«حسین صدقیانی» را خدایش بیامرزد. در سالهایی که برخی روحانیون، در دهستانها و شهرهای جنوبی ایران، بازی فوتبال را حرام یا مکروه میدانستند، او به اتریش رفت؛ به سال ۱۳۰۰ خورشیدی.
پدرش او را برای تحصیل علم به اروپا فرستاد؛ اما ناگهان سر از تیم «راپید وین» درآورد. ۴ سال درس خواند و برای معتبرترین باشگاه وقت اتریش در لیگ فوتبال بازی کرد. وقتی برگشت، پایههای باشگاه «فردوسی» را در مشهد بنا گذاشت. سه سال بعد باز به بلژیک رفت؛ این بار هم برای تحصیل ولی باز روحش را در فوتبال یافت. این بار در باشگاه «مونسائو». او سال ۱۳۶۱ از میان ما رفت. زجرکش شد در سالهایی که برایش پرونده امنیتی ساخته بودند. آنهم به جرم رابطه با کشورهای غربی.
پس از او هرازگاهی ستارههای فوتبال ایران به اروپا رفتند؛ مثلا «بیوک جدیکار» که سال ۱۳۳۶ خورشیدی با باشگاه «ویکتوریا ۸۹» برلین قراردادی چهار ساله امضا کرد، اما در پایان فصل اول به ایران بازگشت.
دردناکترین روایت را میتوان از کتاب زندگی «ناصر حجازی» خواند. زندگیاش را انقلاب سال ۱۳۵۷ نابود کرد.
ناصر حجازی ۱۲فروردین۱۳۵۸ باید عکس آیتالله «خمینی»، رهبر جمهوری اسلامی را در نخستین دربی پس از انقلاب در دست میگرفت و به عنوان پیشقراول تیمش وارد زمین میشد. گفته بود: «من اصل نظام را قبول ندارم، عکسش را دست بگیرم؟» لبریز از کینه بود.
کمی بعد به انگلستان رفت تا در تمرینات منچستریونایتد شرکت کند. سران یونایتد او را میخواستند، اما نامهای از اتحادیه فوتبال انگلستان به دست مدیران باشگاه رسید که دو خط بیشتر روی آن نقش نبسته بود: «ناصر حجازی باید برگردد، او رضایتنامه ندارد. فدراسیون ایران به رسمیت شناخته نشده است.»
منچستر او را با چنگ و دندان تا سه ماه حفظ کرد، شاید که فدراسیون انقلابزده ایران دوباره مشروعیت خود را در فیفا پیدا کند؛ اما نشد که نشد که نشد. به ایران بازگشت و چهار سال بعد به «محمدان بنگلادش» رفت. این تیم را به عنوان بازیکن و مربی تا قهرمانی لیگ کشور و آسیا رساند.
«حمید علیدوستی» خوش اقبال بود که سال ۱۳۶۵ و در روزهایی که غرب و شرق، از ایران چیزی جز جنگ و تحریم نمیشنیدند، به آلمان رفت. مقصدش بوندسلیگای دو و باشگاه «زالرمو» شد. در سی بازی، ده گل به ثمر رساند اما او هم مجبور شد به ایران برگردد. او اولین لژیونر فوتبال ایران در آلمان پس از انقلاب لقب گرفت.
حمید علیدوستی البته که با همه استعداد و هنر بالفطرهاش در فوتبال و آن شم گلزنی خارقالعادهاش در باشگاههای هما و دارایی و کشاورز و سایپا، دغدغههایی جدیتر داشت؛ مانند تحصیل در رشته «الکترونیک و مخابرات» یا موسیقی و کتاب و شعر. خودش گفته بود: «نام دخترم را ترانه گذاشتم، چون شیفته موسیقی بودم.»
دهه ۷۰ خورشیدی، وقتی «علی دایی»، «کریم باقری»، «خداداد عزیزی»، کمی بعدتر «مهدی مهدویکیا»، «مهدی پاشازاده» و «وحید هاشمیان» به اروپا رفتند، گویی یک شکوه ملی برای ایرانیان رقم خورده است. همه آرام آرام به ستارههای بلامنازع باشگاههای خود بدل شدند. یکی بیشتر، دیگری کمتر.
صادرات بازیکنان فوتبال برای ایران فقط حس غرور نداشت؛ ثروت میآورد، دلار و یورو و درهم میآورد. رفتن از ایران، پلی شده بود برای رسیدن به پیراهن تیم ملی و بعد حفظ آن. حالا اما ستارههای فوتبال ایران در اروپا، چندان درخششی ندارند. آنهایی هم که میدرخشند، در لیگهایی به مراتب نازلتر از سطح اول فوتبال دنیا هستند. این نگاهی است به کورسوی ستارههای آسمان کوچک فوتبال ایران.
علیرضا جهانبخش
آغاز فصل ۲۰۱۹ – ۲۰۱۸ برای هواداران فوتبال ایران توام با یک خبر ویژه بود؛ «علیرضا جهانبخش» به انگلستان خواهد رفت. پیشترها کریم باقری را در چارلتون انگلستان دیده بودیم؛ اما بیشتر روی نیمکت.
تفاوت حضور علیرضا جهانبخش با کریم باقری این بود که باشگاه برایتون تمام رکوردهای پرداختی تاریخ خود را برای خرید علیرضا شکست.
ابتدا خبری به گوش میرسید مبنی بر اینکه «علیرضا جهانبخش» با قراردادی به ارزش ۱۷ میلیون پوند به برایتون انگلستان خواهد رفت و گرانترین بازیکن تاریخ این باشگاه میشود؛ اما حقیقت این است که خرید جهانبخش از لیگ هلند برای باشگاه انگلستانی حدود ۲۰ میلیون پوند آب خورد.
برایتون در حقیقت آقای گل لیگ هلند را خریده بود. علیرضا جهانبخش با ۲۱ گل عنوان نخستین ایرانی تاریخ را به دست آورد که در خارج از کشور عنوان آقای گلی را به دست میآورد.
اما گرانترین بازیکن تاریخ برایتون تا امروز و در مجموع دو فصل فقط در مجموع ۲۸ بازی به میدان رفته و تنها ۲ بار موفق به گلزنی شده است. هرچند که یکی از گلهایش مقابل چلسی، عنوان زیباترین گل ماه را به دست آورد.
دو فصل ناکامی جهانبخش در ترکیب برایتون حالا او را از مهمترین لژیونر فوتبال ایران به یکی از سایهنشینها تبدیل کرده است. حتی اعتراض ماه گذشتهاش و تهدید به جدایی هم نه از سوی باشگاه انگلیسی و نه در فوتبال ایران خریداری نداشت.
سردار آزمون
وقتی به باشگاه «روبینکازان» روسیه منتقل شد، جوانترین لژیونر تاریخ فوتبال ایران بود که بدون حتی یک بازی در لیگهای باشگاهی فوتبال ایران خریداری خارجی داشت.
«سردار آزمون» از بازیهای انتخابی جام جهانی جوانان و تیم «اکبر محمدی» مورد توجه استعدادیابهای روس قرار گرفت؛ یعنی وقتی ۱۸ سال سن داشت.
«علی کفاشیان» رییس وقت فدراسیون فوتبال ایران، انتقال سردار آزمون را به لیگ روسیه از تیم ملی جوانان دستاوردی حتی مهمتر از حضور ایران در جام جهانی میدانست.
او طی هشت سال اخیر میان باشگاههای روبینکازان و «روستوف» در جابجا شدن بود. از همان سال ۱۳۹۲ هم رسانههای نزدیک به سردار، در حال انتقال دادن شفاهیاش به باشگاههایی مانند آرسنال، یوونتوس، ناپولی، لیورپول، لاتزیو بودند؛ اما در نهایت از باشگاه «زنیت» سردرآورد. تیمی که امسال با او، قهرمانی لیگ را هم به دست آورد.
سردار آزمون شاید موفقترین لژیونر یک سال اخیر فوتبال ایران بود. او در پایان فصل ۲۰۲۰ – ۲۰۱۹ همراه با «آرتم زوبا» مهاجم تیم ملی روسیه با ۱۷ گل زده و به صورت مشترک عنوان آقای گلی لیگ روسیه را به دست آورد.
درخشش سردار و سن او (۲۵ سال) میتواند امیدواری برای رسیدنش به لیگی معتبر و خارج از دایره فوتبال روسیه را افزایش دهد؛ اما برخی رسانهها در ایران از قرارداد مشکوک و مخفی یک مربی روس با سردار آزمون خبر میدهند.
به صورت نمونه، وبسایت خبری «متافوتبال» مدعی شده است که سال ۱۳۹۳ سردار آزمون قراردادی ۱۰ ساله با «قربان بردیف» مربی ترکمنستانی لیگ روسیه امضا کرده که هرگونه نقل و انتقال او به هر باشگاهی را تحت اختیارات این مربی قرار میدهد.
این یعنی تا زمانی که قربان بردیف اجازه خروج سردار را ندهد، او باید در سرزمین تزارها باقی بماند.
سامان قدوس
«سامان قدوس» تنها فوتبالیست ایرانی است که یک مربی در سطح «آرسن ونگر»، از او ستایش کرده است. آنهم بدون آنکه خبرنگاری نامی از سامان آورده باشد.
فوریه سال ۲۰۱۸ میلادی «سامان قدوس» ملیپوش ایرانی تیم «اوسترسوند» سوئد مورد توجه و تمجید «آرسن ونگر» سرمربی آرسنال قرار گرفت. یک سال پیشتر، سامان قدوس میان دو راهی انتخاب ایران یا سوئد، سرزمین مادریاش را برای بازیهای ملی انتخاب کرد. هرچند به شدت مورد توجه هواداران فوتبال سوئد قرار داشت.
انتخاب تیم ملی ایران چندان برایش توام با موفقیت نبود. ابتدا «کارلوس کیروش» و سپس «مارک ویلموتس» چندان اعتقادی به او نداشتند.
تابستان سال گذشته، سامان با قراردادی بحثبرانگیز به لیگ فرانسه رفت. او که بازیکن تیم فوتبال «اوسترشوندس» سوئد بود ابتدا تفاهمنامهای با باشگاه «اوئسکا» امضا کرد. ولی ناگهان سر از باشگاه «آمیان» فرانسه درآورد. باشگاه سوئدی به فیفا شکایت برد و نتیجهاش جریمه ۴ میلیون یورویی بابت خسارت و ۴ ماه محرومیت از بازی بود. فیفا همچنین دو پنجره نقل و انتقالاتی باشگاه فرانسوی را بست.
سامان اگر محروم نمیشد، میتوانست یکی از درخشانترین ستارههای فوتبال ایران در اروپا باشد. در تیم بحرانزده آمیان تا پیش از آغاز فصل ۲۹ بار به میدان رفت و ۱۰ بار موفق به گلزنی شد. پس از کرونا، آمیان به لیگ دسته یک فرانسه سقوط کرد؛ اما سامان حاضر به ترک باشگاهش نشد و حتی بازوبند کاپیتانی را در بازیهای دوستانه هم به بازو بست.
شاید ترک کردن باشگاه آمیان برای سامان قدوس سادهترین تصمیم و البته منفعتطبانهترین گزینه بود؛ اما او فعلا قصد ترک باشگاهی را که به خاطر او دو پنجرهاش بسته شده ندارد.
مهدی طارمی
شاید این یک طنزتلخ بود که روزنامهنگار پرتغالی در روزنامه «ABOLA» منتشر کرد: «آقای گلی مهدی طارمی، برای مردم ایران از قمیت دلار هم مهمتر شده است.» هم کنایهای زده بود به روند نجومی افزایش قیمت دلار و بیارزش شدن پول ملی ایران، هم گفته بود که انگار ایرانیان دیگر دلخوشی جز موفقیت طارمی ندارند.
روزنامهنگار پرتغالی نوشته بود که «اگر طارمی همراه با تیم ریوآوه در لیگ پرتغال آقای گل شود، مردم ایران به خیابانها میریزند تا جشن ملی برگزار کنند.»
مهدی با دو گلی که در آخرین هفته لیگ برتر این کشور به ثمر رساند، تعداد گلهایش را به عدد ۱۸ رساند و آقای گل شد، ولی مردم به خیابانهای ایران نرفتند. مهدی طارمی پس از علیرضا جهانبخش (لیگ هلند) و سردار آزمون (لیگ روسیه) سومین ایرانی بود که به عنوان لژیونر، آقای گل هم میشود.
طارمی این عنوان را به صورت مشترک همراه با «پیزی» و «کارلوس وینیسیوس» مهاجمان بنفیکا به دست آورد.
او برخلاف سردار آزمون که هر روز در رسانههای ایران به یکی از غولهای فوتبال اروپا منتقل میشود و اما همچنان در لیگ روسیه است، دو پیشنهاد از باشگاههای پورتو و بنفیکا دارد؛ اما تصمیم گرفته است که در تیم ریوآوه بماند.
امیر عابدزاده
«احمدرضا عابدزاده» را به یاد دارید؟ سعدی روزی روزگاری در توصیف چون اویی سروده بود: «صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید.»
خوشاقبالی این است که شما فرزند چون اویی شوید، بداقبالی اما این است که بخواهید جای او درون دروازه بیاستید. امیر عابدزاده حتی به تیم ملی ایران هم رسید و به لیگ پرتغال رفت؛ اما ناصر حجازی روزی گفته بود: «تنها کسی که پس از خودم جانشین خودم دانستم، احمدرضا عابدزاده است.»
امیر اما هم زیر سایه پدرش مانده و هم پشت خط دروازهبانی به نام «علیرضا بیرانوند» در تیم ملی فوتبال ایران.
امیر عابدزاده از سال ۲۰۱۷ به تیم «ماریتیمو» پرتغال پیوست. امسال اما اوج درخشش این دروازهبان ۲۷ ساله بود. سه بار به عنوان دروازهبان برتر لیگ پرتغال انتخاب شد. جایی که مثلا دروازهبانی مانند «ایکر کاسیاس» هم در آن لیگ حضور دارد. همچنین تیرماه سال جاری از نگاه کارشناسان لیگ پرتغال، عنوان چهارمین دروازهبان برتر فصل را هم به دست آورد. او در مجموع ۹ بازی در فصل جاری دروازه تیمش را بسته نگه داشت.
نامهایی که هستند
از فوتبال ایران، بازیکنان دیگری هم در لیگهای مختلف حضور دارند. سرشناسترین آنها را میتوان «مهرداد محمدی» در باشگاه «دسپورتیوو داس آوس» پرتغال، «کاوه رضایی» و «علی قلیزاده» در باشگاه «شارلوا» بلژیک، «میلاد محمدی» در باشگاه «خنت» بلژیک، «کریم انصاریفرد» در باشگاه «السیلیه» قطر، «رضا قوچاننژاد» در باشگاه «زووله» هلند، «مجید حسینی» در باشگاه «ترابوزان اسپور» ترکیه و «استیون بیتآشور» در باشگاه «لسآنجلس» آمریکا دانست.
«امید ابراهیمی» که انتظار میرفت روزهایی درخشان را در فوتبال اروپا سپری کند، در «اوپن» بلژیک بسیار کم فروغ بود. «الهیار صیادمنش» جوان اول فوتبال ایران و ستاره درخشان استقلال پس از حضورش در «فنرباغچه» ترکیه خیلی زود به «استانبول اسپور» منتقل شد و البته بیشتر روی نیمکت نشست.
سعید عزتالهی بدترین روزها را در فوتبال اروپا سپری میکند. از ابتدای سال ۲۰۱۷ تا امروز فقط ۲۴ بار برای تیمهای «آمکار» روسیه، «ردینگ» انگلستان و «اوپن» بلژیک به میدان رفته که سهم سالهای ۲۰۱۸ تا امروز تنها پنج بازی بوده است.
«صادق محرمی» و «یونس دلفی» آرام آرام به دست فراموشی سپرده میشوند. «رامین رضاییان» هم هرچند در «الشحانیه» قطر و در زمین بازی خوش میدرخشد، اما بیرون از زمین حواشی غیرقابل کنترلی دارد.
«مرتضی پورعلیگنجی» ستاره خط دفاعی تیم ملی ایران سال ۲۰۱۹ و پس از آنکه یک فصل فقط ۶ بار برای «اوپن» بلژیک به میدان رفت، راهی قطر و باشگاه «العربی» شد.
در همین فوتبال اروپا نامهایی مانند «رایان سیروس تفضلی» که ملیتی ایرانی – انگلیسی دارد، در فصل جاری ۷ بار برای تیم «هال سیتی» انگلیس به عنوان دروازهبان درون دروازه ایستاد. «مهدی شریفی» را به یاد دارید؟ بازیکنی که روزگاری بر سرش میان استقلال و پرسپولیس و سپاهان و تراکتور مجادله بود. او از ابتدای سال ۲۰۱۹ تا امروز فقط ۷ بار برای تیم «سومقاییت» کشور آذربایجان وارد زمین شده است.
چرا لژیونر؟
آیا میدانید چرا از واژه لژیونر برای بازیکنان ایرانی خارج از کشور استفاده میشود؟
لژیونر (legionnaire) واژهای فرانسوی است که به سربازان سابق ارتش روم اطلاق میشد. ارتش سابق روم باستان از «لژیون» تشکیل میشد؛ مانند آنچه که امروز ما «گردان» یا «گروهان» مینامیم. هر «لژیون» را ۵ هزار سرباز تشکیل میداد که رهبری هر لژیون بر عهده لژیونرها بود. آنها فرماندهان ارتش روم باستان بودند که باید قوای این فرمانروایی را به مرزهایی دورتر اعزام میکردند.
نشان لژیونرها، عقابی بود که از سوی نمایندگان مجلس سنا به آنها اعطا میشد. اگر در جنگی شکست میخوردند، نه تنها عقاب و عنوان لژیونری که حتی ثروت و خانوادهشان را هم به دستور سنا از دست میدادند. آنها در حقیقت نخبگان نظامی، افسران آموزش دیده و بیرحمی بودند که سواره و پیاده، به عنوان پیشقراول به لشگر دشمن حمله میبردند. از لژیونرها، هرگز در نبردهای تدافعی و خانگی استفاده نمیشد. چون آنها به ندرت در خود فرمانروایی و خاک این کشور حضور داشتند.
در عین حال باید به خاطر داشت که سرزمین روم باستان، با آن تاریخچه و با آن قدمت و پهناوری، کمتر از ۵۰ لژیونر داشت. آنها به سختی انتخاب میشدند و به سادگی و با اولین شکست مقام خود را از دست میدادند.
نخستین بار، «اردشیر لارودی» یکی از مولفین روزنامهنگاری ورزشی ایران در سال ۱۳۷۵ در روزنامه «ابرار ورزشی» تنها روزنامه ورزشی وقت خاورمیانه، به بازیکنان ایرانی که به بوندسلیگای آلمان رفته بودند لقب لژیونر داد.
از آن پس، حتی بازیکنی که به لیگ آذربایجان یا روسیه و قطر میرود لژیونر نامیده میشود.
مطالب مرتبط:
کارگردان «من ناصر حجازی هستم» به دیدار ناصر رفت
رونمایی علی دایی از عضو باند ترور قاسملو در وین: فاش میگویم و دلشادم
خداداد عزیزی از کدام پشت پرده برای پرویز پرستویی گفت؟
آخرین مشتهای علیرضا جهانبخش در برایتون؛ معمای رازآلوده یک حذف
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر