فریبا جورابچی؛ شهروندخبرنگار
ایران را تمامی ایرانیان، فارغ از عقاید شخصی، دین یا مذهبشان ساختهاند. شهروندخبرنگاران «ایرانوایر» در مجموعهای، چهرههای برجسته اقلیتهای دینی و مذهبی را معرفی میکنند. شما هم اگر با شخصیتهای برجسته اقلیتهای دینی آشنایی دارید یا داستان زندگی و خدمات آنها را میدانید، با ایمیل adyan@iranwire.com تماس بگیرید و روایت خود را با ما در میان بگذارید.
***
«ویگن دردریان» دوم آذر ۱۳۰۷ در همدان به دنیا آمد. او یکی از نخستین خوانندههای ایران بود که با گیتار در صحنه ظاهر شد و ایرانیان او را به عنوان «سلطان جاز» میشناختند.
خانوادۀ ویگن به علت شغل پدرش که تجارت فرش بود، به اراک نقل مکان کرده بودند و یک سال بعد هم به بروجرد رفتند. هنوز دو سال از اقامت آنها در این شهر نگذشته بود که پدرش به علت ابتلا به بیماری ذاتالریه، در ۳۹ سالگی درگذشت و خانواده نزد برادر ارشد ویگن به مراغه رفتند.
استعداد خوانندگی ویگن در مراغه بروز کرد و او در نوجوانی از یکی از اعضای فامیل به نام «بوریس» که تازه از روسیه آمده بود، نواختن گیتار را آموخت. خواهرش «ژولیت» در این مورد میگوید: «آن زمان ویگن در خانه آواز میخواند و همه ما با او دعوا میکردیم که چرا میخوانی. او هم به گوشهای میرفت و برای خودش میخواند.»
خانواده ویگن وقتی که او ۱۵ سال داشت، بار دیگر مجبور به مهاجرت شدند و این بار به تبریز رفتند و او در همین سنوسال، همراه برادرانش برای امرار معاش مشغول به کار شد.
شرایط زندگی که کمی بهبود یافت، ویگن به سفارش مادرش، نزد «لئون گریگوریان» به آموزش موسیقی پرداخت و با آهنگسازان بزرگ ارمنستان، از جمله «کومیتاس» و «سایات نوا» آشنا شد و به خواندن ترانههای آنها پرداخت.
بعد از مهاجرت به تهران، ویگن تحصیلات متوسطه را در سال ۱۳۲۱ به پایان رساند. سپس برای خدمت سربازی در نیروی دریایی، به آبادان رفت. پس از یک سال، به تهران منتقل شد و در هنگ ۵۳ دژبانی تهران شروع به خدمت کرد.
مدتی پس از پایان خدمت سربازی، ویگن در یک شرکت خصوصی مهندسی به کار نقشهکشی و نقشهبرداری مشغول شد. او پس از ازدواج، برای کار به کرمان رفت و نزدیک به یک سال در بیابانهای اطراف این شهر کار کرد. در این زمان بود که ویگن در عشق و اندوه دوری از همسر، شروع به نوشتن نخستین ترانههایش کرد.
ويگن فعاليت موسيقی را در ۲۲ سالگی با خوانندگی در کافهرستوران «باغ شميران» در تهران آغاز کرد اما شهرت واقعی او با خواندن ترانه «مهتاب» از «راديو ايران» آغاز شد.
ویگن درباره این که این لقب سلطان جاز را چه کسی به او داده است، چنین گفته است: «اين لقب را مردم به من دادهاند. برای من هيچ مهم نيست که اين سلطان معنی واقعی داشته باشد يا نه. چيزی که برای من مهم است، آن چيزی است که مردم خواستهاند بگويند. آنچه برای من مهم است، اصل موضوع است؛ اين که من چهکارهام؟ کارم آيا برای مردم ارزشی دارد يا ندارد؟»
او از نوجوانی در کلیساها و گروههای کلیسا آواز میخواند. «سیامک پورزند» و «جمشید وحیدی»، دو روزنامهنگاری بودند که استعداد هنری ویگن را کشف کردند و موجبات ورود او به رادیو را فراهم ساختند.
ويگن در طول زندگی هنری خود بيش از ۶۰۰ ترانه اجرا کرد. بعضی از طرفدارانش او را با «الويس پريسلی»، خواننده مشهور امريکايی مقایسه میکردند. ويگن علاوه بر موسيقی، در زمينه سينما نيز فعاليت داشت و در سالهای دهههای ۳۰ و ۴۰ خورشيدی در چند فيلم سينمايی نقش آفریده بود.
در اوایل دهۀ ۵۰، واقعهای رخ داد که ویگن را مجبور به ترک ایران کرد. این واقعه، درگیری و زد و خورد معروف او با «شاپور غلامرضا»، برادر محمدرضاشاه پهلوی در «متل قو» بود که باعث شد وی مدتی را نزد ماهیگیران شمال مخفی بماند. پس از مدتی، به دستور شاه، ایران را ترک کرد و به امریکا رفت. ویگن در آنجا نیز به فعالیت هنری خود ادامه داد و بار دیگر در سال ۱۳۵۷ به دعوت جامعۀ ارمنیان ایران، برای برگزاری کنسرت به کشور بازگشت.
بعد از انقلاب اسلامی، ویگن مانند بسیاری از خوانندگان و هنرمندان پیش از انقلاب، مجبور به ترک ایران شد اما همیشه در دلش مانده بود که یک بار دیگر در ایران برای مردمش آواز بخواند؛ آرزویی که هیچ گاه به ثمر ننشست: «اميدوارم يک روز بشود که قبل از اين که من به کلی کارم را کنار بگذارم، يک سری بروم به ايران و برای مردمی که از آنجا بارها و بارها به من تلفن میزنند، برای جوانانی که به خانه من تلفن میزنند و آرزو میکنند که مرا ببينند، چون اصلا مرا نديدهاند و فقط صدايم را شنيدهاند، بخوانم. بروم و برای آنها يک برنامه بزرگ اجرا کنم.»
ویگن دردریان در روز یکشنبه چهارم آبان ۱۳۸۲، در لسآنجلس، در ایالت کالیفرنیا و در سن ۷۴ سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت و در گورستان ارمنیان «گلندل» دفن شد.
از همین سری بخوانید:
همایون خرم، موسیقیدان مشهور و از درویشان گنابادی
ساتنیک آقابابیان، خواننده اپرا و بازیگر ارمنی ایرانی
سرژ آواکیان، گرافیست برجسته ارمنی ایرانی
سلیمان حییم؛ مترجم و فرهنگنویس یهودی ایرانی
دکتر جمالالدین مستقيمى؛ پزشک بهایی که پدر آناتومی ایران لقب گرفت
بهروز دارش، مجسمهساز برجسته آشوری ایرانی
کارو لوکاس؛ شخصیت برجسته ارمنی ایرانی و دانشمند علم روباتیک
محمد ابراهیم باستانی پاریزی، نویسنده، مورخ، شاعر ایرانی و از درویشان گنابادی
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر