باقر ابراهیمی؛ شهروندخبرنگار
روزگار زنان عضو ارتش سابق افغانستان پس از حکمرانی دوباره طالبها بر این کشور توام با هراس و زندگی پنهانی است. آنها در عملیاتهای نظامی بسیاری شرکت داشتند؛ خصوصا در دستگیری تیمهای قاچاق مواد مخدر و آدمربایان که بسیاری از آنها عضو طالبان بودند. برای همین با آزاد شدن زندانیان طالبان پس از روی کار آمدن طالبها، زندگی سختی را میگذرانند و میترسند که اعضای آزاد شده طالبها در جستوجوی آنها باشند. برخی از زنان عضو ارتش سابق افغانستان توانستهاند از کشور بگریزند و آنهایی که باقی ماندهاند، حتی در کوچه و خیابان هم حضور پیدا نمیکنند تا بلکه از جان خود محافظت کنند.
این گزارش به روایت «زهرا» مربوط است که خودش را از ترس طالبها با اسم مستعار معرفی میکند. دختری ۲۴ ساله که از سد خانواده گذشت تا بتواند به ارتش افغانستان بپیوندد و حالا مخفیانه زندگی میکند.
***
«زهرا» سه سال لباس ارتش افغانستان بر تن داشت، سلاح به شانه و تپانچه را بر کمر بسته بود و در جادههای «کابل»، پایتخت افغانستان به عنوان مامور گشت میزد. او در گفتوگو با «ایرانوایر» گفت که پس از سقوط کابل و فرار مقامات پیشین افغانستان، مخفیانه زندگی میکند و جرات خارج شدن از چهاردیواری را ندارد. صدای رد شدن خودروهای حامل طالبان هم هراس غیرقابل توصیفی به دل او راه میدهد.
تحصیل زهرا در مدرسه تمام شده بود که تصمیم گرفت به ارتش بپیوندد. رسانهها از دخترها دعوت کرده بودند که در صورت پیوستن ارتش از امتیازات خوبی برخوردار خواهند شد. در آن زمان، خانواده زهرا سخت مخالف پیوستن او به ارتش بودند و البته جامعه افغانستان هم نگاه مثبتی به زنانی که در نهادهای امنیتی فعالیت میکردند، نداشت. بسیاری در افغانستان نهادهای حکومتی را به فساد اخلاقی و مالی متهم میکردند. زهرا اما برای پیوستن به ارتش ثبتنام کرد.
زهرا به همراه گروهی دیگر از دختران پس از ثبتنام و طی مراحل اداری، برای گذراندن دوره آموزش نظامی به مدت شش ماه به ترکیه اعزام شد. او برای «ایرانوایر» روایت کرد: «من هیچوقت سلاح به دست نگرفته بودم. وقتی در ترکیه بودیم، ما را تمرین دادند که چطور با سلاحهای مختلف کار کنیم. بعد از شش ماه به کابل بازگشتیم و در وزارت دفاع ملی شروع به کار کردیم. تا همانزمان هم خانوادهام همچنان مخالف فعالیتهای من بودند.»
او در چندین عملیات نظامی دوشادوش مردان شرکت داشت و در بازداشت باندهای قاچاق مواد مخدر، سارقان مسلح و آدمربایانی که در میان آنها زنان و دختران هم بودند، مشارکت کرد. به گفته زهرا، هنگام بازداشت زنان و دختران متهم، سربازان مرد اجازه بازرسی بدنی آنها را ندارند و برای همین سربازان زن، مردان را همراهی میکنند. در این عملیات، بسیاری از اعضای طالبها هم بازداشت شدند.
طالبان اما پس از روی کار آمدن در مرداد ۱۴۰۰ و به دست گرفتن قدرت، درهای زندانها را روی طالبهای زندانی باز کردند و همه آزاد شدند. هزاران مجرم این روزها آزادانه در خیابانهای افغانستان رفتوآمد دارند. برای همین زهرا مثل دیگر زنان عضو ارتش سابق افغانستان هراسناک است که مبادا شناسایی شده و به خانوادهاش آسیبی برسد یا جانش در خطر بیفتد.
این در حالی است که مقامات ارشد طالبان «عفو عمومی» اعلام کردهاند که شامل سربازان حکومت پیشین افغانستان هم میشود. اما گزارشهای محلی حاکی از آن است که برخی جنگجویان این گروه بدون در نظر داشتن دستور مقامات خود، به آزار و اذیت و حتی کشتن سربازان پیشین یا کنشگران پرداختهاند. این مساله چندی پیش توسط «ملا محمد یعقوب»، سرپرست وزارت دفاع طالبان نیز مورد اشاره قرار گرفت.
حالا زهرا دو ماه است که در حبس خانگی خودخواسته به سر میبرد: «از وقتی طالبان آمده است، من حتی جرات ندارم که از خانه بیرون روم. چند دفعه خانه خود را تغییر دادیم تا طالبها ما را پیدا نکنند. همه ما با ترس و لرز زندگی میکنیم و خانوادهام هم به خاطر من میسوزند.»
مخالفتهای خانواده با فعالیتهای پیشین زهرا از یکسو و فشاری که این روزها به خاطر ترس از طالبها به خانواده تحمیل شده از سوی دیگر، فشار روانی را روی او تشدید کرده است.
او ادامه میدهد: «زندگی برای من مثل جهنم شده است. حتی در کشور خودم هم نمیتوانم آزاد زندگی کنم. از تمام دوستان و همکاران خود دور شدم و فقط گاهی وقتها همراهشان تلفنی گپ میزنم [صحبت میکنم]، بعضی از آنها از افغانستان فرار کردهاند و آنهایی که در کشور ماندند هم مثل من مخفیانه زندگی میکنند.»
خانواده زهرا در تلاش هستند تا راهی برای خروج از افغانستان پیدا کنند، اما از آنجایی که مرزهای کشورهای دیگر روی شهروندان افغانستان مسدود است و خارج شدن قاچاقی نیز همانند گذر از هفت خان رستم میماند، هنوز موفق نشدهاند خود را از این مخمصه نجات دهند.
پدر زهرا چندین بار با قاچاقبران انسان صحبت کرده است تا آنها را به پاکستان یا ایران برسانند. اما این دو کشور همسایه افغانستان، نظارتهای مرزی خود را پس از حکومت دوباره طالبان، بیشتر کردهاند. به گفته برخی از شهروندان افغانستانی، سربازان جمهوری اسلامی بدون هیچ ملاحظهای در نقاط مرزی و داخل خاک ایران با مهاجران غیرقانونی برخورد میکنند.
زهرا در پایان این گفتوگو با ناامیدی میگوید: «روزی صد بار میمیرم و زنده میشوم. کشورهای دیگر که پیش از این دختران و زنان افغانستانی را حمایت میکردند، در حال حاضر ساکت هستند. هیچکس به فکر ما نیست که چه بر سرمان خواهد آمد. جامعه جهانی کجاست؟ حقوق بشری که از آن دم میزنند چه شد؟ چرا چشمها و گوشهایشان را روی ما بستهاند؟»
بر اساس گزارش اداره بازرس ویژه آمریکا برای بازسازی افغانستان (سیگار) که در سال ۲۰۲۰ منتشر شده است، میزان حضور زنان و دختران در نهادهای امنیتی افغانستان نزدیک به پنج هزار و ۳۰۰ نفر اعلام شده بود که از این میان بیش از هزار و ۷۰۰ نفر در وزارت دفاع ملی و ماب
قی در وزارت امور داخله پیشین این کشور مشغول فعالیت بودند.
مطالب مرتبط:
وحشت مضاعف زنان عضو ارتش افغانستان از حکومت طالبان
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر