انتشار مصاحبه «حمید سپیدنام» یا «مستر تیستر» در روز یکشنبه دوازدهم بهمن ۱۳۹۹، واکنش اعتراضی بسیاری از کاربران و خوانندگان «ایرانوایر» را برانگیخت. با این همه، «ایرانوایر» به عنوان یک رسانه بیطرف که به تضارب آرا معتقد است و تلاش میکند زمینه اظهارنظر طیفهای مختلف جامعه را فراهم کند، از همان ابتدا مبنا را بر نوشتن یک مطلب دو قسمتی گذاشته بود. برهمین اساس، همزمان با گفتوگو با مستر تیستر، با تعدادی از افرادی که در فضای مجازی منتقد او بودند، تماس گرفت و آنها را به اظهارنظر دعوت کرد. اما هیچ یک از منتقدان او حاضر به گفتوگو با نام واقعی خودشان نشدند. مدیران و سرآشپزانی که شرح درگیریها و اختلافاتشان با مستر تیستر در فضای مجازی ذکرشده بود نیز حاضر به گفتوگوی رسمی و مصاحبه با «ایرانوایر» نبودند.
«ایرانوایر» در این بخش تلاش میکند برخی ابهامات پیش آمده در خصوص این گفتوگو را توضیح دهد و همچنین اظهارات منتقدان مستر تیستر را منتشر کند.
***
ایده گفتوگو با مستر تیستر بعد از خواندن رشته توییت کاربری به نام «زنبیل فرنیا» شکل گرفت و پس از آن بود که حمید سپیدنام مصاحبه با «ایرانوایر» را پذیرفت.
بعد از استخراج کامنتهای اعتراضی در رابطه با این مصاحبه، بیشترین سوالات مطرح شده کاربران در این مورد بود که چرا «ایرانوایر» در روز افتتاح اپلیکیشن مستر تیستر، با او مصاحبه کرده است. آنها این همزمانی را به نوعی تبلیغ برای او فرض کردهاند. از جمله این معترضان، زنبیل فرنیا بود که در متن توییت خود نوشته بود مصاحبه «ایرانوایر» در این تاریخ و مصادف با راهاندازی اپلیکیشن مستر تیستر را صادقانه نمیبیند.
این در حالی است که مطابق آنچه رسانههای داخلی و از جمله «خبرگزاری مهر» در روز بیست و ششم آبان ۱۳۹۹ نوشتهاند، اپلیکیشن مستر تیستر چند ماه پیش از انجام این مصاحبه و در اوایل آبان به بازار عرضه شده و مورد استفاده کاربران گرفته بود.
به نظر میرسد منظور کاربران نه افتتاح اپلیکیشن بلکه نصب بیلبورد مستر تیستر در سطح شهر تهران در روزهای اخیر است؛ چنانچه کاربری به نام «هاشم حکمه»، خبرنگار ساکن ایران نوشته است روز گذشته بیلبورد نصب شده مستر تیستر در مسیر بعد از «پارکوی» را مشاهده کرده و دلش برای تولیدکننده یا کارآفرینی سوخته است که پولی برای پرداخت حقوق کارگرانش ندارد.
برخی از مخاطبان «ایرانوایر» و منتقدان مستر تیستر در شبکههای اجتماعی معتقدند شهرت او بر پایه رانت و رابطه شکل گرفته است. برخی نیز ادعا میکنند که او از صاحبان رستورانها برای تبلیغ اخاذی میکند و در صورت عدم پرداخت پول و امتیازی که طلب میکند، دست به تبلیغ منفی میزند؛ موضوعی که زنبیل فرنیا به آن اشاره کرده بود.
کاربران دیگری نیز در کامنتهای زیر این توییت، روایتهای مشابهی را مطرح کردهاند.
«حامد» نام مستعار یک روزنامهنگار و برنامهساز تلویزیونی است که از منتقدان مستر تیستراست. او میگوید از نزدیک شاهد مراودات مستر تیستر بوده و معتقد است که او در جریان یک شبکه ناسالم، از افراد شهره و بر پایه رانت و رابطه به شهرت رسیده است: «حمید سپیدنام شبکه دوستان ذینفوذی دارد که زنجیرهوار از او دفاع میکنند. مثلا دقت کنید چه نامهایی پشت مطرح شدن او هست؛ از مدیرمسوول روزنامه اقتصادی "آسیا" بگیرید تا آقای "بیژن بیرنگ" که از مستر تیستر در فیلم "پاستاریونی" به عنوان بازیگر بهره برده است.»
او میگوید مستر تیستر با افراد مهم جامعه دوست میشود، با سفرا شام و نهار میخورد یا مثلا با مدیر «امرسان» دوستی میکند و یا به رستوران فلان بازیگر و سرمربی معروف فوتبال میرود و از این طریق رانت میگیرد و سود میبرد. آنها هم میبینند مخالفت یا مقاومت ممکن است هزینهبر باشد و از سوی دیگر، مستر تیستر میرود مثلا به فلان رستورانشان و یک عکس میاندازد از فضای رستوران و یک عالمه مشتری جذب میکند، پس چرا مخالفت کنند؟»
حامد در پاسخ به این سوال که چرا منتقدان سپیدنام حاضر به گفتوگو با رسانهها نمیشوند، میگوید: «طبیعی است که خود شما هم نخواهید آرامش زندگیتان به هم بخورد و این موضوع قابل درک است. کافی است همان کاری را با شما بکند که آن سال با خانم کاریکاتوریست کرد؛ یعنی مثلا از فالوئرهایش بخواهد که شما را ریپورت کنند و تنها تبعاتش این باشد که علاوه بر هزینه روانی ناشی از درگیری، سابقه حساب کاربریتان در اینستا یا جای دیگری را از دست بدهید.»
اشاره او به ماجرای کاریکاتور انتقادی است که «نگار شمس»، کارتونیست مدافع حقوق حیوانات از مستر تیستر کشید و در شبکههای اجتماعی منتشر کرد. رسانهها گزارش دادند که او وقتی نتوانسته بود کارتونیست را مجاب کند که کاریکاتورش را حذف کند، از دنبالکنندگانش خواسته بود او را ریپورت کنند و به یکی از فعالان حقوق زنان که از نگار شمس حمایت میکرد، فحاشی کرده بود.
پس چرا یک میلیون و ۴۰۰ هزار دنبال کننده دارد؟
حامد در پاسخ به این سوال، معتقد است جامعه افسرده توان سرپیچی یا مخالفت با ذائقه تحمیل شده را ندارد: «به نظر من، تفکری پشت ذهن این دنبال کنندگان نیست و مردم تحت تاثیر این تبلیغات قرار میگیرند. مردم عادی زندگی ناشادی دارند و در پی این نیستند که مثلا مستر تیستر در زمینه غذا متخصص است یا نه؟ میزان کالری یا سلامت یک غذایی را که معرفی کرده، در نظر گرفته است یا نه؟ این شیوه تغذیه تا چه اندازه میتواند کشنده باشد یا نباشد؟ آنها دنبال کمی خنده و شادی و دیدن غذا و دیتاهای بیخطری هستند که کمتر ذهنشان را درگیر کند.»
مستر تیستر سمینارهایی در زمینه رمز و راز موفقیت و چهطور پولدار شدن هم برگزار میکند. «امیر» یکی از افرادی است که در این کلاسها شرکت کرده است.او فارغالتحصیل رشته «دیجیتال مارکتینگ» از یکی از دانشگاههای معتبر کانادا است. میگوید پیش از مارکتینگ، در رشته مهندسی کامپیوتر با گرایش «شبکه» تحصیل میکرده و به همین دلیل هم با کتابهای «قدرتالله سپیدنام» آشنا شده است: «ایشان پدر مستر تیستر هستند. من با کتابی که از "موریس مانو" ترجمه کرده بودند، با او آشنا شدم. بعدها شنیدم که پسر آقای قدرتالله مسیر موفقیت را طی کرده است. بعد هم رفتم در سمینارهایی مثل خلاقیت یا چهطور پولدار بشویم، شرکت کردم و به تدریج به این گروه وصل شدم تا مثلا راز موفقیت را یاد بگیرم اما شیوه کسب موفقیت آنها دلزدهام کرد.»
امیر میگوید اپلیکیشن مستر تیستر توسط «شرکت کاسپید» طراحی شده و به بازار آمده است: «کاسپید یک شرکت طراحی سایت است که از سال ۱۳۷۹ در تهران فعالیت میکند و خود سپیدنام رییس هیات مدیره آنجا است. دفتر این شرکت زیر پل پارکوی واقع شده است. یک بار که برای همین کارهای سمینار به آنجا رفته بودم، شاهد درگیری سپیدنام با یک مشتری بودم. مشاجره آنها تا داخل راهروها کشیده شد و بسیار شکل ناخوشایندی داشت. به نظرم شیوه مناسبی برای کسی که یک وجهه عمومی دارد، نبود. من شروع به کنجکاوی و تحقیق کردم تا بفهمم کسی که قرار است راه موفقیت را به من نشان بدهد، خودش از چه مسیری استفاده میکند. با آدمهای ناراضی که زیر پستهای ایشان کامنت میگذاشتند، وارد گفتوگو شدم و از همانجا فهمیدم آنجا جای من نیست.»
او در همین گفتوگوها با فردی حرف زده که همین سمینارها زندگی او را دچار مشکل کرده است: «یک بنده خدایی در جریان همان کنجکاویهایی که برایتان گفتم، در همین اینستاگرام به من پیام داد که شرکت کاسپید کلی از او پول گرفته تا یک سایت برایش طراحی کند اما خروجی کار مشکلات بسیاری داشته و درست عمل نمیکرده است. او گفت هفته بعد از شهرستان به تهران میآید تا این ماجرا را پیگیری کند. من تصمیم گرفتم او را ببینم و کمکش کنم. با هم قرار گذاشتیم تا همدیگر را ببینیم. دیدم یک نفر با سر و وضع بسیار ساده و محقر و ندار است که با این ایده سایت، خانومانش بر باد رفته است. چهطور؟ طرف در یکی از همین سمینارهای چهطوری پولدار بشویم شرکت کرده، به طور اتفاقی و جو زده شده، رفته ماشینش را فروخته و داده است به کاسپید تا یک سایتی برای فروش محصولاتی برایش طراحی کند که در بهترین شکلش، آن محصولات باید از طریق دستفروشی به مشتری عرضه میشدند و اساسا بازاری نداشتند. آقای سپیدنام در آن همایش گفته بوده تو میتوانی و دنیای اینترنت، دنیای معجزه است. فرض کنید کسی هم از گوگل آمده و تبلیغ کرده برای دیجیتال مارکتینگ و آقای "شهریاری" معروف هم مجری بوده و آن بیچاره هم هیجانزده شده و تمام زار و زندگیاش را گذاشته وسط و بعد دیده که خاکسترنشین شده است و اساسا آن سایت به دردش نمیخورد. کسی از آقایان هم او را راهنمایی نکرده است که مثلا مخاطب و مشتری محصول شما افراد پیر و مسنی هستند که به دنیای وب رجوع نمیکنند و محصولتان مناسب عرضه در فضای اینترنت نیست. این بنده خدا شکایت کرد اما به جایی نرسید.»
امیر درباره اتهام استفاده مستر تیستر از شیوههای غیراخلاقی و زد و بند برای تبلیغ رستورانها میگوید: «تعریف آدمها از اخلاق متفاوت است اما او اسمش را میگذارد تحت فشار گذاشتن دیگران برای دستیابی به خواستههای شخصی.
مستر تیستر پروژههای بزرگ برگزار میکند. الحق و الانصاف در هماهنگی این کارها و گرفتن رانت از بخش دولتی خوب عمل میکند. او با شلوغ کردن و ایجاد رابطه و حضور چند بازیگر مشهور، کار این پروژهها را پیش میبرد. چند خارجی و دانشگاه را هم با پرداخت حقالزحمه زیاد میزند تنگ ماجرا تا در جریان همایش حاضر بشوند. با شهرداری زد و بند میکند و "برج میلاد" را میگیرد یا تابلوی "اتوبان همت" را رایگان تصاحب میکند و تبلیغات راه میاندازد. به روزنامههایی که خبر همایش را کار میکنند، چهار بلیت ویآیپی و یک لوح تقدیر اهدا میکند تا آنها روز بعد فقط تعریف و تمجید بنویسند که مثلا یک سری اساتید از بریتانیا آمده و در فلان همایش شرکت کردهاند. همه ماجرا در نهایت به رانت و رابطه ختم میشود.»
در این گزارش، بنا به درخواست افراد مصاحبه شونده، از نام مستعار برای آنها استفاده شده است. نام و هویت واقعی این افراد نزد «ایرانوایر» محفوظ است.
مطالب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر