با این که «حسن روحانی»، رییس جمهوری ایران روز ششم اسفند ۱۳۹۸ بر لزوم عادی شدن شرایط و برگشتن مردم به روال زندگی عادی تاکید کرده و گفته بود که خواست دشمن، منزوی کردن آنها است اما با واکنش اعتراضی اولیا دانشآموزان، سرانجام روز هشتم اسفند اعلام کرد بر اساس مصوبه جلسه «ستاد ملی مقابله با کرونا»، تمامی مراکز آموزش عالی تا روز شانزدهم اسفند تعطیل خواهند شد.
با این حال، پدر و مادرها میگویند تا زمان ریشهکن شدن این ویروس کشنده، از رفتن فرزندانشان به مدرسه جلوگیری میکنند.
حسن روحانی اعلام کرد که در زمان تعطیلی مدارس، آموزش به صورت آنلاین انجام میشود. گزارش زیر، روایت والدین از تعطیلی مدارس و آموزش آنلاین دانشآموزان در خانه است.
***
آقای روحانی ششم اسفندماه گفته بود امریکا میخواهد به بهانه ویروس کرونا، ایران تعطیل و شهرهای کشور قرنطینه شوند.
علیرغم همه گیرشدن مرگ و میر ناشی از کرونا و بالا رفتن آمار قربانیان، او میخواهد همه امور به روال عادی باز گردند.
او گفته است: «کار و فعالیت در کشور باید به صورت آنچه که در ماهها و هفتههای گذشته بوده، ادامه پیدا کند. منتهی هرکجا جمعیت و اجتماعی است، همه مراقبتهای لازم پزشکی را باید انجام دهیم. مدارس، دبیرستان، دانشگاه و کارگاهها همه باید دقت کنند مراقبتهای پزشکی و بهداشتی را انجام بدهند. اما همه باید کار و فعالیت کنیم و این یکی از نقشهها و توطئههای دشمنان ما است که با هراسافکنی زیاد در جامعه، کشور را به تعطیلی بکشانند.»
در نقطه مقابل آن، والدین دانشآموزان بر تعطیلی مدارس اصرار دارند. آنها میگویند کودکان خود را برای اظهار قدرت دولت، تبدیل به گوشت قربانی نمیکنند و به هیچ قیمتی آنها را به مدرسه نمیفرستند تا زمانی که نسبت به کنترل ویروس کرونا اطمینان کافی حاصل شده باشد.
«رضوانه»، یکی از همین والدین است. دخترش پایه پنجم دبستان را میگذراند. او میگوید دولت میخواهد با جان بچههای ما نمایش قدرت و عادیسازی بدهد و برای عادی نشان دادن اوضاع خراب مملکت، از بچههایشان سپر انسانی بسازد: «چند روز پیش با مدیر مدرسه دخترم حرف میزدم، هی داشت تکرار میکرد که ما در طول این مدت تمامی سطوح مدرسه و کلاسها را ضدعفونی کردهایم. یک نفر نیست به این خانم محترم بگوید با اولین عطسه یک بچه مریضی که اعضای خانوادهاش آلوده به ویروس هستند، کل مدرسه هم آلوده خواهد شد. من به عنوان مادر یک دانشآموز از آقای رییسجمهوری فقط یک سوال دارم، مدرسهای که حتی نمیتواند مایع صابون دستشویی بچهها را تامین کند و مدام به ما نامه میزند که برای خرید مایع دستشویی کمک کنیم، چه طور میتواند در مقابل کرونا تجهیز بشود؟»
جریان تعطیلی یا بازگشایی مدارس به جنگی لفظی بین دولت و والدین دانشآموزان تبدیل شده است.
مدیر کل «انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش» در گفتوگو با رسانهها، بر خواست والدین دانشآموزان اصرار میکند.
«نورعلی عباسپور» روز نهم اسفند به «شفقنا» گفته است که تعطیلی مدارس، درخواست بخش قابل توجهی از والدین است: «بخش قابل توجهی از خانوادهها میخواهند مدرسه را تعطیل کنیم و اگر این کار را نکنیم، فرزندانشان را به مدرسه نمیفرستند.»
«معصومه خرمیان» که مادر دو دانشآموز و ساکن منطقه «شاهین ویلا» کرج است، به «ایرانوایر» میگوید به هیچ قیمتی فرزندانش را به مدرسه نمیفرستد. او توضیح میدهد که اعتمادی به دلسوزی دولت و ایمن بودن فضای مدارس کشور ندارد: «کسی به فکر حفظ جان دانشآموزان نیست. به همین دلیل هم ما فکر میکنیم در خانه ماندنشان بهتر از مردنشان است. این همه تبلیغات کردند که شبکه آموزش راه انداختهایم و سیستم آموزشی را مدرن کردهایم، حالا نمیتوانند چند هفته از راه دور بچهها را آموزش بدهند؟»
با این که حسن روحانی روز ششم اسفند بر لزوم عادی شدن شرایط و برگشتن مردم به روال زندگی عادی تاکید کرده بود اما با واکنش اعتراضی اولیا دانشآموزان، سرانجام روز هشتم اسفند اعلام کرد که بر اساس مصوبه جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا، تمامی مراکز آموزش عالی تا روز شانزدهم اسفند تعطیل خواهند شد.
او البته برای این تعطیلی یک شرط هم گذاشت: «با هماهنگی وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و همچنین سازمان صداوسیما، اقدامات لازم برای آموزش آنلاین و عمومی از طریق رسانه ملی انجام گیرد تا حتیالامکان لطمهای به تحصیل فرزندان عزیزمان وارد نشود.»
معصومه خرمیان میگوید: «دستش درد نکند اما کاش شرایطی فراهم میشد که بچههای سیستان و بلوچستان و حاشیه شهرها را هم فرزندان عزیزشان فرض میکردند. چون آنها به امکانات آموزش آنلاین دسترسی ندارند.»
به دنبال دستور روحانی، «محمدجواد آذری جهرمی»، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت با کمک وزارت علوم و آموزش و پرورش دارند امکانات ویژهای برای آموزش مجازی دانشآموزان فراهم میکنند تا میلیونها دانشآموز و دانشجو از درس جا نمانند.
«فاطمه علی اکرمی» امروز به پسر و دختر دوقلویش کمک کرده است تا بر سر کلاس ریاضی آنلاین حاضر باشند. آنها مدتی برای اتصال به شبکه مشکل داشتهاند و بعد از آن، درس مقایسه اعداد اعشاری را از معلم آن سوی خط فرا گرفته و تکالیفشان را هم نوشته و از طریق آپلود عکس، برای معلم ارسال کردهاند.
او میگوید تا امروز کلاس ریاضی و علوم اجتماعی بچههایش تشکیل شده اند ولی معلم فارسی امکانات راهاندازی سیستم گروهی را نداشته است.
از سوی دیگر، برخی والدین بر این باورند که این کلاسها چندان جدی نیستند و البته علتش میتواند بیتجربگی سیستم آموزشی در مورد آموزش آنلاین باشد.
معصومه میگوید: «باز هم بهتر از هیچ است. البته علت بیتوجهی به کلاسهای آنلاین میتواند بیتجربگی ما به عنوان والد و همچنین بیتجربگی متولیان سیستم آموزشی و تازگی این شیوه برای شاگردان باشد.»
«سعید پیوندی»، جامعهشناس و استاد «دانشگاه لورن» در پاریس هم حرفهای معصومه را تایید میکند. او که در چند دانشگاه به صورت آنلاین فعالیت میکند، معتقد است شرایط فوقالعاده، تصمیمات فوقالعاده و اضطراری میطلبند: «همان طور که قرنطینه کردن ۱۱ شهر در ایتالیا منجر به تعطیلی زندگی اقتصادی و اجتماعی مردم این شهرها شده است و در برخی شهرهای چین مثل ووهان، شرایط عادی وجود ندارد که تصمیمات عادی گرفته شود، طبعا نمیتوان انتظار داشت که در این وضعیت، ایران هم به مثابه شرایط عادی رفتار کند. چون اگر همین بچهها به مدرسه بروند و بعد از آن ما با آلودگی و مرگ گسترده کودکان و دانشآموزان مواجه بشویم، آیا میتوانیم ادعا کنیم که درس خواندن آنها از سلامتشان مهمتر بوده است؟»
این استاد دانشگاه البته بر این باور است که توسل به روش آموزش آنلاین و این که تصور کنیم دانشآموزان میتوانند با آموزش آنلاین، نرفتن به مدرسه را جبران کنند، در ایران یک توهم کامل است: «ما نه تجهیزات لازم را داریم، نه تجربهاش را. ما اساسا چنین زیرساختها و پلتفرومهایی در سطح مدارس نداریم. الان در بسیاری کشورهای توسعه یافته، معلم موضوع درس روز بعد را برای دانشآموزان ارسال میکند، بچهها میبینند و روز بعد در مورد موضوع مطرح شده فقط گفتوگو و تبادل نظر میکنند. اما این کارها نیازمند زیرساختهای اولیه و پلتفرمهایی است که ساماندهی کند. در ایران نه معلمها و نه شاگردان مدرسه در این مورد آموزش ندیدهاند.»
به گفته او، آموزش آنلاین باید کاربردی، بسیار ساده، آسان و بدون توسل به پیچیدگیهای فنی باشد.
این استاد دانشگاه میگوید: «علیرغم اینکه در ایران دانشگاه پیام نور وجود دارد اما در سطح مدارس، از فرهنگ آموزش آنلاین فاصله معناداری داریم. با این وجود، ماندن دانشآموزان در خانه برای حفظ جانشان لازم و ضروری است.»
«فاطمه علی اکرمی» به عنوان مادر سه دانشآموزی که این روزها در خانه به سر میبرند، از عملکرد صداوسیما در مورد بیبرنامگیهایش در این روزهای بحرانی گلایه میکند: «میخواهم مثبت باشم و مدام غر نزنم اما باور کنید نگهداری سه کودک بین ۹ تا ۱۷ سال در یک آپارتمان کوچک کار سختی است. حوصله بچهها به شدت سر میرود. تلویزیون هم هیچ ایده ابتکاری یا برنامه قابل تامل و جذابی برای بچهها ندارد. تمام روز در یک چهاردیواری محدود، بیهیچ برنامه تفریحی مشخص میمانند. این برای بچهها آسان نیست.»
اما آیا سایر والدین هم میتوانند مانند فاطمه، امکان آموزش آنلاین را برای فرزندان خود فراهم کنند؟ بخش زیادی از جامعه ایرانی زیر خط فقرند و قشر فرودست و فقیر جامعه در حاشیه شهرها یا در استانهای محرومی همچون سیستان و بلوچستان، به کامپیوتر و اینترنت دسترسی ندارند.
یک کاربر توییتری به نام «عبید ملک رئیسی» در پاسخ به اظهارات آذری جهرمی نوشته است: «آدم از این اظهارات خندهاش میگیرد. مدارس ما در سیستان و بلوچستان از کمترین امکانات آموزشی برخوردارند، تا چه برسد به آموزش مجازی.»
کاربر توییتری دیگری به نام «گلناز» میگوید: «فرزندان من موشهای آزمایشگاهی شما نیستند و شما هم رییسجمهور منتخب من نیستید. من رئیسجمهور خانهٔ خودم هستم و تا پایان واقعی کرونا، مدرسه از نظر من تعطیل است.»
«حسین» والد دیگری است که در یک شرکت تولید پوشاک در اصفهان کار میکند. او میگوید دردشان یکی دو تا نیست: «دولت مدرسه را تعطیل کرده اما شرکت ما باز است. کارفرما تهدید کرده است که اگر در محل کار حاضر نشویم، شغلمان را از دست میدهیم. بعد باید با بچهها چه کنیم؟ اگر کارمان را تعطیل کنیم، آیا دولت به ما حقوق بیکاری میدهد؟ مسلما نمیدهد. نه بیمه داریم، نه امید به پیدا کردن شغل دوباره و نه حتی نان برای خوردن. اینجا است که این شعر مصداق پیدا میکند که از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نیافزود.»
او میگوید: «هفته اول که موضوع کرونا پیش آمده بود و هنوز مدارس تعطیل نبودند، من فرزندم را بردم مدرسه و چند ساعت بعد زنگ زدند که بیا بچهات را ببر چون هیچکس نیامده و بچه تنها مانده است! رفتم، دیدم انگار در مدرسه رنگ مرده پاشیدهاند. بچه من نشسته بود توی دفتر و داشت گریه میکرد. مدیر داد و هوار راه انداخت که من چه جور والد بیمسوولیتی هستم و این که به تک تک اولیا زنگ زدهاند که مدرسه تعطیل نیست ولی آنها گفتهاند حتی اگر هم اخراج میکنید، بکنید اما حاضر نیستیم جان بچههایمان را به خطر بیاندازیم. این طور شد که کل مدرسه با اتحاد اولیا تعطیل شد.»
سعید پیوندی به عنوان یک جامعهشناس معتقد است نوع برخورد حسن روحانی و مسوولان دولتی- البته احتمالا جدا از شیوه مقابله وزارت بهداشت- در مورد پیشگیری ویروس کرونا، یک برخورد غیر پزشکی و سیاسی است:«نگاه آنها به نتایج و پیامدهای سیاسی ماجرا است. از خودشان سوال میکنند تعطیلی مدارس یا قرنطینه کردن یک شهر به لحاظ سیاسی چه پیامدهایی میتواند داشته باشد؟ این پرسش البته از سوی تمام سیاستمداران دنیا در این شرایط طرح میشود. اما تفاوت آنها با ایران در این است که در کشورهای توسعه یافته، حرف نخست را مصلحت علمی و بهداشتی میزند.»
او معتقد است در ایران اما نه مصلحت علمی بلکه متغییرهای دیگری در تصمیم گیریهای کلان کشور موثرند که صرفا دلایل امنیتی و سیاسی دارند: «عمده تصمیمات آنها سیاسی است و مبنای علمی ندارد؛ مثلا به شهر قم دقت کنید، با وجود میزان بالای آلودگی، منتظر ماندند تا انتخابات بگذرد، بعد از آن از قرنطینه شهر طفره رفتند. سپس برای روشهای مذهبی که مطلقا تاثیری در کنترل بیماری ندارند، تبلیغ میکنند و با آنها میخواهند کرونا را شکست بدهند.»
مطالب مرتبط
شیوع ویروس کرونا مدارس چندین استان را تعطیل کرد
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر