close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

نوار قلبی بورس؛ چرا حال بازار سرمایه خوش نیست؟

۵ آبان ۱۳۹۸
علی رنجی‌پور
خواندن در ۴ دقیقه
در دو سال گذشته تغییرات شاخص بورس تهران بین مثبت ۷.۲۲ تا منفی ۴.۱۶ درصد نوسان داشته است؛ یعنی دامنه نوسان بازار سرمایه ۱۱.۳۸ درصد بوده است که بسیار بزرگ است.
در دو سال گذشته تغییرات شاخص بورس تهران بین مثبت ۷.۲۲ تا منفی ۴.۱۶ درصد نوسان داشته است؛ یعنی دامنه نوسان بازار سرمایه ۱۱.۳۸ درصد بوده است که بسیار بزرگ است.

سه‌شنبه گذشته ۲۳ مهر را برخی رسانه‌ها «روز تلخ بورس تهران» نامیدند، روزی که شاخص کل بورس تهران حدود ۱۱ هزار واحد سقوط کرد و ارزش شاخص ۳.۴ درصد کاهش پیدا کرد. بزرگ‌ترین سقوط عددی شاخص کل و ششمین سقوط بزرگ تاریخ بورس تهران.

سقوطی که مکمل آن سقوطی دوباره که پنج روز بعد رخ داد. چنانکه روز یکشنبه ۲۸ مهر نیز شاخص کل بورس، بیش از ۸ هزار واحد دیگر سقوط کرد. این عدد از آذر ۱۱ سال پیش تا الان، دومین فروریزی بزرگ واحد شاخص کل و دوازدهمین سقوط بزرگ تاریخ بورس تهران است. بازاری که در یک سال گذشته یکی از پر نوسان‌ترین مراکز خریدوفروش سهام در تمام دنیا بوده است. بازاری با عمق کم، اما با شیب زیاد که بعضی را یک‌شبه به عرش می‌برد و برخی را در چند ساعت به خاک سیاه می‌نشاند.

 

۱۰ سقوط بزرگ بورس تهران (آذر ۱۳۸۷ تا آبان ۱۳۹۸)

جدول بالا ۱۰ سقوط بزرگ تاریخ بورس تهران را در ۱۱ سال گذشته نشان می‌دهد. به‌جز یک مورد (سقوط ۲۶ اسفند ۱۳۹۴)، بقیه سقوط‌های بزرگ در فاصله مهر ماه پارسال تا مهر امسال ثبت شده است؛ یک سالی که می‌توان آن را متلاطم‌ترین دوران تاریخ معاصر اقتصاد ایران لقب داد؛ دورانی سخت که همه راه‌های برای فرار از بحران به بن‌بست می‌رسد تا سرمایه‌های سرگردان در کوچه و خیابان‌های اقتصاد یخ‌‌زده ایران دست‌وپا بزنند.

سقوط بزرگ اسفند ۱۳۹۳، نتیجه باز شدن نماد پالایشگاه‌ها در روز ۲۶ اسفند بود؛ پدیده‌ای که روزنامه دنیای اقتصاد در آن زمان به آن لقب «سونامی پالایش» داد. بی‌اعتنایی خریداران سهام به عرضه سهام پالایشگاه‌های بزرگ باعث شد تا رکورد بزرگ سقوط بازار در آن سال ثبت شود؛ بی‌اعتنایی که البته محصول تداوم ناپایداری‌ها، طولانی شدن فرایند گفت‌وگوهای هسته‌ای بود، اما در یک‌روند طولانی، مثلا در بازه زمانی زمستان ۱۳۹۳ و بهار ۱۳۹۴ ثبات نسبی در بازار وجود داشت و عملا نشانه‌ای از نوسان‌های شدید، در حدی که در دو سال گذشته در بورس تهران اتفاق افتاده، نبود.

 

نمودار زیر نوسان‌های بورس تهران را از فروردین ۱۳۹۷ تا پایان مهر امسال نشان می‌دهد. نموداری که شبیه به نوار قلبی یک بیمار در شرایط ناپایدار پس از حمله شدید قلبی است.

 

نوار قلبی بورس؛ چرا حال بازار سرمایه خوش نیست؟

 

چنانچه مشخص است در دو سال گذشته تغییرات شاخص بورس تهران بین مثبت ۷.۲۲ تا منفی ۴.۱۶ درصد نوسان داشته است؛ یعنی دامنه نوسان بازار سرمایه ۱۱.۳۸ درصد بوده است که بسیار بزرگ است.

برای اینکه مشخص شود چقدر این میزان نوسان غیرعادی است باید آن را با شرایط نسبتا پایدار، نظیر وضعیت سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ مقایسه کرد. نمودار پایین در همان مقیاس نمودار بالایی تغییرات روزانه شاخص کل بورس تهران را طی دو سال نشان می‌دهد. در این ۲ سال دامنه نوسان بازار سرمایه حدود ۳.۳ درصد است که بین یک‌سوم تا یک‌چهارم نوسان سال‌های بعدی است.

 

نوار قلبی بورس؛ چرا حال بازار سرمایه خوش نیست؟

 

دو نمودار بالا نشان می‌دهند چگونه بازار عمومی سرمایه در ایران تبدیل به یک دریای متلاطم و پرخطر شده که با یک موج گروهی را به بالا پرتاب می‌کند و با موج بعدی همه را زیرآب می‌کشد.

در چنین شرایطی دل بستن به این بازار متلاطم کار پرخطری است که حالا حتی دست‌ودل سرمایه‌گذاران شیردل و خطرنشناس ایرانی را هم می‌لرزاند، اما آیا عرصه قابل‌اطمینان دیگری برای سرمایه‌گذاری در ایران وجود دارد؟

جواب قطعی این سوال در ماه‌های آینده مشخص خواهد شد؛ اما عجالتا به نظر می‌رسد دو بازار غیر تولیدی یعنی ارز و طلا هر دو راکد است، مگر آنکه با هجوم سرمایه‌های سرگردان دوباره همه‌جا را آشوب فرا بگیرد.

از آن‌سو دو بازار اصلی سرمایه‌‌گذاری اقتصادی یعنی مسکن و بورس هم کارکردشان را ازدست‌داده‌اند. مسکن به دلیل ساخت‌وسازهای افراطی در ۲۰ سال گذشته عملا اشباع‌شده و این روزها گرفتار شدیدترین رکود تورمی تاریخ خود است. بازار پر نوسان بورس هم ثابت کرده عمق زیادی ندارد. به‌هرحال در شرایطی که بزرگ رکود تاریخ اقتصاد، ایران را فراگرفته رونق بورس انتظاری بی‌جا است. بورس قرار است سرمایه‌ها را به سمت‌وسوی بنگاه‌های تولیدی و خدماتی هدایت کند، اما کدام تولید؟ تولید فرمایشی در سالی که روی آن مهر «رونق تولید» زده‌اند؟ یا تولید واقعی که تا گردن گرفتار مشکلات ساختاری است.

افزایش هزینه تولید از یک‌سو و کاهش قدرت خرید مردم تحت تاثیر تورم؛ و البته قوز بالای قوز تحریم‌ها که عرصه را بیش از همیشه بر تولیدکنندگان تنگ کرده؛ از مشکل تامین مواد اولیه گرفته تا محرومیت از دسترسی به بازارهای خارجی درحالی‌که بازار داخلی کشش خریداری محصولات تولیدشده را ندارد. روی همه این‌ها بدهی‌ها و مشکلات انباشته بانکی هم هست که حتی در شرایط عادی هم راه‌حل کوتاه‌مدت و کم‌هزینه‌ای برای آن متصور نیست، چه برسد به شرایط بحرانی امروز.

در چنین وضعی، حال‌وروز بنگاه‌های تولیدی و خدماتی مانند کسی است که کاسه چمچاره دست گرفته و مدام از خود می‌پرسد، مواد اولیه را از کجا بیاورم؟ پول کارگر و کارمند و آب و برق و ماشین‌آلات و بقیه هزینه‌ها را از کجا بیاورم؟ قیمت محصول و خدماتم را چند بگذارم که در توان خرید مشتری گرفتار ایرانی باشد؟ بازار خارجی را فراموش کن؟ اقساط عقب‌افتاده بانک را چه کنم و...

در این شرایط سرمایه‌‌گذاری در تولید و خریدن سهام شرکت‌ها و کارخانه‌های بحران‌زده، توجیه اقتصادی چندانی ندارد.

 

*منبع اطلاعات استفاده‌شده در این گزارش داده‌های باز شرکت مدیریت و فناوری بورس تهران است.

 

مطالب مرتبط:

بورس تهران و شیشه های شکسته امید

بازار بورس ایران؛ هیچکدام از وعده های دولت روحانی محقق نشد

 

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

توییت ظریف در دعوت از عربستان به مصالحه در یمن؛ غیرمستقیم و...

۵ آبان ۱۳۹۸
پشت صحنه یک توییت
خواندن در ۳ دقیقه
توییت ظریف در دعوت از عربستان به مصالحه در یمن؛ غیرمستقیم و کم انگیزه