بحران اقتصادی جهان در سال ۲۰۰۹ اگرچه تاثیر بدی روی اقتصاد بیشتر کشورهای جهان داشت اما به دلیل انزوای ایران و روابط محدود تجاری آن با دیگر کشورها تاثیر چندانی روی اقتصاد ایران نگذاشت. آیا این بار که ویروس کرونا اقتصاد دنیا را به خطر انداخته بازهم ایران به دلیل انزوا، از بحران اقتصادی جهان در امان میماند؟ در این گزارش به این پرسش پاسخ دادهایم
***
آخرین بحران بزرگ اقتصادی جهان در سال ۲۰۰۹ تاثیرات مخرب زیادی روی کشورهای جهان داشت، ایران اما از آن بحران جان سالم به در برد. درست هنگامیکه همسایگان ایران، بهخصوص کشورهای جنوب خلیجفارس با بحران اقتصادی دستوپنجه نرم میکردند، تحریمها و روابط محدود خارجی برای ایران حکم نعمت و لطف خفیه الهی داشت. ساختار بسته سیاسی و اقتصادی ایران باعث شد تا سقوط بازارهای مالی ایالاتمتحده و به دنبال آن نیمهغربی کره زمین، تاثیری روی ایران نداشته باشد.
حالا از آن موقع بیش از یک دهه میگذرد. این بار نه در غرب، بلکه در نیمه شرقی جهان خطر کاهش رشد اقتصادی چین دنیا را تهدید میکند. حتی پیش از شیوع کرونا نهادهای معتبر بینالمللی (مثل صندوق بینالمللی پول) پیشبینی کرده بودند، نرخ رشد اقتصادی چین تا سال ۲۰۲۴ زیر ۶ درصد (بین ۵.۵ تا ۵.۹ درصد) بماند. این نرخ رشد البته کم نیست. با همین نرخ رشد، اقتصاد یک کشور طی پنج سال یکسوم بزرگتر میشود، اما در مقیاس رشد اقتصادی چین در ۳۰ سال گذشته، این رقم موجب نگرانی شده است. میزان وابستگی اقتصاد جهان به چین در حدی است که کاهش رشد اقتصادی در این کشور بازارهای مالی دنیا در آنسوی دنیا را تحتتاثیر قرار میدهد.
شیوع کرونا خطر کاهش نرخ رشد چین را افزایش داده است، بهگونهای که براساس برخی پیشبینیها نرخ رشد اقتصادی در زمستان سال ۲۰۲۰ در چین به دنبال شیوع کرونا تا ۲ درصد کم میشود.
نتیجه این رکود صرفا متوجه چین نیست، بلکه اقتصاد جهان تحتتاثیر قرار خواهد گرفت. سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) روز گذشته هشدار داد رشد اقتصادی جهان ممکن است به دنبال شیوع ویروس کرونا به نصف کاهش پیدا کند و در سال ۲۰۲۰ به حدود ۱.۵ درصد برسد. این رقم بیش از نصف آخرین پیشبینی صندوق بینالمللی پول برای اقتصاد جهان است؛ و پایینترین رقم در ۱۰ سال گذشته پس از گذر از بحران بزرگ اقتصادی دنیا در سال ۲۰۰۹ است.
ویروس کرونا هنوز بهصورت یک اپیدمی در غرب درنیامده، اما از دو زاویه به اقتصاد غرب فشار آورده است. یکی به دلیل نگرانی و عدم قطعیت از شرایط پیشرو است، اما مهمتر از آن بحران چین و اخلال در فعالیت شرکتهای بزرگ در آسیا است. واکنش تند بازارهای مالی آمریکا و سقوط ۱.۴ درصدی بازار سهام داوجونز که بزرگترین سقوط بعد از سال ۲۰۰۹ است، ملموسترین نشانه برای اقتصاد دنیا است که خود را برای رویارویی با یک بحران تمامعیار آماده کنند؛ بحرانی جهانی که هنوز معلوم نیست ابعاد آن چقدر گسترده باشد و به کجا ختم شود.
آیا ایران این بار نیز، به دلیل انزوا از بحران اقتصاد جهانی در امان خواهد ماند؟
قطعا خیر. به چند دلیل واضح.
۱- ایران خود در متن بحران کرونا است. در حال حاضر بعد از چین ایران دومین کانون بزرگ کرونا در سراسر دنیا است. آمار دقیق ابتلا و گستردگی شیوع ویروس هنوز معلوم نیست، اما تا اینجای کار از نظر تعداد افراد مبتلا (رسما تایید شده) در رتبه چهارم و از نظر مرگومیر بعد از چین بیشترین آمار مرگومیر کرونا در ایران به ثبت رسیده است.
با این اوصاف حتی بدون وجود یک بحران جهانی بازهم وضعیت ایران بحرانی میشد. وقتی رشد فصلی اقتصاد قدرتمند چین از نزدیک ۶ درصد تا ۲ درصد سقوط میکند، یا وقتی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی درباره نصف شدن نرخ رشد اقتصادی جهان در سال ۲۰۲۰ هشدار میدهد، تکلیف اقتصاد بحرانزده ایران مشخص است.
۲- شرایط اقتصادی ایران شبیه ۱۰ سال گذشته نیست. در دو سال گذشته طبق آمارها اقتصاد ایران حدود ۱۵ درصد کوچک و فشرده شده است، اگر میزان را نسبت به جمعیت در نظر بگیریم در همین دو سال به ۲۰ درصد میرسد. از ابتدای دهه ۱۳۹۰ تا الان حجم اقتصاد ایران تقریبا ثابت مانده، درحالیکه جمعیت ۱۰ میلیون نفر اضافه شده است، درحالیکه اقتصاد کل جهان بهطور متوسط در این مدت ۴۰ درصد بزرگتر شده است.
با چنین عقبماندگی انباشته قطعا تابآوری زیادی برای رویارویی با یک بحران اجتماعی بزرگ را ندارد؛ بحرانی که تجربه هفتههای اخیر نشان داده کل اقتصاد را به حالت نیمهتعطیل درمیآورد. ایرانوایر روز گذشته در گزارشی با عنوان «کرونا چه بر سر اقتصاد ایران میآورد؟» برآورد کرده بود زیان اقتصادی بحران کرونا روزانه حدود ۳۵۰۰ میلیارد تومان به قیمت جاری همین امسال باشد.
۳- ایران با اینکه تحتفشار شدیدترین تحریمهای اقتصادی است، اما همچنان به تجارت خارجی بهخصوص با کشورهای آسیایی و چین وابسته است. ارزش صادرات غیرنفتی ایران در سال گذشته ۴ ۴ میلیارد دلار و واردات ۴۲ میلیارد دلار بوده است. بهطورمعمول ارزش صادرات نفتی ایران هم در شرایط عادی حدود ۴۰ تا ۵۰ میلیارد دلار است. یعنی حجم تجارت خارجی ایران چیزی بین ۹۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار در سال میشود که بیش از یکپنجم کل تولید ناخالص داخلی است. این را میتوان درجه وابستگی اقتصاد ایران به تجارت خارجی دانست؛ بنابراین با وقوع بحران اقتصادی بهخصوص در میان کشورهای آسیایی مانند چین میتوان با اطمینان اختلالهای جدی در دایرهای به وسعت ۱۰ تا ۲۰ درصد اقتصاد ایران گریزناپذیر خواهد بود.
۴- دلیل بعدی رابطه خاص ایران با چین است. در بحران اقتصادی جهان در سال ۲۰۰۹ محور بحران روی آمریکا و غرب قرار داشت. حتی چین در آن موقع گرفتار بحران و رکود نشد، ایران هم به دلیل عدم ارتباط با آمریکا و روابط تجاری محدود با غرب از بحران پیشین آسیب ندید. این بار اما مرکز ثقل بحران چین است. بزرگترین خریدار نفت ایران، حتی در وضعیت آشفته تحریمها و از آن مهمترین بزرگترین و مهمترین شریک تجاری ایران. طبق آمار سال گذشته یکچهارم واردات ایران و یکپنجم صادرات غیرنفتی ایران در ارتباط با چین ثبت شده است. با این اوصاف شکنندگی ایران در مقابل بحران اقتصادی جهانی بیشتر خواهد بود.
***
وقوع بحرانهای اجتماعی و اقتصادی در تمام دنیا گریزناپذیر است. اگرچه اوضاع در ایران بیش از کشورهای دیگر پر هرجومرج به نظر میرسد، اما ایران تنها کشوری نیست که گرفتار کرونا و عواقب اجتماعی و اقتصادی آن شده است. نکته اینجا است که کشورهای دیگر در شرایط نسبتا پایدار خود را آماده رویارویی با بحران و گذر از آن میکنند، اما ایران در ۱۰ سال گذشته آنچنان سرگرم بحرانهای اغلب خودساخته در حوزه اقتصاد، جامعه و سیاست داخلی و خارجی بوده که عملا توانی برای مواجهه با یک بحران تازه ندارد.
مطالب مرتبط:
کرونا چه بر سر اقتصاد ایران میآورد؟
دولت دستور بازشدن مدارس را هم بدهد، نمیگذاریم فرزندانمان به مدرسه بروند
کرونا در گیلان؛ کمبود امکانات، تهدید پرستاران و شبهه در آمارهای رسمی
نرجس خانعلیزاده؛ پرستار جوانی که با علائم کرونا درگذشت
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر