دولتهای غربی درگیر در مذاکرات نجات توافق هستهای «برجام» به طور مداوم از لزوم سرعت بازگشت جمهوری اسلامی ایران به این توافق و محدودیتهای اتمی آن میگویند و هشدار میدهند که با فرسایشی شدن مذاکرات، فرصت برای ایران اندک است. فرصت چه چیزی اندک است؟ دولتهای مذاکره کننده با جمهوری اسلامی از چه به هراس افتادهاند؟
***
«جو بایدن» وارد سال دوم ریاست جمهوری خود شد اما توافق هستهای «برجام» هنوز احیا نشده است.
برنامه اتمی جمهوری اسلامی که محدودیتهای مندرج در برجام را پله پله کنار گذاشت، در شرایط بالقوه خطرناکتری از وضعیت قبل از برجام قرار گرفته است. زیرا علاوه بر وضعیتی که پیش از برجام داشت، اکنون غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم هم به این برنامه اضافه شده است.
به گفته «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم فقط در کشورهایی انجام میشود که بمب اتمی میسازند.
چرا دولتهای غربی تصور میکنند فرصت اندک است؟
برنامه اتمی جمهوری اسلامی سه سال است که بدون مهار و کنترل پیش میرود. نزدیک به یک سال است که بازرسیهای آژانس هم کاهش یافتهاند و این نهاد اطلاع دقیقی از آنچه در ایران میگذرد، ندارد.
مدیرکل آژانس از این وضعیت با تعبیر «قدم زدن در سیاهچاله» یاد کرده است.
قرار بود اگر جمهوری اسلامی تعهدات برجام را کنار بگذارد، قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد دوباره احیا شوند که به معنی از سرگیری تحریمهای بینالمللی است. اما دولتهای بریتانیا، فرانسه و آلمان با هدف ترغیب جمهوری اسلامی به برگشت به محدودیتهای برجام، تاکنون از این اقدام خودداری کردهاند و دولت جو بایدن هم از این سیاست حمایت کرده است.
حالا برنامه اتمی جمهوری اسلامی شدیدتر و با غنیسازی ۶۰ درصدی، خطرناکتر از قبل از برجام در حال توسعه است. در حالی که نه از نظارت آژانس یا تحریمهای شورای امنیت خبری هست و نه حتی احتمال بازگشت کامل به برجام تضمین شده است.
در این حالت، زمان گریز هستهای، یعنی فرصتی که جمهوری اسلامی برای ساخت سلاح اتمی لازم دارد، به کوتاهترین زمان خود در ۱۸ سال اخیر رسیده است. به دلیل این وضعیت پیچیده، دولتهای بریتانیا، امریکا، فرانسه و آلمان هشدار میدهند که فرصت اندکی باقی مانده و ادامه این وضعیت غیرممکن است.
اگر جمهوری اسلامی به رفع تحریمها نیازمند است، چرا زودتر توافق نمیکند؟
این سوالی است که هنوز پاسخ روشنی برای آن وجود ندارد. اما مسلم است که در این حین، جمهوری اسلامی عملا در حال خرید زمان است و نتیجه آن، توسعه هرچه بیشتر برنامه اتمی، از جمله افزایش ذخایر اورانیوم غنی شده ۳.۵، ۲۰ و ۶۰ درصدی است.
باوری جدی در جمهوری اسلامی وجود دارد که افزایش این ذخایر، قدرت چانهزنی مذاکره کنندگانش را در برابر ایالات متحده افزایش میدهد. اما این اقدام باعث شده است که قدرتهای غربی کمکم به این ارزیابی برسند که حتی در صورت نجات برجام، مفاد آن دیگر پاسخگوی مهار برنامه اتمی جمهوری اسلامی نیست و به توافق جدید نیاز است و در صورت مقاومت تهران در برابر آن، پاسخ میتواند دور تازهای از تحریمهای بینالمللی باشد.
جمهوری اسلامی با خرید زمان ممکن است چه اقدامی کند؟
دستکم ذخایر اورانیوم غنی شدهاش را افزایش میدهد، برنامه تحقیق و توسعه خود را پیش میبرد و با ماشینهای غنیسازی اورانیوم نسل جدید کار میکند که سرعت و کیفیت غنیسازی اورانیوم در آنها بالاتر از نسلهای قبلی است. اورانیوم غنی شده یکی از اصلیترین مادههای لازم برای ساخت سلاح اتمی است.
اینها کارهایی هستند که جمهوری اسلامی با خرید زمان، در حال انجام دادن آنها است. اما نگرانی اصلی دولتهای غربی فقط اینها نیست. جمهوری اسلامی با همین میزان اورانیوم غنی شده، ظرف مدت بسیار کوتاهی میتواند به سلاح اتمی برسد.
برای قدرتهای غربی مشخص نیست که نیت جمهوری اسلامی از این اقدامات، فقط بالا بردن قدرت چانهزنی است یا یکی از سه احتمال کلاسیک اتمی در پیش است.
سه احتمال کلاسیک اتمی درباره جمهوری اسلامی چیست؟
احتمال اول این است که هدف از خرید زمان، رسیدن به «آستانه اتمی» است. منظور از این اصطلاح این است که یک دولت به حدی توانایی اتمی کسب کرده باشد که تمام مقدمات ساخت سلاح اتمی آن مهیا و برای این کار فقط به تصمیم نهایی نیاز باشد.
کشور لیبی در زمان رهبری «معمر قذافی» که اتفاقا در تجهیز و تسلیح جمهوری اسلامی نقش داشت، دارای چنین سیاستی بود اما به طور ناگهانی از آن دست کشید و با اعلام جزییات برنامهاش، تاسیسات خود را در اختیار ایالات متحده قرار داد.
احتمال دوم این است که جمهوری اسلامی با فرسایشی کردن مذاکرات و خرید زمان و توسعه فوقالعاده پرسرعت برنامه هستهای، قدرتهای جهانی را در «ابهام اتمی» نگه دارد که آیا به طور مخفیانه سلاح اتمی ساخته یا نه و این که اگر ساخته، توان ساخت چند نمونه از آن را داشته و چند عدد کلاهک اتمی انبار کرده است.
الگوی این سیاست، حکومت اسرائیل است که حدس و گمانهایی درباره تعداد کلاهکهای اتمی آن وجود دارد اما اسرائیل نه آن را تایید و نه رد میکند. اسرائیل البته در این زمینه تفاوتهای اساسی با جمهوری اسلامی دارد؛ عضو معاهده منع گسترش سلاحهای اتمی نیست و بازرسان آژانس در کشور فعالیت ندارند، روابطی به کل متفاوت با جمهوری اسلامی در جهان دارد و امکان حفاظت از اسرارش با ایران که بایگانی محرمانه اتمی آن به طور کامل به سرقت رفت، قابل قیاس نیست.
احتمال سوم این است که جمهوری اسلامی به طور غافلگیر کنندهای از دستیابی به سلاح هستهای خبر بدهد و احتمالا آن را به آزمایش هم بگذارد. الگوی این روش، کشور کره شمالی است که با خروج از معاهده منع گسترش سلاح اتمی، سلاح هستهای خود را آزمایش کرد و به جمع دارندگان این سلاح در جهان پیوست.
پیش از این، «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس درباره تکرار این الگو در ایران هشدار داده بود؛ هرچند احتمال وقوع آن از دو گزینه قبلی کمتر است.
چرا قدرتهای جهانی خواستار بازگشت سریع ایران به برجام هستند؟
اگر جمهوری اسلامی ایران زودتر با ایالات متحده برای نجات برجام به توافق برسد، برنامه هستهای آن با این حجم از احتمالات نگران کننده، زودتر مهار و نظارتهای بازرسان آژانس دوباره برقرار میشوند. تاخیر در بازگشت به برجام، زمان «گریز هستهای» جمهوری اسلامی را کم و کمتر میکند و احتمال رسیدن به یکی از سه گزینه کلاسیک اتمی، یعنی آستانه اتمی، ابهام اتمی و یا بمب اتمی را بالا و بالاتر میبرد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر