روز ۴ دی ۱۳۹۹ بخش دوم مستند «غیررسمی» از سوی وبسایت «علی خامنهای» منتشر شد؛ مستندی که چهرههای مطرح حوزه سینما و تئاتر ایران را در دیدار با خامنهای نشان میداد. در ابتدای این مستند اعلام میشود که از سال ۱۳۹۵ بخشی از فعالان فرهنگی، هنری و علمی پنجشنبهها به دیدار رهبری رفته و او را از اتفاقات کشور با خبر میکردند.
اما مشخص نیست از سال ۱۳۹۵ تاکنون طی پنج سال گذشته چند جلسه پنجشنبهها با حضور رهبری تشکیل شده، این جلسات آیا پنجشنبههای هر هفته، هر ماه یا سال، کدامیک تشکیل میشده است. تنها گفته میشود خامنهای پیشنهاد داده غروبهای پنجشنبه پاییز و زمستان برنامهای ندارد.
همچنین مشخص نیست پخش تصاویر و صحبتهای هنرمندان با رضایت شخصی آنها در این مستند صورت گرفته است یا خیر. و اساسا در چه تاریخ یا تاریخهایی این هنرمندان در مقابل دوربینها نشسته و درباره جلسه خود با خامنهای صحبت کردهاند. همچنین معلوم نیست به چه هدف و منظوری مستند دیدار با علی خامنهای در این مقطع زمانی پخش شده است.
با این حال قصه ناراحتکننده، دیدن تصاویر هنرمندان مردمی است که در دیدار با خامنهای دیده میشوند، هنرمندانی که پای برخی از بیانیههای اعتراضی از اتفاقات سالهای اخیر را هم امضا کرده یا نکردهاند؛ اما در ملاقات با رهبری، حرفی از سانسور آثار، کارشکنی در دادن پروانه ساخت و نمایش و احضار و بازداشت همکارانشان نمیزنند و تنها تمجید از خامنهای است و بوس و بغل به او.
از سوی دیگر جای خیلی از چهرههای سینمایی و تئاتری مطرح نیز خالی است. از «بهرام بیضایی»، «ناصر تقوایی»، «جعفر پناهی» و «محمد رسولاف» تا چهرههای جوان تر.
از چهرههای دیده شده در مستند ملاقات با رهبری نیز میتوان به «کمال تبریزی»، «مهدی فخیمزاده»، «ابراهیم حاتمیکیا»، «بهروز افخمی»، «عبدالحسین برزیده»، «نادر طالبزاده»، «امیر آقایی»، «پیام دهکردی» و .. نام برد.
در این مستند علی خامنهای بارها از آزادی هنر و بیان و مخالفتش با سرکوبها میگوید؛ در حالی که بیرون اتاق او از سوی نهادهای امنیتی تحت کنترلش بارها هنرمندان، نویسندگان و روزنامهنگاران به دلیل بیان نقطه نظرات خود یا نشان دادن آثارشان مواجه با تهدید، احضار و بازداشت و حکمهای سنگین شدهاند.
یک کارگردان مطرح سینمای ایران که نخواست نامش عنوان شود در پاسخ به این سوال که آیا او در طی این سالها از «جلسات پنجشنبهای» با رهبری اطلاع داشته و آیا او هم دعوت شده است، میگوید: «من نه خبر داشتم که چنین جلساتی برگزار میشود و نه هیچ وقت دعوت شدم. کسانی هم که در این ملاقات دیده شدند هرگز و یا حداقل من نشنیدم که به بقیه همکاران بگویند آنها به دیدار خامنهای رفتهاند. البته شاید از آنها خواسته شده بوده که صحبتی از دیدارهای خود با دیگران نداشته باشند.»
این کارگردان میگوید: «اما سوال من این است که آیا آنها خبر داشتهاند که قرار است تصاویر و صحبتهایشان در چنین مستندی استفاده شود؟ به گمان من خبری نداشتند.»
در ابتدای مستند «غیررسمی»، علی خامنهای وارد سالنی میشود، اولین نفر کمال تبریزی، کارگردان فیلم معروف «مارمولک» با او روبوسی میکند و بعد بهروز افخمی. رهبر شوخ طبع هم هست و به افخمی با کنایه میگوید: «دیروز دوست، امروز آشنا. شنیدیم کانادالیزه شدی؟»
اشاره خامنهای به گرفتن گرین کارت کانادا از سوی افخمی است و افخمی می خندد و به کنار میرود تا نوبت به روبوسی ابراهیم حاتمی کیا، کارگردان آثار جنگ با رهبر برسد، خامنهای با بغل گرفتن محکم و بوسیدنهای پیاپی او، زیر گوشش دوستانه میپرسد: خوبی؟
در بخش دیگری از مستند، مهدی فخیمزاده در جمع میگوید: «من کار نمایش را قبل از انقلاب شروع کردهام، همه دوستان اینجا ظاهرا بعد از انقلابیاند ولی من قبل انقلابیام.»
خامنهای در جواب با شوخی که تاکنون از او دیده نشده به فخیمزاده با خنده میگوید: «طاغوتین شما...»
فخیمزاده در ادامه حرفهایش میگوید: «من از سال ۵۸ تا الان فیلم ساختم. من همیشه سینمای جمهوری اسلامی را بهتر از دوستانم درک میکنم. برای اینکه آن دوران را تجربه کرده بودم و شرایط را دیده بودم.»
«رضا جودی»، تهیهکننده تلویزیون اعتراضش این است که با هیچکس نمیتوانند شوخی کنند: «آقا ما با هرکی شوخی کنیم میکشد به دادگاه. با خود تلویزیون شوخی کردیم نصف سریال (لیسانسهها) را پخش کردند. جامعه ما نیاز به شوخی دارد. باید فضا کمی بازتر شود که بتوان شوخی کرد.»
و آقا میخندد و میگوید: «من معتقدم که باید شوخی کنیم. چند سال پیش هم یه فیلمی، سریالی بود که پلیس به آن اعتراض کرد، من بهشان گفتم بیخود میکنید اعتراض میکنید. من عقیدهام اینکه شوخی کنید.» و در پایان رهبری مجوز میدهد: «بروید شوخی کنید...»
با این حال برعکس گفته آقا، بسیاری از فیلم، تئاتر و نوشتههای طنز هرگز به دلیل ماهیت طنزشان اجازه پخش، اجرا و انتشار نیافتهاند. در واقع جمله بعدی آقا اینطور استنباط میشود که «بروید شوخی کنید. اما ما خودمان جمعاش میکنیم.»
در این مستند ۴۷ دقیقهای تنها شاید «عبدالحسین برزیده»، کارگردان سینما کمی راحتتر و بدون سانسور حرفهایش را میزند. او میگوید: «به نظر میرسد به تدریج داریم ازهمه شعارهای که از اوایل انقلاب تا حتی دهه گذشته هم میدادیم، دور میشویم. اتفاقاتی که دارد میافتد ما را نگران میکند، شما قطعا در جریان آنها هستید. هر روز یک سندی مطرح میشود و هیچکس پاسخی نمیدهد. به نظرم ما خودمان را بینیاز به پاسخ دادن احساس کردیم. شاید جسارت باشد، اما از شخص شما تا مجموعه نظام انگار احساس میکنیم نیازی نیست که توضیح بدهیم یا حرفی بزنیم که مردم را توجیه کنیم. شاید فرصت دیدار شما دیگر نصیب ما نشود پس به حضرتعالی می خواهم بگویم، ما پشت سرشما نق و نوق می کنیم ،حالا در مقابل هم میخواهم بگویم به نظرم گاهی آدمهایی که به شما نزدیک هستند و محافلی که شما به آن دعوت میشوید یک چهره مشخص دارند و مردمی نیستند. آقای خامنهای عزیز خود من احساس نمیکنم شما برای تکتک ما دلسوز هستید.»
اما آقا در جواب میگوید: «من جوابی دارم اما نمیخواهم اینجا بگویم. اما این را شما خودتان بدانید که من همه مردم را دوست دارم. برای همه دعا میکنم. من اهل دعایم. برای همه دعا میکنم. حالا ممکن است مردم بدانند، ممکن است ندانند به قول شما.»
اما از زمان پخش این مستند تاکنون، تنها «منوچهر محمدی»، تهیهکننده فیلم «مارمولک» به این دیدار واکنش نشان داده است. او با اشاره به گفتههای مثبت رهبر درباره فیلم مارمولک گفته است که حسن ظن رهبر به این فیلم برای او «تازگی» نداشته است و در ادامه در ستایش نگاه خامنهای گفته: ««اگر نبود این نگاه هوشمندانه، فیلمهای سینمایی از کرخه تا راین، بازمانده، زیر نور ماه، طلا و مس هیچگاه روی پرده نمیرفت و کماکان در توقیف میماند»
علی خامنهای در جای از مستند پخش شده با اظهار اینکه او به شوخی و فیلمهای طنز معتقد است، گفته است: «به آقایون گفتم برای فیلم مارمولک هم گفتم به جای اینکه اعتراض کنید، استقبال کنید.»
تصاویر پخش شده از هنرمندان در این مستند مربوط به یک تاریخ و دیدار مشخص نیست؛ بلکه حکایت از تاریخهای متفاوت دارد، از تصویر جوانی «رامبد جوان»، بازیگر و مجری تلویزیون که از رهبری سوال میپرسد، تا چهره «عباس کیارستمی»، «ایرج طهماسب»، «داریوش مهرجویی»، «مسعود کیمیایی»، «امین تارخ»، «داوود رشیدی» و «علی نصیریان» که متعلق به دیدارهای سالهای گذشته با خامنهای است؛ در کنار دیداری که به نظر مربوط به سالهای اخیر در اتاقی با موکت و پشتیهای بزرگ بر دیوار تصویر شده تدوین شدهاند تا این ذهنیت به مخاطب القا شود که علی خامنهای با هنرمندان در ارتباط مستمر است.
پیش از این در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۸۸، یعنی سه ماه پس از شروع حوادث نتایج انتخابات ریاستجمهوری، جمع کثیری از هنرمندان به مهمانی افطاری رهبری دعوت شدند که تصاویر آن در اخبار پخش شد.
یک سال بعد در ۱۲ تیرماه ۱۳۸۹، «عزتالله ضرغامی»، رییس وقت صدا و سیما دیداری با حضور هنرمندان سینما، تئاتر و تلویزیون با رهبری برگزار کرد. در آن زمان هنرمندانی مانند «کیانوش عیاری»، «داریوش کاردان»، «شهاب حسینی»، «سعید آقاخانی»، «دانیال حکیمی»، «شهره لرستانی»، «کامبیز دیرباز»، «نادر طالبزاده»، «افسانه بایگان»، «پروانه معصومی» و... شرکت کرده بودند. دیداری که ضرغامی در سخنرانیهای بعدی خود بارها از آن به عنوان اتفاق خوب دوران مدیریتش گفت.
در طی یک دهه گذشته، روزنامهنگاران، نویسندگان و هنرمندان بسیاری به دلیل آثار خود، ابراز عقیده و یا شرکت در تجمعات احضار، تهدید، بازداشت و حکم گرفتهاند. همچنین بسیاری از آثار در مرحله بازبینی وزارت ارشاد به بن بست سانسور و حذف مواجه شده است.
در جریان اتفاقات سال ۱۳۸۸، جعفر پناهی، کارگردان سینما به زندان و ۲۰ سال محرومیت کار محکوم شد؛ «مهناز محمدی»، مستندساز بازداشت و به پنج سال حبس محکوم شد. محمد رسولاف، کارگردان سینما به اتهام تبلیغ علیه نظام با حکم یک سال زندان مواجه است.
«پگاه آهنگرانی» و «باران کوثری» به دلیل اظهارنظرهای خود درباره ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بارها بازجویی و نهایتا پخش تیزر تصاویرشان در تلویزیون ممنوع شد. تعدادی از هنرمندان از جمله «عبدالرضا کاهانی»، «بهرام بیضایی»، «بهمن قبادی»، فیلمنامهنویس و کارگردان سینما، «محمد یعقوبی»، کارگردان تئاتر مهاجرت کردند.
از سوی دیگر از سال ۱۳۸۸ تاکنون خیلی از فیلمها در مرحله بازبینی با مشکل پخش مواجه و توقیف شدند که برخی از آنها پس از مدتی با تغییرات لحاظ شده و یا حذف بخشهای از فیلم نهایتا اجازه اکران یافتند. فیلمهای از جمله «کسی از گربههای ایرانی خبر نداره، زیر آب، به امید دیار، اوریون، پریناز، خانه پدری، زندگی خصوصی، خرس، آینه شمعدون، یک خانواده محترم، این یک رویاست، خانه پدری، رستاخیز، آشغالهای دوستداشتنی، عصبانی نیستم، گشت ارشاد، زندگی خصوصی، شیفتگی، مهمونی کامی، مثلث واژگون، دستنوشتهها نمیسوزند، تاکسی، پرده بسته، منشی مخصوص من، نوشتن بر شهر، کاناپه، پنجاه کیلو آلبالو، لرد، ارادتمند؛ نازنین بهاره تینا و سه رخ.»
از زمان انقلاب تا سال ۱۳۸۸ نیز بسیاری از فیلمها متعلق به کارگردانهایی مانند «علی حاتمی»، «بهرام بیضایی»، «ایرج قادری»، «ساموئل خاچیکیان»، «مسعود کیمیایی»، «خسرو سینایی»، «عباس کیارستمی»، «محسن مخملباف»، «کیانوش عیاری»، «علیرضا داودنژاد»، «فریبرز صالح»، «داریوش مهرجویی»، «تهمینه میلانی»، «بهمن فرمانآرا»، «ابوالفضل جلیلی»، «محسن امیریوسفی»، «مونا زندی حقیقی»، «سامان سالور»، «ایرج کریمی»، «سامان مقدم» و «رفیع پیتز» با همین مشکلات روبرو بودهاند.
همچنین سال گذشته پس از سقوط هواپیما اوکراینی از سوی سپاه پاسداران وقتی طیفهای مختلف هنرمندان از حضور آثارشان در جشنوارههای فجر سینما، تئاتر، هنرهای تجسمی و عکاسی انصراف دادند با تهدیدهای ماموران امنیتی مجبور به پسگرفتن انصرافهای خود شدند و «مسعود حکمآبادی»، کارگردان و تهیهکننده جوان تئاتر در «مشهد» به دلیل انصراف از جشنواره بازداشت و نهایتا به سه سال زندان محکوم شد.
حالا پس از یک دهه سانسور و خفقان، مستند دیگری با حضور رهبری و جمعی از هنرمندان پخش شده است. فیلمی به تهیهکنندگی «موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی» و به کارگردانی جوانی به نام «سید محمدعلی صدرینیا» که در رشته مدیریت رسانه تحصیل کرده است. صدری نیا در مصاحبهای با خبرگزاری مهر در سال ۱۳۹۴، گفته بود که کار طنز را از «اردوی جهادی» در دوران دانشجویی شروع کرده و بعدتر خبرنگار خبرگزاری «دانشجو» بوده است. در سال ۱۳۹۲ سریال طنز «دکتر سلام» که با روش نرم شخصیتهای سیاسی کشور را از اصولگرایان تا اصلاحطلبان را نقد میکرد به کارگردانی او از تلویزیون پخش شد.
احضار دو روزنامهنگار به دادسرا به دلیل نوشتههای آنها
از سوی دیگر طی هفتهای که گذشت و در روزهای پخش مستند دیدار با رهبری و گفتههای او برای آزادی سخن و نقد، دو روزنامهنگار به دادسرای عمومی و انقلاب تهران احضار شدهاند.
در تاریخ ۷ دی ۱۳۹۹ در خبرها اعلام شد، «الهه موسوی»، خبرنگار و فعال محیطزیست به دلیل سلسه گزارشهایی درباره آلودگی هوا به اتهام نشر اکاذیب و افترا احضار شده است. براساس ابلاغیهای که در تاریخ ۷ دی به دست این خبرنگار رسیده است، او باید ظرف پنج روز خود را به دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۵ تهران معرفی کند.
شاکی الهه موسوی، «اداره منابع طبیعی استان گلستان» معرفی شده است. او گزارشهایی درباره تخریب جنگلها از سوی یک نهاد نظامی و مطالبی در خصوص آلودگی «رادیو و باریوم» در استان گلستان نوشته است.
همچنین «مهدی دریسپور»، سردبیر و مدیر مسئول نشریه «مشق فردا» نیز روز ۳ دی منزلش از سوی ماموران امنیتی مورد تفتیش قرار گرفت، برخی از وسایل شخصیاش توقیف شد و خود او نیز به دادسرای شهید مقدس (دادسرای اوین) احضار شده است.
برای دیدن اخبار و گزارشهای بیشتر درباره رسانه و خبرنگاری به سایت خبرنگاری جرم نیست مراجعه کنید.
مطالب مرتبط:
سانسور و سرکوب هفتگی؛ خبرنگاری زیر سایه ربوده شدن و مرگ خارج از مرزهای ایران
سانسور و سرکوب هفتگی؛ اعدام به جرم مدیریت یک کانال تلگرامی
سانسور و سرکوب هفتگی؛ پرونده دو عضو دولت در دستگاه قضایی و اعتصاب غذای یک روزنامهنگار
سانسور و سرکوب هفتگی؛ اعتراض به فرزند ناخلف آمریکا یا واقعیت امروز ایران
سانسور و سرکوب هفتگی؛ مشاور رئیسجمهور به دلیل دو توییت مجرم شناخته شد
سانسور و سرکوب هفتگی؛ آمنه سادات هشتگ کدام آبان را مصادره کرد
سانسور و سرکوب هفتگی؛ از جان یک روزنامهنگار بیکار و ساکت چه میخواهید؟
سانسور و سرکوب هفتگی؛ بازداشت یک عکاس و حکم زندان برای یک کارگردان
سانسور و سرکوب هفتگی؛ نتیجه نوشتن نامه به رهبری و ساخت یک ویدیو
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر