تنها دو روز مانده بود تا پروندهای که ۲۵ سال است بیجواب مانده، برای همیشه بایگانی شود. طبق قانون نروژ، پس از گذشت ربع قرن از هر جنایت، تعقیب آن دیگر مجاز نیست. اما در روز سهشنبه نهم اکتبر، مقامات نروژ بالاخره دست به عمل زدند و چند نفر را در پرونده سوءقصد به جان «ویلیام نیگارد» متهم کردند.
نیگارد رییس یک شرکت انتشارات به نام «آشونگ» بود که جزو املاک خانوادگی او است. در سال ۱۹۸۸، با اینکه دو ماه از فتوای آیتالله خمینی میگذشت، او دست به انتشار ترجمه نروژی کتاب آیات شیطانی، نوشته سلمان رشدی زد. اتفاقی که منجر به تلاش برای قتل او شد.
۱۱ اکتبر سال ۱۹۹۳ بود که نیگارد جلوی خانهاش که در یکی از حومههای بی سر و صدای اسلو است، مورد سوء قصد قرار گرفت. سه گلوله به او شلیک شد اما او در کمال ناباوری جان سالم به در برد و تا همین امروز زنده است.
یک منبع آگاه در پلیس نروژ و یک منبع دیگر در برلین که در روند تحقیقات برای این پرونده جنایی شرکت داشته اند، در گفت وگو با «ایرانوایر» تایید کردند که حداقل یک نفر از متهمان شهروند ایران است و یک متهم دیگر شهروند یکی از کشورهای عربی که قبلا مقیم نروژ بوده است و با «حزبالله» لبنان رابطه دارد.
روزنامه «دی ولت» نیز گزارش داده است در مجموع چهار نفر متهم شدهاند که قرار بوده این قتل را از طرف دستگاه اطلاعاتی ایران انجام بدهند. این گزارش، تیتر صفحه اول این روزنامه پرخواننده آلمانی هم شده است.
مقامات نروژی هم چنان حاضر به انتشار جزییات پرونده نیستند و این امر، مورد انتقاد «سلمان رشدی» قرار گرفته است. مقامات معلوم نکردهاند که چه شواهدی در دست دارند، چند نفر دستگیر شدهاند و نام و ملیت و مکان کنونی مظنونین کدام است. رشدی البته با انتشار بیانیهای، باز شدن مجدد پرونده در نروژ را «خبر خوبی» خوانده و ابراز امیدواری کرده است که این پرونده بالاخره پس از ربع قرن پیش برده شود.
دستگاه قضایی نروژ در متهم کردن مظنونین، از یکی از مادههای کمتر شناخته شده قانون کیفری در این کشور استفاده کرده است. طبق این ماده، حمله به ارزشهای بنیادین جامعه پی گرد قانونی دارد. این تصمیم، تغییر آشکار رویکرد مقامات نروژی را نشان میدهد. تا سالهای سال آنها هرگونه ارتباط سوء قصد به جان نیگارد به فتوای روحالله خمینی علیه رشدی را یا رد میکردند و یا جدی نمیگرفتند.
«ایدا دال نیلسن»، سخن گوی «سرویس تحقیقات جنایی ملی» نروژ اما اینبار قاطعانه گفته است: «ما دلیلی نمیبینیم که این سوءقصد، انگیزهای به جز انتشار کتاب «آیات شیطانی» داشته باشد.»
پیش از سوء قصد به جان نیگارد، فتوای خمینی قربانیان بسیاری پیدا کرده بود. در سال ۱۹۹۱ بود که «اتوره کاپریولو»، مترجم ایتالیایی کتاب، در میلان با چاقو مورد حمله قرار گرفت. ضارب در آن پرونده از کاپریولو میخواست مکان زندگی سلمان رشدی را با او در میان بگذارد؛ کاری که این مترجم حاضر به انجامش نبود. کاپریولو زنده ماند اما تنها چند روز بعد بود که «هیتوشی ایگاراشی»، مترجم ژاپنی کتاب در توکیو به قتل رسید.
نیگارد نه تنها زنده ماند، که به فعالیت خود در عرصه نشر هم ادامه داد. او اکنون بازنشسته شده و رییس «انجمن قلم نروژ» است؛ سازمانی جهانی از نویسندگانی که برای آزادی بیان مبارزه میکنند.
جای تعجبی نیست که این ناشر ۷۵ ساله اکنون در پاسخ به اینکه آیا از انتشار کتاب رشدی پشیمان است یا نه، میگوید: «مطلقا نه». او تاکید میکند که هدفش از انتشار کتاب، «ایجاد گفت وگو» بوده است و نه تحریک مخالفین. میگوید اگر دوباره به عقب گردد، به نام آزادی بیان همین کار را میکند.
اینکه سوء قصد به جان ناشر آیات شیطانی احتمالا مرتبط با این کتاب است، به نظر مسلم میآید اما مقامات نروژ تا سالهای طولانی، قضیه را اینگونه نمیدیدند. آنها تا سالهای سال دنبال انگیزههای شخصی دشمنان احتمالی نیگارد بودند و بین همکاران و دوستان و آشنایان او دنبال مظنون میگشتند.
«کنوت اولاو آماس»، نویسنده و سیاستمدار نروژی از حزب محافظهکار، تئوری غریبی در این مورد دارد. او به «ان آر کا»، رادیو و تلویزیون نروژ گفته است که شاید نقش نروژ در مذاکرات صلح بین اسراییل و فلسطین باعث شده است که پلیس نخواهد در مسایل مربوط به خاورمیانه ایجاد جنجال کند.
اما این تئوری را هم که کنار بگذاریم، اینکه مقامات نروژی تا سالها پس از این ماجرا هم چنان می گفتند این رسانهها هستند که بیهوده پای سلمان رشدی را در ماجرای سوء قصد به نیگارد وسط میکشند، از نکات غریب تاریخ این کشور اسکاندیناوی است. «اود ایسونگست»، از روزنامهنگاران نامآشنای این کشور، کتابی در این مورد نوشت و در سال ۲۰۰۸ فیلمی هم در این مورد ساخت. همین فیلم مستند بود که باعث جلب توجه مردم شد و یک سال بعد پلیس تحقیقات را از نو آغاز کرد و پرونده نیگارد را دوباره گشود. امروز سخت نیست با حرف آماس که قبلا معاون وزیر فرهنگ هم بوده، موافق باشیم که برخورد مقامات نروژی در این پرونده «افتضاح» بوده است. آماس میگوید: «تحقیق در مورد نیگارد، خودش باید مورد تحقیق قرار بگیرد.»
پیش رفتن پرونده، جواب خیلی سوالها را معلوم خواهد کرد؛ از جمله اینکه این شهروند ایرانی که میخواسته نیگارد را به قتل برساند، چه کسی است و با دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ارتباط داشته است یا نه. اما آنچه مسلم است، شجاعت تاریخی امثال نیگارد است که با فعالیتهای خود، مدافع آزادی بیان شدند.
سلمان رشدی در کتاب «جوزف آنتون» که خاطرات زمان زندگی پنهانی خود در لندن را بازگو میکند، تصمیم امثال نیگارد را «یکی از بزرگ ترین دفاعها از آزادی بیان در زمان ما» مینامد.
مطالب مرتبط:
پرونده سلمان رشدی؛ فتوایی که کاغذپاره شد
پرونده سلمان رشدی؛ دفاع مهاجرانی از فتوای قتل نویسنده
پرونده سلمان رشدی؛ سکوت هزینه دار روشنفکران درباره فتوای یک قتل
پرونده سلمان رشدی؛ یک تلاش ناکام برای ترور
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر