چهار روز پسازآنکه «محمدرضا شاه» با ویزای موقت آمریکا و باهدف جراحی در بیمارستانی در نیویورک عازم ایالاتمتحده شد، گروهی از دانشجویان چهار دانشکده دانشگاه تهران با حمایت «محمد موسوی خوئینی»، یکی از روحانیون نزدیک به «آیتالله خمینی» و ظاهرا بدون اطلاع بنیانگذار جمهوری اسلامی، یکبار دیگر اشغال سفارت آمریکا در یکی از خیابانهای مرکزی تهران را امتحان کردند. قبلا حملات دیگری به سفارت آمریکا شده بود اما مقامهای دولت موقت «مهدی بازرگان» توانسته بودند پیش از بحرانی شدن وضع، امنیت سفارت را برقرار و متجاوزان را محوطه بیرون کنند.
آنها این بار صبح سیزدهم آبان ۱۳۵۸ یعنی چهل سال پیش موفق شدند با شکستن در وارد ساختمان سفارت شوند و دیپلماتهای آمریکایی را به اتهام «جاسوسی برای ایالاتمتحده» به اسارت خود درآورند و در قبال آزادی دیپلماتها، خواستار تحویل شاه به انقلابیون جمهوری اسلامی ایران شدند.
گروگانگیرها نام خود را «دانشجویان خط امام» گذاشته بودند. بعدها عمده این افراد با نام جریان چپ حزبالهی در مصدر برخی از امور ایران قرار گرفتند و حدود دو دهه پس از گروگانگیری، با نام اصلاحطلب وارد دولت «محمد خاتمی» و دوره ششم مجلس شورای اسلامی شدند.
دانشجویان گروگانگیر بهسرعت اسناد سفارت را جمعآوری کردند و ضمن پروندهسازی برای برخی از اعضای دولت موقت مهدی بازرگان همچون «عباس امیرانتظام»، یا هر ایرانی که نامش به نحوی در این اسناد آمده بوده، این اسناد را بهعنوان «سند جاسوسی» دیپلماتهای آمریکا ضبط کردند.
سقوط دولت ایران با حمایت آیتالله خمینی از گروگانگیری
مطابق قراردادهای بینالمللی ازجمله «کنوانسیون وین درباره روابط دیپلماتیک» دیپلماتهای آمریکا و سفارت ایالاتمتحده در تهران دارای مصونیت دیپلماتیک بودند و دولت موظف بود از آنها در برابر هرگونه حمله و تعرضی محافظت کند اما با دخالت و حمایت رسمی آیتالله خمینی از گروگانگیری، بحران وارد مرحلهای شد که جز او شخص دیگری قادر به حل آن نبود.
با مشخص شدن ناتوانی دولت موقت بازرگان از پایان دادن به این وضع و مخالفت با تصمیم آیتالله خمینی در حمایت از گروگانگیری دولت، مجبور به کنارهگیری شد و عملا موضوع اشغال سفارت به سقوط بازرگان و دولت او انجامید.
با بلااثر شدن توان دولت ایران مورد، انقلابیون گروگانگیر جمهوری اسلامی ایران که از حمایت آیتالله خمینی برخوردار شده بودند، کنوانسیون وین را بهطور فاحش نقض کردند و با پشتگرمی به آیتالله خمینی که این کار را «انقلاب دوم» خوانده بود، به این وضعیت ادامه دادند.
شروع تحریمهای آمریکا علیه ایران
در اولین واکنش به گروگانگیری در تهران، «جیمی کارتر»، رییسجمهور آمریکا بلافاصله با استناد ﺑﻪ ﻗﺎﻧﻮن اﺧﺘﯿﺎرات فوقالعاده اقتصادی بینالمللی، ضمن اعلام وضعیت فوقالعاده در روابط با ایران، دستور اجرایی شماره ۱۲۱۷۰ را صادر کرد که بر اساس آن داراییهای دولت ایران و سازمانها و شرکتهای دولتی ایران که سرمایه یا دارایی پیش اشخاص آمریکایی چه در داخل ایالاتمتحده چه بیرون آمریکا داشتند، مسدود شد.
وزارت خزانهداری آمریکا هم طی دستورالعملی بر اساس دستور اجرایی کارتر، «مقررات کنترل داراییهای ایران» را وضع کرد که هر اموالی که بهنوعی دولت ایران در آن دست داشت، توقیف شد. ازجمله این اموال اوراق بهادار، اموال نظامی و غیرنظامی که از فروشندگان آمریکایی خریداری شده بود. اموالی که برای تعمیر به آمریکا فرستاد شده بود هم بر این اساس توقیف شد.
بعدها آزادسازی اموال توقیفشده ایران در آمریکا به یکی از خواستههای اصلی جمهوری اسلامی ایران از ایالاتمتحده تبدیل شد. برای دستیابی به این اموال در دوره ریاست جمهوری «اکبر هاشمی رفسنجانی» و «جورج بوش» ارتباطات غیرمستقیمی برقرار شده بود تا این اموال در ازای کمک ایران به آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان، آزاد شود.
ارجاع موضوع ایران به شورای امنیت و دادگاه لاهه
با ادامه گروگانگیری در تهران، آمریکا موضوع را در آبان ۱۳۵۸ به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داد و ﺷﻮرای اﻣﻨﯿﺖ ﺑﺎ ﺻﺪور ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ ﺷﻤﺎره ۴۵۷ ﺑﺮ ﻟﺰوم آزادی ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﺳﻔﺎرت تاکید کرد و از ایران و آمریکا که هنوز رابطه سیاسی باهم داشتند خواست با آراﻣﺶ ﺑﯿﺶﺗﺮ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﻞ اﺧﺘﻼﻓﺎت اﻗﺪام ﮐﻨﻨﺪ.
همزمان با ارجاع موضوع به شورای امنیت، آمریکا از ایران به دیوان بینالمللی دادگستری در لاهه هلند شکایت کرد. «صادق قطبزاده»، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران به نمایندگی از دولت اعلام کرد که صلاحیت دیوان لاهه را به رسمیت نمیشناسد و از شرکت در جلسات دیوان خودداری کرد.
علیرغم خودداری ایران از حضور در جلسات دیوان، قضات دیوان بینالمللی رسیدگی به این پرونده را در صلاحیت خود تشخیص دادند و در حکمی از جمهوری اسلامی ایران خواست که سریعتر کارکنان سفارت آمریکا در تهران را آزاد کند. قطبزاده مجددا از دریافت حکم دیوان خودداری کرد و انقلابیون در تهران هم اعلام کردند حکم دیوان را اجرا نخواهند کرد و گروگانها در اسارت میمانند.
درحالیکه بیش از ۵۰ دیپلمات آمریکا در گروگان دانشجویان خط امام بودند و تلاش ایالاتمتحده از راه دیوان بینالمللی دادگستری بینتیجه مانده بود، آمریکا بار دیگر از شورای امنیت خواست که ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد که اقدامات اجباری در آن پیشبینیشده و تحریم و حتی حمله نظامی در آن تجویزشده، از ایران بخواهد دیپلماتها را آزاد کند.
شورای امنیت این بار در قطعنامه ۴۶۱ یکبار دیگر از ایران خواست تا دیپلماتهای آمریکایی را آزاد کند و دبیرکل سازمان ملل را هم مامور کرد تا با سفر به ایران راههای آزادی گروگانها را بررسی و تسریع کند اما این ماموریت هم شکست خورد و ایران از اجرای قطعنامه دوم شورای امنیت هم خودداری کرد.
وتوی شوروی بر پیشنویس تحریم همهجانبه ایران
با طولانی شدن گروگانگیری، دولت جیمی کارتر بیستم دی ۱۳۵۸ پیشنویس قطعنامه تحریم همهجانبه ایران را با عنوان «تهدید صلح و امنیت بینالمللی» تقدیم شورای امنیت کرد. آمریکا پیشازاین قراردادهای تجاری و فروش تسلیحات نظامی خود با ایران را تعلیق کرده و تحریمهای یک جانبهای علیه جمهوری اسلامی اعمال کرد که نقطه شروع تاریخ تحریمهای ایران محسوب میشود اما درصدد بود دامنه تحریمها را بینالمللی کند.
درحالیکه پیشنویس قطعنامه تحریم ایران در شورای امنیت به رای گذاشته شده بود، اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی این قطعنامه را وتو کرد. نماینده شوروی در جلسه شورای امنیت استدلال کرد که اختلاف پدید آمده یک موضوع دوجانبه بین ایران و آمریکاست و تهدید صلح و امنیت بینالمللی محسوب نمیشود که نیاز به تحریم بینالمللی داشته باشد.
در این مدت، شاه از ایالاتمتحده بهاجبار این کشور خارج شده بود و در پاناما اقامت داشت. آمریکا با این اقدام هم احتمال تحویل او به جمهوری اسلامی ایران را به صفر رساند و هم درصدد بود با این کار که عملا اخراج شاه مریضاحوال از ایالاتمتحده بود، به جمهوری اسلامی نشان دهد که او را تحت حمایت قرار نداده است.
اخراج شاه از آمریکا، عملیات نظامی در ایران و قطع روابط با تهران
با ناکامی پیدرپی رفع اختلاف از طریق سازمان ملل و نهادیهای اصلی آن همچون شورای امنیت و دیوان بینالمللی دادگستری، ایالاتمتحده در پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹ ﺑﺮای آزادی اﺗﺒﺎع اﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ دست ﺑﻪ ﻋﻤﻠﯿﺎت ﻧﻈﺎﻣﯽ زد که در ﺻﺤﺮای ﻃﺒﺲ ﺑﺎ ﺷﮑﺴﺖ ﻣﻮاﺟﻪ ﺷﺪ. همزمان با این عملیات ناکام، آمریکا رواﺑﻂ دﯾﭙﻠﻤﺎﺗﯿﮏ ﺧﻮد را ﺑﺎ اﯾﺮان ﻗﻄﻊ و ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﺳﻔﺎرت اﯾﺮان در اﻣﺮﯾﮑﺎ و ﮐﺎرآﻣﻮزان ﻧﻈﺎﻣﯽ اﯾﺮان در آن ﮐﺸﻮر را اﺧﺮاج ﮐﺮد.
به دنبال قطع رابطه ایران و آمریکا در اردیبهشت ۱۳۵۹ جیمی ﮐﺎرﺗﺮ رییسجمهور اﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﺎ ﻓﺮﻣﺎن ﺟﺪﯾﺪی داﻣﻨﻪ تحریمها ﻋﻠﯿﻪ اﯾﺮان را ﮔﺴﺘﺮش داد که تا به امروز که چهل سال از گروگانگیری در تهران میگذرد، ادامه دارد و گریبان شهروندان ایرانی را گرفته است. یکی از پردامنهترین این تحریمها، ممنوعیت فروش هواپیماهای مسافربری و لوازمیدکی و خدمات پس از فروش آن به ایران است.
در جریان مذاکرات اتمی با آمریکا جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد تا تحریم فروش هواپیماهای مسافربری را که ارتباطی با تحریم اتمی نداشت، رفع کند. «باراک اوباما»، رییسجمهور وقت آمریکا و «جان کری»، وزیر خارجه ایالاتمتحده اعلام کردند موافقاند تا با توافق برجام تحریم فروش هواپیما به ایران را به دلایل انساندوستانه بردارند. این وضعیت هفده ماه ادامه داشت و ایران توانست چند هواپیمای نو بدون نیاز به دور زدن تحریم و هزینههای هنگفت اضافه، بخرد.
با بالا گرفتن تنش مجدد بین ایران و آمریکا، «دونالد ترامپ»، ششمین رییسجمهور پس از جیمی کارتر، با خروج از توافق اتمی، تحریم فروش هواپیما را مجددا برگرداند و ایران را متهم کرد که با هواپیماهای مسافربری اقدامات نظامی ازجمله جابجایی مهمات و ادوات جنگی انجام میدهد.
در جریان گروگانگیری در تهران، انقلابیون تحت حمایت آیتالله خمینی با ورود به سفارت آمریکا و بازداشت ۵۳ دیپلمات به مدت ۴۴۴ روز کنوانسیون وین در روابط دیپلماتیک را که به آنها مصونیت دیپلماتیک میداد نقض کرد و سپس قطعنامههای پیدرپی شورای امنیت را برای آزادی دیپلماتها نادیده گرفت و حتی از پذیرش رای دیوان دادگستری بینالمللی در لاهه هم خودداری کرد. کموبیش همان روشی که نزدیک به چهل سال بعد آمریکا پس از خروج از برجام در برابر ایران در پیش گرفت و جمهوری اسلامی از آن با عنوان «نقض عهد آمریکا و بیاعتنایی ایالاتمتحده به قوانین بینالمللی» یاد میکند و آن را نشانه بیاعتباری آمریکا میداند.
گروگانگیری که باهدف بازگرداندن شاه به ایران انجام شد تا ماهها پس از درگذشت او ادامه پیدا کرد. درحالیکه استرداد او دیگر موضوعیت نداشت، جمهوری اسلامی ایران تحریم، اموال آن در آمریکا توقیف و روابط دو کشور پس از یک عملیات نظامی ناکام، قطع شد و برای آیندهای نامعلوم در همین وضعیت باقی ماند.
چهار دهه پس از گروگانگیری در تهران، اکنون کوهی از تحریمهای آمریکا در برابر شهروندان ایرانی چیده شده بدون آنکه زمانبندی مشخص یا حتی چشمانداز مبهمی برای رفع تحریمها و مسایل ناشی از آن برای ایرانیها وجود داشته باشد.
مطالب مرتبط:
عهدنامه دوستی ایران و آمریکا به بایگانی تاریخ پیوست
۴۴۰ شکایت آیتالله خمینی را به فکر حل گروگانگیری تهران انداخت
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر