روز هشتم دیماه، «مهدی تاج» از ریاست فدراسیون فوتبال ایران استعفا داد. او دلایل استعفایش را «عارضه قلبی» و «توصیه اکید پزشک معالج» اعلام کرد؛ اما روزنامه خبرورزشی روز نهم اسفندماه، دلیل استعفای مهدی تاج را ورود سازمان بازرسی و مجلس به پروندههای مالی فدراسیون فوتبال و همینطور شخص رییس مستعفی فدراسیون فوتبال ایران دانست.
تاج رفت؛ فدراسیون فوتبال طبق بند ۱۱ ماده ۳۸ آییننامه فدراسیون فوتبال به نایبرییس اول فدراسیون یعنی «حیدر بهاروند» به ارث رسید. قرار بود انتخابات فدراسیون فوتبال براساس اعلام هیاترییسه فدراسیون فوتبال روز ۲۵ اسفندماه برگزار شود تا اینکه پای فیفا و نامهنگاریهایش باز شد.
حالا فدراسیون جهانی فوتبال اعلام کرده است که انتخابات روز ۲۵ اسفندماه ملغی است و باید اساسنامه قبلی اصلاح شود. این همه واقعیت نیست، فقط برشی است که فدراسیون فوتبال در اختیار رسانههای حامیاش قرار میدهد.
فیفا از چه چیزی ایراد میگیرد؟
فدراسیون جهانی فوتبال در آستانه برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال ایران در نامهای خواهان روشن شدن برخی از ابهامات در اساسنامه فدراسیون فوتبال ایران شد.
بهصورت نمونه، فیفا سوال کرده بود که «چرا آییننامه دقیقی برای اجرای انتخابات وجود ندارد؟» همینطور در مورد «عدم وجود کمیته انتخابات در اساسنامه»، «چرایی رای دادن وزیر ورزش و جوانان در مجمع انتخاباتی ریاست فدراسیون فوتبال» و همینطور «فقدان کمیته استینافی مستقل برای انتخابات در اساسنامه» سوالاتی داشت.
فدراسیون جهانی فوتبال در همین نامه پرسیده بود چرا اصلاحاتی که بهار امسال به تایید فیفا و مجمع فدراسیون فوتبال ایران رسید همچنان و با وجود «چهار بار تکرار و درخواست کتبی فدراسیون جهانی فوتبال» در اساسنامه اعمال نشده است.
همه این موارد، برای فدراسیون فوتبال ایران یک راه بیشتر باقی نمیگذاشت؛ اعلام رسمی لغو شدن انتخابات فدراسیون فوتبال.
وجاهت فیفا
آیا فیفا بهعنوان یک نهاد بینالمللی مستقل، حق لغو رقابتها یا انتخابات فدراسیونهای داخلی هر کشور را دارد؟ قوانین کمیته بینالمللی المپیک و اساسنامه فدراسیون جهانی فوتبال به این پاسخ جواب مثبت میدهد.
فوتبال، «خانه شخصی» فیفا است. بازیکنان، مربیان و داوران، «میهمانهای» این خانه هستند؛ اما فدراسیونهای عضو در هر کشور، «مستخدمین» این خانه محسوب میشوند.
نمونههای قانونیاش را هم میتوان در اساسنامه فدراسیون جهانی فوتبال دید. بهصورت نمونه، در بند دوازدهم بخش «تعاریف» اساسنامه فدراسیون جهانی فوتبال در تشریح «فدراسیون» میخوانیم: «فدراسیون عضو فدراسیونی است که بهعنوان عضو فیفا توسط کنگره پذیرفتهشده و تابع قوانین فدراسیون جهانی فوتبال است.»
همچنین در بند یک ماده ۸ این اساسنامه آمده است: «تمامی نهادها و مقامات رسمی که مورد تایید فیفا هستند بايد اساسنامه، مقررات، تصميمات و مجموعه مقررات اخلاقي فيفا را در فعالیتهای خود رعايت کنند.»
اگر ماده چهارم از بند ۱۱ (مربوط به پذیرش فدراسیونها بهعنوان عضو فیفا) را هم مرور کنیم، شاید بخشی از مشکلات ذهنی برای پذیرش قدرت فیفا حل شود. در این بخش تاکید شده که «اساسنامه معتبر و قانونی فدراسيون فوتبالی که خواهان عضويت در فیفا است بايد به پيوست درخواست عضويت ارسال شود و میبایست دربردارنده مقررات الزامآور ذیل باشد: الف. رعایت کامل اساسنامه، مقررات و تصمیمات فيفا و كنفدراسيون مربوطه. ب. پيروي همهجانبه از قوانين جاری بازی فوتبال. ج. به رسمیت شناختن ديوان داوري ورزش بهنحویکه در همین اساسنامه (فیفا) مشخص شده است.»
در همین اساسنامه به فدراسیونهای کشورهای عضو تاکید شده که اساسنامههای خود را براساس «قوانین فیفا» و «قوانین دولت محلی» تنظیم کنند. قوانین دولت محلی اگر با بند سوم و چهارم اساسنامه فیفا با عناوین «حقوق بشر» و «عدم تبعيض نژادی، تساوی جنسیتی و موضعگیری در برابر آن» مغایرت نداشته باشد، تحت هر شرایطی برای فیفا قابلپذیرش است. حتی اگر مانند ایران تحت تحریمهای اقتصادی و سیاسی قرار بگیرد.
فدراسیون فوتبال ایران؛ هشت سال زندگی غیرقانونی؟
اینجا شیطان در جزییات نشسته است. فدراسیون فوتبال ایران، بیش از هشت سال به فیفا دروغ گفته بود.
در ماده ۸۵ با عنوان «اجرای اساسنامه فدراسیون فوتبال ایران» میخوانیم: «اساسنامه فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ايران که در تاريخ ۱۱/۴/۱۳۸۶ توسط هیاترییسه فدراسیون فوتبال تدوینشده و به تصويب فیفا رسیده بود، حسب ماده ۳۲ اساسنامه قبلی، توسط مجمع فوقالعاده فدراسیون در تاريخ ۴/۱۰/۱۳۹۰ (برابر با ۲۶ دسامبر ۲۰۱۱) اصلاح، به تصویب رسید و لازمالاجرا است.»
این همان اساسنامهای بود که «محسن صفاییفراهانی» فداکارانه برای فدراسیون فوتبال ایران نوشت. سال ۱۳۹۰ هم یک تغییر جزیی داشت؛ یعنی «وزیر ورزش» جای «رییس سازمان تربیتبدنی» را در مجمع فدراسیون فوتبال گرفت.
اما تغییرات بعدی اساسنامه به فیفا ارسال نشد؛ مثلا چهارم دیماه سال ۱۳۹۱ یعنی «۲۵ دسامبر سال ۲۰۱۱» جدیدترین تغییرات در اساسنامه فدراسیون فوتبال با حضور هیاترییسه انجام شد و به دست مجمع فدراسیون فوتبال رسید اما برای فیفا ارسال نشد.
فیفا تاکید کرده است که اگر اساسنامه فدراسیون فوتبالهای عضو به تاییدش نرسد، فعالیت آن فدراسیون قانونی نخواهد بود. با این حساب، انتخاب «علی کفاشیان» در دومین مرحله انتخابات به سال ۱۳۹۱ و سپس انتخاب «مهدی تاج» در سال ۱۳۹۵ از نظر فدراسیون جهانی فوتبال غیرقانونی است.
این نکتهای است که فدراسیون جهانی فوتبال تازه متوجه آن شده است. حتی در نامهنگاری نخست خود در هفته گذشته هم بهخوبی متوجه این نکته نشده بود که ایران تمامی تغییراتش در اساسنامه خود را از فیفا پنهان میکند.
دروغ، آیندهنگری یا توطئه؟
اسناد و شواهد نشان میدهد که طی سالهای اخیر، فیفا براساس شنیدههایش از «مهدی تاج» و مدیران فدراسیون فوتبال، حامی این فدراسیون مقابل حاکمیت ایران بود. بهصورت نمونه نامهنگاری «فاطما سامورا» دبیرکل فدراسیون جهانی فوتبال با «محمدرضا ساکت» دبیرکل وقت فدراسیون ایران بود که تاکید کرد مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان نباید بازنشستهها را از اتاقهای ریاست و مدیریت فدراسیون فوتبال ایران اخراج کنند.
همینطور خبرگزاری تسنیم هم روز هفتم اسفندماه گزارش داده بود پیش از آنکه نامه نخست فیفا به ایران ارسال شود، در فدراسیون فوتبال گفته میشد که فیفا قصد دارد جلوی انتخابات را بگیرد و بهزودی نامهای به فدراسیون ارسال میکند.
فیفا نمیدانست و ناگهان متوجه شد که عمق فاجعه بیش از این است. پس در نامهای جدید خطاب به فدراسیون فوتبال ایران چنین نوشت: «ما احتراما یک بار دیگر توجه شما را به این واقعیت معطوف میکنیم که فدراسیونهای عضو فیفا مکلف به تصویب اساسنامهای هستند که در راستای مقررات اساسنامه استاندارد فیفا باشد و مفاد مندرج در بند ۱۵ اساسنامه فیفا در آن رعایت شده باشد. اساسنامه کنونی فدراسیون فوتبال ایران اما مطابق با این مقررات نیست.»
نکته کلیدی در نامه جدید فیفا اینجاست: «باید به شما اطلاع بدهیم که به نظر میرسد میان نسخههای فارسی و انگلیسی اساسنامه فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران و مستندات مربوط به فرآیند ثبتنام کاندیداها برای تصدی پست خالی (ریاست فدراسیون) که در تاریخ سوم فوریه سال ۲۰۲۰ از سوی فدراسیون فوتبال ایران در اختیار AFC قرار گرفت، مغایرتهایی وجود دارد.»
همچنین در بخشی دیگر از این نامه تاکید شده که «طبق اساسنامه فعلی فدراسیون فوتبال ایران، وزیر ورزش و جوانان یکی از اعضای رأیدهنده مجمع عمومی است، ازاینرو ما لازم میدانیم به شما بند ۱۴ ماده ۱۹ قانون فیفا را یادآوری کنیم که میگوید تمامی فدراسیون عضو فیفا موظف هستند که امور خود را بهصورت مستقل و بدون دخالت و تأثیرپذیری از طرف سوم مدیریت کنند.»
بخش پایانی آخرین نامهای که تا این لحظه به دست فدراسیون فوتبال ایران رسیده، حجت را تمام میکند و البته کمی هم نگرانکننده است: «بهاینترتیب ما از شما درک موارد فوق را تقاضا داریم و لازم میدانیم تأکید کنیم که موضع مشترک و محکم فیفا و AFC این است که فدراسیون فوتبال ایران میبایست پیش از برگزاری انتخابات، اساسنامهای جدید اتخاذ کند و مطابق آن فرآیند انتخاباتی و موارد مربوط به مجمع عمومی را انجام دهد.»
یعنی علی کفاشیان و مهدی تاج دو رییس اخیر فدراسیون فوتبال ایران، طی تمام این سالها اساسنامههای فدراسیون را در اختیار فیفا قرار نداده بودند. در عوض مهدی تاج طی سالهای گذشته از فیفا مطالباتی داشت؛ حمایت مالی، حمایت در قبال حاکمیت و تهدید جمهوری اسلامی به تعلیق فدراسیون فوتبال.
چراییاش را میتوان در یک سوال ساده جستوجو کرد؛ «چه کسی اساسنامههای فارسی و انگلیسی را در این روزها برای فدراسیون جهانی فوتبال ارسال کرده است؟» همه مسیرها به مهدی تاج ختم میشود. او تلاش میکند حالا که خودش ناچار به کنار رفتن از فدراسیون فوتبال شده، همهچیز را باهم غرق کند.
مهدی تاج کجاست؟
مهدی تاج به آلمان سفر کرده است. او در پاسخ به سوال یکی از اعضای هیاترییسه فدراسیون فوتبال که از او پرسیده بود چرا در این روزها، با وجود تاکید پزشک معالجش مبنی بر ممنوعیت پرواز هوایی به آلمان سفر کرده گفته است: «برای فرار از کرونا»
اما در آلمان هم کرونا گریبان شهروندان را گرفته و البته بعید است مردی که هم خودش و هم آقازادهاش «علی تاج» از سهامداران اصلی فولاد مبارکه و فولاد متیل بودند، قید تجارت را بزنند.
مهدی تاج همراه تمامی اعضای خانوادهاش از ایران «گریخته» و به آلمان سفر کرده است. پیش از آنکه از ایران برود هم بخش عمدهای از املاک خود را آرامآرام به فروش رسانده بود.
«یاشار سلطانی»، روزنامهنگاری که اسناد مربوط به فساد مدیران شهری را منتشر کرد در یکی از فاشگوییهای خود در توییتر نوشته بود که مهدی تاج ۹۲۰ متر زمین خود را جنب مصلی تهران به مبلغ ۹۵۰ میلیارد تومان فروخته است. یعنی متری بیش از صد میلیون تومان که رقمی نجومی به حساب میآید. از اصفهان هم خبر میرسد که بخشی از داراییهای پسرش علی تاج در ماههای اخیر به ریال و دلار تبدیل شده بود.
مهدی تاج میدانست که پروندههای فساد مالیاش در فدراسیون فوتبال رو به افزایش است. پس استعفا داد و مهیای رفتن از ایران شد. آقازادهاش علی تاج حتی به آخرین ریالهایی که میتوانست از فوتبال ایران کسب کند هم رحم نکرد و با مشارکت باند رسانهای خود، «دراگان اسکوچیچ» را شبانه به فدراسیون فوتبال ایران تحمیل کرد.
کسی نمیداند مهدی تاج کجاست، جز برخی از اعضای هیاترییسه که آنها هم البته دقیقا از چرایی فرارش از ایران خبر موثقی ندارند. تاج اما در این روزها، متون متناقض اساسنامه فدراسیون فوتبال را برای فیفا ارسال میکند، با اعضای هیات اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا در ارتباط است و به آنها تفهیم میکند که جمهوری اسلامی سعی میکند در امور فوتبال دخالت کند. این در حالی است که خودش عضو همین بدنه جمهوری اسلامی بوده و هست؛ از اطلاعات سپاه تا وزارت صنایع.
حکم نهایی فیفا چیست؟
فیفا با یک موجود پردردسر مواجه شده است. فدراسیونی که زنان را به ورزشگاه راه نمیدهد. هرازچندگاهی اخباری از فساد مالی اعضای بلندپایهاش میرسد. دولت و نهادهای نظامی در امور فوتبال دخالت میکنند. قوانین و اساسنامه به درخواست شخصی تغییر میکند و به دست مدیران فیفا هم نمیرسد. ممکن است از فردا فوتبال را هم با دست بازی کنند و بگویند به فیفا مربوط نیست.
بند آخری که در نامه فیفا آمده کمی مشکوک به نظر میرسد. آنها میدانند موجودیت و مدیریت علی کفاشیان در دوره دوم و مهدی تاج در اتاق ریاست فدراسیون فوتبال غیرقانونی بود. هشت سال تمام فعالیتهای فوتبال ایران غیرقانونی بود و هیاترییسه کنونی هم به صورت غیرقانونی در فدراسیون زندگی میکند.
پس بعید نیست که یک تصمیم نهایی بگیرد؛ تعلیق فوتبال ایران تا اصلاح اساسنامه فدراسیون فوتبال.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر