«جو بایدن»، رئیس جمهوری منتخب آمریکا، درحالی جای «دونالد ترامپ» را در کاخ سفید خواهد گرفت که روی میزش مجموعهای از پروندههای پیچیده قرار دارد. یکی از مهمترین آنها هم پرونده دخالت ایران در کشورهای عربی، به ویژه سوریه است.
رفتار ایالات متحده در سالهای گذشته با پرونده سوریه به مثابه رفتار با موضوعی نبود، بلکه آن را جزیی از پروندههای مربوط به بازیگران دخیل در این منازعه، مانند روسیه، ایران و ترکیه، میدید. همین امر سبب خواهد شد تا سیاست دولت بایدن در قبال ایران نیز منوط به چگونگی حضور جمهوری اسلامی در سوریه باشد.
جنگ سوریه با ریاست جمهوری باراک اوبامای دموکرات و سپس دونالد ترامپ جمهوریخواه همدوره بود.
در دوره اوباما، سیاست آمریکا به دلیل اینکه او به دنبال دستیابی با توافق هستهای با ایران رفت و چشم به اقدامات ایران در سوریه بست انتقادات گستردهای برانگیخت.
بر اساس اظهارات بایدن و کارزار انتخاباتیاش در ماههای اخیر، او در پی احیای برجام یا توافقی با ایران است که بتواند مانع از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هستهای شود. او همچنین قصد دارد برای مقابله با فعالیتهای بیثبات کننده ایران در منطقه عربی نیز به اقداماتی دیپلماتیک، به موازات اقدامات عملی، روی بیاورد.
این موارد باعث نگرانی سیاستمداران و ناظران امور سوریه شده است که مبادا بایدن نیز سیاست بیتفاوتی و چشمپوشی اوباما نسبت به فعالیتهای ایران در کشورهایشان را در پیش بگیرد.
ترامپ و سیاستش در قبال ایران
دونالد ترامپ، برخلاف اوباما، از برجام خارج شد و مذاکرات با ایران را به نقطه صفر بازگرداند.
پنج سیاست آمریکا در قبال ایران در دوره ترامپ:
- خروج از برجام (در اردیبهشت ۱۳۹۷)
- بازگرداندن تحریمها علیه ایران
- به صفر رساندن صادرات نفت ایران
- کشتن قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس
- حمله هوایی به مواضع ایران در شرق سوریه
دونالد ترامپ پس از خروج از برجام سیاست فشار حداکثری علیه ایران را در پیش گرفت و تحریمهایی گسترده علیه اشخاص، نهادها و بانکهای ایران یا مرتبط با ایران وضع کرد.
این تحریمها اقتصاد ایران را فلج کرد و توان جمهوری اسلامی برای تامین مالی شبهنظامیانش در سوریه را هم تضعیف کرد.
درآمد ایران تا حدی کاهش یافت که اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور، خرداد امسال گفت: «ما کشوری بودیم که در یک سال صد میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم، اما کل درآمد نفتی کشور در سال ۹۸ حدود هشت میلیارد دلار بوده که این کاهش درآمد، بر همه بخشها از جمله بودجه دولت تاثیر میگذارد.»
بنابر برآورد «شرکت کپلر» که اطلاعات انرژی و ردیابی نفتکشها را گردآوری میکند، میزان ذخیره نفت ایران بر روی خشکی در ماه ژوئن امسال ۶۶ میلیون بشکه بود؛ یعنی ۸۵ درصد توان تولید نفت در ایران، که نشانه کسادی بازار صادرات ایران است.
همچنین ارزش پول ملی ایران نیز به دلیل تحریمهای آمریکا و نیز شیوع کرونا و سقوط قیمت نفت در بازارهای جهانی به پایینترین سطح خود رسید و بهای هر دلار آمریکا در بازار غیررسمی ارز تا ۳۲ هزار تومان نیز رسید. به عبارت دیگر، پول ملی ایران نسبت به دوره پیش از خروج آمریکا از برجام، بیشتر از ۷۰ درصد ارزش خود را از دست داده است.
سوريه در دوره ترامپ
دونالد ترامپ میتوانست پای ایران را از سوریه ببرد و با اقدامات تنبیهی حضور ایران در سوریه را فرسوده کند. اما ترامپ نیز همانند اوباما اقدامی جدی علیه رژیم بشار اسد انجام نداد و فقط میتوان از تصویب «قانون سزار» به عنوان تنها استثنا یاد کرد؛ قانونی که با هدف تضعیف نظام اقتصادی حکومت اسد وضع شد.
سیاست ترامپ باعث نشد که خونریزی در سوریه متوقف شود، یا تخطیهای روسیه مهار گردد. فقط از نقش داعش در منطقه کاست.
در نهایت دولت ترامپ در اسفند ۱۳۹۵ اعلام کرد که برکناری بشار اسد دیگر اولویت واشینگتن نیست و اهتمامش را صرف ایجاد راهحل سیاسی درازمدت در سوریه این کشور خواهد کرد.
کمتر از دو سال بعد، دی ۱۳۹۷، ترامپ سوریه را «ماسه و مرگ» توصیف کرد و از تصمیمش برای خارج کردن نیروهای آمریکایی از این کشور خبر داد.
هشت سیاست آمریکا در قبال سوریه در دوره ترامپ
- ممانعت از ورود پناهجویان سوری و اتباع دیگر کشورها به آمریکا برای جلوگیری از گسترش افراطگرایی در این کشور
- شلیک ۵۹ موشک تام هاوک به فرودگاه نظامی «الشعیرات» به تلافی حملات شیمیایی رژیم اسد؛ بدون اینکه این شلیکها تاثیری بر توان نظامی حکومت اسد داشته باشد
- اجرای عملیات نظامی محدود در بهار ۲۰۱۸ علیه مواضع رژیم سوریه در دمشق با همکاری فرانسه و بریتانیا
- خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و باقی ماندن فقط ۴۰۰ تن از آنها
- راندن عناصر گروه داعش به سمت بیابانهای سوریه
- کشتن «ابوبکر بغدادی»، رهبر داعش، در محلی در شمال ادلب
- تصویب قانون سزار و اعمال تحریم علیه شخصیتها و نهادهای وابسته به رژیم سوریه
- ممانعت از ارسال ۲۰۰ میلیون دلار بودجه اختصاصیافته برای «شرق فرات»
دادن اولویت به پرونده سوریه
«رضوان زياده»، مدیر مرکز مطالعات سیاسی و راهبردی سوریه، اندیشکدهای که مقر آن در واشینگتن است، به ایران وایر میگوید: «وقتی ترامپ و بایدن هر دو مخالف حضور ایران در سوریه هستند، پس باید سیاستی ویژه اتخاذ شود که سوریه را از آشوب و حکومت ورشکسته برهاند. راهبرد آنها باید اجبار رژیم سوریه به پذیرش طرح گذار سیاسی و بیرون راندن نیروهای وابسته به ایران از سوریه باشد، نه اینکه سوریه قربانی سیاست آمریکا در ایران شود.»
زیاده میگوید: «سیاست اوباما در قبال ایران که به خاطر دستیابی به توافق هستهای از فعالیتهای مخرب جمهوری اسلامی در سوریه، یمن و کشورهای دیگر چشم پوشید اشتباه بود. بایدن باید این اشتباهات را جبران کند. حتی اگر قصد داشته باشد با تهران به توافق برسد. او باید علاوه بر مقابله با برنامه هستهای ایران، دست جمهوری اسلامی را از سوریه و دیگر کشورها کوتاه کند. دولت بایدن فرصت خوبی دارد تا سوریه را در اولویت توافق با ایران قرار دهد».
این تحلیلگر سیاسی همچنین تاکید میکند: «باید بحران سوریه را جداگانه حل کرد. نباید سختگیری یا آسانگیری با ایران به موضوع سوریه هم گسترش یابد. نباید بقای رژیم سوریه در گرو تصمیم تهران باشد. دولت ترامپ راهبرد خاصی در قبال سوریه نداشت. در حالی که بایدن اولویتهای دیگری و در راس آنها رسیدگی به اوضاع سوریه دارد. این هدف، به دلیل وجود لابی سوری در آمریکا دستیافتنی است. فشار این لابی باعث تصویب قانون سزار شد و حالا هم میتواند مانع پذیرش مجدد نظام و برقراری راههای ارتباطی با آن توسط دولت بایدن شود. تحریمهای آمریکا علیه رژیم سوریه لغو نخواهد شد، چون قانونی و مصوب کنگره است. برنامه جدید باید شامل تحریم شرکتهای روسی دخیل در سوریه هم بشود. کاری که ترامپ انجام نداد».
اختلافات جزیی بر سر سوریه
«محمد سرمينی»، کارشناس مسائل سوریه و مدیر مرکز مطالعات «جسور»، نیز به ایران وایر میگوید: اختلاف بین دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا درباره سوریه اختلافاتی اساسی نیست؛ چون سیاست هر دو حزب، مبارزه با تروریسم و دفاع از امنیت اسرائیل در چارچوب ایجاد توازن و حفظ وضع موجود است.
به گفته این پژوهشگر، «با نگاهی به دوره اوباما و ترامپ میبینیم که رژیم سوریه در زمان حاکمیت آن دو، سلاح شیمیایی علیه غیرنظامیان به کار برد، اما هیچ کدام اقدامی انجام ندادند و تنها به اظهارات آتشین اکتفا کردند. اوباما و ترامپ روند سیاسی برای حل بحران سوریه را آغاز نکردند و به وجود داعش نیز کاملا پایان ندادند. در دوره این دو رئیس جمهور، هیچ فشاری بر نیروهای خارجی برای حل بحران سوریه وارد نشد. سیاست آشکار آمریکا در هر دو دوره، تجزیه رژیم سوریه مانند دیگر حکومتهای عربی بود.»
سرمینی همچنین تاکید میکند: «سیاست جدید ایالات متحده در قبال سوریه و در قبال حضور ایران در سوریه مثل گذشته باقی میماند. اما چون دولت بایدن قصد توافقهای بزرگ با ایران را دارد، ممکن است شامل سوریه هم بشود. البته چنین اتفاقی قطعی نیست، مگر اینکه ایران موضوع سوریه را روی میز مذاکرات بگذارد».
به باور این پژوهشگر، «اشکال واقعی برجام این بود که اوباما به خاطر دستیابی به این توافق عملا چشم به رفتار توسعهطلبانه ایران بسن. این سیاست تاثیری منفی بر منطقه گذاشت. البته قطعی نیست که دولت بایدن هم همین شیوه را در پیش بگیرد و دست ایران را در سوریه باز بگذارد؛ چون دادهها چیزی دیگری را نشان میدهد. سوریه بخش کوچکی از سیاست آمریکا به شمار میرود و در مقایسه با پرونده ایران و اسرائیل اولویت کمتری دارد.»
بهره بردن از تجربههای اوباما و ترامپ
با این حال «بسام بربندی»، دیپلمات سابق سوریه، نیز به ایران وایر میگوید: «ایران دشمن و رقیب آمریکا نیست؛ به همین دلیل خطری برای وجود امریکا محسوب نمیشود. ایران فقط یک عنصر تهدید کننده ثبات در منطقهای است که از لحاظ لجستیکی برای ایالات متحده اهمیت دارد. بنابراین رفتار آمریکا با ایران در مقایسه با دیگر کشورها متفاوت است. زمانی خطر ایران به واقعیت تبدیل خواهد شد که به سلاح هستهای دست یابد. اوباما با امید به متوقف کردن برنامه هستهای ایران و اصلاح رفتار جمهوری اسلامی در منطقه برجام را امضا کرد. اما تهران از این توافق برای گسترش نفوذ خود در کشورهای عربی و افزایش حمایت از شبهنظامیان استفاده کرد.»
بربندی همچنین تصریح میکند: «ترامپ وقتی به قدرت رسید مسیری برعکس اوباما را برگزید، اما اقدامات او نیز منجر به اصلاح رفتار ایران نشد. ترامپ از برجام خارج شد و برای تضعیف اقتصادی و توقف صادرات نفت ایران تحریمهایی جدید وضع کرد اما رفتار جمهوری اسلامی در منطقه عوض نشد.»
بسام بربندی با اشاره به اینکه دموکراتها بار دیگر قدرت یافتهاند و احتمالا برجام و شکل تغییریافته برجام را اساس مذاکرات با تهران قرار خواهند داد گفت: «دموکراتها بحران سوریه و اقدامات اسد را دیدند و نتوانستند کاری بکنند. باید از نقش ایران در سوریه بکاهند و آن را به سطح مورد اجماع تمام طرفها محدود کنند تا خطری برای دیگران به شمار نیاید. شاید این طرح جزیی از توافق جدید آمریکا با ایران باشد.»
این دیپلمات سابق سوری ادامه میدهد: «بایدن هنگامی که معاون اوباما بود در دیدار با نمایندگان اپوزیسیون سوریه راجع به موضوع سوریه طوری سخن میگفت که گویی اختیارات کاملی در آن زمان نداشت. احتمالا دولت جدید آمریکا با محوریت سازمان ملل برای حل بحران سوریه اقدام و در این زمینه با روسها، ایرانی ها و ترکها گفتگو خواهد کرد، چون واشینگتن میداند که ارتباط با رژیم اسد سودی ندارد. آمریکا علاوه بر حفظ تحریمهای کنونی، چه بسا تحریمهای جدیدی هم علیه رژیم سوریه اعمال و ضربه نظامی محدودی نیز به آن وارد کند».
بسام بربندی همچنین میگوید: «تفاوت اصلی ترامپ و بایدن در این است که بایدن قصد گشودن کانالی ارتباطی با ایران دارد. این تصمیم موجب نگرانی نسبت به تکرار سناریوی برجام در سال ۲۰۱۵ و دادن فرصت به ایران برای ایجاد ویرانیهای بیشتر میشود. تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هستهای موجب استمرار تحریمها علیه تهران خواهد شد. بحران سوریه فرع پرونده ایران و جزیی از مساله مداخله جمهوری اسلامی در کشورهای عربی به شمار میرود. دولت جدید آمریکا کارتی قوی برای مقابله با ایران دارد: تحریمهایی که ترامپ وضع کرد. این کارت برای بازگرداندن ایران به مذاکره در ازای لغو تدریجی تحریمها ارائه خواهد شد. البته ایران باید حسن نیت خود را ثابت کند و این حسن نیست از موضوعات بینالمللی، از جمله موضوع سوریه، آغاز میشود. فراموش نکنیم که دولت جدید آمریکا دیگر مثل سال ۲۰۱۵ تحریمها علیه ایران را به طور مستقیم و یکجانبه لغو نخواهد نکرد».
مطالب مرتبط:
الیوت آبرامز: بایدن برای احیای برجام کار آسانی ندارد
واکنشها به پیروزی بایدن در ایران؛ فرصت طلایی یا شادی کوتاهمدت؟
تبریک ظریفانه و ابراز علاقه به مذاکره با بایدن
بایدن، برجام و عمر دولت روحانی
آیا می توان تحریم های امریکا را به نفع ایران بی اثر کرد؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر