بیش از یک دهه است که در رسانههای رسمی ایران، بحث ورود سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به صنعت خودروسازی کشور مطرح است. ماجرا آن اوایل بر سر مالکیت و خرید سهام «ایرانخودرو» و «سایپا» بود اما در یکی دو سال گذشته، بحث شکل تازهای به خود گرفته است.
«امیرعلی حاجیزاده»، فرمانده هوافضای سپاه روز سهشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ در جلسهای با وزیر صنعت، معدن و تجارت، رسما از آغاز همکاری سپاه با صنعت خودروسازی خبر داد و گفت این همکاری در جهت «افزایش کیفیت»، «ارزانسازی»، «کاهش مصرف سوخت» و «بومیسازی صنعت» انجام میشود.
این جلسه درست سه روز بعد از آن برگزار شد که آیتالله «علی خامنهای» در یک سخنرانی تلویزیونی، به طور تلویحی مجوز (یا به تعبیری، فرمان) ورود سپاه را صادر کرد: «من میگویم وقتی که میتوانیم در بخش نظامی یا فرض کنید در بخش پرتاب ماهواره فضایی یک چنین حرکت بزرگی را انجام دهیم، چرا نتوانیم اتومبیلی، خودرویی تولید کنیم که در ۱۰۰ کیلومتر مثلا پنج لیتر بنزین لازم داشته باشد؟ دایم متوقف شویم در اتومبیلی یا خودرویی که مثلاً فرض کنید ۱۲ لیتر یا ۱۰لیتر یا هشت لیتر مصرف میکند.»
حالا سوال اینجا است که بعد از ورود رسمی سپاه به میدان صنعت خودرو، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ آیا تجربه صنایع موشکی میتواند به کار خودروسازی بیاید؟ آیا باید منتظر یک انقلاب و جهش در خودروسازی باشیم یا با نگرانی، تحولات را دنبال کنیم؟ آیا کاسهای پشت نیمکاسه است؟ آیا سپاه بعد از درو کردن بخشهای ساختوساز، نفت و گاز، راه و سدسازی و...، به دنبال بلعیدن خودروسازی است؟
فرض اول ورود هوافضای سپاه به خودروسازی، «تجربه موفق» صنایع موشکی است. برای هواداران جمهوری اسلامی، این نه یک فرض بلکه حکم قطعی است. ساخت و رونمایی از انواع موشکهای نظامی و ارسال ماهواره به مدار زمین برای این گروه، نشانه موفقیت سپاه در روزگاری است که تقریبا تمام صنایع ایران به خاک ورشکستگی نشستهاند.
اما این فرض برای ناظران بیطرف، یک فرض اثبات نشده است. جزییات برنامه موشکی ایران بر کسی پیدا نیست. دقیقا معلوم نیست که آیا همه تجهیزات و قطعات موشکها و ادوات جنگی ساخت داخل، در ایران ساخته شدهاند؟ سازمان طراحی آنها چهگونه است؟ این تجهیزات و تولیدات چهقدر به روز هستند و چه قدر کپی تجربههای قدیمی کشورهای دیگر؟
به عنوان نمونه، ایران در مرداد ۱۳۹۷ با سر و صدای زیاد، از جنگنده «کوثر» به عنوان نخستین هواپیمای نظامی تولید داخل رونمایی کرد. حال آن که نتیجه تحقیقات سایت «فکتنامه» نشان میداد منابع تخصصی، آن را کپی تکنولوژی ۵۰ سال پیش امریکا در ساخت «اف۵» ارزیابی کرده بودند.
حجم اطلاعات فنی درباره صنایع موشکی و نظامی ایران آنقدر محدود و اندک است که نمیتوان قضاوت مستقلی درباره موفقیت کیفی آنها داشت. طرفداران سپاه، موشکباران پایگاه نظامی «الاسد» در عراق را سندی بر اثبات کیفیت صنایع موشکی ایران میدانند. اما همزمان با این موشکباران، رسوایی شلیک به هواپیمای مسافربری در فرودگاه پایتخت بار آمد. چهگونه میتوان به سازمان موشکی ایران که ناتوان از تشخیص هواپیمای مسافری در فرودگاه بینالمللی است و با پرتاب دو موشک آن را سرنگون کرد، برچسب «موفق» زد؟ چهگونه میتوان هوافضای سپاه را از نظر کیفی، یک سازمان موفق دانست، وقتی از پس الفبای پدافند هوایی برنمیآید؟
فراتر از این، حتی اگر فرض کنیم که سپاه تجربه فنی موفقی در ساخت موشک و تجهیزات نظامی داشته، یک سوال دیگر پیش میآید که این تجربه چهقدر هزینه اقتصادی در بر داشته است؟ چه میزان پول صرف ساخت ماهواره و موشکهای ایرانی شده است؟ آیا در یک ارزیابی اقتصادی، از بعد هزینه و فایده، میتوان گفت که تجربه موشکسازی سپاه از نظر اقتصادی موفق بوده است؟ ما دقیقا نمیدانیم سالانه چهقدر پول صرف موشکسازی سپاه میشود و چه میزان از آن، از بودجه عمومی و چه قدر از طریق منابع داخلی سازمان اقتصادی سپاه تامین میشود؟ همین «قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا» هنوز یک گزارش شفاف مالی منتشر نکرده است، چه گونه میتوان انتظار شفافیت از خودروسازی سپاه داشت؟
اما حتی اگر از این سوال هم بگذریم، یک سوال جدید مطرح میشود که تجربه سپاه در ارایه خدمات عمومی و پاسخگویی در قبال آن چیست؟ موشک یک کالای عمومی و روزمره نیست و کسی ایرادها و اشکالهای آن را نمیداند. سپاه هم خود را قائل به پاسخگویی در این زمینه نمیداند. اما آیا این مدل را در خودروسازی هم میتوان پیاده کرد؟ اگر ماشینهای ساخت سپاه مردم را راضی نکند، این نیروی نظامی امنیتی از در تعامل و پاسخگویی و رفع ایرادها و اشکالها درخواهد آمد یا شیوه برخورد آن مانند برخورد با منتقدان خواهد بود؟ سازمانی که تجمع یادبود برای جانباختگان سرنگونی هواپیمای اوکراینی را تحمل نمیکند، چهگونه فردا میتواند پاسخگوی خدمات عمومی باشد؟
فرض کنیم ۱۰ سال دیگر قطعات ساخت هوافضای سپاه در خودروها از کار بیفتند و مردم به نمایندگیها مراجعه و اعتراض کنند، چه تضمینی وجود دارد که سازمان اطلاعات سپاه برای معترضان پروندهسازی نکند؟
صنایع خودروسازی ایران به اندازه کافی گرفتار مشکلات ساختاری و اقتصادی هستند. انحصار دولتی، نبود رقابت و فعالیت در آکواریوم تولید داخلی، نبود شفافیت و وجود فساد مهمترین عوامل ناکارآمدی خودروسازی ایران به شمار میروند. با ورود سپاه، هیچ کدام از این مشکلها نهتنها حل نخواهند شد بلکه انحصار بیشتر، انزوای بیشتر، شفافیت کمتر و فساد حتما بیش از این خواهد شد.
مطالب مرتبط
حیاط خلوتهای سایپا؛ چرا ساختار اداری و مالی خودروسازها پیچیده است؟
داستان بدعهدی یک خودروساز دیگر؛ ۲سال انتظار خریداران آذویکو و هیچ
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر