رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی سرشارند از خبرهای ناگواری که مثل آوار بر سر مخاطب خراب میشوند. شیوع کرونا با خود موج هراسانگیزی از ناگواری و سختی به همراه داشته است. ترس از دست دادن عزیزان، عدم امکان مراوده و معاشرت با کسانی که میتوانند در سختیها پناه عزیزان خود باشند، فشار قرنطینه خانگی بر کسانی که خودخواسته در خانههایشان ماندهاند و سیلی از خبرهای ابتلا و مرگ، تنها بخشی از استرسی است که مردم جهان ناچار به تحمل آن شدهاند. چهطور این همه ترس و استرس را کنترل کنیم؟
***
«همهگیری» بیماری «کرونا» حالا به «عالمگیری» بدل شده است. مردم تقریبا در همه جای جهان بیش و کم در برابر این رخداد، رفتارهای مشابهی نشان دادهاند. در روزهای نخست، در هر جایی که شیوع کرونا زندگی عادی در آن را تحت تاثیر قرار داده است، مردم رفتارهایی از سر اضطراب نشان دادهاند. خرید کردنهای افراطی، خالی شدن قفسههای فروش کالاهای بهداشتی و رفتارهای خشونتآمیز شهروندان در فروشگاهها با هم برسر برداشتن یکی از کالاهای مورد نیاز، تنها گوشهای از برونریزی اضطراب ناشی از اخبار مربوط به این بیماری است.
«تینا پارسا»، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در ایران، ناشناخته بودن ویروس کرونا در میان مردم را یکی از دلایل این رفتارها میداند. او به «ایرانوایر» میگوید: «شما اگر میزان مرگ و میر انسانها بر اثر حوادث جادهای را در سال بررسی کنید، به رقم هولناکی میرسید. اما این باعث نمیشود اغلب مردم رانندگی نکنند یا از ترس تصادف، سوار اتومبیل و موتور و دوچرخه و وسایل نقلیه عمومی نشوند. آنها بر این باورند که بخشی از ماجرای کشته شدن/ کشتن در مقوله تصادف جادهای، در اختیارشان است؛ مثلا میتوانند کمربند ایمنی ببندند، فاصله مطمئنه را رعایت کنند، سرعت زیاد نداشته باشند، فکر کنند که دست فرمان خوبی دارند و همه اینها باعث میشود مشکل، دلایل بروز مشکل و راه جلوگیری از وقوع مشکل را آشنا بدانند. اما در مورد کرونا، ناشناخته بودن ویروس و کم بودن اطلاعات درباره کلیت بیماری و راههای درمان باعث حملههای اضطرابی گسترده در مردم سراسر جهان شده است.»
تینا پارسا در پاسخ به این پرسش که چرا رفتارهای مردم در جهان به مسایلی همچون شیوع ویروس کرونا تقریبا یکسان است، به «ایرانوایر» میگوید: «واقعیت این است که جامعه دو گونه رفتار در برابر این رویدادها دارد؛ رفتار فردی و رفتار جمعی. همانطور که میبینیم، رفتار جمعی تابعی از رویکرد حاکمان جامعه، میزان اعتماد مردم به دولتمردان و شفافیت در اطلاعات ارایه شده است. دیدید که کم و بیش، جوامع مختلف در رویارویی با همهگیری ویروس کرونا، شبیه به هم عمل میکنند. فروشگاهها در روزهای اول تخلیه و کالاهای ضروری نایاب یا کمیاب میشوند و مسایلی از این دست که به مرور فروکش میکنند. اما رفتارهای فردی در انسانها متفاوت هستند.»
او در شرح این تفاوت میگوید: «افراد در رویارویی با مواردی مثل شیوع بیماری کرونا، به سه دسته کلی تقسیمبندی میشوند و عملکرد آنها ناشی از ترس است؛ دسته اول کسانی هستند که خطر را جدی نمیگیرند و آن را انکار میکنند. همین شهروندانی که از ماجرا جُک میسازند، علیرغم تاکید متخصصان به خانه ماندن، به سفر و میهمانی میروند و یا مخفیانه با دیگران معاشرت میکنند.
دسته دوم، افراد منطقی هستند که تلاش میکنند تا آنجا که ممکن است، خودشان و دیگران را با گوش کردن به توصیهها و مدیریت استرس، از خطر دور نگه دارند. دسته سوم هم کسانی هستند که در رعایت دستورات و نگرانی، اختیار از دست میدهند و جسم و روح خود را به خطر میاندازند؛ افراط میکنند، بیش از حد نیاز کالا در خانه انبار میکنند، به وسواس نظافت مبتلا میشوند و آنقدر برای رعایت بهداشت به اطرافیان خود تذکر بهجا و نابهجا میدهند که دیگران را خسته و عصبی میکنند.»
تینا پارسا این رفتار را درست مشابه رفتاری میداند که از انسان در رویارویی با از دست دادن عزیزان رخ میدهد: «در بحث سوگ، همیشه افرادی هستند که این ماجرا را انکار میکنند. آنها باور نمیکنند عزیزشان از دست رفته است و تلاش میکنند زندگی عادی را پیش بگیرند؛ گویی هیچ اتفاقی نیفتاده و چیزی تغییر نکرده است. دسته دوم افرادی هستند که میپذیرند، سوگواری میکنند و برای برگشتن به زندگی، تلاش میکنند. دسته دیگر هم آنهایی هستند که شروع میکنند به صورت افراطی ذکر مصیبت گفتن، مرور خاطرات متوفی، تعریف ماجرای درگذشت آن شخص بارها و بارها و... . این گروه اطرافیان خود را عاصی میکنند.»
برای مقابله با این ترس چه باید کرد؟
تینا پارسا میگوید: «هنگام رویارویی با مسایل ناشناخته مثل کرونا، آدمها فارغ از جغرافیا، آن قدر دور مساله میچرخند و با آن کلنجار میروند تا بالاخره دلیل یا راهی پیدا کنند که خیالشان را راحت کند و آنها را با موضوع به صلح برساند. در این مواقع، ما سعی میکنیم از جنبههای مختلف به مساله نگاه کنیم تا به یک شناخت نسبی به موضوع دست یابیم. این اتفاق منجر میشود به همین که در روزهای اول مردم شروع میکنند به صورت سیریناپذیر دیدن ویدیوهای آگاهیبخش، انتشار اخبار مرتبط با کرونا، به اشتراک گذاشتن دستورالعملهای بهداشتی و پزشکی، پیگیری خبرهای مربوط به ابتلا و فوت در هر شهر و کشور و مقایسه با جایی که خودشان زندگی میکنند و حتی مقایسه رفتارهای افرادی که در جای دیگری درگیر مساله هستند با آنچه پیرامونشان رخ میدهد. این تکنیک اولی است که تقریبا همه به آن دست میزنند.»
به باور این روانشناس، کنار آمدن با ابهام بزرگ این مساله، ساده نیست: «کرونا بیماری جسمی جدی است اما طبعات روحی و روانی آن برای افراد بسیار بالا است. بنابراین وقتی افراد از مرحله شناخت نسبی بیماری عبور میکنند، باید نسبت به مدیریت استرس و کنترل ترس خود اقدام کنند. همانقدر که باید سیستم ایمنی خود را قوی کنند، مهم است که استرسها و اضطرابهایشان را هم مدیریت کنند.»
راه حل مدیریت این ترس از نظر تینا پارسا برای آدمهای مختلف متفاوت است اما هر کسی حتما میتواند روشی را که برای او کارآمد است، پیدا کند: «واقعیت این است که در این مورد حتما باید کمک گرفت. برای گروههای مختلف، باید متدهای متفاوتی را امتحان کرد. همه ما باید به یاد داشته باشیم که در این جور وقتها، معمولا جنبههای خطرناک واقعه، خبری و بزرگ میشوند. این که چند نفر جان باختهاند، بخشی از اتفاق است. اما تعداد بهبود یافتهها را هم پیگیری کنیم. پروازهای کنسل شده بخشی از اتفاق است اما راهکارهای جایگزین برای کسانی که پروازشان را از دست میدهند را هم ببینیم. مدرسهها تعطیل شدهاند اما کانالها و شبکههای آموزش آنلاین که با همت معلمها راه افتادهاند، صفحههایی که تجربههای سرگرم کردن کودکان را به اشتراک میگذارند را هم به هم معرفی کنیم. اگر میتوانیم وقت کمتری را در شبکههای اجتماعی بگذرانیم. اگر نمیتوانیم و مثلا کارمان ایجاب میکند، پس از ساعت کار، زمانی را به ذهنآرامی و مدیتیشن اختصاص بدهیم. مطالعه یا ورزش کنیم و بعد از زمان کار خبرها را دنبال نکنیم.»
برای گروههای آسیبپذیر چه کنیم؟
«نگران نباشید، کرونا فقط در میان سالمندان و افراد با بیماریهای زمینهای منجر به مرگ میشود!»
این جمله از زمان شیوع کرونا در گفتوگوهای روزمره و حتی رسانههای جمعی بسیار شنیده شده است. سالمندان و بیماران بسیاری هم در این میان شنونده این حرفها بوده و اضطراب زیادی را تجربه کردهاند.
تینا پارسا به «ایرانوایر» میگوید: «شنیدن این حرف از رسانهها خیلی اتفاق تلخی است. اقشار آسیبپذیر مثل کودکان، زنان باردار، سالمندان، افراد دارای معلولیت و کسانی که دارای مشکلات روحی و روانی هستند، اتفاقا باید در اولویت قرار بگیرند. میشد با ادبیات بهتری در اینباره حرف زد به شکلی که هم اهمیت موضوع را نشان داده باشیم و هم منظور به شنوندگان منتقل شود؛ مثلا میشود گفت افرادی که سیستم ایمنی ضعیفتری دارند، بیشتر در معرض آسیب این ویروس هستند. این شامل همه موارد آسیبپذیری که ذکر نامشان شد، میشود.»
او میگوید حالا که این اتفاق نیفتاده، وظیفه نزدیکان افراد سالمند است که آنها را از معرض خبرها دور نگه دارند: «باید توضیح داد هیچ دلیلی ندارد آنها بیشتر در معرض خطر باشند چون خطر برای هر کسی که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نکند، وجود دارد. نیازهای ضروری مانند غذا و داروی افراد سالمند خانواده به طور منظم تأمین شود تا استرس مضاعف بر آنها وارد نشود.»
آنها که عزیز از دست دادهاند، چه کنند؟
«هفتروز از مرگ عمویم گذشت. زن عمویم که کرونا گرفته، همچنان در یک اتاق قرنطینه است و بچههای کم سن و سالش در اتاقی دیگر تنها در حالعزاداریاند. هنوز اعضای خانوادهام یکدیگر را ندیدهاند.»
این شرح وضعیت خانوادهای است که هم عزیزشان را بر اثر کرونا از دست دادهاند و هم خودشان درگیر بیماری هستند؛ وضعیت پیچیده و بغرنجی که علاوه بر اضطراب ناشی از بیماری، امکان سوگواری به شیوه معمول را از دیگر اعضا میگیرد.
تینا پارسا با تایید بر این که وضعیت بازماندگانی که به دلیل ابتلا به کرونا بسیار ممکن است نگران کننده باشد، میگوید: «پروسه سوگواری جمعی، یکی از شیوههای تسکین آلام کسانی است که عضوی از خانواده را از دست دادهاند. گریستن، در آغوش گرفتن و گفتن و شنیدن از آدم رفته بسیار بسیار در پذیرفتن اتفاق کمک خواهد کرد. حالا در نظر بگیرید کسی که عضوی از خانوادهاش به دلیل کرونا از دست رفته و حالا خودش هم مبتلا است یا ترس این را دارد که ناقل باشد و نمیتواند عزیزانش را به آغوش بکشد، چه حالی خواهد داشت. این منجر به یک ترامای بزرگ برای این افراد خواهد شد. متاسفانه رسانهها هم بسیار کم به این موضوع پرداختهاند در حالی که بسیار بسیار پروسه دردناکی است.»
او میگوید اگرچه ممکن است برگشتن آنها به زندگی عادی نیازمند یک پروسه بلند مدت مشاوره باشد اما در همین روزهای تلخ، راهکارهایی وجود دارد که کمی از مصائب روحی و روانی آنها بکاهد: «الان خوشبختانه شبکههای اجتماعی میتوانند کمک کنند دوستان و کسانی که دوستشان داریم را از راه دور ببینیم. با کسانی که در خانه قرنطینهاند، عزیزی از دست داده یا مبتلا هستند، تماس بگیریم. اجازه بدهیم درباره دردهایشان حرف بزند. همان همدلی که حضوری میتوانستیم داشته باشیم را از راه دور نثارشان کنیم. »
این روانشناس از سوگواری جمعی در گروهای درمانی به عنوان راهکار بلند مدت برای این افراد یاد میکند: «در این گروهها، کسانی که رنج مشترکی را تجربه کردهاند، دور هم جمع میشوند و از آن حرف میزنند. همانجا انگار یک سوگواری جمعی دریغ شده از آنها رخ میدهد که اگرچه دیرهنگام است اما از مشکلات روحی بازماندگان بسیار خواهد کاست.»
مطالب مرتبط:
کرونا؛ مرگ یک پرستار در رشت، قرنطینه شدن ۴ پرستار و پزشک در لاهیجان
کرونا در گیلان؛ استعفای تعدادی از پرستاران، افزایش روزافزون مبتلایان
کرونا در گیلان؛ کمبود امکانات، تهدید پرستاران و شبهه در آمارهای رسمی
کرونا در گیلان؛ بهطور متوسط روزانه ۶ تا ۸ نفر در بیمارستان پیروز لاهیجان میمیرند
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر