پس از انقلاب و متولد شدن حکومتی به نام «جمهوری اسلامی» در ایران، سیاست این نظام به تمامی در تار و پود ورزش کشور نفوذ کرد. نخستین قدم را «علیاکبر ولایتی» در سال ۱۹۸۳، در جریان رقابتهای کشتی آزاد و فرنگی جهان در «کییف» شوروی برداشت.
ساعاتی پس از آن که «بيژن سيفخانى»، فرنگىكار گيلانى در وزن ۷۴ كيلوگرم مقابل «رابينسون كوناشويلى»، کشتیگیر اسرائیلی مبارزه کرد و پیروز شد، علىاكبر ولايتى، وزير وقت امور خارجه ایران دستور داد تمام کاروان باید به ایران برگردند. او هنوز هم یکی از امینترین افراد به رهبر جمهوری اسلامی است.
سپس درهای ورزشگاههای ایران به روی تماشاگران زن بسته شد و ورزشهای بوکس، کشتی، شنا و ژیمناستیک برای زنان ممنوع بود، هست و احتمالا تا سالهایی که جمهوری اسلامی سایهاش را بر سر ایران داشته باشد، ممنوع خواهد ماند.
از سالهای آغازین زندگی جمهوری اسلامی تاکنون، باشگاههای مردمی و پرطرفدار، فدراسیونها، وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک ایران زیر نظر مستقیم نهادها و اشخاص امنیتی یا وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مدیریت میشوند. این حیات در تمامی سالهای اخیر توام با فساد مالی بوده است.
فوتبال ایران چرا زیر چتر سپاه و نهادهای امنیتی قرار گرفت؟
«پرسپولیس» یکی از نمادهای فوتبال خصوصی در فوتبال آسیا بود؛ البته میان سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ خورشیدی که توسط «علی عبده» و به عنوان زیر مجموعهای از شرکت «سی. آر. سی» بنا و اداره شد.
پرسپولیس را مانند تمام اموال علی عبده، مصادره کردند. اموال مصادرهای هم به «بنیاد مستضعفان» رسید. بنیاد مهمترین دغدغهاش، تغییر نام باشگاه و همین طور تقسیم این مال مصادرهای با سازمان وقت تربیت بدنی بود.
اولین نام جدید در سال ۱۳۶۰ ثبت شد؛ «باشگاه فرهنگی ورزشی شهید چمران». «علی پروین» در جلسه با نمایندههای بنیاد مستضعفان و سازمان تربیت بدنی گفته بود: «ما به فحش خوردن در ورزشگاه عادت داریم اما نمیدانم شما میدانید که ممکن است به اسم یک شهید در ورزشگاه چه توهینهایی شود یا نه!»
«آزادی» و حتی «جمهوری» دو نامی بودند که برای پرسپولیس انتخاب شدند اما بازیکنان و هوادارانش نپذیرفتند. تا سال ۱۳۶۵ زمان برد تا بنیاد مستضعفان و سازمان وقت تربیت بدنی با هم به نام «پیروزی» به عنوان جانشین پرسپولیس برسند. هرچند که سرانجام نامش در فروردین سال ۱۳۹۱ به پرسپولیس تغییر کرد.
پرسپولیس پس از انقلاب، ابتدا در اختیار بنیاد مستضعفان و سپس در دست سازمان وقت تربیت بدنی و بعد وزارت ورزش و جوانان قرار گرفت.
سیاهه مدیرانی که بر این تیم مدیریت کردند، نشان از آن دارد که این باشگاه باید زیر چتر نظارت امنیتی میماند؛ «عباس انصاریفرد» و «محمد حسن انصاریفرد» از کارمندان سابق حراست بنیاد مستضعفان، «حبیب کاشانی» سیاستمدار اصولگرا، «امیر عابدینی» استاندار سابق خراسان، سردار «محمد رویانیان» از فرماندهان نیروی انتظامی کشور و «ایرج عرب» کارمند وزارت اطلاعات و مامور حراست.
باشگاه «استقلال» پیش از انقلاب با نام «تاج» شناخته میشد؛ تیمی که با مدیریت تیمسار «پرویز خسروانی» به قهرمانی ایران و آسیا رسید و درجه ترقی را در تمامی رشتههای ورزشی طی کرد.
پس از انقلاب، داستان استقلال کمی با پرسپولیس متفاوت بود چون مالکیت پرسپولیس به شخص تعلق داشت و بنیاد مستضعفان به عنوان اولین نهاد حکومتی مصادرهاش کرد. بعد آرام آرام پای سازمان تربیت بدنی هم به مالکیت پرسپولیس باز شد.
اما تاج را به عنوان یک غنیمت حکومتی میدیدند. برای همین، آن را مستقیم به سازمان تربیت بدنی منتقل کردند. این سازمان هم استقلال را در دهه ۶۰ خورشیدی به صورت دیمی اداره میکرد.
«حسین فکری» اولین سرپرست موقت سازمان تربیت بدنی پس از انقلاب بود. او پیشنهاد مصادره باشگاه تاج برای سازمان تربیت بدنی را ارایه و نام استقلال را برای این تیم انتخاب کرد.
تا سال ۱۳۶۸ خورشیدی، کارمندان سازمان تربیت بدنی به نوبت مدیرعامل باشگاه استقلال میشدند. اما در این سال یک اتفاق ورق را به کلی برای فوتبال ایران برگرداند. نظام متوجه شد که با یک پدیده ساده روبهرو نیست. در این سال، یک دستور برای لغو ناگهانی دو مسابقه فوتبال، رنگ مرکز شهر تهران را تغییر داد. روز ۲۷ بهمن ۱۳۶۸، هواداران خشمگین استقلال که از لغو بدون خبر بازی تیمشان برافروخته بودند، مقابل ورزشگاه «شیرودی» در مرکز شهر تجمع کردند و شعارهایی علیه جمهوری اسلامی سر دادند.
«عبدالله نوری»، وزیر وقت کشور اما گفت که روح فوتبال با جنجال آمیخته شده است و نباید این حرکت کوچک را جدی گرفت. اما شخص او دستور داد همان روز «حسن امینبخش»، رییس هیات فوتبال تهران توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شود.
پس از آن، «علی آقامحمدی»، یکی از مورد اعتمادترین نیروهای جمهوری اسلامی به ریاست باشگاه استقلال منصوب شد.
سایت «عصر ایران» در سال ۱۳۸۸ آقامحمدی را به همراه «محمد شریعتمداری» و آیتالله «محمود هاشمی شاهرودی»، سه معتمد دایمی نظام معرفی کرد. او متولد همدان است و در دوران دبیرستان با آیتالله «علی خامنهای» در سخنرانی مسجد «ذوالریاستین» آشنا شده بود.
یک سال بعد، او «کاظم اولیایی»، عضو اطلاعات سپاه پاسداران که تا پیش از آن مامور در حراست استانداری همدان بود را جانشین خود کرد. اما در نهایت تصمیم گرفت «علی فتحاللهزاده» را جای خود به عنوان مدیرعامل ابدی باشگاه استقلال بنشاند؛ علی آقامحمدی، دایی همسر علی فتحاللهزاده بود.
دو باشگاه استقلال و پرسپولیس با بیش از ۴۰ میلیون هوادار در ایران، کلونیهای پرجمعیتی از هواداران در فوتبال آسیا را تشکیل میدهند. نگاه امنیتی حکومت ایران به این باشگاهها برای کنترل احساسات هواداری است.
در هفتههای اخیر، «محمدحسن ابوترابیفرد»، امام جمعه موقت تهران در خطبههای نماز جمعه پایتخت تاکید کرده بود که نباید اجازه داد هیچ سهمی از باشگاههای استقلال و پرسپولیس در اختیار آنچه او «ضد انقلاب» خواند، بیفتد.
اما فقط استقلال و پرسپولیس زیر نظر سپاه پاسداران یا نهادهای امنیتی اداره نشدهاند، باشگاه «تراکتور» به عنوان مهمترین باشگاهی که در پایتخت ایران قرار نگرفته نیز زیر نظر سپاه پاسداران اداره شده است.
سردار «کریم ملاحی» فرمانده سابق نیروی انتظامی تهران، «ناصر شفق» با نام واقعی «ناصر حاج حسینلو» از فرماندهان اطلاعات سپاه، سردار «محمدحسین جعفری» فرمانده سپاه پاسداران، سردار «غلام عسگر کریمیان» فرمانده سپاه عاشورای تبریز و سردار «مصطفی آجرلو» مدیران سالهای اخیر باشگاه تراکتور بودند.
این باشگاه در نهایت به «محمدرضا زنوزی» واگذار شد؛ فردی که پیش از این به عنوان شخصیتی ناشناس، خودروی «محمود احمدینژاد» را به دلیل آنچه «صرف امور خیریه» میدانست، با قیمتی بالا خریداری کرده بود.
«غلامحسین محسنیاژهای»، سخنگوی وقت قوه قضاییه در مرداد ۱۳۹۴ محمدرضا زنوزی را اینگونه معرفی کرده بود: «آقای زنوزی از بزرگترین بدهکاران بانکی است که مدتی قبل بازداشت شده بود. وی با تودیع قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی موقتا آزاد شده است تا بتواند بدهیهای خود را در زمان مقرر پرداخت کند.»
زنوزی تیر ۱۳۹۴ به جرم دست داشتن در پرونده فساد مالی سه هزار میلیارد تومانی دستگیر شده بود. او در این اختلاس دست داشت که با احتساب قیمت روز دلار، امروز به بیش از ۳۰ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است.
قوه قضاییه برای آزاد کردن او، فقط ۵۰۰ میلیون تومان وثیقه گرفت و البته هرگز پرونده این اختلاس بسته نشد.
درآمدهای فوتبال ایران چهگونه به حساب ستاد اجرایی فرمان امام میروند؟
تا پیش از همهگیری کرونا، یکی از مهمترین سوالات هواداران فوتبال ایران، به چگونگی هزینه شدن درآمدهای بلیتفروشی در ورزشگاههای ایران مرتبط میشد.
شواهد نشان میدهند که نهادهای حکومتی بیشترین سهم را از فروش بلیتها در ورزشگاههای ایران طی سالهای گذشته داشتهاند.
طبق قراردادی که سال ۱۳۹۶ میان فدراسیون فوتبال و یک شرکت واسطه برای بلیتفروشی تمامی ورزشگاههای ایران در تمامی رقابتهای ملی و باشگاهی منعقد شد، ۱۲ درصد دیگر از قیمت هر قطعه بلیت باید میان اورژانس شهر میزبان، آتشنشانی، راهنمایی و رانندگی، نیروی انتظامی و سازمان لیگ تقسیم شود؛ یعنی حدود دو هزار و ۴۰۰ تومان دیگر از بلیت ۲۰ هزار تومانی شما صرف این سازمانها شده است.
مابقی این مبلغ، یعنی ۱۶ هزار و ۶۰۰ تومان کجا میرود؟ «ایرانوایر» پس از تحقیقات خود، به یک جواب قطعی رسیده است؛ شرکتهای زیرمجموعه ستاد اجرایی فرمان امام.
سال ۲۰۱۳، خبرگزاری «رویترز» موفق شد بخشهایی از فعالیت ستاد اجرایی فرمان امام را رونمایی کند. در صفحه هشتم نسخه فارسی این گزارش، به یک شاهکلید برخورد میکنید: «بسیاری از موسساتی که بهصورت مستقیم زیر نظر ستاد اجرایی فرمان امام فعالیت میکنند، از اسامی موهوم با کاربریهای مختلف برخوردارند.»
شرکتی با نام «برهان مبین» به عنوان زیرمجموعه شرکت مادری به اسم «مبنا توسعه» وظیفه جمعآوری تمامی درآمدهای بلیت فروشی ورزشگاههای ایران را برعهده دارد. این یکی از همان شرکتهایی که با نام مستعار فعالیت میکنند.
برآوردهای «ایرانوایر» در سال ۱۳۹۹ نشان میدادند که فقط در هفته هجدهم لیگ برتر فوتبال ایران، سه میلیارد و ۵۴۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان سود خالص از بلیت فروشی رقابتهای لیگ برتر به دست آمده بود که دقیقا دو میلیارد و ۸۳۰ میلیون تومان بهصورت مستقیم وارد حساب شرکتی به نام مبنا توسعه، یکی از شرکتهای زیرمجموعه ستاد اجرایی فرمان امام واریز شد.
این شرکت بهعنوان یکی از زیرشاخههای غیررسمی «شرکت گسترش الکترونیک مبین ایران»، متعلق است به «حسامالدین مهدوی ابهری». او را مدیران فوتبال ایران با نام اختصاری «حسام مهدوی» میشناسند.
حسامالدین فرزند «احمد مهدوی ابهری» است. پدر، نماینده حوزه انتخابی ابهر و خرمدره در دورههای پنجم، هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی بود. بعد تصمیم گرفت دیگر در انتخابات مجلس شرکت نکند و حالا دبیر «انجمن صنفی کارفرمایی صنعت پتروشیمی ایران» شده است. دیگر فرزند احمد مهدوی ابهری، یعنی «امیرحسین مهدوی ابهریان» هم عضو همین شرکت است؛ شرکتی که وظایف خود را «خدمات الکترونیک و فنآوری» معرفی میکند.
آذر ۱۳۹۷، روزنامه «خبرورزشی» در گزارشی از «حسامالدین. م» بهعنوان مالک شرکتی نام برد که نه تنها حق بلیتفروشی رقابتهای لیگ برتر را در ید قدرت خود گرفته است که حتی بهصورت همزمان بهعنوان اسپانسر سه باشگاه استقلال، پرسپولیس و تراکتورسازی هم شناخته میشود.
همین روزنامه تاکید کرده بود که با ورود محمدرضا زنوزی به اتاق مدیریت باشگاه تراکتورسازی و خرید سهام این باشگاه از سپاه پاسداران، اختلافات میان شرکت مبنا توسعه بالا میگیرد. دو باشگاه استقلال و پرسپولیس با «ایرانسل» بهعنوان اسپانسر جدید قرارداد امضا کردند اما متوجه شدند که ۹۰ درصد از پول اسپانسر به دست شرکت واسطه، یعنی مبنا توسعه رسیده است. هرگز این پول به حساب استقلال و پرسپولیس واریز نشد. زنوزی هم که میخواست یک طرفه قرارداد را فسخ کند، ناگهان از موضع خود پایین آمد.
یکی از خبرنگاران ورزشی ایران به اعمال فشار نهادهای قضایی به رسانهها در صورت تداوم فشار بر شرکت مبنا توسعه در سال ۱۳۹۷ و پس از گزارش روزنامه خبرورزشی خبر داد. او به «ایرانوایر» گفته بود که شخص «بیژن قاسمزاده»، بازپرس سابق دادسرای فرهنگ و رسانه که بعدها بازداشت شد، رسانهها و خبرنگارانشان را تهدید به توقیف و بازداشت میکرد.
ستاد اجرایی فرمان امام درآمدهای فوتبال ایران را میبلعد و رسانهها را با فشار و تهدید، وادار به سکوت میکند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر