یهودیستیزی در عمر چهل و چند ساله جمهوری اسلامی باعث شده است جمعیت یهودیان به کمتر از ۲۰ هزار نفر در کشور برسد؛ یهودیانی که به خاطر بدگمانیهای تاریخی حاکمان مسلمان به آنها، بهویژه پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدهاند.
در طول حیات جمهوری اسلامی، موسسات وابسته به حکومت، تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی، خبرگزاریها و رسانههای وابسته به حکومت هزاران محتوای سمعی و بصری یهودیستیزانه تولید کردهاند. مقالات، فیلمها، سریالها و داستانهایی که بر اساس جدال تاریخی اسلام و یهود و مساله ایران و اسرائیل ساخته شده و یهودیان را مورد آزار و اذیت قرار دادهاند. «ایرانوایر» در یک گزارش تحقیقی بلند که با عنوان «یهودیستیزی در جمهوری اسلامی؛ ۴۰ سال آزار و اذیت و انکار» منتشر شد، به محتواهای یهودیستیزانه تولید شده و ریشههای یهودیستیزی در جمهوری اسلامی پرداخته است.
با «عرفان ثابتی»، مترجم، پژوهشگر و جامعهشناس دین و فلسفه درباره این پژوهش و یهودیستیزی در جمهوری اسلامی گفتوگو کردهایم.
***
«عرفان ثابتی»، پژوهشگر و جامعهشناس دین و فلسفه معتقد است: «امروز جمهوری اسلامی کلاژی از آنچه پیشتر در حکومت آلمان نازی، روسیه تزاری و ایتالیای فاشیستی از آن استفاده میکرده را در اختیار گرفته است و به این وسیله گروههای اقلیت را یکی پس از دیگری از جامعه حذف میکند.»
ثابتی در مورد سیاستهای ضد یهود جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته به «ایرانوایر» میگوید: «یکی از مفاهیم مهمی که در یهود هراسی یا یهود ستیزی میتوانیم به آن دقیق شویم، مفهومی است به نام هراس اخلاقی که در جامعهشناسی انحراف بسیار رایج است. در سال ۱۹۷۲ میلادی، کتابی به زبان انگلیسی منتشر شد از «استنلی کوین» با عنوان «شیاطین عامه و هراسهای اخلاقی».
در این کتاب، واژه هراس اخلاقی اینطور تعریف شده است که رسانهها، دستگاه حقوقی، سیاستمداران، قانونگذاران و گروههای فشار افکار عمومی را بر ضد یک مشکل اجتماعی خیالی تهییج و تحریک میکنند.
ثابتی با اشاره به این که تعریف معضل اخلاقی در هر جامعهای بر اساس هنجارها و ارزشهای آن جامعه ساخته میشود، میگوید: «در جامعهای که در آن روا داری در حوزههای محتلف دینی، سیاسی و اجتماعی وجود ندارد و گرایش حاکمان بیشتر به سمت همسانی، تقلید و همرنگی غالب است، عجیب نیست گروههایی که دنبالهرو عقیده اکثریت نیستند، برچسب منحرف بخورند. در واقع، این اقلیتها به عنوان عامل اصلی معضلات اجتماعی معرفی میشوند.»
عرفان ثابتی بر این باور است که رسانههای حکومتی، سیاستمداران و نظام حقوقی در جمهوری اسلامی دقیقا بر اساس این الگوی رفتاری، گروههایی را که همسو با ایدئولوژی غالب نیستند، به عنوان معضل اجتماع جلوه میدهند و گاه حتی فراتر میروند: «اگر دستگاه حقوقی، سیاستمداران، قانونگذاران و گروههای فشار بازیگران نمایشی به نام هراس اخلاقی باشند، بازیگر اصلی این نمایش، رسانه است؛ همانطور که مثلا جمهوری اسلامی میگوید ریشه اصلی مشکلات ما و آنچه امنیت ملی ما را تهدید میکنند، افراد یا این گروههای خاص هستند. همه منابع جامعه در این حالت بسیج میشوند تا با این معضل جعلی و خیالی مبارزه کنند. رسانهها نقش بسیار پررنگی در این مساله دارند چون این رسانهها هستند که روی افکار عامه مردم تاثیر میگذارند تا برای تمهید مقدمات حذف افراد یا گروههایی از جامعه، آنها را خطر و تهدید جلوه دهند.»
در مورد یهودیان، یکی از اتهامات جعلی که علیه آنها مطرح میشود، پدیدهای است به نام «انگ خون»؛ به این معنا که ادعا میکنند یهودیان کودکان مسیحی را در مراسم مذهبی شکنجه کرده و میکشند و بعد خون آنها را مینوشند.
ثابتی میگوید: «انگ خون در قرون وسطی اتهام رایجی علیه یهودیان بود. اما نکته جالب این جا است که این اتهام ابتدا از سوی رومیان و یونانیان بعد از گسترش مسیحیت به مسیحیان زده شد. بعدها با قدرت گرفتن روحانیون مسیحی در قرون وسطی، این اتهام توسط آنها به یهودیان زده شد و امروز جمهوری اسلامی از آن علیه جامعه یهودیان و بهاییان بهره میبرد. ببینید یک اتهام چه سیری را در طول تاریخ طی کرده است تا به اینجا برسد.»
به باور این جامعهشناس و پژوهشگر، هدف از ایجاد هراس اخلاقی، انسانیتزدایی است: «در همه جوامع، انسان دارای یک کرامت ذاتی است. انسان بیگناه را نمیشود کشت، شکنجه کرد، آزار داد و از حقوق طبیعی محروم کرد. پس برای این که حکومتی مثل جمهوری اسلامی برای کشتن، حبس، شکنجه، تهدید، تبعیض و آزار یک گروه اقلیت دلیل کافی داشته باشد و آن را در نظر جامعه موجه کند، باید چه کند؟ باید طی یک فرآیند روانشناختی، دیگری را به مادون انسان تقلیل بدهد تا به این وسیله او را از دایره شمول اخلاقی خارج کند و بعد هم بتواند به راحتی او را از برآوردن نیازهای اساسی باز دارد و در نهایت سرکوب و حذف کند. این اتفاق در رفتار آلمان نازی با یهودیان هم قابل مشاهده است. در رواندا، هوتوها هم با توتسیها همین کار را کردند. در ایران معاصر نیز حاکمیت شیعه این کار را برای حذف سیستماتیک گروههای مختلف انجام میدهد.»
یکی از اقدامات یهود ستیزانه جمهوری اسلامی، انکار «هولوکاست» از سوی سیاستمداران و تبدیل آن به بخشی از سیاست خارجی طی ۱۵ سال اخیر بوده است. با آغاز به کار «محمود احمدینژاد» به عنوان رییس جمهوری ایران، بودجههای هنگفتی برای ترویج سیاستهای ضدیهود تصویب شد.
نخستین خروجی پرونده انکار هولوکاست در دولت احمدینژاد، پایهگذاری نمایشگاه کاریکاتور هولوکاست در برخی شهرهای ایران بود که ابتدا با حمایت نهاد ریاست جمهوری و بعدها با حمایت سازمانهای وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دفتر آیتالله «علی خامنهای» ادامه یافت.
عرفان ثابتی با اشاره به این اقدام از سوی سیاستمداران جمهوری اسلامی میگوید: «در جریان جنگ جهانی دوم، ژاپن همدست آلمان بود و دست به جنایت میزد. اما در امریکا هم برای این که سربازان امریکایی را تحریک کنند که علیه سربازان ژاپنی دست به خشونت بیشتری بزنند، چه کردند؟ در رسانههای امریکایی از ژاپنیها انسانیتزدایی کردند و آنها را به انواع حیوانات تشبیه میکردند. این مسابقه کاریکاتور هولوکاست در جمهوری اسلامی هم که البته میگفتند ضد صهیونیستها است، در واقع ضد یهود بود. کارکردش همین بود و واقعا یادآور رفتاری است که در آلمان نازی انجام شد. در آلمان نازی نیز کاریکاتورهایی از یهودیها با هدف انسانیتزدایی و تقلیل آنها به مادون انسان کشیده میشد تا بشود به راحتی آنها را حذف کرد.»
این پژوهشگر میگوید ترسیم چهره خصمانه با هدف انسانیتزدایی، کاری است که رسانههایی که تولیدات یهود ستیزانه تولید میکنند، انجام میدهند: «شما وقتی چهره خصمانه از دیگری تعریف کنید، ارتباط بین ما و دیگری را از اعتماد به خشم و سوءظن تبدیل میکنید. این اتفاق هم خیلی نرم و تدریجی رخ میدهد. آلمان نازی نیز از همان ابتدا نگفت همه یهودیان را ببریم در کورههای آدمسوزی بسوزانیم. این اتفاقها در همه جوامع بسیار نرم و خزنده رخ میدهند چرا که اکثریت انسانها به تدریج میتوانند اخلاقشان را تغییر بدهند. همین که شما عادت کنید چهره یهودیان را در رسانه زشت ببینید، مقدمه است. بعد به شما میگویند یهودیان باعث مشکلات تاریخی شدند و... همینطور به تدریج میبینید جمعیت یهودیان بر اثر فشارهای وارد شده، رسیده است به این تعداد اندک که امروز شاهدش هستیم.»
چرا حاکمیت شیعه تا این اندازه با یهودیان در ستیز است؟
عرفان ثابتی در پاسخ به این پرسش میگوید: «این یک مساله تاریخی و ریشهای است. روحانیت شیعه مدام دارد میگوید قبیله من خیر مطلق است و دیگران کافر و شر مطلق. مدام درباره برتری خودشان حرف میزنند. اما شما اگر نگاه کنید، میبینید شمار زیادی از نخبگان، روشنفکران، هنرمندان، حقوقدانان و سیاستمداران برجسته در جهان، یهودی هستند. در نتیجه، همین موجب میشود یک عقده حقارتی در حاکمان شیعه به وجود بیاید و احساس خطر کنند. فقط یهودیان هم نیستند، آنها حتی از سوی روشنفکران دینی مسلمان هم احساس خطر میکنند و دلیل این حملات مداوم به دنیا و بقیه گروهها از همین نشات میگیرد.»
به باور عرفان ثابتی، یکی از ارکان یهودستیزی، نظریههای توطئه است. او میگوید: «روحانیت شیعه وقتی موفقیت و پیشرفت یهودیان یا هر گروه اقلیت دیگری را میبیند، به جای این که به شیوه معقول بگوید بروم ببینم چه درس و سرمشقی میشود از آنها گرفت و به پیشرفت رسید، مدام به جامعه القا میکند دستهای پنهان و دسیسههایی وجود دارند که یهودیان موفق، ثروتمند یا نخبه هستند و در علم و هنر و فرهنگ سرآمد شدهاند؛ یعنی یا تئوری توطئه خلق میکند یا آنچه که مثلا پیشتر روسیه تزاری و ایتالیای دوران موسلینی جعل کردند را پررنگ میکند.»
این پژوهشگر البته بخشی از یهودی ستیزی جاری در ایران و جهان را بیارتباط به سیاستهای دینی حاکمان و محصول ناسیونالیسم افراطی میداند. به گفته عرفان ثابتی، تعصب ناسیونالیستی در کنار تعصب دینی، از مهمترین علل ریشهکن نشدن سیاستهای ضدیهود در جهان است.
او در شرح این مطلب میگوید: «ممکن است برخی بگویند در ایران الان تعصب مذهبی کاهش یافته است. این حرف درستی است و خوشبختانه الان به اندازه چهل و سه سال قبل تعصبات مذهبی در ایران رواج ندارد اما ناسیونالیسم هم- که با میهن دوستی تفاوت دارد- می تواند به اندازۀ اسلام گرایی در رواج یهودستیزی نقش داشته باشد.در اروپا نیز راستگرایان افراطیِ ناسیونالیست هم نظریه های توطئۀ یهودستیزانه ترویج می کنند- مثلاً ناسیونالیست های افراطی مجارستانی به ترویج چنین توهماتی علیه جورج سوروس، یهودی نیکوکار مجارستانی، مشغولند.»
چه باید کرد؟
عرفان ثابتی برای آگاهی تعریف ویژهای دارد. به باور او، آگاهی در زمانه امروز تنها به «دانستن» محدود نمیشود چرا که منابع بسیاری برای دانستن در دسترس بشر قرار دارد.
او میگوید آگاهی در زمانه ما، تلفیق «دانایی»، «اراده» و «احساس مسوولیت برای عمل به دانستهها» است: « ما زمانی میتوانیم در مقابل سیاستهای یهودستیزانه یا ضد هر اقلیت دیگری بایستیم که هر جا کسی علیه یهودیان، اقلیتهای جنسی و جنسیتی و مذهبی سخن گفت، منفعل و خاموش نمانیم و نسبت به دانسته های خود مسئولانه رفتار کنیم و حتی با کوچکترین مورد از تبعیض علیه دیگران مخالفت کنیم. اگر وقت داریم باید توضیح دهیم که دوست من، پدر، مادر، خواهر یا برادر عزیز من این حرف تو به این دلایل خلاف واقعیتهای تاریخی و یهودستیزانه است. تنها در این صورت است که میتوان گفت که شهروندان آگاهی هستیم.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر