دانیال دایان؛ شهروندخبرنگار
روایتهای اعضای سابق «لشکر فاطمیون» که در دورههای مختلف برای منافع جمهوری اسلامی ایران در جنگ سوریه مشارکت کردند، مملو از خشونت و سرخوردگی است. لشکر فاطمیون یکی از شاخههای نظامی نیروی قدس سپاه پاسداران است که از شهروندان و مهاجران افغانستانی تشکیل شد. برخی از آنها داوطلبانه و شماری دیگر با وعدههای جمهوری اسلامی مبنی بر حقوق ماهیانه و دریافت مدارک قانونی اقامت برای خود و خانوادههایشان تن به جنگیدن برای منافع حکومت ایران دادند. زندگی آنها پس از بازگشت به افغانستان اما به کابوسی وحشتناک میماند؛ از هراس داعش در این کشور تا بازداشت از سوی حکومت افغانستان. در عینحال، برخی از مقامات افغانستان و کنشگران این کشور بر این باورند که ممکن است جمهوری اسلامی از نیروهای لشکر فاطمیون برای جنگ در افغانستان و منافع خود بهره ببرد.
در این گزارش به روایت «محمد» میپردازیم که حالا به افغانستان بازگشته است و از جنگیدن در سوریه، پشیمان است. هویت او به خاطر ناامنی که اعضای فاطمیون را تهدید میکند، نزد ما محفوظ است.
***
«محمد» ۲۸ ساله است و در دوره سال ۱۳۹۶ زیر پرچم لشکر فاطمیون برای جمهوری اسلامی ایران در سوریه جنگیده است؛ جوانی اهل استان «غزنی» که حالا در «کابل» پایتخت افغانستان زندگی میکند و روزهای خود را در پی یافتن کار است. او هم مثل بسیاری از اعضای سابق لشکر فاطمیون، از قدرتگیری «داعش» نگران است که مبادا با افشای هویتشان هدف این گروه تروریستی قرار بگیرند.
اواخر سال ۱۳۹۵ بود که محمد قاچاقی به ایران رفت تا بتواند با کارگری، در تامین معیشت خانوادهاش سهیم شود. او نیز مثل دیگر مهاجران افغانستانی که قاچاقی به ایران میآیند، ابتدا به شهر مرزی «نیمروز» رفت و بعد از یافتن قاچاقبر و توافق بر سر هزینه چهار میلیون تومانی، به پاکستان برده شد و با عبور از مرز «ماشکل» به ایران رسید. محمد در ساختمانهای نوساز «تهران» مشغول به کارگری شد تا آنکه وعده سه میلیون تومان حقوق در ازای پیوستن به لشکر فاطمیون، او را جذب جنگ در سوریه کرد. خصوصا که کارگران مهاجر افغانستانی، مدام در تهدید بازداشت قرار دارند. نیروهای شهرداری و ماموران انتظامی جمهوری اسلامی مدام با سرکشی بر این ساختمانها، یا از کارفرمایان به ازای هر کارگر اخاذی میکنند یا کارگران افغانستانی را بازداشت و به اردوگاههای مخصوص بازگرداندن آنها به افغانستان منتقل میکنند.
بسیاری از اعضای سابق لشکر فاطمیون در گفتوگو با «ایران وایر» اظهار داشتهاند که بر سر دوراهی بازگردانده شدن به افغانستان و عضویت در لشکر فاطمیون، ترجیح دادهاند که به جنگ برای جمهوری اسلامی بروند. محمد اما فریب وعدههای مالی جمهوری اسلامی را خورد و راهی یکی از مراکز جذب لشکر فاطمیون شد.
بعد از یک هفته از ثبتنام، با محمد تماسی گرفته میشود و او به یکی از پادگانهای نظامی تهران منتقل میشود. ۲۱ روز آموزش نظامی برای اعضای این لشکر، تنها آمادگی آنها برای رفتن به خط مقدم جنگ سوریه بود: «در این دوره کوتاه، استفاده از سلاح کلاشینکف، نارنجک، شکستن محاصره، ایجاد پاسگاه و امثال آن را یاد گرفتیم.» محمد حاضر نیست موقعیت جغرافیایی پادگان نظامی را بیان کند، چون میترسد به افشا شدن هویتاش بیانجامد و از سوی جمهوری اسلامی شناسایی شود. به گفته محمد، فرماندهان ایرانی به آنها تذکر داده بودند که از مصاحبه با خبرنگاران خودداری کنند وگرنه تبعات سنگینی برای آنها خواهد داشت.
پس از پیوستن محمد به لشکر فاطمیون، سپاه پاسداران حساب بانکی برای او باز کردند و پس از دو ماه جنگیدن، اولین حقوقش واریز شد: «شش میلیون تومان برای دو ماه جنگیدن در دمشق دریافت کردم و یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان هم برای ۲۱ روز دوره آموزشی پول گرفتم. اگر از اخراج اجباری نمیترسیدم، با کارگری هم میتوانستم همین درآمد را داشته باشم.»
جمهوری اسلامی به مهاجران افغانستانی وعده داده بود که در پی پیوستن به لشکر فاطمیون، به آنها اقامت قانونی تعلق خواهد گرفت؛ اما بنا به روایت محمد، هیچکدام از وعدهها عملی نشد: «قبل از رفتن به جنگ به ما وعده اقامت قانونی و کار و حقوق شهروندی داده بودند. ما هم خیالمان راحت بود. اما وقتی برگشتیم، هیچ وعدهای عملی نشد. من بیکار ماندم و تنها یک سند اقامت یک ماهه برایم در نظر گرفتند. این بزرگترین اشتباه زندگی من بود و نباید از ترس بازگردانده شدن به کشورم، تن به جنگ میدادم. این زندگی که حالا من دارم، همیشه در ترس است که کشته یا بازداشت نشوم. جنگیدن ما به نفع ایران و سوریه شد. ما ضرر کردیم و حالا حتی نمیتوانیم اشتباه خود را جبران کنیم.»
محمد که حالا در افغانستان زندگی میکند، در مرور خاطراتش از جنگ سوریه میگوید: «شبی که جنگ بود، از بچههای ما ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر کشته و زخمی میشدند؛ اما از نیروهای سوریه ۵ نفر کشته میشدند. حکومتهای ایران و سوریه از ما در جنگ سوریه سوءاستفاده کردند. ما سلاحهای پیشرفته نداشتیم و برای همین تلفات ما بسیار زیاد بود. فقط از دوستان نزدیک من پنج نفر کشته شدند و ده نفر هم زخمی. شمار کشتهها و زخمیهای ما بیشترین آمار را داشت.»
حالا محمد پشیمان است. خصوصا که هم طالبان و هم داعش در حال قدرتگیری در افغانستان هستند. اعضای لشکر فاطمیون حتی از سوی نیروهای امنیت ملی افغانستان هم در خطر بازداشت قرار دارند. هزاران انسان که با وعدههای پوچ جمهوری اسلامی یا بر اساس باورهای مذهبی، در خدمت نیروهای قدس سپاه پاسداران ایران قرار گرفتند؛ در خط مقدم بدون تسلیحات پیشرفته زخمی و کشته شدند و حتی جنازههای بسیاری از آنها هم معلوم نیست، کجا دفن شده است. مقامات جمهوری اسلامی بارها مدعی شدهاند که اعضای لشکر فاطمیون داوطلبانه برای حکومت ایران و به نفع حکومت سوریه جنگیدهاند، اما روایتهای بازماندههای این شاخه نظامی سپاه، حقیقت دیگری را افشا میکند؛ از آنها در خدمت منافع جمهوری اسلامی «سوءاستفاده» شد.
شما هم میتوانید خاطرات، مشاهدات و تجربیات خود از قاچاق انسان، پناهندگی و مهاجرت به اشتراک بگذارید. اگر از مسئولان دولتی یا افراد حقیقی و حقوقی که حق شما را ضایع کردهاند و یا مرتکب خلاف شدهاند شکایت دارید، لطفاً شکایتهای خود را با بخش حقوقی ایران وایر با این ایمیل به اشتراک بگذارید: info@iranwire.com
مطالب مرتبط:
پرچم فاطمیون و داعش در یک قاب؛ نگرانی از ایجاد جنگ داخلی در افغانستان
سیاستهای عبدالله عبدالله برای مهاجران افغانستانی، لشکر فاطمیون و مداخلات ایران چیست؟
مسدود شدن کارتهای عابر بانک مهاجران افغانستانی در ایران
زندگی پر فراز و نشیب یک جنگجوی لشکر فاطمیون
سیاست اشرف غنی در صورت پیروزی در انتخابات برای مهاجران و لشکر فامطیون چیست؟
آموزش آمریکا در خدمت لشکر فاطمیون ایران
هرات؛ خط مقدم مبارزه با کرونا در اثر بازگشت مهاجران افغانستانی
ایران باید به خانوادههای نوجوانان قربانی لشکر فاطمیون غرامت بپردازد
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر