یک دهه انتظار و در نهایت خداحافظی برای حفاظت از گونههایی که برخی از آنها در معرض خطر انقراض هستند. ۱۰ سال پیش بود که بر سر اختلافاتی که با یک شکارچی داشت، به او شلیک کرد. بعد از آن به زندان رفت و همین چند روز پیش قصاص شد.
«جمشید محبتخانی»، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست اجرای حکم او را اعلام کرد؛ «علی افضلی»، محیطبان محیطزیست بود و ۱۰ سال پیش در استان کرمان خارج، از ماموریت محیطبانی خود، یک شکارچی را به دلایل شخصی در مقابل منزل وی با اسلحه محیطبانی به قتل رساند.
او گفت طی ۱۰ سال گذشته، تمام تلاش کارکنان و مدیران سازمان محیطزیست، گرفتن رضایت از خانواده مقتول بود اما میسر نشد.
«مژگان جمشیدی»، از خبرنگاران حوزه محیطزیست اما در توییتی در این باره نوشت: «کانال تلگرامی محیطزیست ایران از اعدام یک محیطبان خبر داده که گویا از چند سال پیش در زندان بوده به جرم قتل یک شکارچی. انگار محیطبان در هر صورت محکوم به مرگ است؛ یا باید به دست شکارچی کشته شود یا اگر در درگیری شکارچی را بکشد، خود اعدام شود.»
یک کارشناس محیطزیست در این باره به «ایرانوایر» میگوید: «شکارچی و محیطبان از قبل با هم اختلاف داشتند و به همین علت محیطبان در شبی که این اتفاق افتاد، به در منزل شکارچی رفته بود و در آنجا درگیر شدند که به تیراندازی و کشته شدن شکارچی منتج شد.»
به باور او، هیچ موضوعیت قانونی وجود نداشته است که محیطبان به در منزل شکارچی برود و او را مورد هدف گلوله قرار دهد: «حتی اگر گونهای در معرض انقراض باشد، برای حفاظت از آن نباید خون یک انسان، چه محیطبان و چه شکارچی را ریخت.»
در بسیاری از مناطق چهارگانه محیطزیست، بگومگوهایی بین محیطبانها و شکارچیان وجود دارد: «برخی از شکارچیان با پخش فیلم و عکس از این که میتوانند به راحتی شکار کنند، عملکرد محیطبانها را زیر سوال میبرند و از آن طرف محیطبانها هم از آنجا که روی منطقهای که کار میکنند تعصب دارند و برایشان گران تمام میشود، از دست شکارچیان عصبانی میشوند و این موضوع به درگیری ختم میشود.»
بنابراین، این درگیری لفظی معمولا میان محیطبانها و شکارچیان وجود دارد: «همین عامل باعث میشود اتفاقات و درگیریها باعث تیراندازی و کشته یا زخمی شدن یکی از طرفین شوند.»
این کارشناس محیطزیست میگوید محیطبانها وضع معیشتی نامناسب و حقوقهای بسیار پایینی دارند و گاهی برخی از آنها ممکن است با شکارچیان همکاری کنند: «محیطبانها به اصطلاح خودشان، با قیمتهای بسیار پایین، منطقهفروشی میکنند. این موضوع هم هر از چند گاهی باعث ایجاد درگیری بین آنها و شکارچیان میشود.»
او راه حل این معضل را برگزاری کلاسهای آموزشی میداند: «حداقل در حوزه داخلی، سازمان حفاظت محیطزیست با برگزاری کلاسهای آموزشی و روانشناختی، به محیطبانها آموزش دهد که در برخورد با شکارچی که در واقع هدفش عصبانی کردن محیطبان، آشفته کردن منطقه و ایجاد جنگ روانی است تا به راحتی شکارش را انجام دهد، چهگونه باید باشد.»
این کارشناس معتقد است نحوه برخورد با شکارچیان، به ویژه در شرایطی که به محیطبانها فحاشی و توهین میکنند، باید به محیطبانها آموزش داده شود: «محیطبان باید در این شرایط به اعصاب و روان خودش، چه در داخل منطقه حفاظت شده و چه در بیرون از آن مسلط باشد.»
یک محیطبان در واکنش به این سخنان به «ایرانوایر» میگوید: «اطلاع دقیقی از ماجرای اعدام محیطبان کرمانی ندارم اما درباره منطقه فروشی باید بگویم که خدا را شکر در استان لرستان که من فعالیت دارم، چنین چیزی وجود ندارد و این ماجرا را فقط در حد حرف و تهمت شنیدهام.»
او میگوید: «به باور من، در هر نقطه از ایران، هر محیطبانی که بخواهد خیانت کند، از دید من پستترین انسان است و امیدوارم هرگز شاهد و حتی شنونده چنین اتفاقاتی نباشیم.»
«قانون به کارگیری سلاح» اما موضوعی است که اغلب باعث به دردسر افتادن محیطبانها میشود. زیرا از یک سو، قانون به آنها اجازه استفاده از سلاح را میدهد اما از سویی دیگر، حمایتشان نمیکند.
«محمد اولیاییفرد»، وکیل پایه یک دادگستری در گفتوگو با «ایرانوایر»، با بیان این نکته، تاکید میکند که محیطبانها همانند نیروهای انتظامی، سپاه پاسداران و غیره، ضابط خاص دادگستری هستند.
قانون خاصی برای به کارگیری سلاح برای محیطبانها نوشته نشده است بلکه برای آنها و دیگر ضابطان خاص، همان قانون بهکارگیری سلاح از سوی ضابطان قضایی مورد استفاده قرار میگیرد: «با این وجود، محیطبانها در بین دیگر ضابطان، مانند شیران بییال و کوپال هستند. زیرا گرچه ضابط دادگستریاند اما از نظر استفاده از سلاح، با محدودیتهایی مواجه هستند.»
به گفته این حقوقدان، گرچه قانون استفاده از سلاح برای تمامی ضابطان دادگستری یکسان است اما برای محیطبانها به این گونه است که وقتی محیطبانی با تخلفی مواجه میشود، در چندین مرحله و با روشهای مختلف باید به متخلف اخطار و در نهایت «ایست» دهد و تیرهوایی شلیک کند.
اولیاییفرد میگوید تنها زمانی محیطبان میتواند از سلاح خود استفاده کند که یا جانش در خطر باشد یا شکارچی قصد خلع سلاح او را داشته باشد و محیطبان هم بتواند این موضوع را در دادگاه ثابت کند: «در صورتی که برای یک مامور نیروی انتظامی چنین روندی وجود ندارد و اگر به کسی شلیک کند، تنها به نوشتن گزارشی بسنده میکند و نیازی به اثبات آن در دادگاه ندارد.»
بنابراین، بر خلاف این که قانون برای همه ضابطان دادگستری یکسان است اما حمایت آن از محیطبانها مانند دیگر ضابطان نیست: «در واقع، میتوان گفت نوع جرم دست و پای محیطبانها را در این مورد بسته است. زیرا اگر محیطبانی حتی ببیند که شکارچی یک قلاده یوز ایرانی را هم دارد با خود میبرد، نمیتواند مستقیما به او شلیک کند و تنها در صورتی که شکارچی اول شلیک یا بخواهد او را خلع سلاح کند، محیطبان هم اجازه شلیک دارد.»
محیطبانها در ایران با مشکلات عدیدهای مواجه هستند. از یک سو کمبود تعداد محیطبان، یعنی تنها در حدود سه هزار نفر، سالها است که مورد انتقاد فعالان و کارشناسان محیط زیست قرار گرفته است. در حال حاضر برای هر ۱۲ هزار هکتار اراضی حفاظت شده، یک محیطبان وجود دارد. از سویی دیگر، لایحهای که برای حفاظت از آنها از سالها پیش تنظیم و به مجلس ارایه شده بود هم بدون این که گرهای از زندگی آنها بگشاید یا تاثیری در افزایش حقوق و مزایای آنها داشته باشد، تیرماه امسال به تصویب رسید.
تعداد پاسگاههای محیطبانی نیز در ایران یک سوم استاندارد جهانی است. از مجموع ۳۷۴ پاسگاه در کشور، ۸۲ پاسگاه به دلیل کمبود نیروی محیطبانی، غیرفعال هستند.
اما این تمام ماجرا نیست؛ در کنار مشکلات مالی و کمبود تجهیزات، حالا با گران شدن بنزین، باک خودروهای گشتزنی هم خالی مانده است.
از سوی محیطبانها «سعید محمودی»، مدیرکل حفاظت محیطزیست استان تهران در این باره به خبرگزاری «ایسنا» گفته است: «سهمیهبندی بنزین و افزایش قیمت آن تنها محیطبانها را با مشکل مواجه نکرده است بلکه این موضوع میتواند روی گشت و پایشهای زیستمحیطی برای بررسی وضعیت آلایندگی صنایع نیز موثر باشد.»
به گفته او، گشت و کنترلهای زیستمحیطی عموما بهصورت هفتگی یا ماهانه انجام میشوند: «برای مثال، فقط در شهر تهران طی شش ماه ابتدایی سال، ۳۴۹ واحد صنعتی، تولیدی و خدماتی پایش شدهاند. قطعا در شهرها و استانهای دیگر کشور نیز پایشهای زیستمحیطی بهصورت دورهای انجام میشود و سهمیهبندی بنزین میتواند روی آنها نیز اثر داشته باشد.»
تنها سههزار محیطبان ایرانی که تا به حال مشکل معیشتی داشتهاند، حالا باید نگران سوخت خودروهای خود هم باشند. به طور قطع، این اتفاق میتواند بر فعالیتهای آنها نیز تاثیرات مستقیمی داشته باشد.
مطالب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر