صدای مطالبات زنان افغانستانی پس از روی کار آمدن دوباره حکومت «طالبان»، جهانی شده اما جامعه بینالملل در عمل اقدامی برای تضمین حقوق و امنیت آنها انجام نداده است. اقدامات در حد انتشار اعلامیهها و سخنرانیهای سیاسیون خلاصه شده که در عمل، کمکی به زنان افغانستانی نکردهاند. زن بودن به تنهایی میتواند عامل سرکوب در حکومت «امارت اسلامی» باشد، چه رسد به آن که این زنان فعالیتهای اجتماعی و سیاسی هم داشته باشند.
یکی از اقشار زنان افغانستان که این روزها روزگار پرخطری را میگذراند، زنانی هستند که در گذشته عضو ارتش افغانستان بودهاند. بیشتر آنها به زندگی مخفیانه روی آوردهاند و بسیاری هم در تلاش هستند که جان خود را نجات دهند و از کشور خارج شوند.
***
۱۳ شهریور ۱۴۰۰ بود که طالبان «نگار»، محافظ پیشین زندان مرکزی استان «غور» در غرب افغانستان را به قتل رساندند. این اقدام آنها، نگرانی را در دل زنان عضو پلیس و ارتش که در حکومت پیشین فعالیت میکردند، بیشتر کرد.
«محمد حنیف»، فرزند نگار به «ایرانوایر» گفت سه جنگجوی طالب وارد خانه آنها شدند و مادرش را با شلیک گلوله کشتند: «مغز او را از سرش بیرون کردند.»
فرزند نگار میگوید تنها دلیل این قتل، عضویت مادرش در پلیس افغانستان بوده اما روایتش از آن قتل، سهمگین است: «همه ما را با طناب بستند و جلوی چشممان، مادرم را کشتند.»
دفتر «ذبیحالله مجاهد»، سخنگوی طالبان در پیگیری این پرونده به «ایرانوایر» گفت طالبان تحقیقات را پیرامون قتل نگار آغاز کردهاند اما تاکنون نتیجه این تحقیقات منتشر نشده است.
به سراغ «شکیلا فروغ»، یکی از هزاران زن عضو سابق ارتش افغانستان رفتیم تا حال و روز زنان مثل خودش را روایت کند. او با سقوط افغانستان به دست طالبان، خانهنشین شده است و هر لحظه احتمال میدهد که طالبها به دنبالش باشند.
پدر شکیلا در سال ۱۳۹۷ در کمین طالبان در استان «هلمند» در جنوب افغانستان کشته شد و پس از آن بود که او به عضویت ارتش این کشور درآمد. پدرش هم ارتشی بود.
شکیلا میگوید اعتمادی به طالبها ندارد: «آنها هیچوقت به زنان حق کار نخواهند داد، چه برسد که به ما اجازه بدهند دوباره عضو ارتش شویم. طالبان بیش از یک ماه است که بر افغانستان حاکم شدهاند اما یک زن هم در نشستهای آنها شرکت داده نمیشود. باید به خاطر حفظ جان خودم و خانوادهام، پنهانی و در ترس و لرز زندگی کنم.»
او جامعه جهانی، بهویژه امریکا را برای چنین وضعیتی که افغانستان به آن دچار شده است، متهم میداند و میگوید جامعه جهانی زنان افغانستان را فراموش کرده است: «یکی از دلایل فروپاشی نظام حاکم بر افغانستان، خروج شتابزده امریکا از افغانستان است. جامعه جهانی ما زنان را فراموش کرد و از افغانستان خارج شد. حالا ما چهگونه میتوانیم زیر پرچم طالبان زندگی کنیم؟ جامعه جهانی باید زنان آسیبپذیر را از افغانستان خارج کند.»
یکی دیگر از زنان افغانستانی که پیش از حکومت دوباره طالبان لباس ارتش این کشور را بر تن داشت، «زهرا گل پوپل» است. او پیشتر در هند تندیس «برترین نظامی زن افغانستان» را کسب کرده بود.
زهرا که بارها در عملیاتهای نظامی علیه طالبان شرکت کرده، در گفتوگو با «ایرانوایر» میگوید از ترک نکردن کشورش پشیمان است: «حالا زیر تهدید جدی گروه طالبان قرار دارم. من مدت زیادی در ارتش افغانستان انجام وظیفه کردم و در عملیاتهای بسیاری شرکت داشتم. شوهر من هم عضو ارتش بود و حالا هر دو نفر بیکار شدهایم. چه کسی پاسخگوی نگرانی برای آینده ما و دو فرزندمان است؟ من فکر نمیکردم که روزی دولت ما سقوط کند و نظام حاکم بر افغانستان از بین برود. به صراحت بگویم که زنان عضو ارتش زیر تهدید طالبان هستند.»
ترک افغانستان حالا بزرگترین آرزوی عضو سابق ارتش افغانستان است. او حتی در فکر است تا قاچاقی به ایران برود و جان خود و خانوادهاش را نجات دهد؛ مسیر پرخطری که با بسته بودن مرزها، خشونتهایش چندین برابر شده است.
«ایرانوایر» از طالبان درباره سرنوشت زنان عضو ارتش و پلیس این کشور پرسید اما آنها حاضر به پاسخگویی نشدند.
اگرچه روزگار زنان در دوران حکومت دوباره افغانستان پر از وحشت و نگرانی برای از دست دادن دستآوردهایشان ادامه دارد اما به نظر میرسد زنانی که فعالیتهای نظامی علیه طالبها داشتهاند، در خطری مضاعف هستند.
از سوی دیگر، حالا بر خلاف دوره قبلی حاکمیت طالبها بر افغانستان، زنان بسیاری پا به خیابان میگذارند و علیرغم وجود تهدیدهای بسیار، پرچم دادخواهی بالا میبرند. آنها چشم در چشم طالبها ایستادگی میکنند؛ زنانی که در پی دو دهه رشد و آگاهی، حاضر به تن دادن به سلطه دوباره طالبها بر پیکر و روح خود نیستند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر