دهها روزنامهنگار در ایران پس از احضار، بازجویی و بازداشت از سوی نهادهای امنیتی و قضایی شغل خود را هم از دست دادهاند. این روزنامهنگاران نه تنها فشار و بار روانی هر کدام از این مراحل را متحمل شدهاند بلکه پس از آن در محیط حرفهای خود با لقب روزنامهنگاران «حاشیهدار» کنار گذاشته شدهاند.
براساس گفته تعدادی از از روزنامهنگاران بیکار شده، مدیران رسانهها دیگر مایل به همکاری با آنها نیستند، چرا که آنها تبدیل به روزنامهنگارانی شدهاند که با خودشان یک مین بزرگ را جابه جا میکند و ممکن است این مین هر لحظه جایی بترکد و با خودش از آبدارچی تا سردبیر را بیکار کند.
بعضی از روزنامهنگاری که کار خود را پس از احضار و بازداشت در استان تهران از دست دادهاند، عبارتند از: «مهدی قدیمی، ساسان آقایی، مولود حاجی زاده، یاسمن خالقیان، ژیلا بنییعقوب، مسعود کاظمی، مرضیه امیری، نوشین جعفری، میلاد فدایی اصل، بهمن احمدی، ریحانه طباطبایی، نازنین خسروانی، مهسا امرآبادی، محمد مساعد، شبنم نظامی، طاهره ریاحی و احمد زیدآبادی».
برخی از این روزنامه نگاران پیش از شروع دولت حسن روحانی بازداشت شده و حکم گرفتند اما پس از دولت او نیز قادر به بازگشت به کارهایشان نبودهاند.
حسن روحانی پیش از خرداد ۱۳۹۲، در سخنرانیهای تبلیغاتیاش بارها از لزوم داشتن مطبوعات آزاد، حفظ حقوق شهروندی و احترام به آزادی بیان سخن گفت، سخنهای که فقط زینت بخش همان روزها باقی ماند و راهی به دوران ریاست جمهوری او پیدا نکرد.
در طی هشت سال گذشته نه تنها وضعیت آزادی مطبوعات بهتر نشده بلکه وزارت اطلاعات که زیرمجموعه دولت است بارها روزنامهنگاران را بازداشت یا احضار کرده، همچنین حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران و قوه قضاییه همچنان به روشهای خود به تهدید روزنامهنگاران مشغول هستند.
در این پروسه حیرت آور نه تنها روزنامهنگار به دلیل نوشتن مطالبی در یک رسانه و یا در شبکههای اجتماعی با احضار و توبیخ و حتی بازداشت و حکم قضایی روبرو میشود بلکه نانش هم قطع میشود. تلخی پشت تلخی دیگر.
یک روزنامهنگار که پس از آزادیش از زندان نتوانسته به حرفه خود بازگردد به خبرنگاری جرم نیست، میگوید: «من پس از آزادیم تا الان که چند سال میگذرد نتوانستم در روزنامهای کار بگیرم. مدیران روزنامهها ترجیح میدهند روزنامهنگارانی که بازداشت یا احضارشان رسانهای شده و به قول خودشان حاشیه دارند را دیگر به کار نگیرند. خب من ماندهام در خانه و در آستانه ۴۰ سالگی هم کار دیگری بلد نیستم انجام بدهم. تمام این سالها روزنامهنگار بودم. این کار را فقط بلدم. حالا من شبها تا صبح بیدار میمانم، فیلم و سریال میبینم، کتاب میخوانم و بعد تا ظهر میخوابم. تقریبا هر روزم این طور میگذرد. تا اینکه ببینم چه میشود، البته میدانم چیز خاصی نمیشود، همین است دیگر.»
این روزنامهنگار که نامش برای خبرنگاری جرم نیست، محفوظ است درباره همکاران دیگر بیکارش میگوید: «یکی از آنها خانهای داشته که فروخته و حالا فلان دارد از پول آن روزگارش را میگذراند، دیگری پساندازی داشته برده در بازار بورس سرمایهگذاری کرده تا به قول خودش پول چای و سیگارش در بیاید. دیگری در خانه پدرش است و فعلا پدرش خرج او را میدهد. یکی دیگر همسرش کار میکند، دیگری ارث پدری برایش مانده، برخی هم در روابط عمومی شرکتها کار گرفتهاند. خلاصه یک جوری دارند زندگی را میگذرانند.»
این روزنامهنگار با اشاره اینکه پس از آزاد شدن از زندان مدتی برای شغلهای دیگر فرم پر کرده است، گفت: «کارفرما وقتی ببیند شما سابق بازداشت و زندان دارید به کل منصرف میشود. چرا شما را باید استخدام کند وقتی یک عالمه جوان بیکار بدون سابقه بازداشت وجود دارند. من چند بار امتحان کردم.»
در بهمن و اوایل اسفند ۱۳۹۸، حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران خانه تعدادی از روزنامهنگاران را مورد تفتیش قرار داد، برخی از وسایل شخصیشان را ضبط و حتی آنها را احضار کرد. اسامی هفت نفر از آنها «یاسمین خالقیان، محمد مساعد، مازیار خسروی، احسان بداغی، شبنم نظامی، مولود حاجیزاده و یغما فشخامی» رسانهای شد.
با این حال به گفته روزنامهنگاران تعداد این افراد بیشتر از هفت نفر است ولی بقیه ترجیح دادهاند تا خبر تفتیش خانهها و احضارهایشان رسانهای نشود تا حداقل به این شکل کار خود را حفظ کنند: «برخی از آنها این مساله را رسانهای نکردند تا به این شکل حداقل شغل خود را حفظ کنند چون به محض رسانهای شدن بازجویی و احضار روزنامهنگاران، مدیران رسانهها ترجیح میدهند دیگر با آنها کار نکنند.»
در واقع این تعداد روزنامهنگار با سکوت و در خفا نگه داشتن نقض حقوق بشری که بر روی آنها صورت گرفته ترجیح دادهاند تا حداقل نانشان هم بریده نشود.
برخی از روزنامهنگاران نیز مانند ژیلا بنی یعقوب، علیرضا رجایی و احمد زیدآبادی براساس حکمهای قضایی علاوه بر زندان، محکوم به محرومیت از فعالیت روزنامهنگاری شدند.
ژیلا بنی یعقوب، احمد زید آبادی و علیرضا رجایی پس از بازداشت در سال ۱۳۸۸ علاوه بر حکم زندان به محرومیت از فعالیتهای سیاسی، صنفی و روزنامهنگاری نیز محکوم شدند. ژیلا بنییعقوب به ۳۰ سال محرومیت از شغل روزنامهنگاری، احمد زیدآبادی به محرومیت مادام العمر از فعالیتهای سیاسی و مطبوعاتی و علیرضا رجایی به پنج سال محرومیت از فعالیت رسانهای محکوم شدند. اما براساس قانون جدید مجازات اسلامی در سال ۱۳۹۲، تمام مجازاتهای تکمیلی حداکثر تا سه سال اعتبار قانونی دارد. بنابراین محرومیت از فعالیت ژیلا بنییعقوب و احمد زیدآبادی مدتهاست از نظر قانونی تمام شده با این هنوز امکان فعالیت مطبوعاتی را نیافتهاند.
از سوی دیگر خیلی از روزنامهنگاران نیز مانند مسعود کاظمی، ساسان آقایی، میلاد فدایی اصل، نازنین خسروانی و بسیاری دیگر بدون اینکه حکمشان شامل محرومیت از روزنامهنگاری باشد پس از آزادی از زندان دیگر نتوانستند به شغل روزنامهنگاری بازگردند.
نازنین خسروانی که در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ بازداشت شد، دو سال پس از آزادیش در صفحه فیسبوک خود درباره بیکاری خود نوشته بود: «دو سال است که آزادم؛ دو سال است که بیکارم. اوایل باورم نمیشد (هنوز هم مطمئن نیستم) که به دلایل امنیتی و سیاسی و سابقه زندان و... دعوت به کار نمیشوم. فکر میکردم شاید کار مرا نمیپسندند و قبول ندارند. کسانی که با من کار کردهاند میدانند در حوزه کار اصلاً متواضع نیستم، اما دچار خودبزرگبینی هم نیستم. مطمئن بودم و هستم که کارم از برخی خبرنگاران مشغول به کار بهتر است. ولی دلیل بیکاریام را نمیفهمیدم. اطرافیانم همه میدانستند که دلم میخواهد برگردم به تحریریه. سردبیر مجله محبوبم پیش از انتشار مجلهاش شخصاً از من قول همکاری گرفت و به شدت ابراز تمایل کرد که با هم کار کنیم و قرار شد به محض گرفتن مجوز مرا خبر کند. که البته تا این لحظه هیچ خبری از او نیست. یکی دیگر از دوستان هم بعد از پاسخ مثبت من به پیشنهاد کارش، کلاً ناپدید شد و چند ماه بعد شنیدم که سردبیری مجلهاش را به روزنامهنگاری با دو سال سابقه کار سپرده. به من ربطی ندارد، انتخابش بوده. هیچ ایرادی نمیتوانم به او بگیرم جز اینکه پس چرا این همه درباره تاریخ شروع به کار و میزان دستمزد و محتوای نشریه و... با من حرف زد و قول و قرار گذاشت؟!»
این روزنامهنگار بی شغل نوشته بود: «این وسطها یکی دو بار همکاران دورتر، وقتی فهمیدند که منع قانونی برای کار کردن ندارم، لطف کردند و گفتند که حتماً برای فلان و فلان روزنامه جدید مرا به سردبیر معرفی خواهند کرد و انصافاً هم این کار را کردند. ولی خب، باز هم خبری نشد. برای من که همیشه لطف دوستان و همکاران متوجهم بوده و با انتشار هر روزنامه جدیدی دعوت به کار میشدم، این ندیده شدن خیلی عجیب بود. به جرات میگویم که یک سال تمام ذهنم درگیر این موضوع بود که "چرا "دعوت به کار نمیشوم؟ چرایی این موضوع گرفتارم کرده بود. البته یکی از دوستان و همکاران قدیمی مرا کمی از گیجی درآورد و گفت که سردبیرشان مخالف همکاری با من است به این دلیل که روی اسمم حساس هستند و برای روزنامه مشکل پیش می آید.»
اما قصه نازنین خسروانی همچنان ادامه دارد و اکنون بیکاری روزنامهنگاران پس از برخوردهای قضایی تبدیل به عرفی خطرناک در میان جامعه روزنامهنگاری شده است.
یکی از این روزنامهنگارانی که چندین بار از سوی ماموران امنیتی احضار شده و احضارهایش رسانهای شده است، میگوید: «مدیران رسانهها دیگر ما پیشانی سفیدها را نمیخواهند، ما برایشان به مفهوم دردسر هستیم، به مفهوم کسانی که ممکن است روزنامه و سایت را به تعطیلی بکشاند. میدانند ما اهل سکوت کردن نیستیم بنابراین با عذر و بهانه و یا حتی کلمات بسیار محترمانه از ما میخواهند دیگر آن طرفها آفتابی نشویم. به جای ما خبرنگاران تازهکار را میگیرند تا بتوانند به آنها خط قرمزها را از همان اول آموزش بدهند.»
بخشی از روزنامهنگاران بیکار در طی سالهای گذشته از کشور خارج شدند، بخشی دیگری به فکر خارج شدن هستند و تعدادی نیز با کارهای دیگر و یا کمک اعضای خانوادههایشان زمستون بیانتها را سر میکنند بیآنکه قوه قضاییه و دولت پاسخی برای چنین نقض حقوق بشری داشته باشد.
برای دیدن اخبار و گزارشهای بیشتر درباره رسانه و خبرنگاری به سایت خبرنگاری جرم نیست مراجعه کنید.
مطالب مرتبط:
سازمان گزارشگران بدون مرز: احضار روزنامهنگاران در ارتباط با کرونا همچنان ادامه دارد
روز جهانی آزادی مطبوعات در ایران: روزنامهنگاران متهم، روزنامهنگاری خاموش
بازداشت کارگران، معلمان و روزنامهنگاران در روزهای کارگر، معلم و آزادی مطبوعات
ایران با صعود ۴ پله ای، در رتبه ۱۶۹ آزادی مطبوعات در جهان قرار دارد
هشدار سازمان گزارشگران بدون مرز از وضعیت روزنامهنگاران ایرانی در ترکیه
مهدی محمودیان، روزنامهنگار در روز جهانی حقوق بشر بازداشت شد
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر