براساس بررسیهای انجامشده از سوی متخصصان، مشخص شده است افراد سالمند بیش از دیگر گروههای سنی در معرض ابتلا به ویروس کرونا هستند. بخش بیشتری از آمار مرگومیر جهانی کرونا به نام این گروه ثبت شده است.
در ایران اما کسی از آمار دقیق فوت سالمندان براثر کرونا مطلع نیست. حتی مشخص نیست که از میان قربانیان از ابتدای شیوع کرونا تا امروز چند درصد سهم سالمندان بوده است. تنها یک خبر از قول «محمد نفریه» رییس کمیته پیشگیری از بیماریهای واگیردار سازمان بهزیستی درج شده مبنی بر اینکه ۲۸ مرکز بهزیستی در ۱۳ استان کشور گرفتار کرونا هستند و اشاره شده که در میان آنها، آسایشگاه سالمندان و معلولان جسمی و ذهنی «کهریزک» بالاترین میزان مرگومیر را داشته است.
این گزارش نگاهی دارد به تغییر سبک زندگی افرادی که به شکلی با سالمندان در ارتباطاند. چالشهای تازهای افراد و موسساتی که از آنها مراقبت میکنند و تغییراتی که زندگی روتین سالمندان را دستخوش تغییرات بعضا تحملناپذیر کرده است.
***
«آرش» در کرج مراقبت از یک فرد سالمند را برعهده دارد. او به ایرانوایر میگوید: «کسی که من از او مراقبت میکنم مثل پدرم است. قدرت تکلم ندارد. سکته مغزی کرده و پاهایش توان حرکت ندارند. خانواده او آدمهای تحصیلکرده و محترمی هستند اما از زمانی که کرونا آمده، حساسیتهایشان به نگهداری پدرشان بیشتر شده. آنها از رفتوآمد به خانه پدریشان خودداری میکنند. همه مایحتاج ضروری را تهیه میکنند و میفرستند تا من هم نیاز به خروج از منزل نداشته باشم.»
آرش میگوید سالمندی که تحت مراقبت اوست به مراقبتهای پزشکی و فیزیوتراپی نیازمند است و تا پیش از شیوع کرونا و سکته مغزی که موجب ازکارافتادگی او شده به مرکزی خصوصی در کرج میرفتند. او دو هفته قبل به دلیل عارضه سکته مغزی بهاجبار در بیمارستان بستری شده و آنها روزهای سختی را گذراندند: «این آقایی که من مراقبش هستم سکته مغزی کرد و باید اورژانسی منتقل میشد به بیمارستان. میبایست تا وقتی مطمئن میشدند خطر جانی برایش نیست در آیسییو بماند اما روز دوم شروع کردند به پسر بزرگش زنگ زدن که باید بیایید با رضایت خودتان ترخیصش کنیم چون تخت آیسییو کم است. به من هم گفته بودند گان بپوشم و تجهیزات دادند که کارهای او را خودم انجام بدهم فقط ویزیت و تزریق دارو را پرستارها انجام میدادند. باقی کارهای با خودم بود.»
آرش میگوید فرد سالمندی که او مراقبتش را برعهده دارد با رضایت فرزندانش ترخیص شده و حالا در یکی از اتاقهای خانه قرنطینه است: «چون بیمار کرونایی زیاد بود گفتند او را در یک اتاق قرنطینه کنم. گان و وسایل محافظت شخصی هم خانوادهاش برای من خریدند و رفتند. من قبلا کارم سبکتر بود چون برای نظافت خانه هر هفته یک آقایی میآمد. الان همهچیز با خودم است. توی این وضع مهمترین کاری که برای حفظ سلامت خودم و این بنده ناتوان خدا میتوانم انجام بدهم این است که تردد را کم کنم.»
به باور آرش افرادی که مراقبت از سالمندان را برعهده دارند بهخودیخود باید حساسیتهای ویژهای نسبت به آنها داشته باشند اما حالا این حساسیتها دوچندان شده است: «برای مراقبت از سالمند باید مثل ساعت دقیق باشید. مخصوصا کسی که خودش از پا و توان افتاده است. باید داروها را دقیق و بهموقع بدهید. وضعیت خوراک و نظافت و بهداشت را در سطح بالا کنترل کنید. من ۲۴ تا آلارم برای ۲۴ کار روی گوشیام دارم که هر کاری را درست در وقت مشخصش انجام بدهم. کاهلی و سهلانگاری من بهعنوان مراقب یک سالمند میتواند خطر جانی برای او داشته باشد. الان که کرونا هست این حساسیتهای چند برابر شده است.»
آرش گوشش به هر نفس و سرفه و عطسه بیمار سالمندی که مراقبش است حساس شده. میگوید روزی چند بار تب و علائمش را چک میکند. پیش از غذا دادن دستهایش را بهدقت میشوید. کف اتاقها و وسایل مورداستفاده برای سالمند را مرتب ضدعفونی میکند و البته مراقب است با مصرف مواد شوینده به تنفس او صدمه نزند: «الان که هوا بهتر است روزی چند ساعت پنجرهها را باز میگذارم. تشک مواج را بیشتر روشن میکنم تا بدن پیرمرد خشک نشود. خودم مرتب ماسک و دستکش استفاده میکنم و مایعات بیشتری به او میدهم. بیشتر آب و آبمیوه تازه.»
پدر و مادر «فرانک» هردو سالمندند و بیماری زمینهای دارند. یکیشان ناراحتی قلبی دارد و دیگری فشارخون بالا و دیابت. فرانک به ایرانوایر میگوید پدر و مادرش بسیار از شنیدن اخبار شیوع کرونا نگراناند: «آنها نگرانیشان برای خودشان نیست. مدام میترسند ناقل بیماری به من و بقیه اهل خانه باشند. مدام از آنها میشنوم که میگویند ما زندگیمان را کردهایم. میترسیم بگیریم و شماها را مبتلا کنیم. هر بار که مجبور شدم برای انجام کارهای ضروری از خانه بیرون بروم مادرم هزار باز به من زنگ زد.»
او که مراقبت از والدینش را برعهده دارد و درعینحال برای تامین معیشت ناچار است به کارش بازگردد میگوید: «انتظارم این بود که دولت یا ارگانهای تصمیمگیرنده سلامت و معیشت افراد آسیبپذیر را تامین کنند. در ایران که معیشت را دولت نمیتواند تامین کند. پدر و مادر من حقوق بازنشستگی دارند که تنها به تامین بخشی از هزینههای آنها کفاف میدهد. درنتیجه من باید بروم سرکار. اینکه من از خانه خارج میشوم هم برای من نگرانی دارد هم برای آنها. من میترسم آنها را مبتلا کنم آنها هم از مبتلا شدن من به کرونا واهمه دارند.»
به باور این شهروند تهرانی دولت میتوانست با افزایش تعداد اتوبوسهای بیآرتی، کم کردن فاصله حرکت مترو و افزایش قطارها حداقل به طرح فاصلهگذاری اجتماعی وفادار بماند. امکان ابتلا کاهش پیدا میکرد سلامت روان شهروندان هم کمتر به خطر میافتاد: «روز قبل من مجبور شدم برای رفتن به محل کارم از مترو استفاده کنم. حتما دیدهاید که چه خبر بود و مردم چطور نزدیک به هم ایستاده بودند. این خودش میتواند وضعیت را بحرانیتر کند.»
بسیاری از شهروندان بخصوص کسانی مثل فرانک که با اقشار آسیبپذیر ازجمله سالمندان در ارتباطاند میگویند دولت میتوانست حداقل استفاده از ماسک و دستکش را در اماکن عمومی اجباری کند: «اینکه دیگر کاری ندارد. نمیتوانند قرنطینه را اجباری کنند، نمیتوانند بسته معیشتی و حمایتی برای خانوادههای آسیبپذیر تهیه کنند، نمیتوانند کسبوکارها را تعطیل کنند قبول، توزیع رایگان ماسک و اجباری کردنش در همه فضاهای عمومی که کار سخت و پرهزینهای نبود. همین را هم دریغ کردند.»
«شکور» میگوید در این روزها آنقدر به خاطر مراقبتهای فردی و بهداشتی با پدرش بحثوجدل کرده که خسته شده است: «پدرم بیماری قلبی دارد. روزهایی که هوا آلوده بود هم همین مشکلات را داشتیم اما الان وضعیت برای هردوی ما غیرقابلتحمل است. عادت دارد روزی دو بار صبح و عصر برود پارک نزدیک خانه راه برود. روزهای اول هرروز دعوا داشتیم. الان کمی بهتر شده ولی بازهم بهمحض اینکه غافل شویم شال و کلاه میکند و میرود.»
در این میان اما «احمد» مرد میانسالی که خانوادهای چهار نفره دارد روایتش متفاوت است. فرزندش ۱۷ ساله است. محصل سال آخر دبیرستان، همسرش ۴۵ ساله و معلم و مادر پیر همسرش که ۷۳ سال دارد. آنها در خانهای در یکی از شهرکهای اطراف کرج زندگی میکنند. احمد به ایرانوایر میگوید: «مادر همسرم به بیماری وسواس مبتلاست. بهطور عادی مدام در حال شستن دست و صورت و ظرف و ظروف خودش است. اتاقش جداست و سالهاست که به همین دلیل کمترین رفتوآمد را با کسی دارد. به دلیل همین بیماری هم چندین سال قبل وقتی همسرم دختر کوچکی بوده از همسرش جدا شده است. در سبک زندگی او تغییری به وجود نیامده اما ما حالا میفهمیم تمام این سالها چه زندگی دشواری داشته است.»
مادر سالمند همسر احمد این روزها برخلاف دیگران آرامش بیشتری دارد: «او برعکس همه الان خوشحال است. من و همسر و پسرم را بیشتر همراه خودش میبیند. کمی راحتتر در خانه رفتوآمد میکند. همسر و پسرم که تعطیلاند و سرکار نمیروند. من هم بازنشستهام و اگر بهضرورت از خانه بیرون بروم بعد از برگشتن سرتاپا ضدعفونی میشوم و مطابق الگوی رفتاری او در تمام زندگیاش لباس و دست و صورت و کف کفشم را میشویم. فکر میکنم او و آدمهای شبیه به او تنها افراد راضی از وضع موجود باشند.»
یکی از نگرانیهایی که شهروندان مراقب سالمندان یا کسانی که با آنها زندگی میکنند دارند مراجعات این گروه به بیمارستان برای درمان است. به آنها گفتهشده بیمارستانها کانون شیوع بیماری هستند. سالمندان نباید به مکانهای پرازدحام برده شوند، نباید از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند و تا آنجا که ممکن است در خانه بمانند.
یکی از پزشکانی که در بیمارستان «سیدالشهدا» در تهران مشغول به کار است اما در مورد سازوکار پذیرش بیماران در بیمارستانهای ایران در پی شیوع کرونا توضیحاتی میدهد که شاید بسیاری از شهروندان از آن مطلع نباشند. او به ایرانوایر میگوید: «شهروندان باید بدانند که در ایران همه بیمارستانها درگیر کرونا نشدهاند. در هر شهر چند بیمارستان بهعنوان سایت کرونا تعیین شده و اگر جایی هم تعداد بیمارستان محدود بوده بخشی از بیمارستان ایزوله و به بیماران کرونایی اختصاص داده شده است؛ مثلا بیمارستانهای خیریه اغلب این کار را کردند. بیمارستان محل خدمت من یک بخشی را بهصورت اورژانسی در اختیار زایشگاه گذاشته یا عملهای جراحی اورژانسی آنجا صورت میگیرد. به همین دلیل خانوادههای سالمندان اگر عزیزانشان دچار مشکلاتی هستند که نیازمند مراجعه به بیمارستان است به سایتهای کرونا مراجعه نکنند. به بیمارستانهایی بروند که پذیرش بهصورت عادی و برای بیماران غیرکرونایی است.»
پزشکی که با ایرانوایر گفتگو کرده است همچنین اضافه میکند: «مراجعه شهروندان بهطورکلی برای مسائل مختلف به دلیل شیوع کرونا کلا کاهش پیدا کرده است. وحشت دارند و البته بهجا هم هست. بخصوص در مورد سالمندان و ضعف در سیستم ایمنی اغلب آنها ترجیحا بهتر است در خانه بهصورت دقیق به آنها رسیدگی بشود؛ اما اگر هم مجبور هستند برای مسائل اورژانسی به بیمارستان بروند اهمال نکنند.»
او در توضیح این مطلب میگوید اجتناب خانوادههای سالمندان از مراجعات ضروری به بیمارستان همانقدر آسیبزاست که حضور غیرضروری آنها در جامعه یا رفتوآمدهای غیرضروری به خانههای آنها: «این را میگویم که مردم بدانند و برای مسائل درمانی ضروری و خطرناک سالمندان از ترس شیوع کرونا اقدام به درمان در خانه یا کاهلی در مراجعه به بیمارستان نکنند. کسی را میشناسم که مادر سالمندش زمین خورده و استخوان لگنش شکسته بود اما از ترس کرونا دو روز این بنده خدا را با درد بیشازحد در خانه نگه داشته بود. درحالیکه اغلب بیمارستانهای خصوصی پذیرش ندارند. بیشتر بیمارستانهای دولتی و خیریه بخشی را برای کارهای اورژانسی بیماران غیرکرونایی تجهیز کردهاند.»
مطالب مرتبط:
چند راهکار عملی برای مراقبت از سلامت روان در ایام قرنطینه
با ترسهایی که ویروس کرونا به جانمان انداخته، چهطور مقابله کنیم؟
کرونا؛ مرگ یک پرستار در رشت، قرنطینه شدن ۴ پرستار و پزشک در لاهیجان
کرونا در گیلان؛ استعفای تعدادی از پرستاران، افزایش روزافزون مبتلایان
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر