خبر عرضه «پراید» ۹۰ میلیون تومانی مانند شوخی تلخی است که آدم متحیر میماند به آن بخندد یا گریه کند. البته پراید وسیله نقلیه محترمی است که با همه ایرادها، مشکلات و مخاطراتش در این سالها، کار مردمان طبقات متوسط و فرودست را راه انداخته است. اما ۹۰ میلیون تومان قیمت، عجیب، غیرواقعی و به طور نمادین، نشانه بیماری بازار خودرو در ایران است. چرا این قیمت غیر واقعی است؟
***
۱- تولید پراید ۱۱۱ و ۱۳۲ دقیقا از ۱۲ روز گذشته، یعنی ششم اردیبهشت ۱۳۹۹ متوقف شده است. هر جای دیگری بود، بعد از توقف تولید یک مدل خودرو، قیمت آن کم میشد. اما در ایران، تجربه «پیکان» نشان داده است که با تعطیل شدن خط تولید، قیمتها افزایش پیدا میکنند.
طبق قاعده، تقاضا برای کالای مصرفی که خط تولید آن تعطیل شده است، باید کم شود. در ایران، خودرو کالای سرمایهای است که بازار آن منطق خاص خود را دارد. در همین چارچوب سرمایهای هم قاعدتا باید قیمت پراید با توقف خط تولید کم شود. نه پراید ارزش کلکسیونی دارد و نه مشتریان آن کلکسیونر هستند. قاعدتا پرایدی که امروز ۹۰ میلیون تومان خریداری شود، به مرور زمان ارزش خود را از دست میدهد و در مقام مقایسه، از سایر خودروهایی که خط تولیدشان متوقف نشده است، عقب میماند. اما میزان جهش پراید از ۷۰ تا ۹۰ میلیون تومان بیشتر از جهش قیمت بقیه خودروها در روزهای اخیر بوده است.
۲- گفته میشود پراید ۹۰ میلیونی مشتری زیادی ندارد. در واقع، تحریک قیمت از سوی تقاضا رخ نداده بلکه ۹۰ میلیون تومان قیمت اسمی است که دلالان بازار روی آن گذاشتهاند. اگر این روایت درست باشد، بر اساس منطق بازار، باید قیمت در روزهای آینده پایین بیاید. اما اگر پایین هم نیاید، نباید تعجب کرد. تجربه نشان داده است بازار ایران لزوما از منطق عرضه و تقاضا پیروی نمیکند. بسیاری مواقع پشت پرده بازارگرمیها و سفتهبازیهای دلالان، اطلاعات و رانتهایی نهفته است که خبر از تغییراتی مهیب در آینده دارند. معلوم نیست دقیقا در روزهای آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، شبکه واسطهگران و دلالان خودرو چه نسبتی با کسانی دارند که در مقام تصمیمگیری برای قیمتگذاری قرار گرفتهاند و چه اتفاقاتی در بازارهای موازی سرمایه رخ خواهد داد. همه این متغیرها میتوانند صرفنظر از تقاضا، قیمت اسمی و رسمی خودرو را بالا و پایین کنند. به همین دلیل، نمیتوان با قطعیت گفت که این قیمت ۹۰ میلیونی در روزهای آینده میشکند و پایین میآید. دلالانی که خود وارد گود شدهاند و با خرید و فروشهای صوری قیمت را بالا کشیدهاند، احتمالا از چیزی خبر دارند که بقیه نمیدانند؛ دلالانی که پشت سر آنها شبکهای گسترده از فساد دولتی و غیردولتی قرار گرفته است و بازار را با ابزار رانت بالا و پایین میکند.
۳- ظاهرا هفته آینده قرار است تکلیف قیمت دولتی خودرو مشخص شود؛ قیمتی که لزوما معادل قیمت بازار نیست اما روی آن تاثیر زیادی دارد. مجموعهای از سازمانها و نهادها در این کار دخالت دارند شامل وزارت صنعت، معدن و تجارت، سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان، شورای رقابت، ستاد تنظیم بازار و سازمان بازرسی کل کشور. احتمالا نهادهای دیگری هم در این میان نقش دارند.
این افراد دور هم مینشینند و با هم روی خودروهای داخلی قیمت میگذارند به طوری که نه سیخ بسوزد و نه کباب. اما آخر سر، هم سیخ خواهد سوخت و هم کباب. هم خودروساز ناراضی است و هم خریدار. از این خندهدارتر اینکه قیمتی که در آینده معامله میشود نیز با این قیمت تعیین شده متفاوت خواهد بود.
این کمدی، به ظاهر خندهدار است اما در واقع یک تراژدی تمامعیار و مفسده بزرگ به شمار میرود. قطع و یقین اگر بازار به حال خود رها شده بود تا تعادل عرضه و تقاضا قیمت را تعیین کند، نه زیان انباشته خودروسازان و قطعهسازان به دهها هزار میلیارد تومان میرسید و نه مردم مجبور بودند هزینه نوسان شدید قیمت خودرو را از جیب بپردازند.
۴- اردیبهشت ۱۳۹۸هم قیمت پراید نوسان شدیدی داشت تا آنجا که در روزهایی به نزدیک ۶۰ میلیون تومان هم رسید. البته قیمت در بازار کاهش داشت و در اواخر تابستان پراید ۱۱ سفید صفر کیلومتر تا حدود ۴۵ میلیون تومان هم خرید و فروش میشد.
نمودار زیر از سایت «ایرانجیب» برداشته شده است که نوسان قیمتها را تا اسفند ۱۳۹۸ نشان میدهد. اگر سقف و کف قیمت ۱۰ ماه نخست پارسال را با ۹۰ میلیون تومان مقایسه کنیم، به این نتیجه میرسیم که تورم قیمت پراید ۵۰ درصد بیش از سقف ۱۳۹۸ و ۱۰۰ درصد بیشتر از کف قیمت در این سال است.
این در حالی است که بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، نرخ تورم نقطه به نقطه در فروردین ۱۳۹۹ حدود ۲۰ درصد بوده است؛ یعنی هزینه سبد خانوار به نسبت پارسال همین موقع حدود یک پنجم بیشتر شده است.
با این حساب، میزان افزایش قیمت پراید بین سه تا پنج برابر بیشتر از نرخ تورم رسمی است.
اگر این رسم عجیب ایرانی را که خودرو را کالای سرمایهای میداند، در نظر بگیریم و تورم قیمت پراید را با سایر بازارهای سرمایهای مقایسه کنیم، باز هم میبینیم که میزان افزایش قیمت پراید از بسیاری بازارهای سرمایهای بیشتر بوده است.
اگر این تغییرات را با تغییر قیمت سکه طلا مقایسه کنیم، میبینیم که قیمت سکه به نسبت پارسال همین موقع (سقف قیمت ۱۰ ماه نخست ۱۳۹۸)، ۳۰ درصد و به نسبت پایینترین قیمت ثبت شده در اواخر مهر و اوایل آبان همین سال حدود ۷۰ درصد تورم داشته است.
میزان تغییر قیمت پراید در مقایسه با بازار راکد مسکن در تهران نیز قابل ملاحظه است اما به نسبت بازار بورس و رشد تقریبا پنج برابری شاخص کل در یک سال، چندان به چشم نمیآید.
۵- ۹۰ میلیون تومان به دلار ۱۵ هزار تومانی، حدود شش هزار دلار میشود. با این قیمت، تقریبا هیچ جای دنیا نمیتوان یک ماشین صفر کیلومتر خرید اما این به معنی ارزان بودن پراید نیست.
خواه ناخواه خودرو ذاتا کالای مصرفی است و باید ارزان یا گران بودن آن را به نسبت هزینه تولید و قدرت خرید مردم سنجید. اطلاع موثقی درباره آنالیز هزینه تولید پراید نداریم و نمیدانیم دقیقا چهقدر پول صرف تولید آن میشود. اما به نسبت درآمد عمومی، پراید چندان هم خودروی ارزانی نیست. ۹۰ میلیون تومان ۵۰ برابر حداقل دستمزد کارگر در یک ماه و ۳۰ برابر حقوق سه میلیونی، ۱۸ برابر حقوق پنج میلیونی، ۱۵ برابر حقوق شش میلیونی و ۹ برابر حقوق ماهانه ۱۰ میلیون تومانی است.
در حال حاضر «شورلت اسپارک» با قیمت ۱۴ هزار دلار، ارزانترین خودرو در امریکا است. این خودروی ارزان، بیش از دو برابر گرانتر از پراید ۹۰ میلیون تومانی است. اما اگر آن را با میانگین درآمد سالیانه تقریبا ۶۰ هزار دلاری مقایسه کنیم، میبینیم که قیمت آن کمتر از سه ماه حقوق متوسط یک امریکایی است. البته سطح درآمد در امریکا بالا است اما مسلما قیمت پراید به نسبت درآمد متوسط، ارزان نیست.
مطالب مرتبط:
حیاط خلوتهای سایپا؛ چرا ساختار اداری و مالی خودروسازها پیچیده است؟
آیا شهروندان هم میتوانند از متهمان ایران خودرو و سایپا شکایت کنند؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر