close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.

سوالات حقوقی

سوالات خود را از کارشناس ما بپرسید

سلام. در ورامین یک کارگاه داریم به همین دلیل هر روز رفت و آمد می کنم. در اطراف ورامین زمینهایی هستند که سبزیجات می کارند. بنده حدود دو سال است که شاهدم این سبزیجات ها با آب فاضلاب شهری آبیاری می شوند. حتی یک بار برای مطمئن شدن با دوستم رفتیم وسط زمین که دیدیم کلا آب فاضلاب است. به صاحب زمین هم گفتیم این چه کاری است می کنید گفت تو برو آب سالم برای ما پیدا کن بیار با اون آبیاری کنیم بعدش هم که کمی جر و یحث کردیم گفت خیلی ناراحتی خودت برو یک زمین بگیر سبزی برای خودت بکار! خلاصه من تصمیم گرفتم گزارش این آقا رو بدم اما می خواستم از لحاظ حقوقی اطلاعات بیشتری داشته باشم و بدانم چه کار باید بکنم. ممنون می شوم اگر راهنمایی کنید.

سلام! بر طبق ماده 688 قانون مجازات اسلامی استفاده از آب فاضلاب حتی آبی که از تصفیه فاضلاب باقی مانده در مصارف کشاورزی ممنوع بوده و جرم است. مجازات این جرم هم حبس تا یک سال می باشد. بنابراین دست قاضی باز است که مجازات اندکی داده و به جزای نقدی تبدیل کند. با توجه به اینکه این جرم از جرایم عمومی است دادستان خود موظف به پیگیری است بنابراین شما به دادستان ورامین مراجعه کرده و کتبا گزارش داده و تقاضای پیگیری کنید. سعی کنید از زمین مزبور فیلم و عکس هم تهیه کرده و ضمیمه شکوائیه نمایید. اقدام دیگری که می توانید انجام دهید مراجعه به استانداری است. بر اساس یک دستور العمل، استانداری ها موظف هستند با همکاری چند وزارتخانه از آبیاری مزارع با آب فاضلاب جلوگیری کنند. به همین دلیل شما یک گزارش کتبی به استانداری هم بنویسید. موفق باشید!

سلام؛ من یکی از معلمانی هستم که چند وقت پیش در اعتصاب معلمان معترض، دو روز به سر کلاس نرفتم. دیروز مدیرمان آمد و گفت که گزارش نرفتن به کلاس به مسوولان آموزش و پرورش منطقه رسیده و این تخلف است و احتمالا من را مواخذه خواهند کرد. می خواستم بدانم آموزش و پرورش قانونا می تواند من را اخراج یا تعلیق کند؟ من چه طور باید از خودم دفاع کنم؟ بهانه آموزش و پرورش این است که ما در درس دانش آموزان اختلال ایجاد کرده ایم، حال این که اعتصاب دو روزه هیچ اختلالی به وجود نمی آورد.

با سلام؛ خدمت تان عرض شود که در قوانین داخلی ایران، سخنی در مورد حق اعتصاب وجود ندارد. اما در برخی کنوانسیون ها، از جمله میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که دولت ایران نیز آن را امضا کرده، اعتصاب به عنوان یک حق به رسمیت شناخته شده است. در قوانین داخلی ایران هم اعتصاب مشخصا جرم انگاری نشده و مجازاتی برای آن پیش بینی نشده است. در نهایت، نرفتن شما به کلاس درس می تواند در قالب غیبت بررسی شود که آن هم ممکن است از حقوق شما به اندازه دو روز کسر کنند. به هر حال، قانونا مقامات آموزش و پرورش به دلیل اعتصاب کوتاه مدت نمی توانند شما را اخراج یا از کار تعلیق کنند. موفق باشید.

سلام. من نه سال پیش ازدواج کردم. پس از گذشت چند سال از ازدواجمان، سر خوشگذرانی های شوهرم و دقت نکردن به من و بچه ها دچار اختلاف شدیم. ایشان اصلا آدم پایبندی نیست و حتی برای خوشگذرانی پا میشه میره کشورهایی مثل تایلند. خلاصه وقتی دیدم که دیگر اصلاح بشو نیست با دو تا بچم آمدن خونه پدرم. ما وقتی که ازدواج کردیم پدرش یک خانه برای ایشان خریده بود که در آنجا ساکن شدیم بعد از مدتی هم شوهرم یک آپارتمان کوچک خرید و به نام من کرد. الان وقتی بهش می گم باید مهریه رو بدهی می گوید آن خانه را بابت مهریه بهت دادم. مهریه من الان تقریبا به اندازه قیمت همون خانه هست. حالا سوالم این است آیا شوهرم می تواند در دادگاه بگوید که خانه را بابت مهریه داده ام و دیگر چیزی به من ندهد؟ ضمن اینکه پدر ایشان بیمار بوده و احتمال فوت وجود دارد آیا می شود سهم الارثش را بابت مهریه توقیف کنم؟ ممنون می شوم اگر راهنمایی کنید

سلام! اگر شوهرتان مدعی باشد که خانه بابت مهریه به شما بخشیده شده است به نحوی باید این ادعا را ثابت کند اگر نتواند اثبات کند باید مهریه شما را پرداخت کند. در مورد توقیف سهم الارث عرض شود که بله این امکان وجود دارد. اگر دادگاه حکم به تقسیط مهریه بدهد و بعد از آن پدرشوهرتان فوت کند نیز امکان معرفی این سهم الارث و توقیف آن هم وجود دارد. البته در صورتی که این سهم الارث از مستثنیات دین نباشد. موفق باشید!

با عرض سلام؛ بنده با یک تبعه افغانستان که ساکن کشور دانمارک است، ازدواج کرده ام. ایشان ازدواج‎مان را در سیستم دانمارک ثبت نکرده است. عقد ما در یک مرکز اسلامی انجام شده بود. بعداز تمام شدن ویزای من، گفت دیگر نمی شود کاری کرد و باید بروی پیش پلیس و تقاضای پناهندگی بدهی. من پیش پلیس گفتم به خاطر شوهرم آمده ام و کیسی نداشتم ارایه دهم. چون ویزای من مربوط به کشور سوئد بود، «قانون دابلین» شامل حالم شد و من را به کشور سوئد برگرداندند. در این فاصله که من در سوئد بودم، شوهرم به کشور خودش رفته و دوباره ازدواج کرده بود. مشکلات من از همان جا شروع شد. بعد از چند ماه، من خودم به علت عذاب هایی که از طرف شوهرم کشیدم، برگشتم ایران. ولی به خاطر حفظ آبرو و شخصیتم، به خانواده ام چیزی نگفتم و فقط گفتم آمده ام دنبال کارهای بازخریدی از اداره ام و دوباره برمی گردم دانمارک. در این فاصله هم شوهرم می آمد ایران و دو روز بعد از آن به افغانستان می رفت. من به خانواده ام می گفتم رفته است شهرستان برای کارهای زمین هایش. ولی هنوز اذیت های ایشان ادامه دارد و هر کاری می کنم، طلاقم نمی دهد. پیش وکیل رفتم، گفت باید ازدواجت در ایران ثبت شود، بعد می توانی شکایت کنی که آن هم نیاز به حضور شوهرم است ولی او این کار را نمی کند. آن زن را آورده است ایران و برایش خانه و زندگی درست کرده است؛ البته غیرقانونی. بنده هم الان نزدیک به یک سال و نیم است که در ایران هستم. ایشان نه خرجی به من می دهند، نه خانه و زندگی برایم درست کرده است و من پیش خانواده ام زندگی می کنم. می خواستم ببینم این جانب می توانم در سیستم سفارت دانمارک از این شخص شکایت کنم؟

با سلام! با توجه به این که شما ازدواج‎تان را براساس قوانین ایران ثبت نکرده اید، هم اکنون در ایران زن و شوهر محسوب نمی شوید تا بتوانید اقدام به طلاق کنید. مساله دیگر این که اگر هم ازدواج‎تان ثبت شود، طلاق بر اساس قوانین افغانستان خواهد بود. به هر حال، با توجه به این که ازدواج شما در هیچ کشوری ثبت نشده و فقط صیغه شرعی خوانده شده است، دیگر احتیاجی به طلاق نیست. زیرا طلاق قانونی زمانی است که زن و مرد قانونا ازدواج کرده باشند. شما هم اکنون احتیاجی ندارید که برای طلاق به جایی مراجعه کنید. اما اگر جنبه شرعی قضیه برایتان مهم است، این ارتباطی با مسایل قانونی ندارد و باید شوهرتان را راضی کنید که با خواندن صیغه طلاق، شما را مطلقه کند. اما در مورد شکایت کیفری، عرض شود که اگر بتوانید اثبات کنید که ازدواج شرعی کرده اید و مدرکی دال بر این ازدواج در دست داشته باشید، امکان شکایت در ایران در شرایطی وجود خواهد داشت. چون بر اساس ماده ۵۱«قانون حمایت خانواده»، ازدواج مرد خارجی با زن ایرانی بدون رعایت تشریفات، جرم است. شما می توانید با رعایت شرایط ماده ۸ «قانون مجازات اسلامی» در ایران، از آقا شکایت کنید. البته باید ایشان در ایران یافت شود. در مورد شکایت در دانمارک باید با یک وکیل آشنا به قوانین دانمارک صحبت کنید. موفق باشید.

سلام! برادر من که دانشجو است را در اعتراضات دی ماه سال قبل دستگیر کردند که پس از چند هفته، با قید وثیقه آزاد شد. چند وقت پیش حکم دادگاه انقلاب برایش صادر شد. قاضی برادرم را به دو سال حبس و محرومیت از فعالیت‎های اجتماعی محکوم کرده بود. ما به رای اعتراض کردیم و فکر می کنم الان پرونده را بفرستند دادگاه تجدید نظر. حالا چند سوال داشتم؛ اول این که اگر دادگاه تجدید نظر تایید کند، آیا بار دیگر می توان به حکم اعتراض کرد و چه گونه؟ سوال دوم هم این است که سندی که برای برادرم گذاشته ایم، متعلق به عمویم است. اما الان ایشان ترسیده است و می گوید سندم را می خواهم. حالا چه راهی وجود دارد که سند عمویم را آزاد کنیم؟

سلام! در مورد سوال اول‎تان، عرض شود که اگر حکم دادگاه انقلاب در دادگاه تجدید نظرهم تایید شود، رای قطعی  و لازم الاجرا می شود. پس از قطعی شدن رای، امکان اعتراض مجدد وجود ندارد. مگر در موارد خاص، از جمله این که دلیل جدیدی پیدا شود که نشان از بی گناهی برادرتان بدهد و یا این که رییس قوه قضاییه رای را خلاف شرع یا قانون تشخیص دهد. در این حالت ها، از طریق اعاده دادرسی، پرونده به دیوان عالی می رود. اما معمولا در پرونده هایی مثل پرونده برادر شما، دیوان عالی تقاضای اعاده دادرسی را نمی پذیرد. در مورد سوال دوم، امکان این که در این مرحله کلا فک قرار و وثیقه منتفی شود، وجود ندارد. اما می توانید وثیقه گذار دیگری را به دادگاه معرفی و یا مبلغ قرار را به حساب دادگستری واریز کنید تا سند خانه عمویتان آزاد شود. توجه کنید که جایگزین کردن سند پس از قطعیت حکم در دادگاه تجدید نظر بسیار دشوار است. موفق باشید.

سلام، بنده کارمند یک اداره دولتی هستم. اداره ما در یکی از نقاط تهران قصد ساختن یک ساختمان داشت و به همین دلیل کار ساخت و ساز را به مناقصه گذاشتند. چندین شرکت اعلام آمادگی کرده و قیمت دادند. بنده هم شرکت برادرزاده ام را معرفی کردم. این شرکت هم تجربه کافی داشت و هم قیمت متعادلی پیشنهاد کرد اما مدیرعامل ما به بهانه های متفاوت خیلی از شرکت‎ها را رد کرد و در آخر دو شرکت باقی ماندند. یکی از شرکت‎ها قیمت خیلی بالایی داده بود و دیگری که قیمت پیشنهادی آن کم تر بود، برنده شد. اما همه این ماجرا یک تبانی بود. هر دو شرکت باقی مانده با مدیر عامل تبانی کردند که شرکت اولی مبلغ خیلی بالایی بدهد تا زمینه قبول شرکت دومی با توجیه این که قیمت کم تری داده است به وجود آمد. اما در اصل، شرکت دومی هم قیمت خیلی بالاتری داده بود؛ یعنی تقریبا دو برابر قیمت شرکت هایی که مدیرعامل به نحوی از شرکت در مناقصه حذف‏شان کرده بود. حالا می خواهم بپرسم آیا من که ذی‎نفع نیستم، می توانم از مدیرعامل شکایت کنم؟ آیا امکان مجازات مدیرعامل وجود دارد؟

سلام! خدمت‎تان عرض شود که تبانی در معاملات دولتی بر اساس ماده ۵۹۹«قانون مجازات اسلامی» و ماده واحده «قانون مجازات تبانی در معاملات دولتی، جرم است. هم‏چنین امکان شمول رفتار مدیرعامل به برخی دیگر از مواد قانونی نیز وجود دارد. به هر حال، توجه به این که جرم تبانی در معاملات دولتی از جرایم عمومی است، دادستان خود باید موضوع را پی گیری کند و مدیرعامل را تحت تعقیب قرار دهد. به همین دلیل شما فقط می توانید مساله را به دادستان گزارش دهید. سعی کنید در گزارش‎تان اسناد و مدارکی که نشان می دهند احتمال تبانی بوده است را ارایه دهید. علاوه بر دادن این گزارش، می توانید از طریق نهادهای درون سازمانی نیز اقدام کنید و موضوع را به آن ها نیز گزارش دهید. اگر سازمان‏تان اداره بازرسی یا حفاظت اطلاعات و یا هیات رسیدگی به تخلفات دارد، به آن ها نیز گزارش دهید. موفق باشید.

سلام؛ پدر من در سن ۷۲ سالگی با وجود بیماری پارکینسون، عاشق یک خانم ۴۶ ساله شده است. این خانم هم برای اموال پدر من نقشه دارد و شرط گذاشته است که پدرم باید یک خانه به نام او بخرد. در این در حالی است که خانه ای که با مادرم زندگی ‌می کنند، تنها سه دانگ آن به نام ‌مادرم و سه دانگ دیگر به اسم پدرم است. اولین سوالم این است که آیا در صورت وقوع ازدواج، پدرم می تواند مادرم را وادار به فروش خانه کرده یا برایش ایجاد مزاحمت کند؟ آیا اصلا پدرم می تواند در حالی که با مادرم‌ هنوز عقد هستند، ازدواج کند؟ آیا می شود از این اقدام جلوگیری کرد؟ ممنون می شوم اگر من را راهنمایی کنید.

با سلام! خدمت‏تان عرض شود که پدرتان برای ازدواج مجدد یا باید اجازه دادگاه را بگیرد و یا این که از مادرتان اجازه داشته باشد. اگر خارج از این دو مورد ازدواج کند، دفترخانه ثبت ازدواج وطلاق عقد آن ها را ثبت نخواهد کرد و عدم ثبت ازدواج دائم، جرم است. مگر این که پدرتان با آن خانم ازدواج موقت کند که در این حالت هم باید یا از مادرتان اجازه بگیرد و یا حکم دادگاه داشته باشد. اما عدم ثبت ازدواج موقت جرم نیست. در مورد خانه هم عرض شود که پدرتان فقط می تواند سهم خودش را به فرد دیگری منتقل کند، نه سهم مادرتان را. هیچ گونه اجبار و مزاحمتی هم نمی تواند برای مادر شما داشته باشد. در مورد نحوه جلوگیری از ازدواج، این کار غیرممکن است اما از راه‎هایی می توان مانع انتقال اموال پدرتان به آن خانم شد. یک راه این است که اگر بیماری پدرتان شدید است و ایشان از لحاظ روانی سالم نیستند، مادرتان یا یکی از فرزندان به دادگاه برود و تقاضای صدور حکم «حجر» کند. در این صورت، برای پدرتان قیم تعیین می شود و ایشان نمی تواند بدون اجازه قیم، اموالش را منتقل کند. راه دوم این است که مادرتان از طریق اداره ثبت اسناد و املاک، مهریه خود را به اجرا بگذارد و سهم پدرتان از خانه را توقیف کند. در نهایت این که اگر این سه دانگ از مستثنیات دین و غیرقابل توقیف شناخته شود و پدرتان اموال دیگری نداشته باشد، مادرتان خواهد توانست به صورت اقساطی مهریه خود را مطالبه کند. توجه کنید که مهریه بر اساس نرخ روز محسوب می شود. بنابراین، ممکن است مهریه مادرتان به اندازه سه دانگ خانه باشد. موفق باشید!

سلام! از شریکم به دلیل این‎که از من کلاه‎برداری کرده بود، شکایت کردم. چون حساب و کتاب‎های ما به هم ریخته بود، بازپرس پرونده را به کارشناس حسابداری ارجاع داد اما این کارشناس پس از چند ماه، به نوعی به نفع آن طرف رای داد. یعنی اختلاف حساب را خیلی کم‏تر از چیزی که واقعیت داشت، اعلام کرد. چند وقت پیش از وکیلی شنیدم که بازپرس پرونده با این کارشناس دوست است و خیلی به این کارشناس پرونده ارجاع می دهد. ظاهرا طرف ما هم با کارشناس ساخت و پاخت کرده است. حالا سوال من این است که آیا بازپرس می‏تواند پرونده را به هر کارشناسی که دلش خواست، ارجاع بدهد؟ سوال دیگرم این است که اگر اعتراض کنم، هزینه کارشناس را چه کسی باید بدهد؟ اگر اعتراض کنم و این بار رای به نفع من داده شود، می توانم از کارشناس اولیه و طرفم به دلیل ساخت و پاخت شکایت کنم؟

سلام! طبق ماده 156 «قانون آیین دادرسی کیفری»، بازپرس باید کارشناس را به قید قرعه انتخاب کند و نمی تواند پرونده را به کارشناس دل‌خواه خود ارجاع دهد. اگر شما دلایلی دارید که ایشان بر خلاف این ماده عمل کرده است، می توانید موضوع را به رییس حوزه قضایی اطلاع دهید و در دادسرای انتظامی قضات از ایشان شکایت کنید. در مورد تبانی کارشناس با مشتکی عنه، عرض شود که اثبات این امر دشوار است. اگر هم هیات سه نفره کارشناسان رایی برخلاف کارشناس اولیه بدهند، باز هم دلیل بر تبانی نمی شود. پس باید مدرک و دلیل محکمی برای تبانی داشته باشید. در مورد هزینه هم فردی که اعتراض می دهد، مسوول پرداخت هزینه کارشناس است اما اگر در نهایت در دادگاه رای به نفع شما صادر شود، می‎توانید کلیه هزینه های دادرسی را از طرف مقابل مطالبه کنید. موفق باشید

با عرض سلام؛ زنی ۵۱ ساله هستم و دارای سه فرزند که همگی ازدواج کرده اند. خواهرم وقتی خیلی جوان بود، فوت کرد و من را در سن ۱۴ سالگی به ازدواج دامادمان در آوردند. شوهرم آدم بسیار تند خو و دو رویی است و در این سالیان دراز که زندگی کردیم، هیچ آرامشی نداشته ام. واقعا به ستوه آمده ام. سوال من این است که اگر وکیل بگیرم، چه مدت طول می کشد تا از شوهرم طلاق بگیرم؟ هیچ چیزی هم نمی خواهم، فقط می خواهم از دستش خلاص شوم. الان دیگر بچه هایم بزرگ شده اند و هر سه نفر آن هاهم از من می خواهند که از پدرشان جدا شوم. لطفا مرا راهنمایی کنید. اگر هیچ چیزی نخواهم، چقدر طول می کشد تا حکم طلاق بدهند؟

با سلام! ابتدا با شوهرتان صحبت کنید تا به طلاق توافقی راضی شود. طلاق توافقی خیلی سریع و راحت به نتیجه می رسد. چون شما حاضرید از حق و حقوق خود بگذرید، شاید ایشان راضی به طلاق توافقی شود. اگر ممکن نشد و شما مجبور شدید یک طرفه تقاضای طلاق بدهید، دیگر بخشیدن حقوق مالی معنایی ندارد چون در این حالت، فرقی نمی کند که مهریه را ببخشید یا نبخشید؛ یعنی در هر دو صورت، زمان رسیدگی یکسان خواهد بود. سعی کنید مدارک مربوط به بدرفتاری شوهرتان را جمع آوری کنید. اگر فرزندانتان شهادت بدهند هم مفید خواهد بود. به هر حال، تقاضای طلاق یک طرفه از ناحیه زن بدون موافقت شوهر مورد سخت‏گیری قرار می گیرد. نمی توان زمان مشخصی را گفت اما ممکن است بیش‎تر از یک سال طول بکشد. موفق باشید.

سلام؛ یک سوال درخصوص سفته داشتم. سال پیش برادرم که ۱۷ ساله است، در یک فروشگاه مشغول به کار شد. صاحب کار یک قرارداد یک برگی دست نویس با او برای مدت شش ماه نوشت اما برگه را به برادرم تحویل نداد و ‌پیش خودش نگه داشت. طی مدتی که برادرم مشغول به کار بود، چند بار از صاحب کارش درخواست کرده بود که یک نسخه از قرار داد را به او بدهد که هر بار به نحوی سرباز زده و آن را نداده بود. از طرفی، روز اول کاری، یک سفته به مبلغ ۶۰ میلیون تومان از برادرم گرفته بود . بعد از چهار ماه کار کردن، به دلیل این که مشتری فروشگاه کم شد و ‌نیاز به کارگر نداشت، تقریبا برادرم را از کار بیرون کرد. حالا که داداشم پیش خانواده اش به شهرستان رفته است، من برای تحویل سفته نزد صاحب کار رفتم اما او می گوید من سفته هیچ یک از کارگرها را ‌نمی‌دهم و سفته پیش من می ماند تا برادرت نتواند برود اداره کار شکایت کند. به هر حال، می خواهم بدانم برای استرداد این سفته باید چه کار کنم؟ اگر سفته را از او نگیریم، آیا می‏تواند مشکل ساز بشود؟

با سلام! با توجه به این که این سفته امانی و بابت ضمانت بوده است، کارفرما نمی تواند از آن استفاده کند و اگر این کار را کند، می توانید از او بابت خیانت در امانت شکایت کیفری کنید. با این حال، بهتر است برادرتان ابتدا به یکی از دفاتر خدمات قضایی الکترونیک برود و یک اظهارنامه به کارفرما بفرستد و در اظهارنامه، با قید قطع همکاری و تاریخ‏های مرتبط، متقاضی استرداد سفته شود. اگر بازهم کارفرما امتناع کرد، به شورای حل اختلاف برود و دادخواست الزام کارفرما به استرداد سفته را بدهد. شورای حل اختلاف موضوع را رسیدگی و دستور استرداد را خواهد داد. در این صورت، ایشان موظف به بازگرداندن سفته می شود. موفق باشید.

باسلام و احترام؛ من و همسر و پسرم ساکن دبی هستیم. خانم من به دادگاهی در دبی رفته و تقاضای طلاق کرده است. دلیل خاصی هم برای طلاق ندارد، فقط گفته که درآمد شوهرم کم است. ولی من راضی به طلاق نیستم. او تلاش می کند حضانت پسرم را بگیرد. سوال من این است که ما که در ایران ازدواج کرده ایم و ازدواج مان در آن جا ثبت شده است، آیا ایشان می تواند این جا و از طریق دادگاه دبی طلاق بگیرد؟ سپاس‏گزار می شوم اگر مرا راهنمایی بفرمایید.

با سلام! اگر همسرتان در دبی هم تقاضای طلاق بدهد، دادگاه باید طبق قوانین ایران حکم بدهد. زیرا ایرانیان خارج از کشور در احوال شخصیه، تابع قوانین ایران هستند. مگر این که شما تابعیت امارات را داشته باشید که در آن صورت، امکان صدور حکم بر اساس قوانین این کشور وجود دارد. اگر فقط اقامت دبی را دارید، دادگاه این کشور بر طبق قوانین ایران حکم خواهد داد و پس از آن نیز باید حکم دادگاه در ایران تنفیذ و تایید شود. اگر هم بر اساس قانون امارات حکم صادر شود، باز برای رسمیت طلاق در ایران باید محاکم ایرانی آن را تایید کنند. طلاق یک طرفه از ناحیه زن در خارج از کشور به سختی در ایران پذیرفته می شود. موفق باشید.

سلام؛ خواننده وبسایت‎تان هستم و یک سوالی برایم پیش آمده است. من در بازار کار می کنم. در نزدیکی مغازه ما، یک خانه کهنه و قدیمی است که در این خانه نزدیک به 20 کودک خیابانی زندگی می کنند. یعنی دو نفر هستند که این بچه ها را از صبح تا شب می فرستند برای گدایی. این بچه ها همه خردسال هستند و شش هفت سال سن بیش تر ندارند. یک بار به کلانتری گفتیم که اصلا توجهی نکرد. خیلی از این افرادی که در این جا کارگاه دارند، می گویند این ها آدم های خطرناکی هستند و به کلانتری هم پول می دهند. می خواستم ببینم به کجا شکایت کنم و آیا این دو نفر مجازات می شوند؟

با سلام! ماده ۷۱۳ «قانون مجازات اسلامی» مقرر می دارد: «هرﮐﺲ ﻃﻔﻞ ﺻﻐﻴﺮ ﯾﺎ ﻏﻴﺮ رﺷﻴﺪﯼ را وﺳﻴﻠﻪ ﺗﮑﺪﯼ ﻗﺮار دهد ﯾﺎ اﻓﺮادﯼ را ﺑﻪ اﯾﻦ اﻣﺮ ﺑﮕﻤﺎرد، به ﺳﻪ ﻣﺎﻩ ﺗﺎ دو ﺳﺎل ﺣﺒﺲ و اﺳﺘﺮداد ﮐﻠﻴﻪ اموالی ﮐﻪ از ﻃﺮﯾﻖ ﻣﺬﮐﻮر ﺑﻪ دﺳﺖ ﺁوردﻩ اﺳﺖ، ﻣﺤﮑﻮم ﺧﻮاهد شد.» شما به دادسرای محل کارتان بروید و با استناد به این ماده، از دادستانی بخواهید که اقدامات لازم را انجام دهد. بهتر است از محل مذکور و رفت و آمد بچه ها فیلم و عکس هم بگیرید. حتما گزارش خود را به صورت کتبی تنظیم کرده و قید کنید که موضوع را به کلانتری گفته اید اما ترتیب اثر داده نشده است. دادستان موظف است دستور پی گیری و دستگیری افرادی را که بچه ها را در ان محل نگه داری می کنند و به گدایی می فرستند، صادر کند.

سلام،؛ من یک دانشجوی رشته روان‎شناسی هستم و در عین حال در حوزه کودکان فعالیت می کنم. چند وقت پیش در ماهشهر سه کودک به شدت توسط پدر و نامادری خود شکنجه شده بودند که با رسانه ای شدن مساله و اعتراض مردم، آقا و خانم شکنجه گر دستگیر شدند. اما ظاهرا چند روز پیش این دو نفر با فیش حقوقی آزاد شده اند. سوال من و خیلی از دوستانم این است که آیا این کار درست بوده؟ آیا مسوولان قضایی نمی توانستند این دو نفر را در بازداشت نگه دارند؟ سوال دیگرم این است که آیا ما می توانیم به این تصمیم دادگاه اعتراض کنیم؟ ممنون می شوم راهنمایی کنید.

سلام! اولا توجه کنید که آزادی این دو شخص موقت است؛ یعنی تا صدور حکم قطعی آزاد شده اند. در مواد 237 و 238 «قانون آیین دادرسی کیفری»، مقررات مربوط به بازداشت موقت ذکر شده است. بازپرس نمی تواند در هر موردی قرار بازداشت موقت صادر کند. اما طبق بند «ت» ماده مزبور در مورد آزار و اذیت اطفال، امکان صدور قرار بازداشت موقت وجود دارد به شرطی که آزاد بودن متهم موجب فرار وی یا تبانی و از بین رفتن آثار جرم یا اخلال در امنیت شود. با توجه به این که مجازات کودک آزاری در ایران بسیار اندک است و از طرف دیگر، ایراد جراحات فقط در صورتی که بسیار شدید باشد، مجازات حبس دارد، بازپرس پرونده تصمیم گرفته است که متهمان را در بازداشت موقت نگه ندارد. گرچه ایشان می توانست به جای قرار کفالت، قرار بازداشت موقت صادر کند. در مورد سوال دیگرتان عرض شود که شما یا هر فرد دیگری که ذی‏نفع نیست، نمی توانید نسبت به قرار کفالت اعتراض کنید. با این وجود، بر اساس ماده 66 قانون آیین دادرسی کیفری، سازمان های مردم نهاد مرتبط می توانند در جرایم علیه اطفال اعلام جرم کرده و در مراحل دادرسی شرکت کنند. گرچه از این ماده هم نمی توان برداشت کرد که سازمان‏های مردم نهاد حق اعتراض به تصمیمات قضایی را دارند. اما اگر شما عضو چنین سازمانی هستید، بهتر است از طرف سازمان نامه ای خطاب به دادستانی ماهشهر و رییس دادگستری استان خوزستان نوشته و اعتراض اعلام شود. موفق باشید.

با سلام؛ بعد از فوت مادرم، دو تا از خواهرانم یک وصیت‌نامه از مادرم ارایه دادند که ایشان در سال ۱۳۸۶ در دفتر اسناد رسمی حاضر شده و وصیت کرده بود که پسرها و دخترها به صورت مساوی ارث ببرند. یک خانه مسکونی و یک قطعه زمین از ایشان مانده است. واقعیتش ما برادرها کمی مشکوک هستیم که چرا تا حالا مادرمان در این مورد حرفی با ما نزده بود و امکان دارد شوهرهای خواهرانم آن‎ها را تحریک کرده باشند. می‎خواستم بپرسم آیا چنین وصیت‎نامه ای درست است؟ بسیار ممنون.

با سلام؛ خدمت‎تان عرض شود که اصل بر این است که این وصیت نامه درست است. مگر این که شما ادعا داشته باشید که این وصیت نامه از طرف افرادی جعل شده است که آن هم با توجه به این که در دفترخانه تنظیم شده، بعید است. اما مساله مهم این است که وصیت صرفا تا یک سوم میراث نافذ است و اعتبار آن نسبت به بقیه مشروط به قبول سایر وراث است؛ یعنی وصیت مادرتان فقط تا یک سوم اموالش اعتبار دارد و بین دخترها و پسرها مساوی تقسیم می‎شود و نسبت به دو سوم مابقی، پسرها دو برابر دخترها ارث می‎برند. موفق باشید.

سلام؛ من چند سال پیش از همسر اولم طلاق گرفتم. هفت ماه پیش با مردی آشنا شدم که می گفت خیلی وقت است از همسرش جدا شده است. پس از مدتی رفت و آمد، از من خواستگاری کرد و ازدواج کردیم. من را به خانه خودش برد و دو ماهی در آن جا زندگی کردیم اما بعد گفت باید به خانه دیگری برویم چون این خانه متعلق به پدر و مادرش است و آن ها می خواهند از شهرستان بیایند. من هم به خانه پدرم رفتم. اما مرتب امروز و فردا می کرد و رفتارش مشکوک بود. یک روز به خانه ای که می گفت متعلق به پدرش است، رفتم و متوجه شدم که همسر و دو فرزندش در آن خانه هستند. آن ها هم نمی دانستند با من ازدواج کرده است. من متوجه شدم که اصلا همسرش را طلاق نداده و همسر و بچه هایش در خارج از کشور بوده اند. آقا در جواب گفت که با همسرش اختلاف دارد و به هر حال روزی جدا می شود اما به خاطر مهریه تا حالا جدا نشده است. خلاصه الان آبروی من پیش همه رفته است و دیگر راهی به جز جدا شدن ندارم. می خواهم از او شکایت کنم تا به زندان برود. آیا می توانم؟

سلام! ایشان باید شما را از تاهل خود آگاه می کرد و چون این کار را نکرده است، شما را فریب داده و در اثر این فریب، توانسته است با شما ازدواج کند. بنابراین می توان گفت برای شما حق فسخ ایجاد شده است.  ماده 1128 «قانون مدنی» تاکید می کند: «هرگاه دريكی ازطرفين صفت خاصی شرط شده باشد و بعد از عقد معلوم شود كه طرف مذكوره فاقد وصف مقصود بوده، برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود؛ خواه وصف مذكور در عقد تصريح شده يا عقد متبانيا بر آن واقع شده باشد.» توجه کنید که برای فسخ کردن فورا باید اقدام کنید. بهترین کار، مراجعه به دادگستری و ارسال یک اظهارنامه و اعلام فسخ است. در مورد شکایت هم ماده 647 «قانون مجازات اسلامی» در این مورد مقرر کرده است: «چنان‎چه هریک از زوجين قبل از عقد ازدواج، طرف خود را به امور واهی، از قبيل داشتن تحصيلات عالی، تمکن مالی، موقعيت اجتماعی، شغل و سمت خاص، تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد برمبنای هریک از آن ها واقع شود، مرتکب به حبس تعزیری از شش ماه تا دو سال محکوم می شود.» بنابراین، شما می توانید به دادسرا بروید و شکایتی با عنوان «فریب در ازدواج» تنظیم کنید و به دادگاه بدهید. دادگاه در صورت تشخیص امر، شوهرتان را به مجازات حبس و یا ممکن است به مجازات جزای نقدی بدل از حبس محکوم کند. موفق باشید.

سلام! مشکلی پیش آمده است که نیاز به پاسخ و راهنمایی شما دارم. من از سال ۲۰۱۴ در کشور اتریش پناهنده سیاسی هستم و پاسخ مثبت پناهندگی هم دارم .از اعضای فعال حزب کمونیست ایران بودم که در سال ۲۰۱۶، بعد از حدود چند سال فعالیت، از این حزب جدا شدم. چند وقت پیش یکی از دوستان توسط یک واسطه می‎خواستند از طریق حساب بانکی من در اتریش، حدود ۲۵ هزار یورو به فرانسه و بلژیک واریز کنند. ابتدا یورو ها را از طریق یک بنده خدایی که در وین یورو نقد داشت، به من دادند و من تحویل همان واسطه که نمی شناختم، دادم و قرار شد این خانم از طریق حساب بانکی خودش، به حساب بانکی من واریز کند و من هم به آن حساب‌ها در فرانسه و بلژیک بریزم. من درخواست واریز مبلغ فوق را در اینترنت به بانک خودم دادم با اختلاف سه روز که اول پول به حساب من بیاید، بعد واریز شود. اما آن خانم یورویی را که تحویلش داده بودم، به حساب من واریز نکرد و من هم درخواست واریزی را کنسل کردم. تا آن جا هیچ مشکلی نبود. ولی دوست من در ایران که معادل یوروها، ریال به حساب آن واسطه ریخته بود، از من شکایت کرده است که من کارم را درست انجام نداده ام. در صورتی که هیچ مبلغی به حساب من واریز نشده است .ایشان حتی از طریق آشنایان خود به پلیس اینترپل شکایت کرده است. می خواستم ببینم برای پناهندگی من مشکلی پیش نمی آید؟ دیگر این که من چون با حزب کمونیست فعالیت می کردم و شناخته شده هم هستم، از این که دولت ایران بخواهد مرا برگرداند، ترس دارم. اگرچه من جواب مثبت پناهندگی سیاسی و پاسپورت پناهندگی اتریش را دارم. البته تا الان هیچ درخواستی یا اطلاعی از طریق پلیس اتریش به من داده نشده است و من فقط از طریق دوستان در ایران مطلع شده ام . ممنون می شوم مرا راهنمایی کنید.

 با سلام؛ موضوعی که مطرح کردید، هیچ مشکلی برای پناهندگی و اقامت شما در کشور اتریش به وجود نخواهد آورد زیرا ماده 32 کنوانسیون 1951 ژنو مربوط به وضعیت پناهندگان مقرر می دارد:«دول متعهد، پناهنده هايی را که به طور منظم در سرزمين آن ها به سر می بردند را اخراج نخواهند کرد، مگر به دلايل حفظ امنيت ملی يا نظم عمومی.» در بند دوم ماده 33 این کنوانسیون نیز آمده است: «اما پناهنده اى که طبق دلایل کافى و موجه، وجودش براى امنیت کشور پذیرنده خطرناک بوده و یا مرتکب جرم مهمى شده باشد، از امتیاز این ماده برخوردار نخواهد بود.»  مطابق این کنوانسیون، اخراج چنين پناهنده ای فقط به موجب تصميمی انجام خواهد شد که طبق موازين قانونی اتخاذ شده باشد. در این صورت، به پناهنده مزبور بايد اجازه داده شود که برای رفع اتهام از خود، مدرکی ارایه دهد، تقاضای استيناف کند و به مقامات صلاحيت دار يا شخص و يا اشخاصی که مقامات صلاحيت‏دار تعيين کرده اند، مراجعه کند.  بنابراین، مطابق  کنوانسیون 1951 ژنو مربوط به وضعیت پناهندگان، این موارد شامل وضعیت شما که تنها با یک موضوع اختلاف حساب و یا در نهایت یک دعوی مالی روبه رو هستید، نمی شود. به همین جهت جای نگرانی وجود ندارد وهیچ مشکلی برای پناهندگی و اقامت شما در کشور اتریش به وجود نخواهد آورد. موفق باشید .

سلام! خسته نباشید. ما چند وقت پیش تصمیم گرفتیم که در خانه تعمیرات انجام دهیم. با چند نفر کلا مبلغ 20 میلیون تومان توافق کردیم که آمدند کار را شروع کردند. قرار بود در عرض یک هفته تعمیرات را تمام کنند که این یک هفته، یک ماه شد و آخر سر کار را ناتمام گذاشتند و رفتند. 15 میلیون هم به آن ها داده بودیم. حالا تلفن‏هایمان را جواب نمی دهند. آن مغازه ای که آن ها را به ما معرفی کرده بود هم می گوید خبری از آن افراد ندارد. خلاصه ما فکر کردیم که راه دیگری به جز شکایت وجود ندارد. می خواستم در مورد این که به کجا باید شکایت کنیم، از شما راهنمایی بگیرم؟ اگر وکیل بگیرم، باید حق الوکاله را خودم بدهم؟

سلام! شکایت کیفری در این مورد دشوار است اما می توانید با مراجعه به شورای حل اختلاف، الزام طرف مقابل به اتمام کار به همراه با مطالبه خسارت کنید. هم‎چنین چون طرف به تعهد خود عمل نکرده است، می توانید از اتمام کار صرف نظر و تمام خسارت‏ها را از آن ها مطالبه کنید. آن ها متعهد بوده اند که کار را به طور کامل انجام دهد اما الان که کار را نیمه تمام گذاشته اند، شورای حل اختلاف با تعیین کارشناس، میزان خسارت و مبلغی که برای اتمام کار لازم است و هم‎چنین خسارت دیرکرد را تعیین خواهد کرد. اگر وکیل بگیرید، می توانید مطالبه حق الوکاله وکیل را هم در دادخواست بگنجانید. اگر طرف محکوم شود، شورا او را به پرداخت حق الوکاله نیز محکوم خواهد کرد. موفق باشید.

با سلام من و خانواده ام حدوداً سه سال است که در ترکیه هستیم و همان بدو ورود درخواست پناهندگی کردیم و اکنون در مرحله انتظار برای مصاحبه اصلی هستیم، علت درخواست ما تهدیدهای قوم و خویش و پدر خانمم به خاطر تغییر مذهب از اسلام به مسیحیت بوده، چون پدر خانمم و اقوام وابسته، مسلمانان متعصبی هستند و تغییر دین رو دقیقاً عین ارتداد میدانند، و به هیچ وجه برایشان قابل قبول نیست که ادامه نسلشون به ادیان دیگر متصل بشه، من حتی از طرف فامیل خانمم تهدید به اسید پاشی شدم و این موضوع را با یکی از دوستان خانوادگی که قبلا در نیروی انتظامی بوده مطرح کردم، او به من گفت به خاطر تهدید اگر شکایت کنی مامور محافظ استخدام نخواهد شد و فقط باید مراقب باشی تا اتفاقی برایت نیوفتد ما هم تنها راه باقی مانده را خروج از کشور و پناه بردن به یو ان دیدیم، به همین خاطر با همسر، دختر و پسرم به آنکارا آمدیم . سوال من این است که آیا فقط ترس (موجه) از حکومت و دولت برای پناهندگی قابل ارائه است ویا ترس از آزار و شکنجه از طرف قوم و قبیله هم قابل توجه یو ان هست؟

مخاطب محترم سلام  . کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو در ماده 1 خود در تعریف پناهنده بیان میدارد " پناهنده کسى است که به علّت ترس موجّه از این که به علل مربوط به نژاد یا مذهب یا ملیّت یا عضویت در بعضى گروه هاى اجتماعى یا داشتن عقاید سیاسى تحت شکنجه قرار گیرد، در خارج از کشور محل سکونت عادى (کشور اصلى خود) به سر مى برد و نمى تواند، و یا به علّت ترس مذکور نمى خواهد، خود را تحت تابعیت آن کشور قرار دهد " از این تعریف مشخص می شود که تنها ترس موجه از حکومت مبنای اخذ پناهندگی خواهد بود . با این حال در مواردی ممکن است یوان کیس افرادی که از ناحیه قوم و قبیله خود در معرض تهدید جانی قرار دارند و به دلائلی نمی توانند حمایت پلیس را در رفع این تهدید جلب کنند را بپذیرد . مانند کیس شما که از ناحیه قوم خود در معرض  تهدید جانی قرار دارید ولی از بیم مجازات تغییر مذهب ، نمی توانید موضوع  تهدید قوم خود (  تغییر مذهب ) را نزد پلیس مطرح و حمایت انها را در رفع این تهدید جلب کنید. فقط توجه داشته باشید که در توضیحاتی که به یوان ارائه میکنید موضوع ​ مشاوره از دوست خانوادگی تان که قبلا در نیروی انتظامی بوده را مطرح نکنید و در عوض در مصاحبه اصلی تاکید کنید که به خاطر  بیم ازمجازات تغییر مذهب ، نمی توانستید موضوع تهدید قوم خود (  تغییر مذهب ) را نزد پلیس مطرح و حمایت انها را در رفع این تهدید بدست بیاورید . موفق باشید

آیا شما هم سوالی برای مشاور ما دارید؟ آیا شما هم سوالی حقوقی دارید؟

تیم ما آماده کمک است، سوال خود را اینجا ارسال کنید.

بپرس