد. برخی تحقیقات نیز نشان میدهند که دینداری موجب افزایش جرم میشود یا هیچ رابطهای میان این دو وجود ندارد. اما در تحقیقات انجامشده رابطه میان میزان ارتکاب به جرم و ارتباط با کشیشان، خاخامها یا امامان جماعت دنبال نشده است چون این رابطه نه بهروشنی قابلتعریف است و نه میتواند به نحو نظری تاثیری بر رفتار افراد داشته باشد.
از همین بلاگ:
اندیشمندان جهان چه زبان و ملیتی دارند؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر