«فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران كه در این اساسنامه، فدراسیون نامیده میشود، یك نهاد غیردولتی و دارای شخصیت حقوقی است كه براساس مشی و اصولی ورزشی تعیینشده بهموجب منشور، المپیك، با مراعات شئون اسلامی و منافع ملی و بهعنوان بالاترین مرجع ذیصلاح در رشتههای ورزشی فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلی تشكیل شده و در چارچوب این اساسنامه، با هماهنگی وزارت ورزش و جوانان و كمیته ملی المپیك و رعایت قوانین و مقررات مربوطه فعالیت مینماید. این فدراسیون برای مدتزمان نامحدودی تشکیل شده است.»
این، ماده ۱ از بند اول اساسنامه فدراسیون فوتبال ایران است؛ یک شاهکار نوشتاری از «محسن صفاییفراهانی».
سال ۱۳۸۵ و پس از آنکه فدراسیون جهانی فوتبال به دلیل آنچه «دخالت سیاست ایران در امور فدراسیون فوتبال» مینامید، فوتبال ایران را تعلیق کرد. کمی زمان برد تا فیفا بپذیرد که بهجای تعلیق کامل، به ایران فرصت دهد تا با تدوین دوباره اساسنامهاش، دوباره به آسیا و جهان برگردد. برای همین از محسن صفاییفراهانی خواست با تشکیل «کمیته انتقالی» هم اساسنامه فدراسیون را نگارش کند و هم شرایط برای انتخابات فدراسیون فوتبال فراهم شود.
صفاییفراهانی فروردین ۱۳۸۶ به خبرگزاری ایسنا گفته بود که نوشتن اساسنامه نه براساس خط و مشی کلی هر کشور که صرفا بر پایه الگوی اصلی اساسنامه فیفا باید انجام شود. بهاینترتیب که فدراسیون جهانی فوتبال یک الگوی مشخص از اساسنامه موردنظرش را به فدراسیونها تحویل میدهد و هر کشور باید اساسنامه فدراسیون خود را برگرفته از همان الگو و با اندکی تغییر از نو بنویسد. همان تغییرات اندک هم باید به تایید فیفا برسند، در غیر این صورت اساسنامه داخلی مورد تایید قرار نخواهد گرفت.
در زمان نگارش اساسنامه فدراسیون جهانی فوتبال، محسن صفاییفراهانی در راس کمیته انتقالی، با مقاومتی شدید از سوی دولت وقت مواجه میشود. «محمود احمدینژاد» سه بار درخواست کرد اساسنامهای را که در حال نگارش بود شخصا مطالعه کند. این دستور، منهای تعداد دفعاتی بود که «محمد علیآبادی» رییس وقت سازمان تربیتبدنی یا نهادهای قضایی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای مطالعه، نظارت و دخالت در نگارش اساسنامه ورود میکردند.
مهمترین اعمال فشار در مورد همین بند اول اساسنامه فدراسیون فوتبال بود. جایی که دولت و حاکمیت ایران سعی داشتند نثر موردنظر خود را مانند ادوار قبل وارد کتاب قانون فوتبال کنند.
دولت میخواست دقیقا این متن در اساسنامه بگنجد: «فدراسیون فوتبال نهادی است نیمهدولتی که تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران است.»
محسن صفاییفراهانی میدانست که گنجاندن همین سطر، اساسنامه ایران را در فیفا باطل و شاید فوتبال ایران را وارد چرخه قطعی تعلیق کند. پس مقاومت میکرد.
روزنامه کیهان در سالهای ۸۵ و ۸۶ خورشیدی، در بررسی عملکرد کمیته انتقالی در فدراسیون فوتبال، دو بار از عناوینی مانند «عامل نفوذی» و «دستنشانده غربیها» برای صفاییفراهانی استفاده کرد. سال ۱۳۹۳ شخص صفاییفراهانی در گفتوگو با روزنامه «ایرانورزشی» گفته بود: «روزی که سپ بلاتر با من تماس گرفت که مسوولیت کمیته انتقالی را بپذیرم میدانستم در کشور خودم خائن خواهم شد؛ اما اگر قبول نمیکردم یک تیم سهنفره متشکل از کارشناسان فرانسوی، انگلیسی و ایتالیایی به ایران میآمدند.»
محمود احمدینژاد در گفتوگوی پایان سال خود با صداوسیما گفت: «عوامل دولت قبل در فدراسیون فوتبال علیه ما و مردم کارشکنی میکنند. آنها را بهزودی به مردم معرفی خواهیم کرد.»
مقاومت صفاییفراهانی برای درج نشدن پیروی از قوانین حاکم بر کشور در اساسنامه فدراسیون فوتبال سرانجام به این عبارتها رسید: «با مراعات شئون اسلامی و منافع ملی»
این زیرکی محسن صفاییفراهانی برای فراری دادن فوتبال از چنگ حاکمیت بود. استفاده از واژه «مراعات» دست فدراسیون را برای اعلام استقلال (لااقل در ظاهر) باز میگذاشت. در فرهنگ فارسی «عمید» واژه مراعات اینگونه معنی شده است: رعایت، نگهداشتن و حفظ کردن حرمت چیزی یا کسی.
کمیته انتقالی در بخشی دیگر از همین بند، برای جلب رضایت دولت، اینگونه نوشت که «فدراسیون در چارچوب این اساسنامه، با هماهنگی وزارت ورزش و جوانان و كمیته ملی المپیك و رعایت قوانین و مقررات مربوطه فعالیت مینماید.» اما بهروشنی ذکر نشد که کدام قوانین و مقررات؟ مقررات موردنظر وزارت ورزش که از بدنه دولت میآید یا همین قوانینی که در اساسنامه گنجانده شده است.
پس در زمان عملیاتی شدن بند اول اساسنامه فدراسیون در دعاوی قدرت میان مدیران فدراسیون و حاکمیت، مدیران فدراسیون دست پیش را خواهند داشت. کجای این اساسنامه بهصورت دقیق ذکر شده است که فدراسیون باید تابع قوانین قوه مقننه یا اجرای احکام قوه مجریه باشد؟ حتی گاهی که قوه قضاییه وارد عمل شده است هم با یک تماس، نامهنگاری یا ملاقات در سویس با مدیران فدراسیون جهانی فوتبال، فیفا با اهرم «تعلیق مجدد» جانب مدیران فدراسیون فوتبال ایران را گرفته است.
پس عجیب نیست که حاکمیت بهصورت مستقیم نمیتواند موارد قانونی خود را در فدراسیون فوتبال اجرایی کند. آخرین تلاشها مثلا به «منع بهکارگیری بازنشستهها» مربوط میشود.
امروز (یکشنبه) بار دیگر رسانههای ایران خبر از تلاش سازمان بازرسی کل کشور برای اجرایی شدن این قانون دادهاند؛ یعنی خروج قطعی و حتمی تمامی بازنشستهها از راس قدرت فدراسیون پیش از آغاز انتخابات.
پیشازاین سازمان بازرسی با ارسال نامهای به وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال، انتصاب یا انتخاب بازنشستهها در سه پست ریاست، دبیرکلی و خزانهداری را ممنوع کرده بود. حالا نامه تکمیلی بهصورت محرمانه هم برای وزارت ورزش و هم خطاب به هیاترییسه فدراسیون فوتبال ایران ارسال شده است.
براساس دستور جدید سازمان بازرسی، بازنشستهها نهتنها اجازه حضور در سه پست ریاست، دبیرکلی و خزانهداری را ندارند که حتی حق کاندید شدن، انتخاب یا انتصاب در سه پست جدید یعنی نایبرییس اول، نایبرییس دوم و ریاست سازمان لیگ را هم نخواهند داشت.
آیا برای فدراسیون فوتبال اهمیتی دارد؟ قطعا خیر. همین امروز شش کاندیدا از ۹ نامزدی که برای انتخابات فدراسیون فوتبال نامنویسی کرده بودند تایید صلاحیت شدهاند؛ یعنی موفق شدند ۱۰ امضا از اعضای مجمع فدراسیون فوتبال را اخذ و به هیاترییسه فدراسیون فوتبال تحویل دهند.
«حیدر بهاروند، محمدحسین قریب، مهدی محمد نبی، حبیب کاشانی، محمدرضا کلائی و هدایت ممبینی» شش نامزدی هستند که حداقل ۱۰ امضا برای حضور در انتخابات و گذراندن مرحله اول تعیین صلاحیتها را جمع کردهاند. همینطور «عباس صوفی» شهردار همدان، «رضا جلالی» قایم مقام اسبق استاندارد خراسان رضوی و معاون فرهنگی وزیر رفاه و «مسعود هراتیان» مدیرعامل فولاد هرمزگان موفق به جمعآوری ده امضا نشده و خودبهخود رد صلاحیت شدند.
اگر قانون منع بهکارگیری بازنشستهها که از سوی سازمان بازرسی کل کشور بهعنوان یکی از شاخصهای انتخاباتی مطرح شده است اجرایی شود، از جمع شش کاندیدای نهایی، فقط دو نفر صلاحیت رسیدن به میز انتخابات را خواهند داشت. «محمدرضا کلائی» شهردار مشهد و «هدایت ممبینی» رییس کمیته داوران و عضو هیاترییسه فدراسیون فوتبال.
همینطور تمامی این گزینهها باید برای نایبرییس اول خود در پی یک گزینه جدید باشند؛ چون حیدر بهاروند که بهعنوان نایبرییس در فهرست این مدعیان قرارگرفته هم باید از گردونه خارج شود.
اما فدراسیون یک استدلال قاطع دارد. در ماده ۳۹ بند ۲ تبصره ۳ اساسنامه فدراسیون فوتبال ایران میخوانیم: «دارا بودن حداقل سن ۳۵ و حداکثر سن ۶۵ سال در زمان انتخابات الزامی است.»
این تنها مانع سن برای حضور نامزدهای انتخاباتی در اساسنامه فدراسیون فوتبال است. «محمود اسلامیان» عضو هیاترییسه فدراسیون در آخرین روز نامنویسی نامزدهای انتخابات فدراسیون به خبرنگاران گفته بود: «اساسنامه ما مشخص است و حرفی از بازنشستگی زده نشده، حالا هرکه هرچه میخواهد بگوید. مهم نیست.»
آنها اهرم قدرت را هم در دست دارند. نامهنگاری یا اطلاعرسانی به فیفا و تهدید شدن به تعلیق. حتی اگر این انتخابات بهصورت آشکارا به ضرر فوتبال ایران باشد هم باز فیفا پشت آن ایستاده است.
درعینحال، برخلاف سازمان بازرسی بخشهایی از بدنه دولت با این روند انتخابات (از نوع انتصابات) چندان هم مخالف نیست. لااقل در این مدل اجرایی میتواند شانس شهردار مشهد و گزینه موردعلاقهاش یعنی محمدحسین قریب را برای تصدی ریاست فوتبال ایران آزمایش کند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر