در میانه کشمکشهایی که بین جناحهای سیاسی و ارکان حکومتی در ایران به اوج رسیده، هر طرف با استفاده از انواع ناسزاها و دشنامها به طرف مقابل حمله میکند و همگی نیز هر از چندی یک موضوع را تکرار میکنند: این کارها مردم را به نظام «بیاعتماد کرده» یا «بیاعتماد میکند».
تازهترین نظرسنجی ایرنا را نیز میتوان هشدار دولت حسن روحانی درباره بحران بیاعتمادی تلقی کرد.
موضوع نظرسنجی ایرنا چیست و چه میگوید؟
پس از خبرساز شدن یک میزگرد تلویزیونی که یکی از شرکتکنندگان آن حسن روحانی را به نشستن «پای منقل» متهم کرد، رسانههای وابسته به دولت از یک سو دست به حملاتی متقابل زدند، و از سوی دیگر درباره عمیقتر شدن بحران بیاعتمادی در جمهوری اسلامی هشدار دادند.
یکی از این هشدارها نیز از سوی خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، صورت گرفت.
ایرنا در روزهای اخیر اقدام به یک نظرسنجی با موضوع «تبعات هتک حرمت به مسئولین» کرد که نتایج آن روز چهارشنبه ۱۵ بهمن منتشر شد.
بر اساس این نظرسنجی، در بین گزینههایی که به عنوان پیامدهای «اهانت به مسئولان» در دسترس گذاشته شده بود، گزینه «بی اعتمادی مردم به کل نظام» بیشترین انتخاب شرکتکنندگان بود.
پس از آن نیز گزینه «ترویج بی اخلاقی در جامعه» بیشترین رأی را به خود اختصاص داد.
وقتی نظرسنجی آزاد برگزار نمیشود مردم چه میکنند
انجام نظرسنجیهای صریح که حدس زده شود نتایجی غیرهمسو با نظام جمهوری اسلامی خواهد داشت در ایران ممنوع است یا پیامدهایی جدی برای برگزارکنندکان به دنبال دارد. فقط کافی است به یک مورد در این زمینه اشاره شود: انجام یک نظرسنجی درباره رابطه با آمریکا به تعطیلی یک موسسه افکارسنجی، زندانی شدن چند تن از کارشناسان آن (عباس عبدی، حسین قاضیان و دیگران) و حتی انجام اعدام نمایشی برای آنان منجر شد.
از همین رو معمولا در نظرسنجیهای مختلف گزینههایی رأی بیشتری میآورند که به دلیلی نظر واقعی مردم را بازتاب دهد. این دلیل گاه صرفا یک واژه یا عبارت در یکی از گزینههاست (بیاعتمادی به کل نظام» و گاه موضوعی دیگر را به ذهن متبادر میکند.
در نظرسنجی ایرنا چهار سوال مطرح شده بود: «علت اصلی توهین به شخصیتها و مسئولان دولتی چیست؟»، «مهمترین هدف» توهینکنندگان چیست، «مهمترین پیامد» این اقدام چیست و «بهترین راهکار» مقابله با توهینکنندگان چیست.
در پاسخ به این چهار سوال گزینههایی رأی بیشتری آورده که حاوی عباراتی مانند «بی اعتمادی مردم به کل نظام»، «ترویج بی اخلاقی در جامعه»، «نبود بلوغ سیاسی» و «عقدهگشایی سیاسی» بوده است.
گفتن از بیاعتمادی برای کسب محبوبیت
ظاهرا مسئولان جمهوری اسلامی در دو مورد کموبیش همنظراند: بیاعتمادی به نظام بحرانی جدی است و تردیدی درباره آن وجود ندارد - سخن گفتن از فساد سیستمیک و اشاره به بیاعتمادی گسترده مردم سبب کسب محبوبیت میشود.
نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات مجلس، به ویژه در سالهای اخیر، برای کسب محبوبیت سخنانی در باب فساد گسترده بر زبان میآورند و درباره بحرانی بودن مقبولیت نظام هشدار میدهند.
این سخنان غیرمتعارف معمولا بلافاصله پس از انتخابات از عرصه سیاسی غیب میشود.
احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، چند ماه پیش به روزنامه اعتماد گفت: هرچه بگوییم مردم میگویند دروغ است و باید بپذیریم که چون به مردم دروغ گفتیم حالا به ما میگویند دروغگو و چوپان دروغگو.
قبل از او نیز فردین فرمند، نماینده میانه در مجلس شورای اسلامی، گفته بود علاوه بر کرونای اقتصادی و اجتماعی «کرونای بیاعتمادی داریم و باید کاری کنیم».
شمار مقامهایی که درباره تعمیق بیاعتمادی به جمهوری اسلامی هشدار دادهاند بسیار بیش از اینهاست.
گفتن از بیاعتمادی، چماقی بر سر رقیب
اشاره به فسادهای گسترده در بین مسئولان و همچنین سخن گفتن از بیاعتمادی مردم به روش مناسبی برای زدن رقیب نیز تبدیل شده است.
پرویز فتاح، رئیس کارتل اقتصادی بنیاد مستضعفان که قصد نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری دارد، برای از میدان به در کردن افراد و جناحهای رقیبش، فهرستی طولانی از فسادهای آنها را در برنامهای تلویزیونی شرح داد.
اصطلاح معروف «بگم بگم» اشارهای است به اینکه شخصیتها و جناحهای سیاسی دائما در رقابتهای خود تهدید میکنند شمهای از فساد گسترده رقیب را فاش خواهند کرد؛ هرچند در عمل چنین اتفاقی نمیافتد و صرفا حکم چماق مناسبی در منازعات سیاسی را دارد.
البته در این میان مقامهایی هم هستند که هشدار میدهند خبرهای فساد اقتصادی و ناکارآمدیهای حکومتی نباید به طور وسیع منتشر شود زیرا به بحران بیاعتمادی دامنمیزند.
یکی از این مقامها محمدجعفر منتظری، دادستان کل ایران، است که خود و پسرش متهم به فساد گسترده اقتصادی هستند. او تیرماه ۹۸ گفت: «برای نظام جمهوری اسلامی زیبنده نیست که مرتب بگویند یکی برد و یکی خورد و همین امر موجب بیاعتمادی مردم شود.»
بحران مشروعیت و بحران مقبولیت از جمله بحرانهایی است که میتواند، در کنار دیگر عوامل، به فروپاشی یک نظام سیاسی بینجامد.
از ظواهر امر چنین برمیآید که مقامهای جمهوری اسلامی سالهاست به خوبی متوجه بیاعتمادی گسترده مردم به این نظام شدهاند و از بحران مقبولیت باخبرند. به گلوله بستن شهروندان غیرمسلح در خیابان تنها از حکومتی که از عدم مشروعیت و عدم مقبولیت خود باخبر باشد برمیآید.
مطالب مرتبط:
چرا رسانههای حکومتی به تازگی اخبار نقض حقوق بشر داخل ایران را پوشش میدهند؟
محکومیت ۸۰ رسانه در سال گذشته با حکم هیات منصفه مطبوعات
یک بام و دوهوای رسانه های تندرو: فقر و قدرت خرید مردم بازیچه اصولگرایی!
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر